اگر قرار باشد پنج سریال تلویزیونی یا مهمترین آثار تلوزیونی یک دهه اخیر را مورد توجه قرار داد، بیشک «برکینگ بد / breaking bad» ساخته وینس گیلیگان، یکی از آنها و شاید قویترین آنها خواهدبود؛
گروه فرهنگ و هنر، اگر قرار باشد پنج سریال تلویزیونی یا مهمترین آثار تلوزیونی یک
دهه اخیر را مورد توجه قرار داد، بیشک «برکینگ بد / breaking bad» ساخته وینس
گیلیگان، یکی از آنها و شاید قویترین آنها خواهدبود؛ سریالی که در
قالب پنج فصل از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ توسط شبکه کابلی ایامسی آمریکا نمایش
داده شد و همزمان در برخی شبکههای مشهور ماهوارهای آمریکا به نمایش
درآمد.
به
گزارش بولتن نیوز، این
سریال موفق به دریافت دهها جایزه در دوران نمایشش شد و تنها فصل پایانی
سریال «بریکینگ بد» در بخشهای بهترین سریال درام، بهترین بازیگر مردنقش
اول برای برایان کرنستن و بهترین بازیگر مرد نقش مکمل برای آرون پال، نامزد
جایزه گلدن گلوب بود که برنده جوایز سه جایزه بهترین سریال، بهترین بازیگر
مرد برنده این جایزه شد تا تقریباً در تمامی همه جوایز سینمایی، با دست
پُر میدان را ترک کرده باشند.
Breaking bad در کشور ما «قانون شکنی» با «افسارگسیخته» و
یا عبارتهای مشابه ترجمه شده و برخی انگلیسی زبانها، تعابیری شبیه به
همین مضمون را داشتهاند؛ اما واقعغیت آن است که نام این سریال، یک اصطلاح
در برخی ایالتهای جنوبی امریکاست و این مناطق break bad به معنی انحراف از
مسیر اصلی استفاده میکنند. در واقع زمانی مجبورید برای سریعتر رسیدن به
مقصد، از راهی ناهموار یا سنگلاخ و خطرناک استفاده کنید، تعبیر Breaking
bad به کار میرود.
داستان فیلم درباره یک معلم شیمی به نام والتر وایت است که شیف دوم
کاریاش در یک کارواش میگذرد و در میانه زندگی سختش و در پنجاه سالگی
درمییابد که سرطان ریه دارد و قابل جراحی نیز نیست. او با گفته پزشک که
تنها دو سال زمان دارد، به سرعت کنار میآید و با منطق، سراغ راهی برای
تأمین خانوادهاش میرود که کمترین پشتوانههای مالی نداشته و احتمالاً پس
از مرگش، روزگار بسیار سختی را خواهد گذراند.
او میداند که با
حقوق معلمی قطعاً نمیتواند پس اندازی برای خانواده داشته باشد و از مسیر
اصلی و کم دردسر هیچگاه به مقصدی که باید خیلی زودتر از پیش بینیهایش
برسد، نخواهد رسید و به همین دلیل به سرعت تصمیم میگیرد مسیر دشوار،
سنگلاخی و پرخطری را در پیش بگیرد و اقدام به تولید مواد مخدر صنعتی و
مشخصاً شیشه کند که اتفاقاً چون به علم شیمی تسلط دارد، بهترین کیفیت این
مخدر صنعتی را تولید میکند و به سرعت به رقمهای کلانی میرسد. داستان اما
پیچیدهتر از آن است که با این خلاصه بتوان فهمید و آنچه گفته شده، تنها
برای قیمت نخست سریال مصداق دارد.
