به گزارش بولتن نیوز به نقل از شبکه وبلاگی استان کردستان
باز آمدی که دل بری و جان بیاوری و نسیم صبح صفا در گیسوی مهرخان بیفکنی
چه مهربان یار و چه نیکو انیس و چه زیبا ندیم منی ای اهل غمزه و اغماض، ای
ماه بی مثال!ندیم بدی بودم و ندیده انگاشتی و باز به سراغم آمدی!دوباره مرا
به میهمانی ملکوت می خوانی و شرم، زبان اجابتم بسته است و بغض حسرت از
گذشته ی خویش، راه رهایی از نای بی نوایی ام می کاود.جفا کردم، از تو وفا
دیدم دیده به رویت بستم و ابواب عفو به رویم گشودی و عاشقانه سفیر رحمت
دلدارمان شدی.اشک انابه و لهیب دل و التهاب نگاهم ببین و ببخشای و سلام
صمیم مرا دوباره پذیر و نامه ی ضیافت از من دریغ مدار!تو رسول نگار و عشوه ی
عرش و کرشمه ی احسان حبیب من و بشارت عنایت اویی.ای ماه دلارای صائمان،
رمضان!به سراچه ی قلب غریبم خوش آمدی!مهجوری من از راه فائزین قدر، حرمان
هماره من است و دلجویی تو می جویم.سحرت را دوست می دارم و هلالت بسان ابروی
یار است و شبانگاهت عطر نیایش مولاداردعطش تو عاشورایی است و صیام، میثاق
ما با قیام یاران نینواست.غروب تو، طلوع فرحت ایمانیان است و خرسندی دوست؛ و
طلوعت غروب رذیلت و ریمنی در آفاق انفاس روزه داررمضان، ای موسم غفران و
غوغای عفو!
عطشناکی ما در رؤیت هلال تو، عطش دیدار امیر عدل و عاطفه، علی (ع)
است.نکهت ولایت از لحظه های آسمانی تو می خیزد و جان را به جنان والیان می
خوانی.عجبا از این ضیافت عظما و محفل زیبا و نشور بی همتا!اینک آیا بانگ
چاووش رحمت را می شنوی؟مباد از کاروان نیایشگران و نمازگزاران و سخا صفتان
جدا افتی و ندیم حرمان و حسرت شوی در ماه مهرورزان و در ساحل زیبای
ایمانیان، آماده ی آن شو که تن به دریای ناپیدا کرانه ی قدر بسپاری و همپای
طاهران در وادی فطر پا گذاری و آنگاه به مدینة الایثار عاشورا رسی.
ماه رمضان در هر سال، قطعهای از بهشت است که خدا در جهنّم سوزان دنیای مادّی ما آن را وارد میکند و به ما فرصت میدهد که خودمان را بر سر این سفره الهی در این ماه، وارد بهشت کنیم. بعضی همان سیروز را وارد بهشت میشوند. بعضی به برکت آن سیروز، همه سال را و بعضی همه عمر را. بعضی هم از کنار آن، غافل عبور میکنند که مایه تأسّف و خسران است. حالا برای خودشان که هیچ، هر کس که ببیند این موجود انسانی، با این همه استعداد و توانایىِ عروج و تکامل، از چنین سفره با عظمتی استفاده نکند، حق دارد که متأسّف شود. این، ماه رمضان است.
