شاید بزرگترین مشکل سینمای ایران، کمبود فیلم خوب است. کمبود تجهیزات لازم فیلمسازی، کمبود سالن استاندارد نمایش فیلم، کمبود دانش فیلمسازی و ... هم هست، اما کمبود داستان خلاقانه و تبدیل آن به تصویر مناسب، اساسیترین معضل فعلی سینمای کشور است. البته خیلیها از جمله شبه روشنفکران این حرف را قبول نداشته و عدم توفیق فیلمهایشان را نه در ضعف فیلمسازی خود که به عوامل دیگری ربط میدهند.
گروه فرهنگی، شاید بزرگترین مشکل سینمای ایران، کمبود فیلم خوب است. کمبود تجهیزات لازم فیلمسازی، کمبود سالن استاندارد نمایش فیلم، کمبود دانش فیلمسازی و ... هم هست، اما کمبود داستان خلاقانه و تبدیل آن به تصویر مناسب، اساسیترین معضل فعلی سینمای کشور است. البته خیلیها از جمله شبه روشنفکران این حرف را قبول نداشته و عدم توفیق فیلمهایشان را نه در ضعف فیلمسازی خود که به عوامل دیگری ربط میدهند.
به گزارش بولتن نیوز،شاید
بزرگترین مشکل سینمای ایران، کمبود فیلم خوب است. کمبود تجهیزات لازم فیلمسازی،
کمبود سالن استاندارد نمایش فیلم، کمبود دانش فیلمسازی و ... هم هست، اما کمبود
داستان خلاقانه و تبدیل آن به تصویر مناسب، اساسیترین معضل فعلی سینمای کشور است.
البته خیلیها از جمله شبه روشنفکران این حرف را قبول نداشته و عدم توفیق فیلمهایشان
را نه در ضعف فیلمسازی خود که به عوامل دیگری ربط میدهند.
یکی
از همیشگیترین عواملی که شبه روشنفکران سینما در بررسی فروش پایین بسیاری از
فیلمها عنوان میکنند، مقولهی زمان اکران است. و به زعم آنها، یکی از بدترین
زمانهای اکران در سینما، ماه مبارک رمضان است. گرچه زمان اکران در فروش فیلمها
تأثیر دارد و بازهم اگرچه در ماه مبارک رمضان به دلایل مختلفی که وجود دارد، میل
مردم به سینما کم میشود، اما ما همیشه گفتهایم اگر فیلم خوب وجود داشته باشد،
همهی این عوامل کم اثر (نه بیاثر) میشوند.
به
طور مثال، به همین روزهای سینمای کشورمان نگاه کنید. الان که در ماه مبارک رمضان
هستیم، شاهد اکران فیلم "رد کارپت" هستیم. فیلمی طنز با بازی و
کارگردانی رضا عطاران. طبق قاعدهی همین شبه روشنفکران، این فیلم هم مثل فیلمهای
دیگری چون "متروپل" و "اشباح" که متعلق به همان جریان هستند،
باید به خاطر اکران در ماه مبارک رمضان با
فروش اندکی مواجه میشد. اما میبینیم که اینطور نیست و طبق آمار رسمی موجود، این
فیلم بعد از گذشت شش روز از زمان اکران چیزی نزدیک به نیم میلیارد تومان فروخته
است. رقمی که فیلمهای موجود در سینما و وابسته به جریان فکری شبه روشنفکری، روی
هم رفته و با گذشت زمان طولانیتر از زمان اکران به این اندازه نفروختهاند.
البته
ما در اینجا قصد دفاع از محتوای فیلم "رد کارپت" را نداشته و اگر فرصت
شد، سر وقتش به نقد آن نیز خواهیم پرداخت. اما صحبت اصلی ما در اینجا آن است که
وقتی فیلمی به ذائقهی مردم خوش بیاید، کارش را به خوبی انجام میدهد. همان ذائقهای
که بارها و بارها به فیلمهایی چون "اشباح"، "متروپل"،
"زندگی جای دیگریست" و ... نه گفته است. اما متأسفانه سازندگان این
فیلمها، برخلاف آنچه که میگویند، عملا بودن اعتنا به نیازها، دغدغهها و ارزشهای
مردم دست به تولید اثر هنری میزنند و وقتی با بیاعتنایی مردم روبهرو میشوند،
زمین و زمان را مقصر کرده و هیچ نگاهی به اشتباهات خود نمیکنند.
