بر آینه ی جمال داور صلوات
بر آبروی آل پیمبر صلوات
بر فاطمه ای که شد به شأنش نازل
از سوی خدا سوره کوثر صلوات
بر کوکب آسمان عصمت صلوات
بر فاطمه گوهر نبوت صلوات
بر مادر یازده امام برحق
از صبح ازل تا به قیامت صلوات
خیرمقدم به قدوم مقدسی که قداستش، بر قدر و قیمت انسان افزود و به استناد حدیث لولاک، هستی و آدمی را از هلاکت رهانید، کسی که عشق را به جامعه هدیه و عاطفه را به انسان هبه کرد و به واسطه او، فیض و مدد و لطف خدا به بشر، به زیادت رسید و انسان، توانست خداگونگی اش را فارغ از جنسیت و نژاد و سن و اهلیت و زبان، به نظاره بنشیند!فاطمه ای که حبل الله بود و زمین را به آسمان و فرش را به عرش متصل کرد و نشان داد که آدم خاکی هم می تواند افلاکی شود و زمینیان به مقام کروبیان نایل شوند و این به آن معناست که انسان، قطره ای را می ماند که اگر به دریا اتصال یابد، دریاست و در ذات لایتناهی خداوند، بی نهایت می شود!
وجود نازنین یگانه بانوی عالم حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها، دارای مقام و منزلتی رفیع در نزد خداوند و رسول خداست. فرشتگان الهی نیز که کارگزاران خداوند هستند از این مقام ایشان آگاه اند. از این رو می توان عظمت وجودی حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها را از منظر ملائکه الهی بدست آورد.ملائکه خود دارای آن چنان جایگاه بلندی نزد پروردگار عالم هستند که به ندرت مجذوب وجود انسان ها می شوند. ملائکه ای که به نقل قرآن مجید در آن زمان خدا اراده کرد تا انسان را به عنوان خلیفه خویش در روی زمین برگزیند به خداوند اعتراض کردند که انسان شایستگی وجود ندارد اما همین ملائکه وقتی در برابر نور وجودی پنج تن و از جمله ایشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قرار گرفتند به حکمت خلقت انسان پی بردند و با تمام وجود در برابرش سر تعظیم فرود آوردند: «فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ».
افتخار جبرئیل بر خادمیِ آستان جانان
ابوذر گفت شنیدم كه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: كه اسرافیل بر جبرئیل افتخار و مباهات می كرد جبرئیل پرسید: چرا تو از من بهترى؟ گفت: من صاحب هشت فرشتهاى هستم كه عرش خدا را حمل می كنند، من صاحب نفخهى صورم، من نزدیكترین فرشتگان به خداى عزّ و جلّ هستم. سپس جبرئیل گفت: من از تو بهترم. اسرافیل پرسید: به چه دلیل؟ گفت: زیرا كه من امین خدایم در وحى، من رسول خدایم به سوى پیامبران، من صاحب خسوف و كسوف باشم، خداوند هیچ امتى را نابود نكرد مگر به دست تواناى من.