«با حلول ماه مبارک رمضان، ماه عبادت و سازندگی، ماه تجدید قوای معنوی شهراللهالاعظم که در آن عموم مسلمانان در صف واحد متوجه به موضع قدرت لایزال و تجهیز در مقابل قوای طاغوتی هستند، لازم است با توحید قدرت و قدرت واحده در مقابل طاغوتهای زمان و چپاولگران بینالمللی بپاخیزند و از مملکت اسلامی دفاع و دست خائنان را کوتاه و امید آنان را قطع نمایند».(صحیفه نور، ج 18، ص 218)
ماه رمضان نهمین ماه از ماههای قمری و بهترین ماه سال است. ماه رمضان ماه
روزه گرفتن مسلمانان است.واژه رمضان از ریشه «رمض» و به معنای شدت تابش
خورشید بر سنگریزه است. میگویند چون به هنگام نامگذاری ماههای عربی، این
ماه در فصل گرمای تابستان قرارداشت، ماه رمضان نامیده شد، ولی از سوی دیگر،
«رمضان» از اسماء الهی است. این ماه، ماه نزول قرآن و ماه خداوند است و
شبهای قدر در آن قراردارد. فضیلت ماه رمضان بسیار زیاد و نامحدود است.
ماه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریفترین ماههای سال است. در
این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته میشود و عبادت در یکی
از شبهای قدر بهتر از عبادت هزار ماه است.رسول خدا (ص) در خطبه شعبانیه
خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «ای بندگان خدا! ماه خدا با
برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما رویآورده است؛ ماهی که نزد خداوند بهترین
ماهها است؛ روزهایش بهترین روزها، شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین
ساعات است.مسلمانان با مبارزه با نفس و دوری از امیال و هوس هایشان می
توانند به کمال انسانیت برسند. ماه رمضان بخاطر ماه خود سازی مومنان و نزول
قرآن شان والایی دارد. اگر هر فرد روزه دار با اعضا و جوارحش سعی کند روزه
دار واقعی باشد از انوع گناه و آلودگی پاک می شود.بخشش و رحمت خداوند در
این ماه نسبت به بندگان فزونی خواهد یافت و باید تلاش کنیم که از فضیلت این
ماه کمال بهره برداری را کنیم.
رمضان چون میآید حامل دلالات و نشانههای فراوانی است برای مومنان چه این
تنها زمانی است که مختص گردیده به خداوند و آنکه قرآن در آن نازل گردیده و
آنکه خداوند بندگان را به تکلیف صیام مفتخر ساخته و آنکه بنده در آن
تقاضای تقدیر امورخویش برای تمام سال تا رمضان آینده میکند. در روایت
بیشتر بر تقاضای حج از خداوند تاکید رفته است؛ «خدایا در این ماه برایم
مقدر ساز تا در این سال و هر سالی حج خانهات نصیب گردد.» و آنکه خداوند
وعده داده تا گناهان کبیره را ببخشد، چراکه غیر او کسی را توان بخشش آن
نیست. در روایت است که خداوند از بنده خواسته تا او را به رحمانیت و علامیت
بخواند و غفران ذنوب از او بخواهد در این ماه و بهخصوص لیلهقدر. مومن
اما این همه میکند به انگیزه خداوند و این همه خواهد تنها برای خداوند.
خدایا برای تو روزه گرفتم و با رزق و روزی تو افطار کردم و توکلم بر توست.
ای آنکه گستره آمرزشت گسترده است بیامرز مرا. بنابراین افتتاح رمضان با
این انگیزههاست و نیز استمرار و اختتام آن.
رمضان اما به تفصیل چه ماهیتی دارد؟ مومن چگونه و با چه انگیزهای باید
خدا را بخواند؟ متمایز ساختن رمضان از ماههای دیگر حاوی چه نشانهای است؟ و
دست آخر اینکه چگونه میتوان پربهره از رمضان خارج شد؟در اهمیت رمضان -
هرچند رمضان مفهومی ماهوی نیست- میتوان از تشبیهاتی که در کلام
رسولاعظم(ص) و ائمه(ع) آمده و میتوان نام «تشبیهات رمضانی» بر آن نهاد،
سود برد. این تشبیهات گذشته از اینهمانیسازیهای مجازی حاوی نکات
فراوانی در باب رمضان و مقصود و منتظر از آنند. در روایتی از پیامبر که شیخ
صدوق آن را در «ثواب الاعمال و عقاب الاعمال» آورده رمضان به بهار فقرا
مانند شده؛«رمضان ماه خدا و بهار فقراست.» به احتمال فراوان مقصود نبوی
مقایسه ایشانی است که توانایی حجگزاردن دارند و آنان که بیبهرهاند. از
اینرو فقرا که از چنین تواناییای بیبهرهاند از رمضان سود میبرند
چنانکه نمازجمعه حج فقرا دانسته شده است.
