گروه سیاسی: هر ساله با فرا رسیدن فصل گرما، یکی از موضوعاتی که مورد بحث قرار می گیرد، موضوع «کم آبی» بسیاری از نقاط کشورمان است؛ موضوعی که البته تاکنون برای آن تصمیم درستی اتخاذ نشده است.
به گزارش بولتن، از سویی دیگر، برخی سوءمدیریت های دولتی موجب شده است تا برخی از استان های کشور در شرایط نامطلوب تری قرار داشته باشند. یکی از این استان ها، استان چهارمحال و بختیاری است که علی رغم داشتن سفره های غنی زیرزمینی آبی، اما به دلیل سوءمدیریت مدیران دولتی، با مشکل کم آبی مواجه شده است.
در همین حال، یکی از کاربران شبکه های اجتماعی با عنوان sadegh.A.F در همین رابطه مطلب خوبی منتشر کرده است که خواندن آن خالی از لطف نیست. این کاربر چنین نوشته است:
امروز در چند استان کشور، از جمله استان ما، تحصن هایی برای «مسئله ی آب» شده بود. البته چون ثروت و قدرت بیشتر، یعنی خریدار بیشتر، حرف مردم استان محروم ما، نه خریداری خواهد داشت، و نه جایی «حساب» خواهد شد؛ اما بنده می خواهم کوتاه و مستدل، در حد توانم، عرض کنم که چرا حرف این مردم مظلوم، حرف «حساب» است...
پیش از متن اصلی یادآوری می کنم که دفاع از مطالبات مردم یک منطقه، به معنای اهانت به هم وطنان عزیز سایر مناطق نیست و شخصا معتقدم اگر قرار باشد مسئله ای حل شود، باید همه ی مردم کشورمان با آگاهی از حقایق و به دور از سیاست بازی سیاست ورزان، با هم به حل آن کمک کنند.
1. استان چهارمحال و بختیاری، سرچشمه ی 10 درصد از آب های روان کشور و مولد 2 رود مهم جنوب غرب، یعنی زاینده رود و کارون است. سرچشمه های اصلی کارون، از مناطق صعب العبور و دوردست شهرستان کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری، به سمت آب های آمده از لرستان سرازیر شده، پس از پیوستن به آن ها وارد دشت های خوزستان می شوند. سرچشمه های اصلی زاینده رود نیز، در شهرستان کوهرنگ به هم پیوسته و با عبور از شهرستان های بن و سامان، پس از توقفی در پشت سد زاینده رود، وارد استان اصفهان می شوند.
2. با وجود این همه آب روان
در استان، به دلایلی از جمله؛ دور بودن رودهای اصلی از مراکز پرجمعیت تر شهری، عدم
تخصیص بودجه های لازم، سوء مدیریت مدیران استان که اغلب هم غیر بومی بوده اند، بی
توجهی مدیران به هشدارهای دهه ی 60 مبنی بر لزوم استفاده از آب های سطحی و صد
البته، اعمال نفوذ برخی متنفذان مناطق دیگر، از این همه آب با کیفیت سطحی در استان
ما، مقدار ناچیزی به شرب، و مقدار کمتری به زراعت مردم خود استان می رسد.
فقط در سال های دولت نهم، مقدار اندکی از آب کوهرنگ جهت "تنها بخشی از" آب شرب شهر «شهرکرد، مرکز استان چهارمحال و بختیاری» تخصیص داده شد و منابع تامین آب شرب اکثر شهرهای استان چهارمحال و بختیاری، هم چنان چشمه های محلی، قنوات و چاه هاست. متاسفانه در دهه ی گذشته به دلیل خشک سالی و نیز، تاثیر حفاری های مربوط به تونل های انتقال آب، بخش هایی از این منابع خشک شده اند. در سال های اخیر، بسیاری از روستاها با تانکر آب رسانی می شوند و حدود 8 شهر از شهرهای استان، شاهد قطع دائمی آب در تابستان و حتا جیره بندی آن هستند. راجع به تاثیرات مخرب کم آبی بر کشاورزی هم چیزی نمی گویم.
3. در سال های گذشته، با بهره برداری از تونل های اول، دوم و سوم کوهرنگ، مقادیر قابل توجهی از سرچشمه های کارون تغییر جهت داده شده، بر زاینده رود افزوده شده اند. الان کاری به نتایج این کار بر کارون و خوزستان نداریم! اما لازم است بدانیم خصوصن «تونل سوم کوهرنگ»، به دلیل حفر در اعماق، تقاطع با تعدادی از گسل های مهم منطقه، و عدم ایزوله بودن در بعضی نقاط، موجب تخلیه ی برخی از سفره های آب زیرزمینی و خشک شدن بسیاری از چشمه ها، چاه ها و قنوات شد که همگی منبع تامین آب شرب و کشاورزی مردم بومی بودند. خشک شدن این منابع، موجب آوارگی و بی کاری بسیاری از بختیاری های ساکن در اطراف آن ها و ایجاد مشکلات عدیده ی اجتماعی و فرهنگی شده است. از جمله مهم ترین و معروف ترین این چشمه ها، می توان به «چشمه مروارید» اشاره کرد.