مرافعه را به خداى عزّ و جلّ عرض كردند. خطاب رسید: شما ساكت باشید، به عزت و جلالم، من كسى را آفریدم كه از هر دوى شما برتر است. عرض كردند: پروردگارا آیا آفریده اى كسى را كه از ما بهتر باشد! و حال اینكه ما از نور خداى عزّ و جلّ آفریده شده ایم؟ خداى تبارك و تعالى فرمود: آرى. و اشاره كرد به سوى قدرت كه پرده بردار. پرده برداشته شد. ناگاه دیدند بر ساق عرش طرف راست نوشته شد: لا اله الا اللَّه، محمّد رسول اللَّه، على و فاطمه و الحسن و الحسین علیهم السّلام دوستان خدا.جبرئیل عرض كرد: پروردگارا همانا من خواهش مىكنم به حق اینها كه مرا خادم اینان قرار دهى. خداى تبارك و تعالى فرمود: انجام دادم، پس جبرئیل از اهل بیت است و او خادم ماست. [1]
نوری از جنس حقّ
جابر مى گوید: محضر مبارك امام صادق علیه السّلام عرض كردم: براى چه فاطمه زهراء سلام اللَّه علیها به "زهراء" موسوم گردید؟
حضرت فرمودند: زیرا حقّ عزّ و جلّ او را از نور عظمت خودش آفرید، و هنگامى كه نور وجود فاطمه سلام اللَّه علیها درخشید آسمانها و زمین به نورش روشن شده و دیدگان فرشتگان از شدّت نورش بسته شد و تمام ملائكه حقّ تبارك و تعالى را سجده نموده و عرض كردند: اله و معبود ما، سرور و مولاى ما، این نور چه خصوصیّتى دارد كه این قدر تابان و روشن است؟
خداوند متعال به آنها وحى فرمود: این نور از نور من است كه در آسمان ساكنش كردهام آن را از عظمت خویش آفریدم.[2]
کوثر در قنداقه بهشتیان
امام صادق علیه السّلام فرمود( در هنگام ولادت حضرت فاطمه سلام الله علیها)چهار زن گندم گون بلند بالا مانند زنان بنى هاشم بر خدیجه (سلام الله علیها) وارد شدند و از آنها در هراس شد، یكى از آنها گفت: اى خدیجه غم مخور كه ما فرستاده پروردگاریم نزد تو، و خواهران توئیم، من سارهام و این آسیه دختر مزاحم كه رفیق تو است در بهشت و این مریم دختر عمران و این كلثوم خواهر موسى بن عمران است، خدا ما را فرستاده كه از تو پذیرائى كنیم مانند زنان، یكى سمت راستش نشست و یكى سمت چپش و سومى برابرش و چهارمى پشت سرش. فاطمه (سلام الله علیها) پاك و پاكیزه متولد شد و چون به زمین آمد نورى از او درخشید تا به همه خانه هاى مكه پرتو افكند و جایى از شرق و غرب زمین نماند مگر آنكه در آن تابید و ده تن حور العین كه هر یك طشت و ابریق بهشتى داشتند وارد شدند و آب از كوثر آوردند و به زنى كه برابرش بود دادند و او را با آب كوثر شست و دو پارچه سفیدتر از شیر و خوشبوتر از مشك و عنبر برآورد و او را در یكى از آنها پیچید و با دیگرى سر و رویش را بست و زبان به دهانش گذاشت و فاطمه گفت: گواهم كه جز خدا معبود حقى نیست و پدرم رسول خدا و سید انبیاء است و شوهرم سید اوصیاء و فرزندانش سادات اسباط، سپس به آنها سلام كرد و نام آنها را گفت و آنها باور كردند و خندیدند و حوریان خرسند شدند و به هم بشارت دادند و اهل آسمان به هم بشارت دادند به ولادت فاطمه (سلام الله علیها)، در آسمان نورى تابید كه فرشتگان پیش از آن ندیده بودند و آن زنها گفتند: اى خدیجه او را پاك و پاكیزه برگیر كه زكیه است و میمونه است و مبارك است خودش و نسلش. ( خدیجه ) شاد و خرم او را گرفت. [3]
تـو زهـره مـنـوری مـفـاد شــرح کــوثـری
تـویی کـه روشنی دهی به مهـر و ماه و مشتری
مـظـهـر عـصـمـت و حیا بضعه ختم الانبیا
تـوئی کـه از شرف فزون ز مریم و ز هاجری
هم صحبت فرشتگان
راوى گوید: شنیدم كه امام صادق علیه السّلام مى فرمود: فاطمة سلام الله علیها از آن جهت "محدّثه" نامیده شد كه فرشتگان بر او فرود مىآمدند و با او گفتگو مى كردند همان گونه كه با مریم بنت عمران گفتگو مى كردند، آنها به فاطمه سلام الله علیها مىگفتند: اى فاطمه! همانا خداوند تو را برگزیده، و از پلیدى ها تطهیر نموده، و تو را بر زنان دو عالم برترى داده است، پس اى فاطمه! خدایت را سپاسگزار بوده وى را عبادت نما. آنها با یكدیگر گفتگو مى كردند.[4]
تکبیر فرشتگان در شب وصال دو نور
امام صادق علیه السّلام فرمود: هنگامى كه فاطمه سلام الله علیها را به خانه همسرش امام على علیه السّلام مى بردند جبرئیل و میكائیل و اسرافیل فرود آمدند ... پس آن سه فرشته تكبیر گفتند و فرشتگان دیگر نیز به پیروى آنها تكبیر گفتند؛ از این رو تا روز قیامت تكبیر گفتن در شب زفاف سنّت شد. [5]
سلام ملائک به بانوی برگزیده
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: فاطمه، بزرگ بانوى جهانیان از اوّلین و آخرین است. هنگامى كه در محرابش مى ایستد هفتاد هزار فرشته مقرّب به او سلام مى كنند و همان ندائى را كه فرشتگان به مریم دادند به وى مىدهند و مى گویند: اى فاطمه! خدا تو را برگزیده و پاكیزه ساخته و بر زنان جهانیان برترى داده است.[6]بنا بر جایگاه فرشتگان در نزد خداوند، این که شخصیتی برای فرشتگان الهی جلب توجه نماید نشان از بزرگی روح و مقام اوست. این است که اعتراف ملائکه در عظمت وجودی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در جهت شناخت بهتر این بانو نقش بسزایی دارد.