در روایت دیگری که جلالالدین سیوطی آن را در «الجامع الصغیر» آورده،
پیامبر اول رمضان را به رحمت، وسط آن را به مغفرت و پایان آن را به رهایی
از آتش تشبیه کرده است. در روایتی دیگر همین مضمون، به چشم میآید. رمضان
آغاز گشودهشدن درهای بخشایش و رحمت الهی است. به احتمال فراوان وجه شبه را
میتوان در نفس رمضان جستوجو کرد؛ چه رمضان هرچند در لغت معنای «سوختن یا
سوزانیدن» میدهد اما در روایتی یکی از نامهای پروردگار معرفی شده و
پیامبر از گفتن آن بیاضافهشدن واژه «شهر (=ماه)» بدان نهی کرده است. از
سوی دیگر رحمت یکی از افعال الهی است و چون میان ذات و فعل باری تعالی
سنخیت و مشابهت ذاتی برقرار است، بنابراین میتوان به راز، تشبیه رمضان به
رحمت پی برد.
البته در روایت، رمضان مجرد از شهر استعمال نشده است؛ از اینرو معنای
حدیث را باید «گشودهبودن باب رحمت الهی» دانست. ماه رمضان به ماه خدا
نامیده شده و روزهداران در آن مهمانان خدا و مورد تکریم الهی دانسته
شدهاند. مهمانی رمضان اما مهمانی ویژهای است چراکه درهای بهشت در آن
گشوده و درهای آتش در آن بسته میشوند. این امر به گونهای است که پیامبر
در روایتی میفرمایند: «اگر کسی در ماه رمضان آمرزیده نشود، پس در چه ماهی
آمرزیده خواهد شد؟!»
از اینرو رحمت و آمرزش را باید وجه تمایز رمضان دانست. گستره رحمت به حدی
است که پیامبر، پاکی از گناهان را به پاکی و بیگناهی کودکی که تازه از
مادر متولد شده است تشبیه کرده؛ «ماه رمضان، ماه وجوب روزه است و کسی که با
ایمان و اخلاص به وظایف روزهداری عمل کند از گناهانش همانند روز ولادت-
که هیچ گناهی بر او نیست- پاک خواهد شد.» رمضان گناهان آینده را نیز از
میان میبرد؛ «رمضان زمینه آمرزش گناهان مابین خود و رمضان آینده را فراهم
میکند.» آری درهای آسمان در اولین شب رمضان باز و تا آخر رمضان بسته
نخواهد شد. رمضان و روزهداری اما از سوی دیگر به زکات تشبیه شده است.
علامه مجلسی در بحارالانوار از پیامبر نقل میکند که هر چیزی زکاتی دارد و
زکات بدن، روزهداری است. راز تشبیه صیام به زکات را باید در 2عامل
جستوجو کرد؛ نخست آنکه زکات در قرآن و روایات، همردیف نماز شمرده شده
است. در یک مورد اما روزه نیز چون زکات همشأن نماز دانسته شده: «استعینوا
بالصبر و الصلوه/ با صبر و نماز (از خدا) کمک بگیرید.» و صبر در روایات،
همان روزه دانسته شده. و دوم آنکه زکات پاککننده اموال است، چنان که روزه
پاککننده بدنهاست. هرچند معنای زکات عام است اما تنها به منصرف آن یعنی
اموال، مختص شده است. همه این تشبیهات بر یک نکته پای میفشارد؛ آنکه آغاز و
افتتاح رمضان ستایش باری است به حمد و رحمت.
مومن یقین میکند که باری مهربانترین مهربانان است در موضع عفو و رحمت.
