کد خبر: ۲۰۳۴۶۳
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار:
گفتگو با حجت الاسلام شیخ محمود ابوالقاسمی

سه دلیلی که امیرالمؤمنین(ع) به خاطر آنها از حکومت خلفا حمایت کرد/ از نظر امیرالمؤمنین چه کسی دلسوز نظام اسلامی است؟

مصلحت‎اندیشی، برای حفظ و بقای دین در زمان‌ها و مکان‌های گوناگون، امری مهم و انکارناپذیر است که نوعی انعطاف‎‎پذیری به دین و احکام اسلامی می‌‎دهد تا در شرایط مختلف و حساس، اصل آن کیان حفظ شود.

گروه مذهبی، مصلحتاندیشی، برای حفظ و بقای دین در زمان‌ها و مکان‌های گوناگون، امری مهم و انکارناپذیر است که نوعی انعطاف‎‎پذیری به دین و احکام اسلامی می‌دهد تا در شرایط مختلف و حساس، اصل آن کیان حفظ شود.

به گزارش بولتن نیوز، یکی از بزرگ‌ترین نمونههای عمل به مصلحت از سوی حضرت علی (ع)، در ماجرای خانهنشین شدن ایشان پس از رحلت پیامبر(ص) اتفاق افتاد. حضرت امیرالمؤمنین (ع) در اینباره می‌فرمایند: «هان به خدا قسم، ابوبکر، پسر قحافه، جامة خلافت را پوشید در حالی‌که می‌دانست جایگاه من در خلافت، چون محور سنگ آسیا به آسیاست.

دانش از وجودم هم‌چون سیل سرازیر می‌شود، و مرغ اندیشه به قله منزلتم نمی‌رسد. اما از خلافت چشم پوشیدم و روی از آن برتافتم. و عمیقاً اندیشه کردم که با دست بریده و بدون یاور بجنگم یا آن عرصهگاه ظلمت کور را تحمل نمایم؛ فضایی که پیران در آن فرسوده و کمسالان در آن پیر و مؤمنان تا دیدار حق دچار مشقت می‌شوند. دیدم خویشتن‌داری در این امر عاقلانه‎‌تر است. پس، صبر کردم در حالی که گویی در دیدهام خاشاک و در گلویم استخوان بود. می‌دیدم که میراثم به غارت می‌رود.» اما چرا حضرت اینچنین رفتار کردند؟

در آن هنگامه، جهان اسلام درگیر شرایطی شده بود که این عمل امیرالمومنین (ع) را توجیه می کرد. این‌ رو، از حجت الاسلام شیخ محمود ابوالقاسمی، استاد حوزه و منبری مشهور کشور، خواستیم تا در زمینة این مصلحت‌اندیشی امام بزرگوارمان حضرت علی (ع) بیشتر برایمان بگوید.

  • ماجراهایی از حمایت حضرت علی (ع) از حکومت ضالّة خلفا به خاطر مصلحت حفظ کیان اسلام، برایمان نقل می کنید؟

حضرت امام خمینی رحمه اللّه علیه در بیاناتی می‌فرمایند: حفظ جمهوری اسلامی ایران از نماز واجب‌تر است. چنین کلامی از آیت اللّه فقیه مجتهدی که با شرع مقدس اسلام کاملاً آشنا بود، معنای خاصی دارد. این جملة ایشان حکایت از این داشت که در دین اسلام چنین حکم و ملاکی وجود دارد که نظام دینی و اسلامی به هر صورتی که هست، باید حفظ شود. لذا این آمادگی را باید داشت که به پای حفظ نظام از چیزهایی گذشت، ولو این‌که خلاف میل هم باشد، باید گذشت‌هایی کرد با این هدف که اصل نظام حفظ بشود.