از آسمان قدوسیان آواز کردند
درهای رحمت را دوباره باز کردند
در موسم میلاد یاس باغ عصمت
در باغ جنت بلبلان آواز کردند
فاطمه(س) الگوی بی بدیلی است که اگر شناخته نشود، حق الله پرداخت نشده و به انسانیت ظلم شده است، چرا که انسان با سرمشقی همانند فاطمه(س) که محبوب پیامبر اعظم(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) است، می تواند خود را از منجلاب شیطانی به انقلاب الهی متصل کرده و رهایی اش را در سفینه النجات فاطمی، تضمین کند!فاطمه(س) درّ گرانی است که با شکار ابعاد سیره رفتاری و شخصیتی اش، می توان فقر فرهنگی جامعه بشری را به مرزی از دارایی و غنای معنوی رساند که در آن قطعاً سعادت دنیا و آخرت انسان دیده می شود و دغدغه همیشگی و آن جهانی آدمی برطرف می گردد!
میلاد فاطمه(س)، میلاد عطوفت ریحانی و لطافت گلشنی است که نظام هستی را از بوی عطر خوش این وجود استثنایی و مطهر، معطر کرده و با پلشتی زدایی و پلیدی افکنی، عیناً پاکی و پاکدامنی به انسان اعطاء می شود و زندگی، رنگ و بوی زهرایی به خود گرفته و در جای جای رفتار آدمی، خدا دیده می شود و این همان زندگی موعود الهی است که انسان بتواند از دنیا، تمتع جسته و مزرعه ای برای آخرت خویش بسازد؛حبّ فاطمه(س) و انس با آن حضرت، مقدمه سعادتمندی انسان است و انیس فاطمه(س)، انسان واقعی است که اگر نیک بنگریم، امام علی(ع) و فرزندان برومندش مفتخر به داشتن چنین مقامی هستند و حتی پیامبر گرامی اسلام(ص) با بوئیدن فاطمه(س)، مدعی بود که بوی بهشت را می شنود و این نشان از مقام الهی فاطمه(س) دارد که بعید است کس دیگری به این مقام رسیده باشد!
چرا که خداوند هم در حدیث لولاک، فاطمه(س) را دلیل خلقت پیامبر اعظم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و کل عالم هستی اعلام کرده و او تنها زنی است که جبرئیل بر او نازل شده و با او هم کلام می گردیدفاطمه(س) کسی است که امام راحل در باره او می فرماید: فاطمه(س) زنی است که اگر مرد بود، نبی بودفاطمه(س)، عالمه و فاضله ای است که به تعبیر آیه الله جوادی آملی، فقط یک خطبه اش در جمع صحابه پیامبر(ص) به تنهایی، با کل نهج البلاغه، برابری بلاغتی دارد و این نشانه آن است که فاطمه(س) هم به چشمه سار وحی و بلاغت الهی وصل است و اگر نهج البلاغه برادر قرآن است، قطعاً خطبه های فاطمی نیز خواهر قرآن خواهد بود!