خداوند خود دعوت کرده است به دعا و ستایش به تشریع و توان و اجازت داده به
تکوین تا مومنان او را بخوانند و از او مسئلت کنند. اندوه و غصه و لغزشهای
مومن به کناری میروند. این همه تنها به لطف باری است. زنجیرههای بلا را
او گسسته و سایه رحمت را او گسترانده چرا که او خدایی است که در ملکش هیچ
مخالفی ندارد و در امر و فرمانش هیچ خصمی؛ خدایی که در آفرینش، او را شریک
نباشد و در عظمت، او را شبیه؛ خدایی که فرامینش در خلق جاری است و قدرت و
مجد و کرمش پدیدار؛ آنکه گنجینههای رحمتش را پایانی نیست و کثرت و فراوانی
و عطا و بخششاش را انتها.
رمضان با چنین نگاهی به خداوند آغاز میشود، با این نگاه استمرار مییابد و
به پایان میرسد و به تبع این نگاه زمینه مناسبی را برای مهمانی پروردگار
فراهم میآورد. مؤمن خود را در درگاه او معلق و محتاج میپندارد و این نیاز
و احتیاج ذاتی اوست. از این رو درخواست از او موافق نوامیس طبیعت است؛
«خدایا از تو درخواست میکنم اندکی از بسیار و حاجتم بدان بیپایان است
هرچند تو از ازل بینیاز بودی و آنچه نزد تو اندک است برایم بسیار...» رحمت
و غفران پروردگار که از مؤمن خواسته تا از او بخواهد، مؤمن را امیدوار
میسازد هرچند خوف از میان بهکلی رخت برنمیبندد؛ «خدایا عفو تو از
گناهانم و درگذشتن تو از خطاهایم و بخششات از ظلمم و پردهپوشیات بر عمل
زشتم و بردباریات بر جرم و گناهان بیشمارم که به عمد و خطا بوده مرا به
طمع انداخته تا از تو آنچه را استحقاق ندارم بخواهم.»
بنده نیز چون خدا را رئوف و رحیم علیالاطلاق مییابد، آزمند و حریص در
طلب فزونی میرود و خوف و ترس و نومیدی را بهکناری میگذارد؛ «خدایا تو را
با دلی مطمئن میخوانم با انس و رغبت، بی ترس و مهابت، با ناز و دلال.»
اینک که بنده از حد میگذرد و آنچه را شایسته نیست میخواهد خدا سؤال و
دعای او را بیاجابت نمیگذارد. بنده اما با آنکه خدا را خوانده از او روی
میگرداند و با آنکه خداوند بر محبت خود افزوده، دستمایه خشمش را فراهم
میآورد. و با همه دوستی و شفقت او، جاهلانه از او دوری میکند. این همه
اما خداوند را از اعطای رحمت و احسان و فضل بازنمیدارد که او جوادی است،
که خود بنده را خوانده: «سپاس خدای را بر عفوش در عین قدرت و بر بردباریاش
در عین غضب.»
آری، آفریننده خلق و شکافنده صبح، صاحب جلال و جود، خدایی که نه کسی را
رسد مخالفتش و نه شریکی را تواند ایستادن در برابرش؛ آنکه قدرتمندان در
برابرش مقهورند و بزرگان در پیش رویش ناچیز. مؤمن اینک خائف از «ازکفدادن»
نعمتها به زبانی دیگر به سوی او بازمیگردد و عاجزانه او را میخواند:
«خدایا آنچه را از حق به ما شناساندی به عمل آن وادار کن و آنچه
نشناختهایم به عمل بدان وادار کن. خدایا پریشانی ما را از میان ببر و
پراکندگی امور ما را اصلاح کن؛ شکاف و تفرقههای ما را التیام بخش و عده
قلیل ما را پایان ده...»
