به گزارش بولتن نیوز، مسیر آنلاین نوشت:
در هفته گذشته و پس از رشد شاخص کل بورس در روزهای متوالی که تحت تاثیر جو سیاسی پس از انتخابات ارزیابی میشود، برخی کارشناسان و رسانهها با مطرح کردن اهدافی چون ۶۰ هزار واحد و ۷۰ هزار واحد تلاش کردند این نکته را به بازار القا کنند که بورس تهران تا رسیدن به این ارقام هیچ مانعی را در پیش رو ندارد. این در حالی است که همین رسانهها و کارشناسان تا قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با انواع و اقسام دلایل معتقد بودند شاخص ۴۰ هزار واحدی بورس تهران حباب دارد و حتی برخی منتقدان دولت از رشد شاخص بورس بهعنوان رشد دلاری یاد میکردند. اما اکنون همان افراد یک شبه به این نتیجه رسیدهاند که شاخص کل بورس حتی با کاهش دلار باید تا ۷۰ هزار واحد رشد کند...."
این جملا بخش هایی از گزارش خبرگزاری دولت (ایرنا) در روز اول تیرماه امسال است. این گزارش با اشاره به تحولات بورس تهران پس از اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه و رشد هر روز شاخص های بورس تهران با تردید در منطق خرید و فروشهای صورت گرفته در بازار به این موضوع اشاره می کند که در صورت تحقق یا عدم تحقق وعده های دولت جدید در زمینه کاهش نرخ ارز و گشایش در روابط تجاری با کشورهای غربی باز هم رشد قیمت سهام همه شرکتها و صنایع هیچ توجیهی ندارد و با توجه به ارز بری برخی شرکتها و صنایع و در مقابل ارزآوری برخی دیگر از شرکتها و صنایع، در هر صورت نباید رشد قیمت سهام همه شرکتها و صنایع را در بورس شاهد باشیم.
در آن روزها به دلیل رشد هر روزه شاخصها و خوشحالی فعالان بازار سرمایه و سهامداران از افزایش قیمتها شاید این گزارش چندان مورد توجه بازار قرار نگرفته باشد اما نگاهی به وضعیت امروز بورس تهران و صحبتهای سهامداران و فعالان این بازار حکایت از آن دارد که سهامداران و فعالان بازار سرمایه در ماههای گذشته متاسفانه فریب خورده اند و نتیجه این فریبکاری در بازار سرمایه اکنون به وضوح قابل مشاهده است. برای بررسی جزییات این اتفاق به میان سهامداران و فعالان بورس تهران رفتیم که در ادامه به بخش هایی از صحبتها و تحلیلهای آنها اشاره می کنیم.
به گزارش مسیرانلاین از اقتصادپرس، ماجرا از این قرار است که این روزها برخلاف ماههای قبل تمامی رسانه ها و مسئولان سعی میکنند افکار عمومی خیلی با مسایل و اتفاقات بورس تهران درگیر نشود. این در حالی است که در ماههای قبل نه تنها خبرگزاریها، سایتهای خبری ، مطبوعات و حتی رسانه ملی بلکه رییس جمهور نیز با اشاره به بورس تهران و وضعیت رشد شاخص ها آنرا در صدر اخبار و تحلیلهای خود قرار داده بودند. حتی رییس جمهور روحانی در چندین سخنرانی عمومی و در فرصتهای مختلف از همه برای سرمایه گذاری در بورس دعوت می کرد اما پس از ورود بسیاری از افراد نا آشنا و تازه وارد به بورس و انتقال بخشی از سرمایه های مردمی به این بازار و دلخوشی به وعده های دولت یازدهم ناگهان مسیر بورس تغییر پیدا کرد. این تغییر ناگهانی که در سکوت کامل خبری و با پنهان کاری مسئولان بازار سرمایه رقم خورد وضعیت بورس تهران را به جایی رساند که نه تنها اعتماد مردم و فعالان به این بازار به پایین ترین میزان خود در ۱۰ سال اخیر رسیده است بلکه متاسفانه باید گفت جایگاه دولت تدبیر و امید در اذهان فعالان این بازار و سهامداران با تخریب جدی مواجه شده است.