امروز زنان ما با پیروی از دستورات انسان ساز ایشان خود را در صف مقدم بانوان جهان می بینند و به این کرامت و افتخار بزرگ به خود می بالند.سخن درباره یکی از حجت های بزرگ الهی است که بر حجت های دیگر خداوندی حجت بود، وجود مقدسی که اهل بیت (ع) برای حقانیت مذهب تشیع به آن احتجاج می نمودند، بانوی بزرگی که در درجه اعلای معنویت و حقیقت قرار دارد، شخصیتی که برای جهان بشریت الگو و اسوه بود از جهات مختلف؛ در عفاف، عصمت، کرامت، صداقت و دفاع از مقام اول مظلوم عالم و حمایت از امام زمان خود نمونه و اسوه بود؛ آن بانوی بزرگی که با خطبه غرّاء خود که در آن جو اختناق و وحشت ایراد کردند، فلسفه احکام نورانی اسلام را تشریح نمودند. فضایل آن حضرت بسیار زیاد است که نمی توان در این فرصت کم حتی ذره ای از آن را بازگو نمود. همین حدیث مشهور که پیامبر اکرم (ص) می فرماید: انّ الله تعالی یغضبُ لِغضبِ فاطمه و یَرضی لرضاها درعین اختصار، معنای والا و مهمی دارد که حقایق مهم ولایی تا حضرت مهدی موعود (عج) را می توان از آن استفاده نمود.
تطبیق زندگی امروزی با فرهنگ فاطمی
باید توجه داشت که حضرت زهرا (س) نمونه انسان کامل در ابعاد فردی و اجتماعی هستند، بنابراین فرهنگ فاطمی در عرصه های مختلف میتواند برای جامعه الگو باشد و سبک زندگی فردی و اجتماعی بر اساس آن تنظیم شود.ما در زندگی فردی و اجتماعی، نیازمند الگو هستیم که ایشان در این باره نیز الگوی دقیق و کاربردی هستند، یعنی وقتی بین نیازهای مادی و معنوی قرار میگیرند، خواستهای متعالی و انسانی را مقدم میدارند. در سوره مبارکه «دهر» یا «انسان» که درباره اهل بیت(ع) نازل شده میبینیم وقتی ایشان و خانواده شان سه روز متوالی روزه میگیرند، هر روز افطار خود را به یتیم و اسیر و مسکین میدهند و خواست نفسانی و جسمانی خود را کنار مینهند و آن را فدای رسیدگی و ایثار در حق دیگران میکنند. این، یعنی تقویت روحیه ایثار و از خودگذشتگی که الگویی برای بشریت است.حضرت زهرا(س) همچنین همواره در حق دیگران و همسایگان دعا میکنند و این یعنی خودسازی و تقدم خواستهای خدا بر خواهشهای نفسانی.
هرگز کسى نظیر تو پیدا نمى شود
همتا کسى به عصمت کبرا نمى شود
اى کوثرى که خیر کثیر از وجود توست
اسلام، جز به فیض تو، احیا نمى شود
جایگاه عفاف و حجاب در فرهنگ فاطمی
حجاب و عفاف در زندگی ایشان در اولویت قرار دارد، اما ایشان در کنار رعایت حریم عفاف و حجاب مسؤولیت اجتماعی هم دارند؛ تا جایی که در جنگها و غزوات پیامبر(ص) به مداوای مجروحان میپرداختند و پس از رحلت پیامبر(ص) بیشترین حضور اجتماعی را برای دفاع از ولایت دارند؛ به گونهای که برای حقانیت واقعه تاریخی غدیر از مهاجر و انصار کمک میطلبند. یا وقتی امیرالمومنین(ع) را به مسجد میبرند، ایشان نیز علی رغم بیماری به مسجد میروند و از همسرشان(ع) حمایت میکنند و در میان زنان مهاجر و انصار برای ولایت و تبیین آن به صحبت میپردازند؛ به عبارت دیگر حضور ایشان در اجتماع در عین رعایت حجاب و عفاف بی بدیل است.علاوه بر این، توجه حضرت فاطمه(س) در پاسخگویی به پرسشهای زنان و ارتقای سطح معرفتی جامعه همراه با سعه صدر نشان از اهتمام ایشان به مسایل اجتماعی است.