علت این همه خوف را اما باید در فقدان نبی(ص) و غیبت ولی(ع) و کثرت دشمن و
قلت عدد دوستان و شدت فتنهها و غلبه و تسلط زمانه بر رفتار و افکار دانست
که در جای دیگر مؤمن که اینک قصد ورود به رمضان را دارد آن را بازگو
میکند. این همه اما باعث نمیشود تا خوف بر رجاء غلبه کند و ترس بر امید؛
«خدایا ما را در این امور یاری کن به فتحی سریع از جانب خودت و با برطرف
ساختن رنجها و با پیروزی و نصرتی که تو خود آن را اعطا میکنی و سلطنت حقی
که تو خود آن را آشکار میسازی و دست آخر رحمتی که تو خود آن را آشکار و
هویدا و فراگیر میسازی.»
ورود به رمضان، ورود به ساحتی است که همهچیز آن از سوی باری فراهم آمده؛
همهچیز آن بیکموکاست. و چون دخول و استمرار آن به دست باری است خروج از
آن نیز به دست اوست. اما مؤمن که در میانه خوف و رجاء دست و پا زده اینک
چگونه باید از آن خارج شود؟ توشه او چه باید باشد؟
«خدایا ما را در صالحان و در زمره پاکان قرار ده و مقام ما را در بهشت
علیین بالا بر. با جامی از آب گوارا از چشمه سلسبیل ما را سیراب گردان...
از میوههای بهشتی ما را روزی ده و از ابریشم و کتان بهشتی لباسمان پوشان.
خدایا ما را به ثواب لیله قدر که در این ماه است موفق گردان، به گزاردن حج
در این سال و در جهاد و شهادت در راهت. دعا و درخواستهای شایسته ما را
مستجاب گردان و چون در روز قیامت اولین و آخرین را جمع میسازی ما را مشمول
رحمت خود گردان و دور از آتش. خدایا این همه که میکنی، همه از جانب توست و
چون تو میخواهی چنین میکنی و آنچه ما میکنیم همه برای توست و چون تو
میخواهی چنین میکنیم. ای ارحمالراحمین»
ماه مبارک رمضان، با شکوه و شوکتی شگرف، دوباره به روی مشتاقان شرافت،
آغوش می گشاید و با هلال محرابی اش، هلهله ی اهل پارسایی و پروا می
انگیزد و غوغای غفران و همایش هدایت می آغازد و اینک با ضمیری شادمانه و
نیازی عاشقانه در قدوم بهاران معنویت در این حرارت طبیعت، غنچههای غنوده
در پرچین پرهیز می افشانیم و هم آوا با مولای منتظران، خوش آمدش می
گوییم. شکرا که دوباره ابواب بهشت را گشودند و دریغا اگر با بال بصیرت به
اوج رحمت و رهایی نرویم و از این فرصت فرید فیض، بهره ور نشویم.
یک سال، با فراز و فرود بسیار، رهسپاری نمودیم و در راه روشن آیین آسمانی
مان گام نهادیم و در این طی طریق از ذخایر معنوی وجودمان سود جستیم و با
محرک ایمان باطن به سوی اهداف الهی، قوای ظاهر خویش را به حرکت واداشتیم و
اینک ماه مبارک رمضان، هنگامه ای است که می توانیم ذخایر درون را غنی
سازیم و ریزشهای نفسانی را با رویشهای سبز «صبر» و «صلوة» جبران
نماییم. لغزشگاه ها و کژراهه ها آنگاه رخ می نمایند و آدمی را به خود
فرامی خوانند که کاهش ذخایر نفسانی آغاز شود و توان حرکت های پیش رونده
از رهروان سلب گردد. گویا با تشریع روزه برای اهل ایمان، خالق یکتا اراده
فرموده که هر سال با انباشت ذخایر نوین معنوی، از توان سیر و سلوک در صراط
مستقیم کاسته نشده و با امداد از روشنایی روزه و نور نیایش و فروزندگی فطر،
فانوس فطرت انفس، پدیدار و پایدار بماند.
