بسیار دور از انصاف و البته منطق و عقل است که زنهار دکتر روحانی به اصحاب
این نوع نگاه و اندیشه را متوجه رهبر معظم انقلاب کنیم که در جای جای
سخنانشان درباره زنان بر جایگاه رفیع و شان والای زن در جامعه فارغ از
محیط خانواده یا محیط عمومی اجتماع تاکید میکنند ... .
دو سخنرانی مقام معظم رهبری و رئیس جمهوری به فاصله یک روز در دو دیدار با
جمعی از بانوان کشور به مناسبت روز مادر و هفته زن، به بهانه زادروز ولادت
مبارک حضرت فاطمه (س)، بازتاب های متفاوتی را از سوی محافل سیاسی و رسانه
ها داشت و به ویژه رسانه های غربی در تحلیل ها و تفسیرهای مفصلی تلاش کردند
این دو سخنرانی را در تقابل با یکدیگر بنمایانند و با انتشار گزینیشی بخش
هایی از این دو سخنرانی اینگونه القا کنند که دکتر روحانی یک روز پس از
سخنرانی رهبر معظم انقلاب، در واکنش به سخنان ایشان، با نظرات رهبری نظام
مخالفت کرده است.
اما اصل ماجرا چه بود؟
رسانه های مختلف به ویژه رسانه های داخلی، در انتشار سخنان مقام معظم رهبری
به مناسبت گرامیداشت روز میلاد حضرت زهرا (س)، بخشی از سخنان ایشان را
برجسته کرده بودند که اتفاقا غرض و منظور اصلی و چکیده سخنان آن روز ایشان
بود، اما شاید به اقتضای محدودیت های مرسوم شیوه های خبررسانی و خبرنویسی،
این بخش بدون توضیحات پیش و پس از آن که به عنوان متمم این جمله مطرح شده،
در صدر اخبار به عنوان تیتر و لید آمده بودند.
این جمله مقام معظم رهبری که «مسئلهی اشتغال بانوان، جزو مسائل اصلى
نیست»، به طور مشترک تیتر اخبار بسیاری از رسانه های داخلی و خارجی قرار
گرفت و به ویژه از سوی رسانه های غربی، مخالفت با اشتغال زنان تعبیر شد،
اما این رسانه ها البته تعمدا حتی به جمله بعدی، تکمیلی و متصل به این جمله
رهبر معظم انقلاب نیز توجه نکردند که فرموده بودند، "البتّه ما با اشتغال
بانوان مخالف نیستیم؛ بنده خودم نه با اشتغالشان، نه با مدیریّتهاشان
مخالفتى ندارم، مادامىکه با آن مسائل اصلى معارضه و تنافى پیدا نکند؛ اگر
معارضه پیدا کرد، آن مقدّم است."
این دسته از رسانه ها باز هم تعمدا از تکرار مکرر این تعبیر در سخنان معظم
له که تربیت زنان بیشمار عالم، متخصص و فعال در اجتماع، پس از پیروزی
انقلاب اسلامی مایه افتخار نظام جمهوری اسلامی است، چشم پوشیدند، آنجا که
فرمودند: «اولا من عرض بکنم در هنگامى که به همین مناسبت غالباً بنده مواجه
میشوم با بانوان مسلمان، زنان مؤمن و تحصیلکرده، خدا را عمیقاً شکر
میکنم؛ واقعاً این یکى از بزرگترین افتخارات نظام اسلامى است که در سایهى
نظام اسلامى اینهمه زن فرزانه و تحصیلکرده و خوشفکر و ممتاز از لحاظ
فکرى و عملى در جامعهى ما وجود دارند؛ خیلى نعمت بزرگى است و مایهى
افتخار است.»
اما کدام بخش از سخنان رئیس جمهوری دستمایه تلاش برای ایجاد تقابلی هر چند
موهوم میان رهبری و رئیس جمهوری قرار گرفت و آیا اساسا تفاوتی بین آنچه
دکتر روحانی درباره منزلت و جایگاه زنان گفت با آنچه مقام معظم رهبری
فرمودند، وجود داشت که بتوان از آن تقابلی بین صاحبان این دو دیدگاه آفرید؟
استناد رسانههای معاند به این بخش از سخنان رئیس جمهوری است که گفت «چرا
عدهای حضور زن را تهدید احساس میکنند. زن چه تهدیدی است؟ بعضی فکر
میکنند به محض اینکه زن از در خانه خارج شد عرش اخلاق و عفت عمومی به
اهتزاز در آمده است.»
در حالی که رئیس جمهور در جای جای سخنان خود و البته در همین بخش، کاملا
همراستا و هم داستان با نظر مقام معظم رهبری درباره جایگاه و نقش اجتماعی
زن که برگرفته از اندیشه اسلامی و نگاه آن به مقام و منزلت و شان و جایگاه
زن است، سخن گفته، اما موضوع ماموریت رسانههای موصوف حکم دیگری میکند.
