ظرف یک دهه گذشته امام خامنهای(مدظلهالعالی) مصرانه موضوعاتی را مطرح
میکردند و پی میگرفتند که با درنوردیدن چارچوب برنامه دولتها به شکل
یکپارچه تمام نظام را در بر میگرفت، یکی از آثار بزرگ این رویکرد مصرانه
جهش علمی کشور در عرصههای مختلف علوم سرآمد جهانی است. موفقیتهای عرصه
علم، معظمله را قانع نکرد و ایشان این اصرار را در بخشهای دیگر دنبال
کردند تا سال ۹۳ فرا رسید و شعار سال را «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و
مدیریت جهادی» قرار دادند و پس از آن هم به مناسبتهای مختلف به آن
پرداختند و آن را تشریح کردند. معظمله هفته گذشته نیز پس از بازدید از
مجموعه صنعتی «مپنا» در جمع مدیران، مهندسان و کارگران آن مجموعه بیاناتی
را ایراد کردند که بخش اصلی آن به نوعی شرح دیگری بر شعار سال بود. نکته
اساسی در این شرح به کارگیری عبارات وزین و عمیق و تأملبرانگیز در این
باره بود. برای نمونه درباره عزم ملی و مدیریت جهادی فرمودند: «این چیزی
نیست که مربوط به سال ۹۳ باشد. این هویت ما است، این حیثیت ما است. این
آینده ما است، این ترسیمکننده سرنوشت ما است…» و یا در جای دیگر
بیاناتشان اظهار داشتند: «بد اداییهای قدرتهای گوناگون بزرگ و کوچک دنیا
در مقابل نظام جمهوری اسلامی و هر نظام مستقلی تابع ضعف و قوت این نظام
است؛ هر جا شما ضعیف باشید، بد ادایی آنها بیشتر میشود؛ هر جا شما قوی
بودید، توانا بودید، روی پای خودتان توانستید بایستید، آنها مجبور میشوند
مؤدبانهتر با شما رفتار بکنند، منطقیتر با شما رفتار بکنند؛ این کلید حل
همه مشکلات کشور است. باید کشور از درون بجوشد. تولیدتان را، اقتصادتان را،
آیندهتان را، بایستی خودتان از درون تأمین کنید؛ و ملت ایران، ملت با
استعدادی است، میتواند، [هم] ذخایر انسانی ما بینهایت است، هم ذخایر
طبیعی ما خوشبختانه خیلی فراوان است.» شاید بخش اصلی پیام فراز فوق و یا
سایر فرازهای این بیانات با آنچه که در ابتدای سال در جوار مضجع شریف
ثامنالحجج(ع) فرمودند، یکی باشد و حتی با پیام بخشی از بیاناتی که در این
مدت به مناسبتهای گوناگون ایراد کردند؛ بنابراین جای طرح این پرسش است که
دلیل اصرار معظمله بر تکرار این مفاهیم با عبارات و واژگان گوناگون چیست؟
که در پاسخ باید دو نکته را گوشزد کرد:
۱ـ تنوع واژگان و عبارات؛ یکی از عجایب واژگان و عبارات، در این است که
قابلیتهای جمعی آنها در انتقال مفهوم و پیام مشترک متفاوت است و یا ذوق و
گیرندگی مخاطبان در درک مفاهیم از واژگان و عبارات با یکدیگر فرق دارد؛ از
این رو تکرار یک مفهوم و پیام برای مخاطبان انبوه و پر تعداد با واژگان و
عبارات متنوع، افراد بیشتری را در دایره درک آن مفهوم و پیام قرار میدهد و
آنها را به خود میآورد.
۲ ـ رفع موانع ذهنی؛ معمولاً هر کاری پیش از انجام، وجود ذهنی پیدا میکند
و پس از آن در بیشتر اوقات، موانع ذهنی خود را بروز میدهند که اگر برای
رفع آن چارهاندیشی نشود آن موانع ذهنی به هیچ وجه اجازه تحقق آن کار را
نمیدهند و آن را در ذهن مدفون میکنند. یکی از بهترین راههای رفع موانع
ذهنی تکرار موضوع با واژگان و عبارات مختلف است.این تکرار باعث قوت یافتن
موضوع و ضعیف شدن موانع و افزایش انگیزه برای محقق کردن آن کار میشود، به
ویژه اگر این تکرار در زنجیره گفتار و نوشتار شیرین و عالمانه نخبگان و
فرهیختگان قرار گیرد. این نکته وظیفه خطیر این قشر ارزشمند را نیز آشکار
میسازد. همه آنها در انجام این رسالت خطیر موفق باشند.