  • و آیا در زمان حضرت علی هم، به این علت بود که از حق خودشان گذشت کردند؟

در زمان حضرت امیرالمؤمنین (ع) چنین شرایطی حاکم است، در عین حال که نظام به وضعی در‌آمده که مورد تصدیق و تأیید حضرت نیست و ایشان می‌دیدند وضعیت حکومت به شکلی است که شرایط تغییر وجود ندارد، از این‌رو سعی می‌کردند که همراهی کنند، درون نظام حضور پیدا کنند و جاهایی که لازم هست، به آن کمک کنند تا اصل نظام اسلامی فعلاً از بین نرود و به مرور زمان به سمتی برود که اصلاح شود. اگر به این مدت بیست‌و‌پنج ساله حکومت سه خلیفه نگاهی بیندازیم، متوجه می‌شویم که حضرت شاهد سه نوع مدیریت گوناگون بودند که هر یک شکل خاصی از مدیریت را دنبال می‌کنند، ولی باز حضرت از همراهی رویگردان نیستند، البته نه به این اندازه که بر امور اشتباه خلفا صحّه بگذارند. در این بیست‌و‌پنج سال وضعیت مردم اصلاح نشده، در‌واقع به تعبیری حضرت نمی‌خواهند اصل نظام به‌هم بخورد. گفته می‌شود که اصل نظام اسلامی زمانی اصلاح می‌شود که ظهور اتفاق بیافتد. همین‌طور که در ادعیه گفته می‌شود که ما با اصل نظام خیلی فاصله داریم، به‌طور مثال دعای حول حالنا الی احسن الحال، دعای ظهور حضرت صاحب‌الزمان (عج) است، چون در آن‌زمان که حکومت به دست حضرت مهدی (عج) برپا شود، همه عالم اصلاح می‌شود و نظام الهی اجرا می‌شود. حضرت علی (ع) و دیگر ائمه معصومین علیهم السلام واقف به این موضوع هستند، لذا در زمان خودشان قرار بر این است که اصل نظام اسلامی را حفظ کنند و در زیر چتر اسلام باقی بمانند و به مرور زمان به سمت حکومت جهانی حضرت صاحب الزمان (عج) بروند.

  • دلایل حمایت حضرت علی (ع) چه بود؟

دلایل حضرت علی (ع) شرعی و عقلی و نقلی بود. دلیل شرعی را که شرح دادیم. دلیل عقلی ایشان این بود که وقتی اسلام نظام درستی نداشته باشد چه‌گونه می‌شود اصلاحاتی ایجاد کرد. ابتدا باید اصل نظام اسلامی وجود داشته باشد تا بشود آن را اصلاح کرد. دلیل عقلانی یک آدم عاقل به همین صورت است، نه اینکه بگوید خلافت حقّ من است و چون حقّم را از من گرفتند، پس من همه چیز را به هم می‌زنم. به یقین امیرمؤمنان علی (ع) منیّت را از خودشان سلب کردند و نگفتند که حاکم نظام الهی باید من باشم و اگر این‌گونه نیست، می‌خواهم اصلاً نظام نباشد. این منیّت است، که در وجود حضرت جایی ندارد. در این‌جا اشاره‌ای به یکی از قضاوت‌های حضرت می‌کنیم. دو زن به حضرت شکایت بردند و ادعا بر مادری یک طفل شیرخواره داشتند. حضرت زمانی‌که می‌بینند هیچ‌یک حاضر به دست کشیدن از ادعای خود نیست، فرمودند که طفل را به دو نیم کنید و به هر کدام نیمی بدهید. در این لحظه یکی از زن‌ها از ادعای خود دست کشید. حضرت فرمودند این زن، مادر واقعی طفل است.