اما
از سوی دیگر مردم ما ثابت کردهاند اگر فیلم خوب در سینما باشد، آنها به سراغش
رفته و از آن استقبال میکنند. حالا میخواهد این فیلم "رد کارپت" باشد
یا "معراجیها" یا "خط ویژه" و یا "چ". یعنی اگر
فیلمهایی که در آخر اسم بردیم، الان به جای فیلم اولی اکران میشدند، همان فروش
استثنایی قبلی خود را با کمی بالا و پایین به دست میآوردند و درگیر مانع خود
ساختهی زمان اکران و ماه مبارک رمضان و بیحالی مردم به خاطر روزه گرفتن نمیشدند.
امیدواریم سینمای شبه روشنفکری از این واقعیات درس بگیرد و در رویکرد خود تجدید
نظر کند. هرچند تجربه ثابت کرده ایشان مغرورتر از این حرفهایند که بخواهند از خر
شیطان پایین بیایند.شاید
بزرگترین مشکل سینمای ایران، کمبود فیلم خوب است. کمبود تجهیزات لازم فیلمسازی،
کمبود سالن استاندارد نمایش فیلم، کمبود دانش فیلمسازی و ... هم هست، اما کمبود
داستان خلاقانه و تبدیل آن به تصویر مناسب، اساسیترین معضل فعلی سینمای کشور است.
البته خیلیها از جمله شبه روشنفکران این حرف را قبول نداشته و عدم توفیق فیلمهایشان
را نه در ضعف فیلمسازی خود که به عوامل دیگری ربط میدهند.
یکی
از همیشگیترین عواملی که شبه روشنفکران سینما در بررسی فروش پایین بسیاری از
فیلمها عنوان میکنند، مقولهی زمان اکران است. و به زعم آنها، یکی از بدترین
زمانهای اکران در سینما، ماه مبارک رمضان است. گرچه زمان اکران در فروش فیلمها
تأثیر دارد و بازهم اگرچه در ماه مبارک رمضان به دلایل مختلفی که وجود دارد، میل
مردم به سینما کم میشود، اما ما همیشه گفتهایم اگر فیلم خوب وجود داشته باشد،
همهی این عوامل کم اثر (نه بیاثر) میشوند.
به
طور مثال، به همین روزهای سینمای کشورمان نگاه کنید. الان که در ماه مبارک رمضان
هستیم، شاهد اکران فیلم "رد کارپت" هستیم. فیلمی طنز با بازی و
کارگردانی رضا عطاران. طبق قاعدهی همین شبه روشنفکران، این فیلم هم مثل فیلمهای
دیگری چون "متروپل" و "اشباح" که متعلق به همان جریان هستند،
باید به خاطر اکران در ماه مبارک رمضان با
فروش اندکی مواجه میشد. اما میبینیم که اینطور نیست و طبق آمار رسمی موجود، این
فیلم بعد از گذشت شش روز از زمان اکران چیزی نزدیک به نیم میلیارد تومان فروخته
است. رقمی که فیلمهای موجود در سینما و وابسته به جریان فکری شبه روشنفکری، روی
هم رفته و با گذشت زمان طولانیتر از زمان اکران به این اندازه نفروختهاند.
البته
ما در اینجا قصد دفاع از محتوای فیلم "رد کارپت" را نداشته و اگر فرصت
شد، سر وقتش به نقد آن نیز خواهیم پرداخت. اما صحبت اصلی ما در اینجا آن است که
وقتی فیلمی به ذائقهی مردم خوش بیاید، کارش را به خوبی انجام میدهد. همان ذائقهای
که بارها و بارها به فیلمهایی چون "اشباح"، "متروپل"،
"زندگی جای دیگریست" و ... نه گفته است. اما متأسفانه سازندگان این
فیلمها، برخلاف آنچه که میگویند، عملا بودن اعتنا به نیازها، دغدغهها و ارزشهای
مردم دست به تولید اثر هنری میزنند و وقتی با بیاعتنایی مردم روبهرو میشوند،
زمین و زمان را مقصر کرده و هیچ نگاهی به اشتباهات خود نمیکنند.
اما
از سوی دیگر مردم ما ثابت کردهاند اگر فیلم خوب در سینما باشد، آنها به سراغش
رفته و از آن استقبال میکنند. حالا میخواهد این فیلم "رد کارپت" باشد
یا "معراجیها" یا "خط ویژه" و یا "چ". یعنی اگر
فیلمهایی که در آخر اسم بردیم، الان به جای فیلم اولی اکران میشدند، همان فروش
استثنایی قبلی خود را با کمی بالا و پایین به دست میآوردند و درگیر مانع خود
ساختهی زمان اکران و ماه مبارک رمضان و بیحالی مردم به خاطر روزه گرفتن نمیشدند.
امیدواریم سینمای شبه روشنفکری از این واقعیات درس بگیرد و در رویکرد خود تجدید
نظر کند. هرچند تجربه ثابت کرده ایشان مغرورتر از این حرفهایند که بخواهند از خر
شیطان پایین بیایند.