ما در این باره سهل انگاری کردهایم و ضرورت داشت تا سیره حضرت صدیقه(س) و موضعگیریهای ایشان و فعالیتها و صفات و ویژگیهای آن حضرت(س) را تجزیه و تحلیل کنیم و راهبردها و راهکارهای عملی را متناسب با آن ارایه کنیم و این مجموعه را در قالب سبک زندگی مترقی هم به جامعه خود هم دیگر جوامع عرضه کنیم، زیرا ایشان باید الگویی برای همه ملتها باشند. همچنین باید این فرهنگ را متناسب با اقشار و سطوح مختلف تبیین و عرضه کنیم، در مقام تبلیغ هم سرمایه گذاری ویژهای نکرده ایم، این در حالی است که حتی در عرصه بین المللی میتوان عزت و کرامت انسانی را از فرهنگ فاطمی الگو گرفت. امید است در این سال که دغدغه اصلی فرهنگ است، تلاشی از جانب همه نهادها و ارگانها بویژه از سوی حوزه های علمیه صورت بگیرد.باید توجه داشت فرهنگ فاطمی، فرهنگ انقلاب ماست از این رو باید به تعبیر مقام معظم رهبری، مدیریت جهادی شود تا فرهنگ فاطمی محقق گردد و با این فرهنگسازی میتوان در عرصه ملی بر تمام مشکلات غلبه کرد.
درست زمانی که مسلمانان برترین الگوی زن مسلمان را صدیقه اطهر معرفی میکنند، جهان غرب تحت عنوان مفاهیم حقوق بشری در دفاع از حقوق زنان خط و نشان میکشد و آنچه را که فاطمه زهرا(س) بر آن اصرار میورزند،یعنی حجب و حیا و عفت زن، آن را ضد حقوق بشر معرفی میکند. در این ارتباط قوانین حقوق بشری غرب همان نظری را نسبت به زن دارد که عصر جاهلی داشت. امروز همچون دوران جاهلیت در پوشش دفاع از حقوق زن، با نگاه شیءگونه، زن ملعبه دست مردان هوس باز شده تا آنان با تبلیغ کالاهای تجاری منافع سرشاری را از این رهگذر کسب کنند.
قرآن کریم اعمال ناشایست قوم جاهلی را چنین حکایت میکند و میفرماید: «واذالمؤده سُئلت» یعنی روز قیامت روزی است که از دختران زنده به گور شده سؤال میشود، راستی انسان باید تا چه اندازه گرفتار انحطاط اخلاقی باشد که میوه دل خود را پس از رشد و نمو یا درهمان روزهای ولادت زیر خروارها خاک پنهان کند و از فریاد و ناله او متأثر نشود. هنگامی که قیس بن عاصم، خدمت رسول خدا(ص) شرفیاب شد، یکی ازانصار از دختران وی سؤال نمود، قیس در پاسخ گفت: من تمام دختران خود را زنده به خاک کردهام و کوچکترین تأثر در دل خود احساس ننمودهام مگر یکبار و آن موقعی بود که در سفر بودم و ایام وضع حمل همسرم نزدیک بود، اتفاقاً سفرم به طول انجامید، پس از بازگشت از سفر، از حمل همسرم پرسیدم، وی در پاسخ به من از مرگ فرزند دخترم خبر داد، ولی در واقع از ترس من، دختر را به خواهران خود سپرده بود. سالها گذشت و ایام جوانی و طراوت دختر فرا رسید، و من کوچکترین اطلاعی نداشتم، تا اینکه روزی در خانه نشسته بودم، ناگهان دختری وارد خانه شد و سراغ مادرش را گرفت، دختری زیبا با گیسوان بهم بافته و گردن بند زیبایی در گردن؛ من از همسر خود پرسیدم که این دختر زیبا کیست؟ وی در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت: این دختر توست، همان دختریست که هنگام مسافرت تو به دنیا آمده، از ترس تو پنهان کرده بودم، سکوت من در برابر همسرم، نشانه رضایت بود، او تصور کرد که من دست خود را آلوده به خون وی نخواهم کرد. لذا روزی همسرم با خیال راحت از خانه خارج گردید، من به موجب پیمان و عهدی که داشتم، دست دخترم را گرفته به یک نقطه دور دست بردم، درصدد حفر گودال برآمدم، هنگام حفر دختر از من میپرسید که منظور از کندن زمین چیست؟ وی را گرفته و کشان کشان در میان گودان افکندم و خاکها را به سر و صورت او ریخته و به نالههای دلخراش وی گوش ندادم!