روزه، آموزه هایی دارد که هر کدام از آنها دریایی از معنا و معنویت را به
موج وامی دارد و به اوج عزت می رساند. روزه، هدفداری و غایت طلبی را در
انسان تقویت می کند و او را به این باور می رساند که برای نیل به مطلوب
نباید از دشواری ها و مشکل ها هراسید. سطح تأمل و تحمل برای روزه داران،
بسیار بالاست. هدف و مقصودشان هم زیباست؛ قرب قادر متعال و ایصال به منشأ
قدرت مطلق.تلاش و کوشایی روز افزون و پرهیز از تن آسایی و خویش را در حصر
«عسر» قرار دادن تا به «یسر» نائل شدن، از دیگر آموزههای رمضان است؛
«فانّ مع العسر یسرا». در بطن معسرت و سختی، آسانی و گشایش، نهان است و
برای استحصال گوهر آسایش ، باید در قعر اقیانوس دشواری غوطه ور شویم و با
کند و کاو بسیار، صدف نفس بگشاییم و کنز کرامت آن را به دست آوریم.
بازدارندگی از فرسایش روح و پرهیز از فروغلتیدن در مرداب منیت و رهایی از
تنیدن تارهای روزمره گی در اطراف قلب و اندیشه نیز ارمغانی است که صبر و
صیام از آسمان برای اهل زمین می آورند؛ و نیز بازبینی گذشته و مراقبت
نفسانی در آینده. رمضان، افزون بر اعطای فرصت خودسازی، دیدگاه مراقبتی و
انتقادی نسبت به نفسانیت خویش را به روی روزه داران می گشاید و با کاستن
تعلقات دنیایی، نورانیت و بصیرتی را به دنبال می آورد که می توان با
نگاهی الهی، اعمال و کردار گذشته را واکاوی نمود و به زشتی و زیبایی آنها
با دیده ی انصاف و غیر خودبینانه نگریست و نیروی حراست و مراقبت قوی و
بازدارنده را در وجود خود پدید آورد و به این باور رسید که تا نگاه انتقادی
نباشد، عیب و اعوجاج نفس برطرف نخواهد شد؛ و این امر برای آنانی زیبنده
تر است که واجد مسؤولیتی سیاسی یا اجتماعی هستند، تا با جزم انگاری به
اعمال خود نگاه نکنند بلکه به اعمال و عملکرد خود به دیده ی اصلاح و انصاف
بنگرند و روش ها ومنش های مذموم را کنار بگذارند و خدمت خالصانه را وجهه
ی همت خود سازند و بر خواهش های نفسانی، غلبه کنند و نعمات دنیوی را برای
مردم بخواهند و خود به قدر کفایت، بسنده نمایند.
رمضان آغاز سوختن است؛ سوختن از خودیت و منیت که منشأ و دستمایه تمام
زشتیهاست و به رنگ خدا درآمدن که منشأ و مایه همه خوبیهاست. مؤمن اینک
رنگ خدایی به خود میگیرد و با آنکه در زمان در حرکت است گویی فرازمانی شده
و با آنکه در مکان در تعامل با دیگران است گویی فرامکانی شده. این همه اما
از سوی باری است.با درک این نکته و تنها همین نکته و کاربست آن است که
مؤمن رمضانی میشود و چون رمضانی شد، خدایی شده است. از این رو رمضان
بهانهای است الهی و مانند تمام بهانههای دیگر؛ بهانهای که منتهیالیه و
محرک آن جز خدای تعالی نیست. و چون مقصود اوست خویش را سرگرم و دلمشغول
واسطهها نسازیم. اینهمه به این وابسته است که مقصود و مضمون و محتوا را
تنها او ببینیم.ماه مبارک رمضان فرصت مناسبی برای پروراندن اندیشه های
نوجوانان و جوانان است روحانیان خط مقدم جبهه فرهنگی هستند و باید از فرصت
حضور آنان در پرورش اندیشه نسل نو استفاده کرد. در روایات فراوانی از ماه
رمضان با عظمت یاد شده است،این ماه سرور و بزرگ همه ماه هاست و در این ماه
شبى (لیلة القدر) است که بهتر از هزار ماه است.
