گروه اجتماعی- مقدمه: مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است. وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
به گزارش بولتن نیوز، اولین نکتهای که به نظر میرسد و خیلی وقتها ما از این ابزار استفاده نکردیم اینست که نامه نوشتن یکی از راهها یا ابزارهای برقراری ارتباط با فرزندان و جوانان و تربیت کردن آنهاست. البته از این سنت حسنه بعضیها پیروی کردند و بعضی کتابهای خوب هم در بازار هست. مثلاً گاهی وقتها ما به بچهمان میگوییم فلان کار را انجام نده، اما حرف ما توی گوشش نمیرود. بنابراین میرویم مدرسه به معلمش میگوییم چون شما را دوست دارد و به شما احترام میگذارد شما بهش بگو مثلا شبها زود بخوابد. بچه حرف پدر مادرش را اگر گوش نمیدهد ولی حرف معلمش را گوش میدهد. یعنی این پیام را غیرمستقیم میرسانیم. گاهی وقتها به مادرش میگوییم یا مادر میگوید این بچه حرف مرا گوش نمیگیرد، شما به عنوان تذکر بهش تشری بزن. نامه هم یکی از این ابزارهای غیر مستقیم است.
میدانید ما وقتی فرزندانمان هنوز به بلوغ نرسیدهاند خیلی در تعلیم و تربیت اینها نه خودمان، نه همسرانمان، نه معلمانمان مشکلی نداریم. اما همین که در آستانه بلوغ قرار گرفتند و حس استقلالطلبی تشدید شد مرتب میخواهد بگوید «نه، خودم میخواهم این کار را بکنم». میخواهد از زیر بار دستورات پدر مادر خارج بشود و به استقلال برسد. اینجا و در این دوره تربیت خیلی مشکل میشود. یکی از کتابهای قشنگی که در غالب نامه نوشته شده کتابیست تحت عنوان «نامه های بلوغ» که یک روحانی مازندرانی که به رحمت خدا هم رفتهاند به این نتیجه رسیده به فرزندانش چه دختر، چه پسر بنویسد و سعی کرده بعضی از اصول تعلیم و تربیت و بعضی از مشکلاتی که یک نوجوان در مسیر «شدن»اش با آن مواجه میشود را تذکر بدهد.
باز در جبهههای جنگ یا آنهایی که خیلی فاصله مکانی پیدا میکنند با خانواده مثل سفر به کشورهای خارجی، روانشناسان توصیه کردهاند به سربازان جنگی که حتماً نامه بدهید به خانوادهتان. چه اینکه این نامه ارسال بشود یا نشود، برسد یا نرسد. صرف اینکه شما نامه مینویسید خود این نامه یک ابزار تعادلبخش روحی روانی است و فضای ذهنی و روانی انسان را پالایش میکند. مشاوران ازدواج هم یکی از ابزارهای استحکام خانواده را که در دوران خصوصاً «نامزدی» کاربرد ویژهای دارد این میدانند که زوجین به هم نامههایی بنویسند که از رؤیاها و آرزوهای زیبا، سالم و پاکشان حکایت بکند که بتوانند از طریق نامه با یکدیگر سالمتر صمیمی بشوند. چون این نامهها میماند و در آینده بهش استناد میشود و سالی یکبار مرور میشود و یادآوری شیرینیهای گذشته بازتولید و شیرینکننده زندگی میشود. یعنی این نامهها نوعی سرمایهگذاری درازمدت است و میماند.
باز اهمیت نامهنویسی آنقدر زیادست که در کلاسهای «إنشا» بسیار توصیه میشود به معلمان تعلیم و تربیت که به فرزندانتان آموزش بدهید مثلاً «به مناسبت روز مادر یک نامه به مادرتان بنویسید و ازش تشکر کنید» یا «به مناسبت روز پدر به پدرتان نامه بنویسید» اگر دیدید در مدرسه معلمان از این قصه قافلند بهترست خود شما به فرزندانتان توصیه کنید که اگر یک نامه خوب نوشتیید برای مامان، یک جایزه پیش من دارید. چرا؟ چون از نظر مبانی اگر بخواهید نامه اینجوری بنویسید باید همذات پنداری کنید و خودتان را بگذارید جای آن فرد و از منظر او مسائل را ببینید. این باعث میشود شما مادر را بهتر درک بکنید و کمتر اذیتش کنید و بیشتر با او همکاری کنید. این موضوع بطور جدی توی ژاپن به دانشآموزان آموزش داده میشود.