نامگذاریهای رهبر انقلاب کاملا راهبردی هستند و متناسب با نیازهای جامعه، اما مسأله اینجاست که در سالهای اخیر کمتر دیده ایم این دستورعملها به طور جدی عملیاتی شود. اینکه سخنان رهبر انقلاب را فقط به صورت شعاری پیگیری کنیم، خوب نیست. شعار دادن در کوتاه مدت به کار میآید، اما در درازمدت باید دنبال کار عملیاتی باشیم شعارهای رهبرمان اغلب متناسب با نیازهای جامعه است و نیاز داریم به توجه عملی بیشتر به این شعارها بلکه معضلات جامعه مان اندکی مرتفع شود. یکی از نهادهایی که میتواند میزان عمل به سخنان رهبری در حوزه فرهنگ را پیگیری کند، کمیسیون فرهنگی است. کمیسیون فرهنگی میتواند چگونگی توجه به فرمایش رهبری در حیطه جهاد فرهنگی را رصد کند. نمایندگان مجلس باید ببینند در حیطه فرهنگ و هنر چقدر در سال جدید بحث جهاد فرهنگی اجرایی میشود.
بازدید رهبر
انقلاب از فعالیت های گروه صنعتى مپنا، در سال «اقتصاد و فرهنگ» را باید
از سنخ بازدید ایشان از «تاسیسات نفت و گاز عسلویه» در نخستین روزهای سال
۹۰ دانست، در آن سال که سال «جهاد اقتصادی» لقب گرفته بود، رهبری انقلاب با
حضور خود، «خط مقدم جبهه اقتصادی کشور» را صنعت انرژی (صنعت نفت و گاز)
معرفی کردند و با این اقدام هوشمندانه به این خط مقدم جان تازه ای بخشیدند،
صنعت نفت و گازی که از قضا در ماه های پایانی همان سال، تحریم سنگین غرب
را در پیش روی خود می داشت و این حضور رهبری نشان داد که ایشان بخوبی ابعاد
«نبرد اقتصادی» دشمن را پیش بینی کرده بودند و با این کار می خواستند همه
نگاه ها را بدان سمت معطوف کنند.
اقتصاد بیمار ما امروز در یک شرایط «رکود تورمی-Stagflation» است، شرایط
«رکود تورمی» به دیگر سخن یعنی «چرخ تولید همچنان به خوبی نمی چرخد!» و
«شیب افزایش قیمت ها هم آنچنان که باید ملایم نیست!»، البته اقتصاد ایران
دردهای دیرینه ای دارد که مخصوصاً با تحریم های اخیر، این دردهای دیرینه و
این زخم های کهنه خود را نمایان تر کرد و در همین راستا می توان به
«وابستگی شدید اقتصاد به نفت» اشاره کرد، لذا وقتی بر اثر تحریم، به ما
اجازه فروش نفت و یا انتقال وجوه حاصل از فروش نفت را نمی دهند، می شود
آنچه امروز شاهدش هستیم.
نمی خواهم همه آنچه امروز بر سر اقتصاد ایران آمده است را به «گردن تحریم ها» بیاندازم، از طرفی هم این را انکار نمی کنم که تحریم های سنگین نفتی و تحریم بانک مرکزی [که در نوع خود در تاریخ اقتصادی دنیا نادر است، بگونه ای که در هیچ یک از کتاب ها و تئوری های معتبر اقتصادی دنیا، سخنی از تحریم بانکی یک کشور دیده نمی شود] فشار طاقت فرسایی بر پیکره ی «عظیم و بیمار» اقتصاد ایران وارد نیاورد، بلکه می گویم ما اگر به تحریم ها از همان روزهای اول به دید یک «فرصت» برای سوق دادن اجباریمان به سمت «کاهش وابستگی به نفت» نگاه می کردیم، شاید امروز وضع بهتری می داشتیم، مخصوصاً دولت احمدی نژاد در دو سال پایانی خود می توانست به گونه ای عمل کند که اقتصاد ما اینگونه تحت فشار قرار نگیرد، دولت روحانی هم که قرار است کاری کند که «هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ کارخانه ها».
در کشور ما مخصوصاً در سال های بعد از انقلاب هر دولتی که بر سر کار می آمد از ضرورت کاهش وابستگی به نفت سخن می گفت، اما آن چیزی که در عمل اتفاق می افتاد دقیقاً خلاف آن بود و این را بخوبی می توان در نسبت سهم نفت در بودجه در سه دهه گذشته مشاهده کرد، سالیان متمادی است که شاخص های مهمی همچون «اشتغال، بهره وری، تورم، رشد اقتصادی و …» آنگونه که باید مطلوب نبوده و اقتصاد ما سالهاست که از آن رنج می برد، اما بالاتر از این رنج، رنج نداشتن یک «راهبرد و استراتژی مشخص» و یک «سیاست کلان و برنامه بلند مدت اقتصادی» بوده است، که ما با آن مواجه بوده ایم.
بعد از ابلاغ «سیاست های کلان اقتصاد مقاومتی» از سوی رهبر انقلاب، اکنون این خلاء بزرگ یعنی «نداشتن استراتژی اقتصادی» برطرف شده است و اقتصاد ما در هر وضعیت خوب یا بدی هم که به سر ببرد، تنها راه خروج و صعود آن حرکت در مسیر «تحقق سیاست های کلان اقتصاد مقاومتی» است، حالا نوبت دولت مردان یازدهم است که «برنامه اجرائی زمان بندی شده» خود را برای تحقق این سیاست ها ارائه کنند.
