این روزها همه جا صحبت از «دلواپسی» ها است. اگرچه چند روزی از
ماجرا گذشته ، با اینحال هنوز سایت های خبری، سرتیتر روزنامه ها، اخبار
شبکه های ماهواره ای – البته در سکوت همیشگی رسانه های رسمی ما – هریک به
نوعی داد از « دلواپسی » دارند و باز هم مثل همیشه تمام مواضع در دو دسته
سیاه و سفید خلاصه می شود . انگار این مطلق نگری و افراط و تفریط نهادینه
شده در وجود تک تک ما ، نمی خواهد به این راحتی ها دست از سر ما بردارد .
با این وجود حال که فضا همچنان داغ است ! به نظر می رسد می شود به این
حادثه به نوع دیگری هم نگریست :
1- « دلواپسی » به خودی خود اسم و عنوان جذاب و لطیفی دارد. خیلی خوب است
که جامعه ما یاد بگیرد دلواپس باشد نه مخالف یا موافق صد در صد . چه بسا در
خیلی موارد وظیفه مردم بیان همین دلواپسی هاست نه بیانیه دادن های تند و
تیز در له یا بر علیه کسی یا چیزی . بخصوص آنگاه که ماهیت بسیاری از پدیده
های پیرامون ممکن است بطور کامل برای ما روشن نباشد .
2- اینکه کلا قید همه چیز را بزنیم و شروع به لعن و نفرین کنیم به همان
اندازه بد است که کلا همه چیز را بپذیریم و شکی در خودمان راه ندهیم .
دلواپس بودن پشتش تکاپو دارد . اندیشیدن می طلبد و انصاف طلب می کند و
اینها همه پیش برنده است.
3- خوب است هر از گاهی دلواپس یک چیزهایی باشیم. دلواپس بودن خیلی بهتر از
بی خیال بودن است. چقدر خوب می شود اگر یاد بگیریم در جامعه ای که زندگی
می کنیم ، نه اینکه حق داریم بلکه وظیفه داریم ! دلواپس خیلی چیزها باشیم و
باور داشته باشیم محیط زیستمان ، بهداشتمان ، اقتصاد مان ، ارزش هایمان و
انقلابمان هم این دلواپسی ها را نیاز دارد.
4- خوب است وقتی همه ما یاد گرفتیم دلواپس باشیم به همه اجازه دهیم دلواپسی
هایشان را در فضایی توام با تحمل و تامل با هم قسمت کنند . هیچ اشکالی
ندارد اگر باب میلمان هم نباشد . چه فرقی می کند آن هم نوعی تذکر اجتماعی
است که در دین مبینمان به عنوان امر به معروف و نهی از منکر تعریف شده است.
5- وقتی افرادی از بیرون دلواپسی های ما را می بینند بدون شک خودشان را جمع
می کنند و می فهمند مردم این کشور حواسشان به همه جا هست و این چقدر خوب
است . به شرط آنکه محدود به یک موضوع نباشد . دنیا هم همیشه این دلواپسی ها
را تجربه کرده و سودش را همان مردم برده اند ما چرا خود را محروم کنیم ؟!
من به محتوای سخن تجمع کنندگان« دلواپس » کاری ندارم. جای آن اینجا
نیست . من به این می اندیشم که اولا مردم ما باور کنند در باره اطراف خود
نباید بی تفاوت باشند و در ثانی بیاموزند که همدیگر را تحمل کنند . حد اقل
به همین علت تجمع دلواپسان در باب اوضاع روز جامعه را گامی در جهت پیشرفت و
توسعه می دانم و امیدوارم این فضا همچنان در ابعاد مختلف آن هم با مهربانی
و منطق و دوستی تداوم داشته باشد .