این البته سرنوشتی ست که در صورت تحقق احداث طرحی به نام تونل بهشت آباد، در انتظار تالاب های بین المللی سولگان و چغاخور و چشمه های شلمزار، گهرو، دستنا، سلم، تشنیز، سرتشنیز، دزک، موسی آباد، آب سد خاکی سورک، چشمه زنه هفشجان، چشمه ی وقت و ساعت شمس آباد، چشمه ی سرچشمه و قنات بروی فرخشهر و... خواهد بود.
4. در سال های اخیر، طرح های دیگری جهت انتقال بیشتر آب به فلات مرکزی ایران، بررسی و برخی از آن ها به طرز عجیب و خودسرانه ای، به مرحله ی عملیاتی رسیده اند! جنجالی ترین این طرح ها، طرح های «تونل گلاب» و «تونل بهشت آباد» اند. به دلیل رعایت اختصار، امروز تنها به بهشت آباد می پردازم.
طرح تونل بهشت آباد، 67
کیلومتر طول و 12 متر قطر دارد و در عمق 300 تا 1300 متری زمین (کم عمق ترین و
عمیق ترین نقاط) از درون استان اصفهان آغاز شده و پس از عبور از زیر «باغ بهادران»
در این استان، از میان «فرخشهر» و «دشت های سفید دشت» به شهرستان «کیار» در استان
چهارمحال و بختیاری خواهد رسید.
5. به دلایل بسیار (به بعضی از آن ها اشاره خواهم کرد.) این طرح مورد نقد و رد از سوی بسیاری از نهادها و سازمان های حاکمیتی و نظارتی کشور قرار گرفته است. از جمله به گزارش «سازمان حفاظت محیط زیست» در سال 86، نتایج تحقیقات «مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی» در فروردین 87، نظر «دفتر فنی آب وزارت نیرو» در تیر89، نامه «سازمان بازرسی کل کشور» در سال90 و دستورات صریح «شورای عالی آب کشور» در سال 92 مبنی بر غیر اصولی، مخرّب، و غیر قانونی بودن این طرح، مراجعه نمایید.
با این همه جالب است بدانید، سال هاست اجرای این طرح، از سمت استان اصفهان آغاز شده است!
6. تونل بهشت آباد، مطابق طراحی ها قرار است بعضی ابرگسل های زاگرس را قطع کند. طبق اعتراف شرکت «زایند آب»، طراح این تونل، این تونل منجر به تخلیه ی اکثر سفره های آب زیرزمینی در شهرستان های شهرکرد، کیار، اردل و بروجن خواهد شد و منجر به بروز فاجعه ی زیست محیطی در این مناطق می گردد. در این مورد به 2 مسئله توجه فرمایید؛
الف) چهارمحال و بختیاری، استان مرتفعی است و مناطق آبرفتی چندانی ندارد. ساخت این تونل، قنواتی را که در شعاع چند کیلومتری آن قرار دارند، می خشکاند و با خشک شدن چاه های آهکی فرخشهر و تخریب منابع زیرزمینی در سفید دشت و فرادنبه و کیار و اردل، نشست زمین در این مناطق قطعی است. بعضی پژوهش ها حتا تا 10 متر نشست زمین در برخی مناطق را – در صورت اجرای بهشت آباد – پیش بینی کرده اند.
ب) چنانکه گذشت، بخش عمده ی نیاز آبی این استان از طریق منابع زیرزمینی تامین می شود. جالب است بدانید تنها منابع آبرفتی استان ما، آبرفت شهرکرد – سفددشت – فرادنبه است که آن ها هم در مسیر دست اندازی این تونل هستند و اجرای این طرح می تواند منجر به خشکی فوق بحرانی در مناطق جنوب و جنوب شرق استان چهارمحال و بختیاری شود و عملن زندگی را در این مناطق نابود کند، کشاورزی و صنعت پیشکش!
(جالب است بدانید چاه آب کارخانه ی سیمان شهرکرد، با کیفیت ترین سیمان کشور و بزرگ ترین صنعت استان ما، در سال 90 خشکید!)
7. حرف ما این نیست که این آب، ارث پدرمان است! خیر. ما می گوییم؛
الف) برای استفاده از آب شرب سالم جوشیده از استان چهارمحال و بختیاری، مردم این استان در اولویت اولند. سپس و بعد از تامین نیازهای این استان، باید به سایرین رسید. به نظر ما، اگر به بیان ساده و سلیس فارسی، مناطق حوزه ی آبخیز را به بالادست، پایین دست و دوردست تقسیم کنیم، برای مصرف آب باید به ترتیب این الگو عمل کرد؛
1. شرب بالا دست 2. شرب پایین دست 3. شرب دوردست 4. کشاورزی بالا دست 5. کشاورزی پایین دست 6. کشاورزی دوردست 7. صنعت بالادست 8. صنعت پایین دست 9. صنعت دوردست و...
متاسفانه در دهه های اخیر، استان ما که در بالادست می باشد، کلن فراموش شده است!