حضرت علی (ع) معتقد بودند اگر کسی واقعاً دلش برای نظام اسلامی می‌سوزد، بایستی خودش را از منازعه کنار بکشد و از اختلاف و دو‌دستگی در جامعة اسلامی دوری کند. این خیلی مسئلة مهمّی است. وجود مبارک امام (ع) واقعاً دلسوز نظام اسلامی بودند و این دلیل عقلی ایشان است. دلایل نقلی در آیات قرآن و روایات به وفور یافت می‌شود؛ مانند داستان قوم بنی اسرائیل که گوساله پرستی کردند. حضرت موسی (ع) و هارون که برادر موسی بود، این رفتار را تأیید نکردند، ولی منازعه هم نکردند. این جریان، مبیّن نکته‌ای حیاتی است که اگر جامعه‌ای گوساله پرست باشد، بهتر است از این‌که در‌گیر اختلاف باشد. دو‌دستگی و اختلاف و به‌هم ریختن نظام اسلامی، به مراتب خطرش از گوساله پرستی بیشتر است. این روایت نقلی در قرآن مجید آمده است. بنابراین، حمایت حضرت، هم دلیل عقلی و هم نقلی دارد. وقتی گفته می‌شود حمایت، منظور حمایت از شخص خاصّی نیست، بلکه پروردگار، دین اسلام و رسول خدا (ص) را مورد حمایت قرار دادند. گاهی اوقات تصور می‌شود حمایت امیرمؤمنان (ع) از شخص به این نحو باشد که به لحاظ رفتاری مورد تأیید است، اما این‌گونه نبوده است. در‌ واقع رفتار حضرت مورد تأیید حکومت ضالّة خلفا بوده، ولی حضرت آن‌ها را تأیید نمی‌کردند. مشهور است خلیفة دوم، عمر بیش از هفتاد بار عنوان کرده است «لو لا علیٌ، لهلک عمر». آن‌ها می‌دیدند حمایت‌های امام علی (ع) با این هدف است که آن‌ها را از مسیر اشتباه و انحراف بدور دارد.

  • در کدام مواقع و مقاطع سیاسی حضرت علی (ع) سکوت اختیار کردند؟ دلیل این سکوت چه بود؟

به صورت مصداقی اگر بخواهم عرض کنم، حضور ذهن فعلاً ندارم، ولی در کل اگر مواردی بوده که حضرت نسبت به رفتار یا حرکتی سکوت اختیار کردند، توسط منطق می‌توانیم به این صورت جواب دهیم که ایشان صلاح در سکوت و عدم واکنش می‌دیدند، و اگر جایی متوجه می‌شدند نظام اسلامی دارد از مسیر اصلی خود منحرف می‌شود، دخالت می‌کردند. گاهی اتفاقاتی رخ می‌داد که به ضرر اصل نظام بود، در این مواقع خود حضرت ورود می‌کردند و با درایت اصلاح می‌نمودند. گاهی هم سکوت ایشان بهتر بود، تا خلفا متوجه عملکرد ضعیف خود بشوند، یا حتی مردم آگاه شوند. در هر صورت سکوت یا هر نوع واکنش ایشان، بی‌شک همه در راستای حفظ کیان اسلام بوده است. ما شاید در مواردی منطق و دلیل ایشان را درک نکنیم، ولی این موضوع کاملاً محرز است که امام علی (ع) به‌صورت منطقی از اسلام دفاع کردند.

منبع: دوهفته نامه ندای عاشورا استان یزد

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۳
ناشناس
|
UNITED STATES
|
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۲
0
5
فوق العاده پرمحتوا بود.دمتون گرم
دوستدار صحابه
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۳۱
5
0
به این حاج اقا! پیشنهاد میکنم سریال حضرت عمر را تا اخر بدون تعصب تماشا کنند و وجدان خود را به قضاوت بگذارند.
حمد
|
UNITED STATES
|
۱۷:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۲
1
0
حضرت علی بعد از شش ماه با حضرت ابوبکر بيعت کرد زيرا نظرش اين بود کسی خليفه باشد بدون کم وکاست شريعت بجا مانده از رسول خدا راه به برد و خود در انتخاب خليفه دوم و سوم در شورای انتخاب خلافت صاحب نظر بوده است.
شاهد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۲:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۸
0
0
جانم فدای مظلومیت مولا علی امیر الموءمنین(ع) که 25 سال خار در چشم و استخوان در گلو،برای بقاء دین خدا،شکیبایی کرد و ما به خاطر منیت هایمان،حتی طاقت یک لحظه اش را هم نداریم.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین