زایوالا که با اغفال (بخوانید ارتباطات خاص با برخی افراد صاحب نفوذ) مشغول پُرکردن جیب های خود و خانوداه اش از بیت المال ماست، به تازگی نقاب از چهره برداشته و علناً خود را به عنوان سرپرست نوادگان عبدالبهاء _رئیس فرقۀ ضالۀ بهاییت_ معرفی می کند.
گروه بین الملل، ساروش زایوالا که به ارتباطات ویژه و نزدیک با یکی از مدیران بانکی ایرانی، به تجارت و بازار تجاری ایران راه پیدا کرد و اکنون نیز به بهانه دفاع حقوقی و در جایگاه وکیل این چندین بانک ایرانی، درحال اخاذی از آن هاست و با وعده های عجیب و غریب درخصوص رایزنی برای لغو تحریم ها، به کلاهبرداری از این بانک های ایرانی مشغول است.
به گزارش بولتن نیوز، زایوالا که با اغفال (بخوانید ارتباطات خاص با برخی افراد صاحب نفوذ) مشغول پُرکردن جیب های خود و خانوداه اش از بیت المال ماست، به تازگی نقاب از چهره برداشته و علناً خود را به عنوان سرپرست نوادگان عبدالبهاء _رئیس فرقۀ ضالۀ بهاییت_ معرفی می کند.
این درحالی است که بنابر ادعای سایت
«خانوادۀ عبدالبهاء»(abdulbahas family) باوجود این که هیچکس از "اهل بیت" عبدالبهاء حمایتی به عمل نمی آورد، «ساروش زایولا» به طور علنی و رسمی خود را ولی و سرپرست این خاندان دانسته و از آن ها حمایت می کند. اعضای این خانواده که بنابر اعتقادات بی پایۀ و اساس شان برای خود جایگاهی مقدس و محترم(به لحاظ مذهبی) قائلند و معتقدند، نوادگان عبدالبهاء به عنوان پیشوا و رئیس فرقۀ ضالۀ بهاییت باید مورداحترام و حمایتِ پیروان بهاییت قرار گیرند و برای آن ها، جایگاهی همچون "اهل بیت" قائل باشند.
«خانوادۀ عبدالبهاء»(abdulbahas family)
همچنین ضمن اعتراف به دریافت حمایت های مادی و معنوی از سوی ساروش
زایوالا، در بخشی دیگر از مدعیات بی اساسش که در پی اثبات این جایگاه برای
نوادگان عبدالبهاء است، با اشاره به این که در طول تاریخ آن ها مورد ظلم
قرار گرفته اند و کسی به حقوق شان، احترام نگذارده است، می افزاید: "با این
حال ،از هیچیک از کسانی که به معنای واقعی کلمه برچسب خورده و موردتوهین
واقع شده بودند، صدایی درنیامد و چیزی را انکار یا ردنکردند، به هیچ وجه
موردی را تصحیح یا ازخود دفاعی نکردند. سکوت آن ها طوری جلوه کرد که گویی
درمورد تمامی اتهاماتی که به آن ها نسبت داده شده بود، گناهکارند.
البته، هیچکس هم از آن ها و از سکوت عمدی آن ها که به قربانی شدنشان گواهی می داد، قدردانی نکرد، سکوتی که موجب شد تا آن ها بهانه ای به چنگ آوردند و از درگیری های ناشایست و بلایایی که بر سر دو نسل پیشین آمده بود، به سادگی خلاص شوند.
این موضوع همچنان حل نشده باقی ماند و هر روز، قربانی جدیدی می گرفت و هر روز یک مقصر جدید معرفی و سرزنش می شد تا این که سرانجام کار به جایی رسید که ادعا شد، هیچ خانواده ای در کار نبوده است.
یکی از نمونه های بارز آن - که از این نمونه ها فراوان به چشم می خورد- مطلبی در روزنامۀ ایندیپندنت (روزنامه بریتانیایی ) مورخ 9 نوامبر 1993 و درمورد ضیافت ناهاری بود که توسط آقای ساروش زاویالا، شریک عمدۀ موسسۀ حقوقی زاویالا و وکلا، واقع در شمارۀ 95 خیابان چانسری لین واقع در بخش 2 لندن و به افتخار خانم روحیه ربانی، آخرین عضو باقی مانده از خانواده بهاء الله، بنیانگذار فرقۀ بهائی برگزار شد.
نمونۀ دیگر، این بود که دو بار در دو موقعیت مختلف یکی از دوستان در کالج دخترم، پروین شهید را به عنوان عضوی از خانواده عبدالبهاء به یکی از همکلاسی های بهایی اش معرفی می کند و واکنش های بی پرده ای، مبنی بر این که اصولاً چنین خانواده ای وجود خارجی ندارد، شنیده می شود!
مورد سوم مربوط به پاسخ چندسال پیش علی الله نخجوانی است که هنگام دیدار از استرالیا و صحبت با مخاطبان بهائی مطرح می کند. او در آن جا اظهار می کند که نسل این خانواده مانند شاخه ای که از درخت قطع شود از بین رفته است."
به هر تفسیر آن چه بیش از هر چیزی سوال برانگیز و حاشیه ساز است، رابطه رسمی و تاثیرگذار ساروش زایوالا با بانک های دولتی ایرانی است و این که او پول مورد نیاز برای مقاصد و اندیشه های بهائی اش را از بیت المال ایران و سرمایه ها و اموال 2 بانک «ملت» و «تجارت» تهیه می کند.