بار دیگر ماه مبارک رمضان فرارسید و در فرصت نوسازی و اعتلای روح، روزنه تازهای را فراروی خود گشوده داریم.در این ماه آفریدگار، با گشودن سفره امساک، بندگان خویش را به اطعام نور فرا میخواند و روح و ملائک با ماموریت تقدیر، میهمان زمینیان میشوند و اینچنین است ماه بهار قرآن رمضان، مقدمه ی محرم است.قدر، دروازه ی شهر نینواست صیام، طلیعه ی قیام است و صائمین، طلایه داران سپاه قائم آل یاسین (عج).در بهار وصل سالکانیم و توفیق حضوری دوباره در حلقه ی صالحان و دلدادگان دلارام یافته ایم و این شایان شکر در آستان خالق است.دل هایمان را فرش راه یار می کنیم و با سوز عاشقانه و ترنم واژه های زلال وحی، قدوم بهار یاران و فصل وصل بهاری دلان را خوشامد می گوییم.در ماه قربت و غفران، حجاب های ظلمت و نور، زدوده شده، جمال بی مثال نگار در رواق دیدگان دلدادگان، هویدا خواهد شد. بیایید حضورمان در میهمانی خدا را باور کنیم، غبار خود از خود بروبیم و در جریده ی رمضان ثبت نام کنیم.
همان گونه که روح جمع گرایی و هم اندیشی در فرائض و مناسک دینی همانند
جهاد، حج، زکات، خمس و نمازهای جمعه و جماعات حاکم است، روزه نیز از این
قاعده ی زیبا مستثنا نیست. گر چه ظاهر روزه، فریضه ای انفرادی است اما
نتیجه و ثمره ی آن به گونه ای است که راه استقرار مساوات و عدالت اجتماعی
را هموار می سازد، روحیه ی بی تفاوتی نسبت به محرومیت ها و مسکنت ها
را از بین می برد، طعم گرسنگی و فقر را در کام تمام اقشار جامعه می
پراکند، همگان را از اسراف و مصرف گرایی بازمی دارد، اطعام و انفاق به
نیازمندان و یکسانی و یکسان نگری انسان ها در محضر مقدس ربوبی را می
آموزد؛ «اللهم اغن کل فقیر، اللهم اشبع کل جائع، اللهم اکس کل عریان ...»
اینها ادعیه ای است فرا ملیتی با محتوای جهانی نگری، و اینکه منتظر و
آرزومند روزی بودن که فقر و گرسنگی و نیازمندی در تمام نقاط دنیا ریشه کن
شود؛ در واقع آرزومند فرا رسیدن حاکمیت جهانی و عدالت گستر مهدی موعود
ارواحنا فداه. دلارام عاشقان شوی
یاران رمضان و یاوران عاشورا!
گوارایتان باد خوشگواری ضیافت نور.
ای میهمانان ملکوت! التماس دعا.
پروردگارا!یام و افطار و سحر و نیایش و نماز و قنوت و سجود و رکوع مان،
بهانه ی تماشای یک نگاه ناز توست؛ دریغ مان مدار. تشنه ی آب و گرسنه ی طعام
نیستیم.ما تشنه دیدار توییم ای نور زمین و سماوات!سیه روییم و در سپیدی
بحر عنایت خویش، غسیل مان کن و با دلی پاکیزه بر خوان ضیافت رمضان، اذن
جلوس مان ده.شکرا که انتظاری تلخ به سرآمد و وصل شیرین یار، حاصل شد.اینک
سپیده، غالیه دان عطر نیایش می شود.عطش رمضان، تذکار عطش عاشوراست.لب های
خشک روزه داران، حسین (ع) را زمزمه می کنندتلظی کام تشنگان، شوق وصال دریای
ایثار اباالفضل (ع) در ساحل ارادت است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com