او همچنان ناله میکرد و میگفت: پدرجان مرا زیر خاک پنهان میسازی؟! و در این گوشه تنها گذارده به سوی مادرم برمیگردی؟! ولی من خاکها را میریختم تا آنجا که او زیر خروارها خاک پنهان گردید و خاک او را فرا گرفت. آری یگانه موردی که دلم سوخت همین مورد است هنگامی که سخنان قیس پایان یافت، چشمهای رسول خدا(ص) پر از اشک شده بود، این جمله را فرمود: ان هذه لتسوه «و من لا یرحم لا یرحم» یعنی این عمل یک سنگدلی است و ملتی که رحم و عواطف نداشته باشند، مشمول رحمت الهی نمیگردند.
موقعیت اجتماعی زن نزد اعراب
زن در میان آنان مانند کالا خرید و فروش میشد و از هرگونه حقوق اجتماعی و فردی و حتی ارث محروم بود. روشنفکران عرب زن را در عداد حیوانات قرار داده و به همین جهت در شمار لوازم و اثاث زندگی میشمردند.غالباً از بیم قحطی و احیاناً از ترس آلودگی، دختران خود را روز اول تولد سرمیبریدند و یا از بالای کوه بلند به دره عمیقی پرتاب میکردند و گاهی در میان آب غرق مینمودند. قرآن کتاب آسمانی ما که در نظر خاورشناسان غیرمسلمان لااقل بعنوان یک کتاب تاریخی و علمی دست نخورده شناخته میشود، در این باره سرگذشت عجیبی را نقل میکند و می گوید: هنگامی که خبر تولد دختر به یکی از آنها داده میشد، رنگ وی سیاه میگردید و در ظاهر خشم خود را فرو میخورد و بر اثر این خبر بد از قوم خود متواری میگردید و نمیدانست آیا مولود مزبور را با خواری نگه دارد! یا در خاک پنهان سازد، راستی چه حکم و قضاوت زشتی دارند.
و این در حالی بود که خداوند در همان عصر فاطمه(س) را به رسول خدا(ص) داد و آنقدر رسول خدا(ص) برای فاطمه ارزش قایل است که هنگامی که فاطمه بر او وارد میشود، در مقابل او میایستاد، گاهی دستان دخترش را میبوسد و از او به نام پاره تن خویش یاد میکند.درست است که امروزه جهان غرب زن را ظاهراً زنده به گور نمیکند، ولی در هجمههای فرهنگی خود زن را همانند اعراب جاهلی به عنوان یک کالای لوکس جلوه میدهد که بوالهوسان و هوسرانان از این کالا رایگان استفاده کنند.امروزه خواسته یا ناخواسته متأسفانه در جامعه اسلامی خودمان در کوچه و خیابان گرفته تا محل کار، تابع این فرهنگ منحط غرب هستیم. زن که باید همانند یک گوهر در صدف باشد، در همه جا جلوهگری میکند و برای جلب نظر بیگانه حجب و حیایی که خداوند در فطرت او به ودیعت گذاشته را میفروشد. هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است که بوسیله تزکیه نفس و تقوی بدست میآید.
از مجموع آیات و احادیث به خوبی استفاده میشود که هدف و فلسفه وجوبی حجاب اسلامی ایجاد تزکیه نفس طهارت وعفت و پاکدامنی در بین افراد جامعه و ایجاد صلاح و پیش گیری از فساد است.یکی از آثار و فواید مهم حجاب در بعد فردی ایجاد آرامش روانی بین افراد جامعه است که یکی از عوامل ایجاد آن عدم تهییج و تحریک جنسی است.یکی از فواید مهم حجاب در بعد خانوادگی، اختصاص یافتن التذاذهای جنسی به محیط خانواده و در قالب ازدواج مشروع است.اختصاص مذکور باعث پیوند و اتصال قوی تر زن و شوهر و در نتیجه استحکام بیشتر کانون خانواده و برعکس فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده است.
