گروه مذهبی- مطالبی که در ادامه به نظرتان می رسد و درقالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر
نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای
دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از
پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است.
به گزارش بولتن نیوز، دکتر باقری سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
***
روایتی داریم از امام باقر(ع) که فرمود: «بادِروا أَوْلادَکُم بِتَعلیمِ الحَدیثِ قَبْلَ أَنْ یسْبِقَکُمُ الفِتْنَه» یعنی مبادرت کنید به آموزش حدیث به فرزندانتان قبل از اینکه فتنههای روزگار آنها را درنوردد. به تعبیری این فرزندان جامعه ما هستند که مخاطب فتنهها هستند و خنثیسازی این فتنهها به تعبیر معصوم تنها راهش سبقت در تعلیم و تربیت دینی (حدیث) هست به فرزندانمان و جوانانمان. موضوع این بحث هم ذکر احادیثی است از علی بن ابی طالب(ع) در قالب نامهای که معروفست در کتاب شریف نهجالبلاغه به نامه 31.
از نظر تاریخی گفتهاند این نامهای بوده که حضرت وقتی داشتند از صفین برمیگشتند خطاب به امام حسن مجتبی(ع) نوشتهاند. اکثر قریب به اتفاق منابع تاریخی میگویند که این نامه خطاب به امام حسن(ع) نوشته شده. فقط از ابو جعفر ابن بابویه قمی نقل شده این نامه به دیگر فرزند حضرت به نام محمد حنفیه نوشته شده.
ما انواع و اقسام نامهها را داریم. بعضی از نامهها نامههای رسمی و اداری هستند که البته تاریخ و قدمت طولانیتری دارند. شما اگر مراجعه کنید به مطالعات تاریخی، نامه اساساً یکی از مهمترین ابزارهای ارتباطی و شاید تنها ابزار ارتباطی غیر از ارتباط چهره به چهره و مستقیم بوده و یکی از مهمترین مشاغلی که در حکومتها باید افراد لیاقتهای خاصی مثل اعتماد از خودشان نشان میدادند تا به آن برسند نامهرسانی بود. آدمی که میخواسته نامهرسان حکومت باشد باید امین و راه بلد و رازدار، چالاک و سوارکار ماهری میبود تا حکومت بتواند به او اعتماد کند، تا این نامهای که از طرف مقام حکومتی نوشته میشد حالا چه به رمز در ایام جنگ چه غیر رمز و چه برای اوامر حکومتی، چه برای دستگیری یا عزل و نصبها، نباید محتویات آن فاش میشده یا بدست دشمن میرسیده است.
پس شغل مهمی بوده تا آنجا که حکومتها چون نمیتوانستند به افراد اعتماد کنند کبوترهایی را به عنوان کبوترهای نامهرسان تربیت کردند که این کار را مطمئن انجام دهند. یکی ازاقسام نامهها نامههای رسمی اداری است. نامه حضرت به امام حسن(ع) علی الظاهر رسمی و اداری نیست. یک دسته از نامهها نامههای صرفاً علمی هستند که معمولاً علمای یک حوزه علمی به هم مینویسند. مثلاً ما نامههایی داریم که فیلسوفان غربی منکر خدا بحث میکردند با فیلسوفان متألّه و معتقد بخدا که بهم نامه مینوشتند یا مثلاً فیزیکدانها در موضوعات مورد تحقیق خودشان بهم نامه نوشتهاند.
نامههایی هست از انیشتین که به همکارانش نوشته یا همکارانش به او نوشتهاند. این نامهها نامههای خاص است. یعنی نامههایی نیست که ما در مجامع عمومی بخواهیم بازخوانی کنیم. اگر قائل باشیم که این نامه، نامه یک معصوم است از مولی الموحدین به معصوم دیگر و جنس این نامه شامل مطالبی است که دو معصوم به هم میگویند، چون ما قافلیم از درک مقام عصمت، پس طبیعتاً این نامه نباید نامه عامی باشد و مخاطبش ما نیستیم. اما نامه از این سنخ نیست چون برای رابطه دو معصوم با علومی که خداوند به آنها تفضل کرده لزوماً نامه ضرورت ندارد.
دسته دیگر نامهها نامههایی است که ما مینویسیم مثلاً برادرمان رفته سربازی و برایش نامه مینویسیم که برخی جملات کلیشهایاش معروف است که مثلاً «اگر از احوالات اینجانب پرسیده باشید ملالی نیست جز دوری شما». یا نامههایی که شما به سفر رفتهاید و برای خانواده مینویسید و قدیمها در عرف جامعه خیلی جالب نبود آقا نامه بنویسند به خانم و بخواهند ابراز علاقه علنی بکنند، اما اگر توی صحیفه نور دقت کنید در همان اوایلش نامهای هست از حضرت امام. ایشان زمانی که لبنان بودند یک نامه خیلی لطیف و قشنگی نوشتند برای همسرشان که اگر ما از یک مرجع تقلید بشنویم شاید تعجب کنیم. مثلاً نوشتهاند «تصدقتان بشوم».