نسخه ای که اقتصاد مقاومتی برای خروج از شرایط رکود تورمی و بالاتر از آن برای کاهش وابستگی به نفت می پیچد، اهتمام و توجه ویژه به «تولید داخلی و ظرفیت درون زای کشور» است، دولت مردان ما باید بدانند که تنها راه مقابله جدی با «نابسامانی های اقتصادی درونی و تحریم های سنگین بیرونی» این است که «ما مردانه پای تولید مان بایستیم»، تولیدی که سالیان متمادی بعلت کم توجهی دولتمردان (که همواره منبع عظیم ارز نفتی را در کنار خود می دیدند) امروز یک پیکر نحیف دارد، باید بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد، بخش تولید اقتصاد ایران امروز علاوه بر ظرفیت های بالقوه ی فراوانی که دارد، از دردها و کمبودهای گسترده ای نیز رنج می برد، که برطرف کردن آن نیازمند دو عنصر مهم است؛
الف) دولت مردان یازدهم، بویژه وزرای اقتصادی مرتبط با تولید کشور اولاً باید به شکوفایی تولید «اعتقاد» داشته باشند، تا زمانی که دولت بخواهد با «افسار سیاست خارجی»، «اسب سرکش اقتصاد» را براند، هیچ تظمینی وجود ندارد که «جهاد اقتصادی»، همچون سال ۹۲، در سال ۹۳ هم به تعویق نیفتد!
ب) پس از اعتقاد و باور به تولید، مشکلات تولید، تنها با یک «مدیریت جهادی» قابل حل است، مقام معظم رهبری در همان روز فرمودند؛عامل مهمّ مدیریّت جهادی عبارت است از خودباوری و اعتماد به نفس و اعتماد به کمک الهی. وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا ، وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لایَحتَسِب.این رزقی که در این آیه و در آیات دیگر گفته شده است، به شکلهای مختلفی به من و شما میرسد؛ گاهی شما ناگهان در ذهنتان یک چیزی برق میزند، میدرخشد، راهی باز میشود؛ این رزق الهی است؛ در یک برههی فشار، ناگهان یک امید وافری در دل شما بهوجود میآید؛ این همان رزق الهی است.
۷- خلاصه کلام اینکه بازدید رهبر انقلاب از فعالیت های یک شرکت تولید محور و دانش بینان، در این مقطع زمانی حامل این پیام بویژه اولاً برای مسئولان دولتی و ثانیاً برای نخبگان و مردم است که؛ تنها راه خروج از وضعیت موجود اقتصاد، تکیه بر سیاست های کلان اقتصاد مقاومتی است، شاه بیت سیاست های اقتصاد مقاومتی، توجه به تولید ملی است، در بین صنایع مرتبط با تولید هم آن بخشی اولویت دارد که «دانش بنیان» باشد، برای ما «رشد تولید و اقتصاد بدون رشد فرهنگ نه ممکن است و نه مفید» و البته «هر جایی که به توانایی تولید دست پیدا کنیم، غربی ها مجبور می شوند که تحریم ها را بردارند»، این پیام ویژه را باید دولت تدبیر و امید بفهمد و برای اجرای آن جهادی وارد عمل شود، آنچنان که رهبر فرزانه انقلاب نیز فرمودند؛"ستون فقرات اقتصاد مقاومتی تولید داخلی است. تولید داخلی اگر بخواهد رونق پیدا بکند یقیناً باید، هم به آن کمک تزریق بشود، هم از چیزهایی که مانع رشد آن است جلوگیری بشود، هم برای محصولات، بازار بهوجود بیاید، هم واردات محصولات مشابه به یک نحوی کنترل بشود و با محاسبه مورد مراقبت دقیق قرار بگیرد، هم در قراردادهای خارجیای که این مجموعه و امثال این مجموعه دارند، دولت کمک بکند. گفتیم اقتصاد ما درونزا و برونگرا است؛ ما از درون باید رشد کنیم و بجوشیم و افزایش پیدا کنیم، امّا بایستی نگاه به بیرون داشته باشیم؛ بازارهای جهانی متعلّق به ما است، باید بتوانیم با همّت خود و با ابتکار خود، در این بازارها حضور پیدا کنیم و این حضور بدون حمایت دولت امکانپذیر نیست؛ که البتّه بخشهای مختلف دولتی در این زمینه میتوانند سهم داشته باشند
اینکه چقدر از برنامههای عملی سال جدید مدیران فرهنگی ما در جهت تحقق شعار سال است، در انتهای سال میفهمیم، اما آنچه از صحبت با همین چند سینماگر هویداست این است که قدم اول حرکت جهادی، باور به مفهوم جهاد است و اثری که این مفهوم در فعالیتهای فرهنگی دارد و قدم دوم استفاده از نظر اهالی واقعی فرهنگ و هنر برای عملیاتی کردن پروسه جهاد فرهنگی! اینکه یک کارگردان جوان میگوید توجه به سخنان رهبری چنان که باید جدی گرفته نمی شود، برای جامعهای که میخواهد الگویی نو از فرهنگ اسلامی را به جهانیان ارایه کند، خوب نیست؛ پس تا دیر نشده برای تحقق عملی شعار سال اقدام کنید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com