گروه فرهنگی - مقدمه: مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است.
به گزارش بولتن نیوز، وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
***
اینکه توی رادیو و تلویزیون گاهی میگویند طرح تکریم ارباب رجوع این یعنی چی؟ و جالب است اگر بنده کارمند یک ادارهای باشم، تا وقتی که کار مردم پیش من گیر است اذیت میکنم، سر کار میگذاریم، طولش میدهیم. اما همین که کار خود من به عنوان یک آدم عادی در ادارهای گیر کرد، هی بد و بیراه میگوییم. نگاه کن کار نمیکنند، کار مردم را راه نمیاندازند، ببین چقدر معطل کردهاند. یعنی چه؟ این چه وضعی است؟ چه سیستم اداری است؟ آن موقع که خودمان در یک فضای سازمانی کارمند هستیم، مدیر هستیم، در یک مجموعهای باید کار بکنیم دچار غفلتيم وقتي به آن نياز پيدا کرديم تازه متوجهش ميشويم.
خوب بعضی از غفلتهای سازمانی خیلی بیشتر است. مثلاً ما در سیستم بروکراتیک اداری طبقهی اول آبدارچی است، انبار چیزهایی که ارزش ندارد زیر زمین. هی هر چه بالاتر میرویم طبقهی آخر رئیس است. این از کجا آمده است؟ دینی است به نظر شما؟ کجایش دینی است؟ در کجای دین آمده که رئیس اداره باید طبقهی آخر باشد؟ که بابای پیرمرد من مثلاً اگر کارش حل نشد و بخواهد برود رئیس اداره را ببیند، باید چهار طبقه برود بالا. توی دین ما اصلاً همچین چیزی نداریم. مدیران مسلمان ومؤمن باید در دسترس مردم باشند. اصلاً باید بین مردم باشند. نه اینکه محرم اگر شد، ماه رمضان اگر شد، بیایند صف اول، یک عکس هم با حاج آقای مسجد بگیرند که ببین ما مردمی هستیم، نه وظیفهی اوست که در اجتماع باشد. یکی دیگر از غفلتهایی که در فرهنگ سازمانی اتفاق میافتد این است که آقا اگر من مدیر شدم، دیگر کت شلوار پنجاههزار تومانی را خوب نیست بپوشم. زشت است، من رئیس ادارهی آب و فاضلاب هستم. یک رئیس ادارهی فاضلاب باید کت و شلوار پانصد هزار تومانی بپوشد. چه کسی اينرا گفته است و مقرر کرده است؟ حضرت علی (ع) کفش پارهای داشت و پینه میزد گفتند يا علي این کفش پاره نزد تو چقدر ارزش دارد؟ فرمودند هیچ. دنیای شما همین قدر هم برای من ارزش ندارد.
اگر به این باشد که ما چون شهردار شدیم، عضو شورا شدیم، مدیر فلان اداره شدیم، یا استاد دانشگاه شدیم، استاد دانشگاه باید بیست دست کت وشلوار داشته باشد؟ زشت است باید «سِت» بپوشد. اینها از کجا آمده؟ اینها غفلتهایی است که بر فرهنگ سازمانی ما حاکم شده است و همهاش و یا عمدهاش ناشی از غفلت از این اصل است که «اینجا مسافرخانه است.» یعنی اگر کل دنیا مسافرخانه باشد که هست، ریاست بر سازمانها و مدیریت بر ادارات که خیلی بیشتر مسافرخانه است.
اگر ما اینجا هفتاد سال مسافریم، در مورد رئیس اداره چه اتفاقی میافتد؟ حساب کنید فرمانداران شهرها معمولا 18 ماه فرماندار هستند. ما که علوم سیاسی خواندهایم، مطالعهی آماری شده است که هر فرماندار اگر بتواند خیلی خوب هوای نماینده و انواع و اقسام مدیرها را داشته باشد 18 ماه فرماندار است. در بعضی شهرها که اعضا خیلی اختلاف میکنند، مثل دورهی قبل شورای شهر رشت، هر یک سال ما یک شهردار داشتهایم. پس اين صندليهاي رياست خیلی مسافرخانه است. برای این خیلی مسافرخانه، این همه دک و پز چرا؟ اینها آفت دارد. وقتی من کت شلوار پنجاههزار تومانی را گذاشتم، رفتم کت و شلوار پانصد هزار تومانی خرج خودم کردم، احترام اضافي هم میخواهم. باید بیشتر به من احترام گذاشته شود دیگر! راننده میخواهم، از پشت عینک به مردم نگاه میکنم، معطل میکنم مردم را.
باز حضرت علی(ع)می فرمایند: «الغفله أضرُّ الأعداء» يعني غفلت مضرترین و آسيب زنندهترين و خطرناکترين دشمنان انسان است. انساني که دچار غفلت شود، از موقتی بودن دنیا دچار خسران میشود. که فرمود «والعصر، انِّ الإِنسان لَفِي خُسرٍ... «والعصر» یعنی قسم به امام زمان که الگوی زندگی است، دقیقاً به تحقیق که انسان در خسران است. قسم به آن کسي که الگوی زندگی ايدهآل است - یعنی ضد خسران است - باز حضرت جلوتر که میرود می گوید من اصلاً وقتی این امورات را دیدم از غير خودم غافل شدم. به این نتیجه رسیدم که من به خودم برسم، نه به آجر خانهام، نه به خانهام، نه به ماشینم، نه به مالم، نه به زمینم؛ به «منِ خودم» بپردازم. «والأهتمام بما ورایی» یعنی من إدبار دنیا را که دیدم، پشت سر گذاشتن عمر را که دیدم «المستقبل للدهر» را که دیدم، همهی اینها را که دیدم به این نتیجه رسیدم که من باید به فکر آخرتم باشم. باز در حکمت 208 می فرمایند «مَن حاسَبَ نَفسَه رَبِحَ. هر کس که نفسش را محاسبه کند سود میبرد. و مَن غَفِلَ عنها خَسير. کسی که غافل است از محاسبهی نفسش، خسران میکند. در جای دیگری میفرماید: «مَن غَلبَت علیه غَفلَه ماتش قَلبه». هر کسی که غفلت بر او حاکم شود، قلبش میمیرد.
ادامه دارد...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com