آیا معنای فراحزبی عمل کردن و اعتدال گرایی سیاسی این است که حاضرشویم حتی دشمنان نظام و عناصر وابسته به جریان انحرافی را نیز در پُست های مدیریتی بعضاً مهم و اساسی به کار گیریم؟!!
گروه سیاسی، م.ص، رئیس اسبق روابط عمومی موسسه
فرهنگی مطبوعاتی ایران و ایرنا در دوره انحراف و مشاور علی اکبر جوانفکر
در این موسسه به دلیل ارتباط خانوادگی و نسبت فامیلی با حجت الاسلام شهیدی،
رئیس بنیاد شهید، به عنوان دستیار ویژۀ ایشان و رئیس مرکز تشکل ها و
نخبگان بنیاد فعالیت می کند.
به گزارش بولتن نیوز، این فاجعه هنگامی کاملاً عیان می شود که م.ص که در دورۀ جوانفکر یکی از فعالان و حامیان او در موسسۀ ایران بوده، در
برخی از نامه ها و مکاتبات اداری داخلی این موسسه، خود را "سرباز جوانفکر" می
نامیده است و حالا در دولت «تدبیر و امید» نیز در پستی حساس در بنیاد شهید مشغول به کار است.
ازدیگر
سو و درکمال تعجب، شاهدیم که رئیس بنیاد شهید، علناً این شخص را که به
عضویت فعال در جریان انحرافی معروف می باشد، به عنوان "همه کاره خود" در
برنامه ها همراه می ساخته است.
برخی از فعالیت های انحرافی
او
که نقش فعالی را در جلوگیری از عوامل قضایی برای دستگیری جوانفکر ایفا
کرد، پس از مدتی به دلیل همین خوش خدمتی ها، به عنوان مدیرسازمان شهرستان
های موسسۀ ایران منصوب شد و در دوران مدیریتش در این سازمان، ضرر و زیان
هنگفتی به این موسسه وارد آورد که البته این ضرردهی مالی، در کنار سابقۀ
مدیریتی ضعیف ایشان، چندان به چشم نمی آید.
م.ص
که در تغییر و تحولات سال 91 موسسۀ ایران، توسط بخش دیگری از جریان
انحرافی، کنار زده شد، بلافاصله به عنوان مدیربازرگانی روزنامه خورشید
منصوب شد و باردیگر خدماتش به جریان انحرافی را از سر گرفت.
او حتی حرمت "بسیج" را نیز زیرپا گذاشت و با سواستفاده از عنوان فرمانده بسیجِ روزنامه ایران، اقدام به حمایت از جوانفکر کرد.
م.ص
در جریان انتخابات شوراری شهر، همزمان در 2 لیست اعتدال و انحرافی ها،
کاندیدا شد و تلاش کرد به هر طریقی خود را به شورای شهر برساند اما با عدم
حمایت طرفداران هر 2 لیست، شکست را پذیرفت و با این وجود، در حمایت از
شهردار شدن علی نیکزاد مصاحبه های مختلفی انجام داد.
وی همچنین در
یکی دیگر از اقدامات انحرافی اش و با سوءاستفاده از سمتی که در بنیادشهید
به دست آورده بود، درحاشیۀ دیدار ایثارگران و فرزندان شهدا با بزرگان نظام،
با آیت الله هاشمی رفسنجانی ملاقات کرد. جالب اینجاست که اغلب کسانی که
در این جلسه حضور داشتند، نه ایثارگر بودند و نه فرزند شهید، و تنها دلیل
حضورشان در این جلسه، رابطۀ نزدیک دوستانه با م.ص بود.
گفتنی است
باوجود در دست داشتن مدارک و اسناد فراوان برای اثبات مدعیات مطروحه درخصوص
فرزندشهید نبودن حضار این جلسه، اینجا از نام بردن از آن ها معذوریم.
این
درحالی است که خود م.ص نیز برخلاف واقعیت، مدعی فرزند شهید بودن است.
بنابر اسناد موجود، پدر آقای م.ص، در تصادفی به همراه همسرش در جاده
قم-سلفچگان جان خود را از دست داده اند.
بر اساس شنیده ها، م.ص که با استفاده از
رانت و خویشاوندی با رئیس کنونی بنیاد شهید، پستی حساس در این سازمان را از
آن خود کرده، درحالی که هنوز چندماهی از آغاز به کارش به یکی از مدیران
دولت فعلی نگذشته، سوءاستفادۀ مالی از پست و جایگاهش را آغازنموده و اقدام
به انجام فعالیت های اقتصادی از طریق سازمان اقتصادی کوثر نموده است.
صحبتی با رئیس جمهورباتوجه
به سابقۀ مدیریتی و سیاسی م.ص و نزدیکی عمیقش با جریان انحرافی، سوال مهم
اینجاست که چرا جناب آقای دکتر روحانی، رئیس جمهور محترم کشورمان این چنین
با بی دقتی در به کارگیری افراد وابسته به جریان انحرافی عمل می کند؟!!
آیا
معنای فراحزبی عمل کردن و اعتدال گرایی سیاسی این است که حاضر شویم حتی
دشمنان نظام و عناصر وابسته به جریان انحرافی را نیز در پُست های مدیریتی بعضاً مهم و اساسی به کار گیریم؟!!
البته
ما به هیچ وجه از دولت اعتدال گرای«تدبیر و امید» انتظار نداریم که
مخالفان را از دم تیغ بگذارند و از کشور اخراج کند. با این حال، نمی توانیم
بنشینیم و دست روی دست بگذاریم تا یک جریان منحرف و معاند نظام، این چنین
در حاکمیّت و دولت رخنه کرده و با در اختیار گرفتن پست ها و سمت های حساس،
مقاصدش را پیش ببرد!
در پایان، متذکر می شویم که اگر جناب آقای
روحانی می خواهند محبوبیّت و اقبال کنونی شان را در میان مردم حفظ نموده و
در ادامۀ این دوران 4ساله همچون امروز و دیروز پیش روند، می بایست پای
هرگونه انحراف و کژروی را در دولت«تدبیر و امید» قطع نموده و برای اعتلای
روزافزون نظام جمهوری اسلامی و بالندگی هرچه بیشتر این آب و خاک، به خواستۀ
مردم توجهی ویژه نموده و همان طور که خودشان نیز بارها اعلام کرده اند،
پیام مردم را در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، سرلوحۀ کار و اقدامات مدیریتی
شان قرار دهند.