مروری بر مصاحبه ها و نظرات مسئولان بازار سرمایه و وزیر اقتصاد در زمان رشد شاخص در ماههای گذشته حکایت از آن دارد که این مسئولان علیرغم هشدارهای متعدد برخی کارشناسان مبنی بر ورود برخی جریانهای سیاسی اقتصادی مخرب به بازار و رشد هیجانی و بی منطق قیمت سهام شرکتها معتقد بودند بازار در شرایط خوبی قرار دارد و نقدینگی به سمت بورس سرازیر شده است. این در حالی است که هیچ معیاری برای ورود نقدینگی به بازار تا کنون اعلام نشده است. از طرف دیگر با تهییج هر چه بیشتر جو بورس به دلیل ورود ناآگاه رسانه ها و سوء استفاده جریانهای مخرب سیاسی اقتصادی از ابزارهای رسانه ای ، افراد تازه وارد به بورس تهران تحت تاثیر این جو قرار گرفته و با بیشترین سرعت ممکن وارد بازار شده و سهام هر شرکتی را صرفنظر از سود ده یا ضرر ده بودن آن خریداری می کردند.
با این هجوم برنامه ریزی شده به بورس قیمت سهام شرکتهای کوچک و ضرر ده در مدت کوتاهی به چندین برابر رسید. نمونه بارز این رشد قیمتی در گروه خودروسازی اتفاق افتاد. در این گروه به دلیل وابستگی به نرخ دلار و واردات برخی قطعات از سال ۹۱ مشکلات عدیده ای گریبانگیر شرکتها شده بود و به همین دلیل قیمت سهام شرکتهای این گروه با کاهش روبرو شده و حتی به کمتر از قیمت اسمی یعنی ۱۰۰ تومان رسیده بود. اما تحت تاثیر همین جو سیاسی ایجاد شده قیمت های این گروه با افزایش های چند برابری مواجه شد و برخی کارشناسان با توجه به وعده های دولت یازدهم (رفع تحریمها و کاهش قیمت دلار) حتی قیمتهای به مراتب بالاتری را برای ماههای پایانی سال این گروه اعلام می کردند. قیمتهایی که تازه واردها به بورس را به شدت تحریک می کرد.
اما این سناریو آنطور که برخی سهامداران و فعالان بازار فکر می کردند پیش نرفت. چرا که در آستانه اعلام رسمی توافق ایران با کشورهای گروه ۵+۱ بازار تغییر جهت داد و شاخص با کاهش شدید روبرو شد که در بازار از آن به یکشنبه سیاه یاد می کنند. در آن روز شاخص بورس با بیشترین میزان کاهش روزانه در تاریخ خود مواجه شد. این در حالی است که چند روز قبل از این کاهش شدید ، مدیران بازار سرمایه و مدیران بانکها در جلسه ای میزبان آقای عراقچی معاون وزیر خارجه و مسئول تیم مذاکره کننده هسته ای بودند. اکنون که نزدیک به دو ماه از جلسه مذکور می گذرد شاخص کل بورس تهران نزدیک به ۱۳ هزار واحد کاهش یافته است. برخی فعالان بازار سرمایه با مطرح کردن این سوال که چرا جزییات جلسه مذکور رسانه ای نشده است !! تغییر جهت ناگهانی و غیر قابل پیش بینی در بورس تهران را بی ارتباط با این جلسه نمی دانند و البته اعلام نشدن جزییات این جلسه به بازار از طرف مدیران ارشد بازار و مسئولان دولتی را نوعی پنهان کردن اطلاعات و دستکاری در بازار می دانند.
یکی از فعالان بازار که به خروج پول از بازار پس از جلسه عراقچی با مدیران بازار سرمایه تاکید می کرد با بیان اینکه ما با اعداد و ارقام و نمودارها در بورس سر و کار داریم نموداری را به دوستانش نشان می داد که بیانگر رخ دادهای بازار از روی ارزش معاملات روزانه بازار و روند تغییر شاخص کل بود. وی این نمودار را در اختیار ما گذاشت تا همراه با این گزارش منتشر شود. در این نمودار نحوه رشد ارزش معاملات پس از استقرار کابینه دولت یازدهم از اوایل شهریورماه و کاهش ناگهانی آن در اواسط دی ماه به وضوح مشاهده می شود.