![فیلم: آغاز شکل گیری جنایتکار را در «برکینگ بد» تماشا کنید فیلم: آغاز شکل گیری جنایتکار را در «برکینگ بد» تماشا کنید](http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1392/12/29/356287_587.jpg)
سونی
پیچکرز به عنوان سرمایه گذار پروژه در ابتدا دستور ساخت ۹ قسمت برای فصل
اول را داد اما به دلیل اعتصاب نویسندگان آمریکایی در سال ۲۰۰۷-۲۰۰۸ تعداد
قسمتهای مجموعه در فصل اول به هفت کاهش پیدا کرد اما جذابیتهای داستانی و
همراهی شدید مخاطبان با این سریال از همان قسمتهای نخست، منجر به افزایش
سریع حجم مخاطبان شد و عملاً زمینه توسعه سریال را فراهم کرد و شاید یکی از
دلایلی که برکینگ بد ریتم داستانی درستی دارد، همین همراهی مخاطب و ایجاد
فرصت برای کارگردان جهت پرورش قصه در پنج فصل باشد.
برایان کرانستون
در نقش والتر وایت - یک معلم شیمی مبتلا به سرطان ریه مرحله سوم است که
برای تامین امنیت مالی خانواده خود شروع به ساخت متآمفتامین میکند و در
این راه با یکی از شاگردهای سابقش که مصرف کننده و توزیع کننده خرد شیشه
است، همراه میشود. وینس گیلیگان سازنده افسارگسیخته که سالها نویسنده
مجموعه پروندههای اکس پخش شده از شبکه فاکس بوده است. گیلیگان میخواست
مجموعهای بسازد که شخصیت اصلی آن از فردی خوب به نقشی منفی تبدیل شود.
در
قسمت نخست این سریال، این دو تولیدکننده در آشپزخانه شان که یک کاروان
است، اولین مواد مخدر خود را تولید میکنند که از خلوص بالایی برخوردار
است. جوان توزیع کننده برای یافتن خریدار به یکی از فروشندگان مراجعه
میکند اما از آنجا که آنها تصور میکنند او آنها را به پلیس لو داده، او و
معلم شیمی را تا پای مرگ پیش می برند.
در ادامه معلم شیمی با گاز
فسفر، هر دو قاچاقچی را مسموم میکند که یکی می میرد و دیگری زنده میماند.
در قسمت های دوم و سوم، این دو تصمیم می گیرند که قاچاقچی دوم را نیز در
خانه همکار جوانِ معلم شیمی بکشند و سپس جسد هر دو را در اسید حل کنند. با
شیر یا خط، یکی مسئول کشتن نفر دوم میشود و دیگری مسئول حل کردن اجساد در
اسید!
به هرا حال فارغ از ارزش های تکنیکی و سینمایی این اثر بی نظیر تصویری، اشارات ضمنی این روایت داستانی به تاثیرات مخرب مواد مخدر و به خصوص متاآمفتامین که در کشورمان به عنوان شیشه معروف است، از ارزش بسیار بالایی برخوردار است و می تواند تاثیر بسیار مثبت و سازنده ای در کاهش اعتیاد جوانان به این مادۀ مخدر کشنده داشته باشد.
مخاطب این سریال (به خصوص اگر سابقۀ اعتیاد به مادۀ مخدر شیشه را داشته باشد) در طول تماشای آن، بارها و بارها تحریک می شود. خشونتی که در سریال تصویر می شود به راستی شدید و بیش از حد بوده و درحقیقت تماشای بسیاری از تصاویر و صحنه های این فیلم برای مخاطب زیر سن قانونی خطرناک است. همچنین باتوجه به این که مادۀ مخدری که توسط والتر وایت و جسی پینکمن تولید می شود، بسیار اعلا و درخشان است، می تواند به ظاهر موجب وسوسۀ معتادان شیشه به استعمال بیشتر و نیز بازگشت ترک کرده ها به این مادۀ مخدر گردد. با این حال این سریال که به دقتی حساب شده و هنرمندانه نوشته و ساخته شده، در نهایت مخاطب را هم از خشونت و بی اخلاقی بیزار می کند و هم از هر مادۀ مخدر و محرکی. به بیان دیگر این سریال حتی اگر بهترین سریال تاریخ نباشد، بهترین اثر هنری ضد اعتیادی است که می شود، مثال زد.