ب) حل مشکل کم آبی اصفهان، یزد، کرمان، قم و باغ های پسته ی رفسنجان!، نباید خود موجب بروز مشکلات بسیاری در چهارمحال و بختیاری و خوزستان بشود. اگر بعد از رفع احتیاجات چهارمحال و بختیاری، قرار بر انتقال آب بود، باید به صورت روسطحی و با استفاده از لوله کشی منتقل گردد.
پ) در کنار طرح های انتقال، باید به مصرف صحیح نیز اندیشید. اگر چه خود ما و مدیران مان در استان چهارمحال و بختیاری، بسیار کم کاری کرده و از آنچه باید باشیم، خیلی عقبیم، با این همه استان ما افتخار دارد که 2 برابر میانگین کشور، اقدام به تبدیل آبیاری سنتی به نوین کرده است. همچنین در سال های اخیر، در برخی مناطق (مثل هوره از توابع بن) کاشت محصولات پرمصرفی چون گردو در استان ما، به رغم پر سود بودن آن، ممنوع شده است. نیز، مصرف شهری در استان ما پایین تر از متوسط کشوری است. ما از استان های همجوار حوزه ی آبخیز خود، توقع اقدامات مشابهی داریم. بنده راجع به یزد و کرمان و قم، اطلاعات چندانی ندارم، اما مثلن در مورد اصفهان که هم سایه ی ما و مردمش، دوستان و حتا، بستگان ما هستند، به نکات زیر دقت فرمائید؛
- صنایع بسیار بزرگ اطراف اصفهان؛ فولاد، ذوب آهن، پتروشیمی و نیروگاه اصفهان، بیشترین آب را از زاینده رود مصرف کرده و متاسفانه، تقریبن هیچ اقدامی جهت تبدیل دستگاه های پرمصرف قدیمی به دستگاه های کم مصرف تر جدید، نکرده اند. تغییرات در این کارخانجات می تواند مشکل کم آبی شهر اصفهان را کم و حتا حل کند. در مورد مثلن فولاد دقت کنید که با توجه به سیستم فعلی فولاد مبارکه و متاسفانه، عدم هزینه برای بهسازی، الان برای هر 1 کیلوگرم فولاد در این کارخانه، 11000 لیتر آب مصرف می شود!
- تبدیل آبیاری سنتی به بارانی یا قطره ای در شرق اصفهان، بسیار کند بوده و از میانگین کشوری، خیلی عقب تر است. در غرب این کلان شهر نیز، هیچ اقدامی جهت تبدیل روش های سنتی آبیاری برنج کاران لنجان به روش های جدیدتر، صورت نپذیرفته است. در مورد برنج، فقط به این رقم توجه کنید که برای هر 1 کیلوگرم برنج، 1300 لیتر آب مصرف می گردد.
این در حالی ست که در استان چهارمحال و بختیاری، حتا در بخش های حاشیه ی زاینده رود، با توجه به مدیریت آب استان توسط شرکت آب منطقه ای اصفهان، برداشت از آب برای کشاورزانی که سال ها زندگی شان را توسط آن اداره کرده اند، ممنوع شده و تا کنون بسیاری به دلیل برداشت آب برای باغات آبا و اجدادی شان، جریمه های نقدی شده اند!
- شهرداری اصفهان 40 درصد آب ورودی به این شهر را مصرف می کند. چمن طبیعی که پوشش تمامی فضاهای عمومی این شهر بزرگ و زیباست، بسیار پر مصرف و اتفاقن، برای سلامتی هم خطرناک است. جایگزینی چمن طبیعی با محصولات جدیدی که گاه، تا 80 درصد صرفه جویی در مصرف آب را به دنبال دارند، یکی از کوچک ترین کارهایی ست که می توان در این زمینه انجام داد.
ت) هر چه که طبق تقسیمات کشوری در استان چهارمحال و بختیاری قرار گرفته، باید مدیریتش به این استان واگذار گردد. اکنون مدیریت آب استان، از سرچشمه تا آخرین نقطه، در دست آب منطقه ای اصفهان است. مدیریت سد زاینده رود نیز در دست استان اصفهان و مدیریت سد کارون 3 در دست استان خوزستان می باشد و به نظر ما، این ها غیر عادلانه است.
8. اما حرف آخر؛ متاسفانه معدودی صاحبان قدرت و ثروت، اجازه نمی دهند مردم حقایق را بدانند. حتا بسیاری از مردمان خود استان چهارمحال و بختیاری نیز، خیال می کنند ما ایستاده ایم این جا و می خواهیم نگذاریم کسی از این نعمت خداداد، بهره ببرد. در استان های اصفهان و یزد و کرمان، اوضاع از این هم بدتر است. مطمئنن اگر مردم حرف و درد هم وطنان خود را بدانند، همه به یکدیگر کمک خواهند کرد.
مردم یزد و کرمان و قم، به جای خود عزیزند؛ مردم اصفهان با مردم چهارمحال و بختیاری، پیوندهای مذهبی، سیاسی، اجتماعی و حتا خویشاوندی دیرینه دارند و رفتارهای غیر مسئولانه ی بعضی مسئولان در مسئله ی آب، بر خلاف مصالح همه ی مردم، و حتا منافع ملی ماست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com