البته این کاری که امام کردهاند در مسیر عمل به سیره علویست. این نامه از این نظر که جای جای نامه حضرت علی(ع)خطاب به فرزندشان میگویند «یا بنیّ » عزیزم، پسرم، پسرَکَم، یا آن قسمتهایی که میگوید من احوال دنیا را دیدم و به این نتیجه رسیدم که اینها را باید برای تو بگویم چون دوستت دارم، تو بخشی از وجود منی، بلکه همه وجود منی عاطفیست. چون طبیعتاً انسان فرزند خودش را وقتی بهش نگاه میکند ازش لذت میبرد. اما وقتی کلیّت نامه را در موردش بحث کنیم ملاحظه خواهید کرد این نامه صرفاً عاطفی هم نیست. چون مواضع و بحثهای بسیار جدی در این نامه مطرح شده است.
از نامههای عاطفی میتوان نامههای جلال آل احمد به زنش یا نامههای دکتر شریعتی به همسر و فرزندانش را نام برد که مطالعه آنها خالی از نکات آموزنده نیست. بویژه نامه چارلی چاپلین به دخترش را حتماً جوانها ببینند. نامهای هم که امام خطاب به عروسشان خانم فاطمه طباطبایی، همسر حاج احمد آقا نوشتهاند نامهای عرفانیست و البته اولش با یک شعر عاطفی خطاب به عروس شروع میشود و خیلی جالبست.
برخی از بزرگان اخلاق و عرفان هم به طرفداران و طالبان معارف عرفانی در قالب نامه تذکراتی میدادهاند مثل مرحوم ملاحسینقلی همدانی که از ایشان هم نامههایی بجا مانده و حاوی اندرزهای اخلاقی است. برخی نامهها اقتصادی هستند یا موضوع اصلی آنها اقتصادی است مثل اغلب نامههای مردم به رئیس جمهور در سفرهای استانی. برخی نامهها هست که صرفاً سیاسیاند، نامههایی که مشاوران سیاستمداران مینویسند یا مشاوران به هم مینویسند یا به اقتضای جنگها رجزخوانی کتبی میکنند یا میخواهند صلح کنند بهم نامه مینویسند بطور غیر مستقیم که کوتاه بیا یا میخواهند به هم هشدار بدهند نامه مینویسند. این نامهها معمولاً نامههای کوتاه رمزیست. مثلاً در ایام پذیرفتن قطعنامه نامههای رسمی بین آقای هاشمی و رئیسجمهور وقت عراق رد و بدل میشد. این نامهها نامههای سیاسی بود که ما چه کردیم و چه بکنیم و چه نکنیم. این نامه هم جنسش و سیاقش از جنس نامههای سیاسی نیست که امام معصوم به عنوان خلیفه حاکم به امام بعدی به عنوان حاکم بعدی نوشته باشند.
یک دسته از نامهها چون طولانی هستند و بیشتر از ده صفحه میشوند اینها تحت عنوان اندرزنامه خطاب میشوند. این اندرزنامهها دو دستهاند. یک دسته اندرزنامههای سیاسیاند و یک دسته اندرزنامههای تربیتیاند. اندرزنامههای سیاسی بعضیشان سبقه غیردینی و ضد دینی دارند مثلاً ماکیاولی در ایتالیایی که گرفتار مشکلات سیاسی بود و دولت شهرهایش با هم دعوا میکردند، حاکمکشی و زهر دادن و دسیسهچینی بود کتابی نوشته به اسم «شهریار» که توسط چند نفر هم ترجمه هم شده است. آنجا ماکیاولی به عنوان مشاور حکومتی توصیههایی میکند برای حفظ میز و همه ضد دینی است. مثلاً میگوید خودت را دیندار نشان بده اما هر کاری توانستی بکنی تا قدرت را حفظ کنی بکن.
بعضی اندرزنامهها که در فرهنگ و تمدن اسلامی هم شاهدش هستیم و در قالب کتاب هم چاپ شده از طرف دینداران نوشته شده مثل سیرالملوک و نصیحه الملوک که اینها اندرزنامههایی هستند که سبقه دولتی دارند و باز برای حفظ قدرت اما با رویکرد نسبتاً دینی. مثلاً خواجه نظامالملک شافعی مذهب کتابی نوشته به اسم «سیاستنامه» خطاب به ملکشاه سلجوقی که برای حفظ قدرت باید این کارها را انجام بدهی. برخی از این اندرزنامهها تربیتی هستند به نظر میرسد نامه حضرت علی(ع) چون خیلی بیشتر از یک نامه معمولی سه چهار صفحهایست و اگر نگاه کنید در کتاب نهجالبلاغه بعد از نامه حضرت به مالکاشتر طولانیترین نامه این کتاب شریف است، ما اینرا باید اندرزنامه خطاب بکنیم. این نامه به تعبیری مانیفست تعلیم و تربیت دینی از منظر امام اول شیعیان است.
ادامه دارد...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com