![فیلم: مافیای مکزیک با تبر در پی قطع سر معلم شیمی! فیلم: مافیای مکزیک با تبر در پی قطع سر معلم شیمی!](http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/8/358268_519.jpg)
با این حساب می توان «بریکینگ بد» را اثری عمیقاً اخلاقی دانست که سعی می کند با نمایش سیاهی ها و پلیدی ها، مانع حرکت مخاطب به سمت تاریکی شده و او را به سوی روشنایی و پاکی از هرگونه بی اخلاقی، خشونت، پلیدی و نیز اعتیاد به هرنوع مادۀ مخدری بازدارد و شاید بتوان با الگو قراردادن درست این سریال و تولیداتی مشابه در کشورمان راه را برای ساخت آثاری از این دست باز کرد.
این سریال موفق به دریافت دهها
جایزه در دوران نمایشش شد و تنها فصل آخر سریال «بریکینگ بد» در بخشهای
بهترین سریال درام، بهترین بازیگر مرد نقش اول برای برایان کرنستن و بهترین
بازیگر مرد نقش مکمل برای آرون پال نامزد جایزه گلدن گلوب بود که برنده
جوایز سه جایزه بهترین سریال، بهترین بازیگر مردبرنده این جایزه شد تا
تقریباً درتمامی جوایز سینمایی، با دست پر، عرصه را ترک کرده باشند.
من این کار رو کردم و واقعاً نتیجۀ خوبی گرفتم.
این سریال واقعاً ضداعتیاد، خشونت و بی بندباریه... با این که صحنۀ خشن کم نداره...
اگه واقعاً میخوایم تاثیرگذار باشیم باید قبل از هرچیز، واقعی باشیم: با شعارهای توخالی نمیشه کاری از پیش برد
بله! برای فرهنگ ما پر از بدآموزیه! ولی برای فرهنگ خودشون محشره و لازم!
پس این سریال در نوع و جایگاه خودش یکی از بهترین سریال هاس!
ان شاء الله روزی بیاد که فیلم سازای ما هم متناسب با فرهنگ خودمون سریالی به این قدرت بسازن! که تاثیر گذار باشه و خیلی از ناهنجاری های جامعه ی مارو هدف فرهنگ سازی قرار بده.
لذت بردم
دیدنش رو پیشنهاد میکنم
من کل سریال و همه 5 فصل آن را دیدم واقعا اگر این سریال بر گرفته از متن زندگی و فرهنگ مردم امریکا و یا حتی گوشه ای کوچک از آن باشد بسیار مایوس کننده است .
دبیر پرتلاش و ماهر یکی از دبیرستانهای امریکا پس از ابتلا به سرطان همه درهای حمایتی را بسته دیده و تازه متوجه خالی بودن دستانش میگردد و به ناچار جهت تامین مخارج درمان و همچنین اتیه خانواده اش بر خلاف اعتقادات شخصی وارد حیطه خطرناک تولید مواد مخدر می گردد ماده ای که اکثر مصرف کنندگانش را همین قشر دبرستانی و جوانان تشکیل میدهند .
در بسیاری از صحنه های سریال همین تناقض آزارم میداد دبیری که کارش مدیریت بر روح و روان دانش آموانش است و خود نیز دارای فرزندی است که در همین سن و در همین جامعه زندگی می کند چگونه می تواند دست به چنین کاری بزند چطور است که در طول این 5 فصل حتی ثانیه ای از سریال نیز شاهد بیداری این دبیر با وجدان نشدیم .
تناقضات در این سریال زیاد بوده و برخی اوقات ازار دهنده هستند از جمله خیانت همسر و بی تفاوتی والتر و یا پس از حل مشکلات مالی ادامه این مسیر پر خطر و یا کمک مالی همسر وایت به بنی و باز هم بی تفاوتی وایت که واقعا از تحمل شخص من خارج بود
در کل از نگاه کیفی سریال زیبایی بوده و ارزش وقت گذاشتن را دارد زوایای زیادی از فرهنگ و نوع زندگی در امریکا را برایم روشن نمود.
ممنونم.