حقوق پدر بنده در اداره مخابرات در ماه در اون سال 250 تومان بوده یعنی روزی 83 ریال. با این حقوق میشده تو اون سال یه دست کله پاچه . الان هم محاسبه کنید میشه همون
جمعش میشه 55 ریال حالا برای اینکه ببینیم شما دارین درست می گین نیازی به به بقیه حسابها نیست.
این یعنی 66 درصد حقوق 250 تومانی سال 53.
الان اگه یه دست کله پاچه رو 25 هزار تومان هم حساب کنیم در 30 روز می شه 750 هزار تومان.
حالا هرکی حساب کنه قیمتا اضافه شده یا نه. البته قیمت خیلی بیشتر از اینا است.
يک معلم با مدرک ديپلم روز اول استخدامی ماهی 500 تومان بود و يک کارگر عادی اگر کار بود روزی 8 تومان بود. يادم هست در اصفهان يک دکتر سخنرانی می کرد توصيه اش اين بود می گفت سيراب شيردانی بخوريدپروتئين به بجه هاتان برسد عقب افتاده وپذيرای امراض مختلف نشوند.
بنده در سال 58 یک کبلو گوشت مرغوب گوسفند را 25 تومان و یک دست کله و پاچه گوسفند را با هزینه پاک کردن /6 تومان می خریدم و حقوقم 32854 ریال بود. و روغن نباتی 5 کیلویی را 36 تومان می خریدیم.
در اون زمان عده ای محدود بصورت محدود در بعضی شهرهای از رفاه نسبی برخوردار بودند و بقیه مردم نیز زندگی کاملاً معمولی داشتند(در روستاها هم که وضع خیلی خراب بود ). البته الان فشار اقتصادی بر روی مردم خیلی زیاده و تجملات زندگی این موضوع رو تشدید میکنه .این اعداد و رقم هایی رو که گفته شده نیزفقط کفاف یه زندگی معمولی برای قشری خاص میداد و تنها چیزی که زندگی رو در اون زمانها شیرین می کرد توقع پائین مردم بود . تا اونجا که دو یا چند خانواده در یک مکان با صلح و صفا زندگی می کردند و خبری از این تجملات و اینترنت و ماهواره و گوشی موبایل آنچنانی و تلویزیون LCD هوشمند و ماشین گرون قیمت و عمل زیبایی دماغ و ...نبود. دو تا کانال تلویزیونی بود و پیکان بود و ژیان و آبگوشت و خانه ای پر از صلح و صفا
من پسر بزرگ خانواده در یک اتاق س در چ با دو فرزند زندگی میکردم در سال 59 ماهی یکبار از طریق دفترچه بسیج به هر نفر یک کیلو گوشت یخی استرالیایی از قرار کیلویی 24تومن میدادند که بنده مجبور بودم بخشی از کوپنم را بفروشم تا بتوانم گوشت یخی بخرم. الباقی موضوعات که بدتر بود. اما صفا و یک دلی به خاطر اینه و نان و سبب زمینی آب پز خوردن کم نمیشد. اما الان ماشاالله اصلا قابل قیاس با آن زمان نیست ولی چقدر بی ادبی و بی عاطفه گی در ارتباطات حاکم است. تلویزیون و یخچال مشترک بود. ظروف مشترک بود. حمام داشتن در خانه مثل امروز باب نبود. به ندرت در خانه ای تلفن ثابت پیدا میشد. تمام خریدها مثل پنیر و نخود و میوه و ارزاق و حتی سوخت نفت به اندازه یک روز بود نه انبار کردن و فریزر کردن امروزی. زن خونه شستن و جارو کردن و پختن را سنتی انجام میدادند. بیشترین میهمانی و دیدبازدید هم انجام میشد. ما پنج برادر بودیم کوچکترها بدون اعتراضی لباس وصله دار برادر بزرگترها را میپوشیدند و احساس حقارت هم نمیکردند. امروز همه برادرانم مدارج بالای علمی و رشد اقتصادی را طی کرده اند. فقط دچار فقر فرهنگی و خودباختگی و فراموشی شده ایم.
برادرمن یا خبرنداری یا اطلاعات اشتباه به عرضت رسوندن
سال53حداقل حقوق یک کارمند7500ریال بود معادل750تومن البته حداقل حقوقو دارم میگم
یعنی اگه کارمندی سابقش بیشتر بود حقوقش دوروبر1000تومن با بیشتربود
چدرشما کجا کارمیکردکه250تومن میگرفت
این یعنی 66 درصد حقوق 250 تومانی سال 53.
الان اگه یه دست کله پاچه رو 25 هزار تومان هم حساب کنیم در 30 روز می شه 750 هزار تومان.
حالا هرکی حساب کنه قیمتا اضافه شده یا نه. البته قیمت خیلی بیشتر از اینا است.
يارانه هر نفر = يكدست كله پاچه
سال53حداقل حقوق یک کارمند7500ریال بود معادل750تومن البته حداقل حقوقو دارم میگم
یعنی اگه کارمندی سابقش بیشتر بود حقوقش دوروبر1000تومن با بیشتربود
چدرشما کجا کارمیکردکه250تومن میگرفت