گروه فرهنگ و هنر، 6 ساله بودم كه پدرم كتابچه مصور ملانصرالدين دوبله و ترجمه شده به فارسی
را به من هديه داد. كتابچهای بود مجله مانند، چاپ رنگی رو و پشت جلد با
تصاوير يك رنگ و چند صفحه دورنگ به نام داستانهای ملانصرالدين و اين برای
نخستين بار بود كه با چهره جالب و تماشايی ملانصرالدين آشنا شدم.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از تهران امروز، ملانصرالدين به عنوان يك ضدقهرمان طنز و لطيفهگويی و حاضرجوابی شهرتی
هشتصدساله دارد. او شيرين گفتار، نرم خوی، مهربان وصبور است. حماسهسرايی
نمی کند، حرفهای قلنبه سلنبه نمی زند و در نزد ما ايرانی ها آن قدر آشنا و
خودمانی و نزديك به نظر می رسد كه گاهی تصور می كنيم در ميان ما زندگی
می کند.
فرق عمده او با ما شهروندان دهۀ 90 خورشيدی در اين است كه او بر مركبی چون
الاغ صبور و وفادارش سوار است كه به راستی تنها موجودی است كه به او دروغ
نمیگويد و هماره در خدمت او و خانواده قرار دارد تا جايی كه گرسنگی را نيز
تحمل می كند و ملا برای فريبش عينك سبزرنگی سر چشمانش می زند كه كاه را
يونجه ببيند. ولی ما كه امروزه مركبی چون اتومبيل زير پا داريم، برده خودرو
خود هستيم و گوش به فرمان و بنده او كه بايد چندين برابر ساكنان كشورهای
همسايه خرج خريد بنزين و روغن آن بكنيم.
حكايتهای خواجه نصرالدين حال و هوای ايرانی دارد؛ ايران بزرگی كه از جيحون
تا انطاكيه درازا داشته است. حكايتهاي نصرالدين شبيه مينياتورهای ايرانی
است كه دنباله سنگ نقشهای تخت جمشيد و طاق بستان و نيشابورند، دنباله
طاقهای قوسی و گنبدهای ايرانی اند.خانه ملانصرالدين، چشمه و قنات محلهاش،
خانوادهاش، اصطبل خر و قاطرش، مزرعهاش، همه و همه، قصه نزديك و آشنايی
در فرهنگ ماست. همه كارهای خواجه ايرانی مابانه است. اگر مسقط الرأس و زادگاه
و محل نشو و نمای نصرالدين را شهر بخارا بدانيم، كدام شهر ايرانی تر از
بخارا كه نرشخی مولف تاريخ بخارا، با آن شرح و بسطی كه می دهد، ايرانی
بودنش را ثابت می كند؟
ملانصرالدين شكل و ظاهر ايرانی دارد
ملانصرالدين، اصليتی ايرانی و شكل و ظاهر ايرانی دارد. آدم وقتی تصاوير ملا
را ميبيند، نظاير او رادر ايران، چه در شهر و چه در روستا حتی در دهه90
خورشيدي زياد مشاهده می كند: شوخ، عميق و متلكپران كه گاهی خود را عمداً به
ساده لوحی می زند.
اين ها گوشههايی از كتاب «ملانصرالدين شوخترين هوشمند ايرانی» با تحقيق،
پژوهش و گردآوری شهريار ماكان تخلص برگزيدۀ خسرو معتضد مورخ معاصر است. پيش
از اين نيز داستانهای ملانصرالدين به صورت گزينشی از سوی ناشران منتشر
می شد، اما اين اولين بار است كه همه داستانهايی كه به ملانصرالدين منتسب
است با مقدمه و شرحی بر اين شخصيت جمعآوری شده است. كتاب «ملانصرالدين
شوخترين هوشمند ايرانی»، مقالهاي از «عباس اقبال آشتياني» درباره ايراني
بودن ملانصرالدين در بر دارد و اين مجموعه 170 حكايت از حكايتهاي اين
طنزپرداز تاريخي است كه معتضد حدود 10 حكايت آن را به نوول برگردانده و
بازنويسي كرده است.تصوير ساز اين كتاب «حسين رحيمخاني» است كه در لا به
لاي حكايات كاريكاتورهايي از ملا را به تصوير كشيده است.