آنجا که مقام معظم رهبری گفتهاند «... در کشور یک مرکز عالى فراقوّهاى
مورد نیاز است که راجع به این مسئلهى مهم بحث کند، کار کند. این مسائل،
مسائل اساسى ما است؛ مسئلهى زن و مسئلهى خانواده که البتّه مسئلهى زن از
مسئلهى خانواده قابل تفکیک نیست. این را هم عرض بکنیم، اگر چنانچه کسى
بخواهد مسئلهى زن را جداى از مسئلهى خانواده بحث بکند، دچار اختلال در
فهم و در تشخیص علاج خواهد شد؛ این دو را باید در کنار هم دید، با اینکه دو
مسئله است»، دکتر روحانی نیز در سخنرانی خود گفته است «این شما {زنان}
هستید که باید نهال امید را در خانهها غرس کنید. این شما هستید که باید
نشاط را در خانه نه تنها بر دل فرزندانتان که حتی همسرانتان و پدران و
مادرانتان روز به روز بیشتر کنید. اگر پیشرفت و تعالی میخواهیم از خانه و
خانواده شروع میشود. این حرف درست است که خانواده اساس و بنیان اصلی برای
جامعه ماست. این سخن به حق است که اصلاح از داخل خانهها آغاز میشود اما
باید بدانیم اگر به نیمی از جمعیت کشور توجه نکنیم در آن کشور شاهد رشد و
توسعه واقعی نخواهیم بود.» در همین رابطه مقام معظم رهبری نیز میفرمایند
«زن در خانه مایهى آرامش است؛ مایهى آرامش مرد، و مایهى آرامش فرزندان؛
دختر و پسر. اگر خود زن برخوردار از آرامش روانى و روحى نباشد، نمیتواند
این آرامش را به خانواده بدهد. زنى که مورد تحقیر قرار بگیرد، مورد اهانت
قرار بگیرد، مورد فشار کار قرار بگیرد، نمیتواند کدبانو باشد؛ نمیتواند
مدیر خانواده باشد؛ درحالىکه زن، مدیر خانواده است.»
اما آنچه به عنوان تفاوت نگاه و نظر مقام معظم رهبری و رئیس جمهوری مورد
توجه رسانههای غربی قرار گرفت، اتفاقا نگرانی است که نه تنها از سوی
ایشان، بلکه از سوی امام راحل نیز مکررا درباره آن اظهار نگرانی شده است.
چنانکه خود دکتر روحانی در همین سخنرانی خود میگوید «انقلاب فضای جدیدی را
برای زنان با ایمان فراهم کرد. امام رضوان الله تعالی علیه زن را از گوشه
خانه با حجاب و عفت به صحنه جامعه آورد. آن مرجع تقلیدی که فتوای صریح داد
در برابر آنهایی که شبهه میکردند زنان در تظاهرات شرکت کنند امام راحل
(ره)بود. آن کسی که جلو متحجران ایستاد که میخواستند در دانشگاه تهران در
کلاسها بین دختر و پسر دیوار بکشند، امام راحل(ره) بود. آن کسی که برای
حضور زنان در صحنههای اجتماعی و سیاسی شبهه میکردند و در برابر همه آنها
ایستاد و راه را برای ارتقاء زنان و بانوان ما فراهم کرد امام بود».
مرحوم حبیب الله عسگراولادی در 12 بهمن سال 1385 در مراسمی که برای
گرامیداشت این مناسبت در بهشت زهرای تهران برگزار شده بود با چشمانی
اشکبار تعریف میکرد که خیلیها به امام خمینی (ره) اصرار میکردند که به
دلیل ازدحام با آمدن زنان برای دیدار با ایشان مخالفت نمایند و از جمله در
یکی از دیدارهای عمومی امام راحل یکی از علما با نشان دادن صحنههایی که
هنگام خروج جمعیت پس از سخنرانی امام خمینی پیش آمده بوده و زنان و مردها
به هم فشرده میشدند از ایشان درخواست میکرده که با آمدن زنان به چنین
مراسمی ممانعت به عمل آید که در این هنگام یکی از بانوانی که از فشار جمعیت
از حال رفته بوده است را روی برانکارد از مقابل امام خمینی (ره) به بیرون
میبردند و آن زن وقتی به مقابل امام میرسد نیم خیز شده و شعار روح منی
خمینی بت شکنی خمینی سر میدهد و در این هنگام امام با چشمانی گریان به آن
فرد میفرمایند که من چگونه از این زنانی که هم خودشان و هم فرزندان و
شوهرانشان را در راه اسلام و جمهوری اسلامی قربانی کردهاند بخواهم که به
ملاقات من نیایند به بهانه اینکه ممکن است اینجا در فشار داخل و خارج شده
به حسینیه جماران به هم برخورد کنند.