البته فواید حجاب بیشتر از آن است که بتوان در این گفتار به همه آن اشاره نمود و خود مجالی بیشتر میطلبد و این نوشتار را پایان میدهیم به حدیث شریفی از رسول خدا(ص). آن حضرت از اصحاب سؤال نمودند که در کدام لحظه زن به خدا نزدیکتر است؟ هیچکدام پاسخ قانع کنندهای ندادند تا اینکه این سؤال به گوش حضرت زهرا(س) رسید. آن حضرت فرمود: « زمانی زن به پروردگارش نزدیکتر است که پیوسته ملتزم به حضور در خانه امن (جهت ایفای نقش همسری و مادریاش) باشد (پاسخ حضرت فاطمه(س) را به پیامبر(ص) رساندند آن حضرت فرمود: درست گفته است) به درستی که فاطمه علیه السلام پاره تن من است.»
همه ولایتمدارها و سربازان ولایت می دانند و به اعتبار همه روایت های معتبر تاریخی معترف اند که شیعه، ولایت خواهی اش را مرهون و مدیون حضرت فاطمه(س) ای است که اول شهیده و بزرگترین شهید ولایت است.اگر چه روز میلاد حصرت فاطمه(س) بنام روز زن و مادر نامگذاری شده و زهی سعادت به بانوان جامعه ما که برترین عضو نظام هستی را به عنوان الگوی خود پذیرفته اند که از همه جهات برای یکایک بانوان به عنوان زن، مادر، همسر و دختر الگوست، اما نمی توان انکار کرد که شخصیت فاطمه(س)، فراتر از از جنسیت و محصور شدن در قالب زن است و اگر بخواهیم حق فاطمه(س) را ادا کنیم، باید او را به عنوان یک انسان کامل، الگوی همه انسانها و انسانیت بدانیم و روز میلاد با سعادتش را روز انسان بنامیم تا مردها هم از الگوگیری از چنین شخصیت بارزی، محروم نگردند و با تأسی و الگوگیری از سیره فاطمی، بتوانند نبوی، علوی، حسنی و حسینی شوند!
در پایان شایسته است تا به واسطه همزمانی این میلاد گرانبهاء با میلاد حضرت امام خمینی(ره) که خود فرزند زهرا(س) و سلاله نبی گرامی اسلام(ص) می باشد، متذکر شویم که امام راحل راه زهرایی شدن را به جامعه امروز نشان داد و طی مبارزات پایان ناپذیر و آشتی ناپذیر با نظام سلطه، نظام ولایی جمهوری اسلامی را در ایران مستقر کرده و آرزوی حضرت زهرا(س) را محقق نمودند و ما باید نیز با الگوگیری از حضرت امام راحل، سیاست سازش ناپذیر خویش را با نظام سلطه جهانی استمرار بخشیده و زیر پرچم ولایت مطلقه فقیه، سرباز ولایت مانده و نگذاریم که دستاورد زهرایی و غدیری امام راحل و شهدای عزیز ما در سقیفه های زمان مصادره گردند!
زهرا که مراد هر حسینی باشد
فرموده نبی قره العینی باشد
او خیر کثیر است به نامش سوگند
یک چشمه کوثرش خمینی باشد
میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل، سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان،صدیقه کبری حضرت زهرای بتول و هدیه آسمانی خدا به رسول، بانوی ملکوت و جبروت، زهره زهرا، طاهره مطهره، کوثر رسول ،همتای امیر مومنان و الگوی بی بدیل تمام جهانیان حضرت صدیقه طاهره (علیها السلام) گرامی باد.
پی نوشت:
1. ارشاد القلوب، ترجمه رضایى، ج2، ص 369
2. علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى، ج1 ، ص : 587-588
3. امالى شیخ صدوق-ترجمه كمرهاى، ص 595 (مجلس هشتاد و هفتم)
4. زندگانى حضرت زهرا علیها السلام(روحانى)، ص 372
5. آداب، سنن و روش رفتارى پیامبر گرامى اسلام، ص85
6. الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى، ص : 200
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com