از كودكی با ملانصرالدين آشنا شدم
خسرو معتضد در گفتوگو با تهران امروز دلايل پرداختن به موضوع ملانصرالدين
را تلاش براي احياي وي در ادبيات عاميانه برمي شمرد و ميافزايد: «شش ساله
بودم كه پدرم كتابچه مصور ملانصرالدين دوبله و ترجمه شده به فارسي را به من
هديه داد.كتابچهاي بود مجله مانند، چاپ رنگي روي و پشت جلد با تصاوير يك
رنگ و چند صفحه دورنگ به نام داستانهاي ملانصرالدين و اين براي نخستين بار
بود كه با چهره جالب و تماشايي ملانصرالدين آشنا شدم.» وي در ادامه از
جفاهايي كه بر واژه «ملا» رفته است ميگويد و ادامه ميدهد: «در سالهاي
پيش شما كلمه ملا نميتوانستي بگويي يا بنويسي.چرا كه آن را توهين
ميدانستند، اساسا شناختي از واژه ملا نبود.ملا در گذشته يعني فرهيخته، درس
خوانده، هوشمند.يعني فيلسوف، ليسانس، فوق ليسانس و شخصي كه سروكارش با
كتاب است.اما امروزه وضع مواجهه با اين واژه بهتر شده.»
متاسفانه سالهاست كشورهاي دور و نزديك سعي دارند مليت اين شخصيت را به خود
نسبت دهند و تلاش تركها براي قلمداد كردن خواجه نصرالدين به عنوان يك ترك
از سال 1951 /1330 هـ.ش از طريق مطبوعات تركيه آغاز شد و جرايد و مجلات
ايران در همان زمان به اين جعل هويت اعتراض كردند اما اين اعتراض به جايي
نرسيد و اكنون ملانصرالدين نيز مانند جلال الدين محمد رومي داراي شناسنامه
تركي شده است.
نصرالدين خصوصيات تركها را ندارد
معتضد در اين باره به تهران امروز ميگويد: «امروز كه ميشنوم دولت همسايه
عزيز، ملانصرالدين را از آن خودش معرفي ميكند، سكوت را جايز نميدانم.ملا
ترك نيست، خصوصيات تركان را ندارد و آن قدر صاحب ذوق و قريحه و قادر و
سرشار است كه ديواني در وصف انواع اغذيه و اشربه ميسرايد.» اين مورخ معاصر
ادامه ميدهد كه بيش از 120 سال پيش نيز خانم مادام ديولافوا هنگامي كه در
سفرهاي طولاني خود در ايران پاي سخن يكي از نقادان مينشيند، از زبان او
ميشنود كه ملانصرالدين در ايران سالهاي پاياني قرن 19 ميلادي در عصر
ناصرالدين شاه همچنان در قيد حيات است.در كاشان است، در يزد است، در اصفهان
است و در رشت است...ملا از شهرهاي مختلف ايران بزرگ سر در ميآورد، اما
هيچ جا نقطه و نشانهاي از مهاجرت او به آسياي صغير نمييابيم كه بتوان
براي او صبغه ترك عثماني بودن قايل شويم.»
ملانصرالدين نماد سازگاری ايرانی
اين پژوهشگر تاريخ ميافزايد: «ملانصرالدين نماد سازگاري ايراني است وي
وقتي دستش كوتاه است تسليم ميشود.بيانصافي است كه گفته شود ملانصرالدين
ترك بوده است، اين هوشمند ايراني از مفاخر كشور است.اصليتي ايراني و شكل و
ظاهر ايراني دارد.ملانصرالدين تركها چهره آشنايي ندارد.حتي به رسم تركهاي
قديم سبيلش را ميتراشد و ريش روي زنخ باقي ميگذارد و ما بايد براي حفظ
اين شخصيت به عنوان بخشي از ادبيات شفاهي ايران تلاش كنيم.»
معتضد در اين اثر به اين موضوع اشاره كرده كه ملانصرالدين اهل تركيه نيست و
در فلات ايران دفن است، حتي ملانصرالدين از طرف يونسكو به رسميت شناخته
شده و قهرمان كشورهاي فارسي زبان است.
وی همچنين يادآور ميشود كه داستانهايي درباره ملانصرالدين در كشورهاي
همسايه ما مشهور است.چند نويسنده روسي هم درباره ملانصرالدين نوشتهاند.در
جايي ديگر از كتاب آمده است كه اين كشورها و دولتهايي كه سعي ميكنند
ملانصرالدين را از خود معرفي كنند غافل از آنند كه آن همه زيركي و ظرافت
طبع و خود را به تخر خر زدن و به ظاهر چشم از حقايق دوختن، آن همه تقيه و
رويه كاري، با آن همه زرنگي با واقعيات تلخ روبه روشدن و خود را از مهلكه
رهاندن و ساختن با نيك و بد تنها در خصلت و فضيلت ايراني وجود دارد و
شكيبايياش جوهره ايراني را نشان ميدهد.خسرو معتضد درباره منابع حكايات
آورده شده در كتاب ميگويد: «منابع، تمام داستانها در مورد ملانصرالدين
است، كتابهايي كه در ايران و در نشريات يونسكو، مجلات قديمي، داستانهاي
قديمي و سرمقالههايي كه به ملانصرالدين اشاره داشته، چاپ شده است.»
«ملانصرالدين شوخترين هوشمند ايراني» در قطع رحلي با 384 صفحه مصور، در
سالجاري از سوي انتشارات البرز منتشر شده است.