مسائلی از این دست که حالا یکبار دیگر دکتر روحانی درباره آن هشدار
دادهاند در طول دوران پیش و پس از انقلاب اسلامی فراوان به وقوع پیوسته
اما خود امام راحل که یکی از دلایل مخالفتش با لایحه انجمنهای ولایتی و
ایالتی رژیم پهلوی بیرون کشاندن ناموس مسلمانان از خانه عنوان میِکنند،
پس از انقلاب که نظام حاکم بر کشور و نگاه حاکم بر نحوه اداره جامعه تغییر
میکند همواره بر لزوم نقش آفرینی اجتماعی زنان تاکید کرده و مشخصا در
دیداری که سیزدهم اسفند سال 57 با هزاران تن از بانوان قم در مدرسه فیضیه
قم دارند عنوان میکنند که «زن باید شجاع باشد؛ زن باید در مقدرات اساسی
مملکت دخالت بکند. زن آدم ساز است؛ زن مربی انسان است. خداوند شما زنهای
ایران را و شما زنهای قم را از خطرات انسانهای فاسد، انسانهایی که حیوانند -
به حَسَب واقع - حفظ کند. شما همان طوری که تاکنون در نهضتها دخالت داشتید
و سهیم بودید در این نهضت و سهیم بودید در این پیروزی، حالا هم باز باید
سهیم باشید؛ و هر وقت اقتضا بکند نهضت کنید، قیام کنید. مملکت از خود شماست
ان شاء الله. دست اجانب کوتاه شد از مملکت، دست رشوه خواران و چپاولگران
کوتاه شد، رفتند؛ مملکت از خود شماست. شما باید بسازید مملکت را. همه ملت
ایران، همه ملت ایران - چه بانوان و چه مردان - باید این خرابهای که برای
ما گذاشتهاند بسازند. با دست مردِ تنها درست نمیشود؛ مرد و زن باید با هم
این خرابه را بسازند.»
مقام معظم رهبری در پیام به کنگره هفت هزار زن شهید در اسفند سال 91 می
فرمایند که «زن، در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بینقش در
تاریخسازی؛ و در تعریف غالباً غربی، بمثابهی موجودی که جنسیت او بر
انسانیتش میچربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایهداری جدید
است، معرفی میشد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم،
«زن نه شرقی، نه غربی» است. زن مسلمان ایرانی، تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان
جهان، گشود و ثابت کرد که میتوان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود، و
درعین حال، در متن و مرکز بود. میتوان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه داشت و
در عرصهی سیاسی و اجتماعی نیز، سنگرسازیهای جدید کرد و فتوحات بزرگ به
ارمغان آورد. زنانی که اوج احساس و لطف و رحمت زنانه را با روح جهاد و
شهادت و مقاومت در آمیختند و مردانهترین میدانها را با شجاعت و اخلاص و
فداکاری خود فتح کردند.
در انقلاب اسلامی و در دفاع مقدس، زنانی ظهور کردند که میتوانند تعریف زن و
حضور او در ساحت رشد و تهذیب خویش، و در ساحت حفظ خانهی سالم و خانوادهی
متعادل، و در ساحت ولایت اجتماعی و جهاد امر بمعروف و نهی از منکر و جهاد
اجتماعی را جهانی کنند و بنبستهای بزرگ را درهم بشکنند.»
این جملات نشانه نگاه متعالی رهبران جمهوری اسلامی به زن است، اما در کنار
این نگاهها همواره بوده و هستند افرادی که به واقع زن را به اعتبار زن
بودنش مایه فساد و تهدید نظم و اخلاق جامعه دانسته و میدانند؛ اذهان بیمار
و مریضی که جامعه را از خط زن نهیب میدهند، اما این نه از سر خیرخواهی
که ناشی از دل و ذهن بیمار ایشان است که زن را نه انسان که موجود و
وسیلهای برای عیاشیهای روح بیمارشان میبینند و البته این مسئلهای غریب
در هیچ کجای جهان نیست.
بسیار دور از انصاف و البته منطق و عقل است که زنهار دکتر روحانی به اصحاب
این نوع نگاه و اندیشه را متوجه رهبر معظم انقلاب کنیم که در جای جای
سخنانشان درباره زنان بر جایگاه رفیع و شان والای زن در جامعه فارغ از
محیط خانواده یا محیط عمومی اجتماع تاکید میکنند و به عنوان مثال یا در
دیدار شرکتکنندگان در اجلاس جهانی «زنان و بیداری اسلامی» در تیر سال 91
میفرمایند که «امروز زن مسلمان در کشور ایران، یک موجود سرافراز و عزتمند
است. هزاران وسیلهی تبلیغی، بمباران خبری میکنند برای اینکه این واقعیت را
واژگون جلوه بدهند؛ اما حقیقت این است. امروز مؤمنترین و انقلابیترین
زنان ما، زنان تحصیلکردهی ما هستند. امروز زنان ما، زنان تحصیلکردهی ما،
زنان جوان ما در پیچیدهترین آزمایشگاهها و مراکز علمیِ تجربی و انسانی
حضور دارند و فعالند. فعالترین زنان ما در زمینهی سیاسی، در زمینهی علمی،
در زمینهی مدیریتهای اجتماعی، زنان مؤمن و انقلابی ما هستند؛ دارای
تحصیلات خوب، دارای اندیشهی عمیق.»