انتقاد از شهرداری تهران (+سند تصویری)

سرویس عکس-علی قنبرلو، شهرداری تهران به عنوان یک سازمان خدماتی و اجتماعی با توان مدیریت عالی خود را تبدیل به وکیل تمامی نهادها و سازمان های فرهنگی ورزشی رفاهی اقتصادی کرده و در این راه، پیشرفتِ چشمگیری نیز داشته(نقش رسانه های هماهنگ را نیز اضافه کنید)

به گزارش بولتن نیوز، متاسفانه مدیران رده بالای شهرداری با به دست آوردن تمامی موفقیت هایی که در ذهن داشتند، رسالت اصلی خود یعنی خدمات شهری و فضای سبز را کاملاً فراموش کرده یا نسبت به آن بی توجه هستند و با سپردن کار به پیمانکاران منتخب(!) که اکثراً از کارگران غیرمتخصص (افغانی) استفاده می کنند، خیال خود را تماماً از از این بخش اساسی مسئولیت شان آسوده نموده و به دنبال کارهای بیشتر مدیریتی و دارای جایگاه اجتماعی مانند شرکت در همایش های بیهوده یا برگزاری جشنواره های مختلف و تقدیر از برگزارکنندگان آن هستند و با این شیوه، روز کاری خود را شب می کنند و فردا دوباره روزاز نو، روزی از نو ...

با این همه، مشخص نیست وجدان کاری دوستان رسانه ای چگونه اجازه می دهد که صرفاً اخبار مثبت و تبلیغی شهرداری را پوشش داده و هیچ خبری علیه مجموعه تولید یا منتشر نکنند. سوال این جاست که به راستی آیا این بی مزگی رسانه ای باعثِ اُفت مخاطب و ریزش آن در حد دیدن آگهی های که خود مردم به شما داده اند، نمی شود؟

بخش نخست این گزارش تصویری که مربوط به منطقه 1 و 3 شهرداری تهران است و به مواردی چون خشکاندن درختان ساخت و سازهای غیرمجاز و جدول های سیمانی که بدون رعایت الگوها و اصول اولیه ایمنی جلوی مغازه های مردم قرار داده و جان مردم را تهدید می کنند، می پردازد را امروز تقدیم نموده و در روزهای آینده، بخش های دیگر این گزارش تصویری را منتشر خواهیم نمود.

ناگفته نماند که اشاره به چند مورد کافیست تا دریابیم، بروز برخی از این اتفاقات ناشی از رفتار نادرست برخی از  همشهریانی است که یا به حقوق و وظایف شهروندی واقف نبوده یا نمی خواهند وقوف یابند. به عنوان نمونه پُرکردن باغچه درختان فضای سبز با سیمان چیزیست که همه مردم آن را می بینند و به راحتی از کنارش عبور می کنند؛ اما اگر تصادفی شده و در آن کسی فوت کرده باشد در اسرع وقت و قبل از زنگ زدن به اورژانس و پلیس فوری تانگو یا وایبر خود را به روزرسانی می کنند و این مورد بعضاً چنان بی رحمانه است که انسانی درحال جان دادن است و هموطنش  با بدن نیمه جان او عکس یادگاری می اندازد.

بگذریم آنچه باعث شد گزارش تصویری عیب و نقص ها را روی خط قرار دهم این بود که احساس کردم باید این چیزها را هم ببینید و عکس بگیرید تا شاید نهادی مثل شهرداری که خود تصویب می کند و خود اجرا و خود نظارت و خود شکایت و خود پیگیری و خود رسانه دارد و خود همه کاره شهر است و خود جریمه می کند و هیچ کسی قدرت برخورد با تخلفاتش را ندارند(به جز دادستان کل کشور که تجربه یک محاکمه خوب شهردار در پرونده سفیدش هست) در مقابل حجمه شبکه های اجتماعی سر تعظیم فرو بیاورد و کمی فکورانه تر عمل کنند و نظارتی بیشتر بر کارهای داشته باشد تا تاریخ و آیندگان تصویر ذهنی مناسبی برایشان در نظر بگیرند

و اما خیابان شهید بهشتی که به مرکز بی نظم و نظام خرید و فروش خودروی تهران تبدیل شده و جالب این جاست که در همین خیابان که پارک نمودن خودروها در پیاده رو کمترین خطا و خلاف شهری ایست که هر روز هزاران بار روی می دهد، اگر کودکی درکنار همین خودروهای آخرین مدل پارک شده فال فروشی کند، عقابان سد معبر کمتر از ثانیه ای بر فرازش حضور به هم می رسانند و وی را از صحنه پاکسازی(!) می کنند.
 

می گویند انتقاد باید سازنده باشد و موجبات ناراحتی مدیران شهرداری را فراهم نکند! چون رسانۀ منتقد شهرداری از تمام مزایای آگهی تبلیغاتی و مجوز طرح ترافیک و غیره محروم و بعضاً(دیده شده) نابود می شود. در این بین تحولات برخی سازمان های این مجموعۀ عریض و طویل را نیز نمی توان نادیده گرفت. مثل سازمان بهشت زهرا، مجموعه فرهنگسراها و سراهای محله، برج میلاد و اللخصوص سازمان آتش نشانی که انصافاً در حد ایثارگری رزمندگان در دفاع مقدس و از جان گذشتگی خاصی به ماموریت می روند که قابل ستایش است و به بیان دیگر برخی از این نهادها و سازمان های وابسته به شهرداری، انصافاً خوب مدیریت و سازماندهی می شوند.