مثلاً نامه به رفتگر شهرداری موضوع انشاست. بچه مینشیند یک نامه به رفتگر شهرداری مینویسد تأثیرش چیست؟ تأثیرش اینست که وقتی بچه آدامس میخورد پوستش را نمیاندازد توی کوچه، آدامس را هم نمیچسباند به صندلی اتوبوس. چرا؟چون با آن رفتگر همذات پنداری کرده توی نامه. باز یکسری کارهای دینی در غرب شده که مثلاً به کودکان در مدرسهها گفتهاند به خدا نامه بنویسید. بعد مختصری از این نامهها را چاپ کردهاند و حتی توی ایران هم ترجمه شده تحت عنوان «نامههایی از کودکان به خدا». وقتی انسان اینها را میخواند این روح لطیف کودکانه و نوع تلقی کودکانه را نسبت به خدا درش میبیند.
متأسفانه این کارها توی مدارس و مساجد و فرهنگسراها و جامعه ما نشده، یعنی اگر ما میخواستیم به سیره مولی الموحدین عمل کنیم اگر امروز پدری یا مادری گفت که من نمیدانم چرا بچهام را گاهی نصیحت میکنم زیر بار نمیرود باید به عنوان یکی از ابزارها، نامه نوشتن را پیشنهاد کنیم. متأسفانه ما از بعضی از ابزارهای سنتی تعلیم و تربیت که ائمه ما به کار بردهاند استفاده نکردهایم. وقتی حضرت علی خطاب به امام حسن نامه مینویسند یعنی این کار خوبست و تأثیر دارد. مؤمنین! شمایی هم که ما را مقتدای خودتان میدانید، شما هم از این ابزار استفاده کنید.
باز اینکه میگویند نامه مهمست، بعضی از مشاوران نوجوانها را اگر دیده باشید در برنامههای تلویزیون میگویند وقتی پدر یا مادر نمیتوانند ابراز عاطفی مستقیم به دخترشان بکنند، حتیالمقدور سعی کنند در قالب نامه عاطفهشان را ابراز کنند. کارکردش اینست که وقتی در قالب نامه این کار را انجام بدهند اگر روزی در مسیر مدرسه، دانشگاه و بازار و... آدم ناصوابی بخواهد ابراز علاقه کند به این طفل و جملات عاطفی بگوید و بعد مشکلاتی برای آن دختر خانم ایجاد کند به راحتی تحت تأثیر قرار نمیگیرد چون قبلاً مهرورزی با نامه آنهم بصورت خالص را از طرف والدین دیده است. همینطور برای پسر جوان. کما اینکه بسیاری از نوجوانان ما بهترین دوستشان پدرشان یا مادرشان نیستند و ما نمیتوانیم این ارتباط را برقرارکنیم. وقتی بهترین دوست نیستیم، با ما درد دل هم نمیتوانند بکنند.
تجربه عملی خودم را بگویم. در یک خانوادهای پدری که دانشگاهی هم بود با فرزندش خیلی مشکل داشت. یعنی بچهاش خیلی بدش میآمد که باباش دکترست. میگفت مثلاً من میخواهم بروم موبایل فروش بشوم، طلا فروش بشوم، این چه شغلیست؟ خیلی باهم مشکل داشتند، کتابهای باباش را پاره میکرد. پیشنهاد شد پدر نامه بنویسد. از طریق ابزار نامه یواش یواش نامههای زیادی به پسرش نوشت. بچهاش میدید داخل نامهها ابراز علاقه هم میشود، چون بچه قبلاً میگفت تو مرا دوست نداری، همهاش مینشینی مطالعه میکنی. تو کتابهایت را بیشتر از من دوست داری. وقتی عواطف پدری ابراز شد این مشکلات تخفیف پیدا کرد و به مرور رابطه اصلاح شد. حالا اولین درس نامه حضرت اینست که ابزار نامه خیلی مهم است جدی بگیرید. شاید تاکنون از آن غافل بودیم.
ادامه دارد...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com