هرچند که گروهی از سهامداران صالح آبادی و مسئولان بازار را عامل این وضعیت بورس می دانند اما گروهی دیگر معتقدند این وضعیت همخوانی و هماهنگی کاملی با بازگشت عبده تبریزی به بورس تهران دارد. این گروه معتقدند عبده تبریزی که پس از روی کار آمدن دولت روحانی به جمع مدیران ارشد بازار پیوسته است نقش مدیریت سایه را ایفا می کند. حضور همزمان عبده تبریزی در بورس تهران از یک طرف و از طرف دیگر حضور وی در بخش مسکن در قامت مشاور تامین مالی وزیر راه و شهرسازی و چراغ سبز دولت به بانکهای خصوصی برای ورود دوباره به حوزه مسکن و بساز و بفروشی و افزایش نرخ سود بانکی بموازات این اقدامات نیز دلایل دیگری است که از طرف این گروه مطرح می شود. به عبارت دیگر می توان گفت این گروه مدعی اند که دولت تدبیر و امید با مدیریت عبده تبریزی برنامه ای حساب شده برای کشاندن نقدینگی مردم به بورس تهران را داشته که این برنامه با سوء استفاده از اتفاقات رخ داده در عرصه سیاست خارجی و توافق ژنو و با دعوت عمومی از طرف دولت و مسئولان به هیجانی شدن هرچه بیشتر فضای بورس دامن زده و قیمت سهام را تا چندین برابر افزایش داده است.
پس از افزایش قیمتها گام بعدی این برنامه که همانا خروج نقدینگی چند برابر شده از بازار است رقم می خورد. اما آغاز این گام بر خلاف گام قبلی با پنهانکاری مسئولان و بدون اعلان عمومی و هشدار به فعالان و سهامداران صورت گرفته است. و حتی در روزها و هفته های ابتدایی علیرغم خروج غیر معمولی پول از بازار، مسئولان به بازار اطمینان داده اند که خروج پول از بازار صورت نگرفته است. حتی صالح آبادی در مصاحبه ای مدعی شد پولها از بورس بیرون نرفته است بلکه در بازار پارک شده است !!! پس از این اظهار نظر نیز ابهامات بیشتری طرح شد. اینکه اصولا پارک پول در بازار سرمایه چه معنایی دارد؟ چه مرجعی می تواند این حجم زیاد از پول را بصورت هماهنگ شده مدیریت کند و به آن دستور پارک بدهد؟ البته کاهش هر روزه شاخص بورس تهران در ماههای اخیر نشان می دهد که به معنای واقعی پول از بازار خارج شده است و حتی در معدود روزهایی که این شاخص مثبت نیز بوده است تلاش فعالان و سهامداران برای خروج پول از این بازار کاملا مشهود و مشخص است.
یکی دیگر از فعالان بورس تهران با اشاره به سابقه این اقدام در بورس به سالهای ۸۲-۸۳ اشاره می کند و اینکه آن زمان نیز عبده تبریزی دبیر کل بورس بود. در آن سالها هجوم برنامه ریزی شده نقدینگی در کوتاه مدت و حبابی شدن بورس و پس از آن خروج نقدینگی چند برابر شده در بازه زمانی کوتاهی بازار سرمایه را زمین گیر کرد و زیانهای هنگفتی را به سهامداران وارد کرد. اما نقدینگی خارج شده از بورس با هدایت همین جریان سیاسی اقتصادی به سمت مسکن رفت و پیک قیمتی در حوزه مسکن در سالهای ۸۵-۸۶ را رقم زد که البته این وضعیت با مخالفت دولت وقت روبرو شد و از آن زمان فعالیت بانکهای خصوصی در حوزه مسکن و بساز و بفروشی محدود شد.
اکنون نیز در بورس تهران همین وضعیت حاکم شده است. سهامدارانی که هر روز شاهد دود شدن سرمایه هایشان هستند و بازاری که رمقی برای رشد ندارد چرا که جریانهای سیاسی اقتصادی بازی خود را از این بازار گرفته اند و آنرا رها کرده اند. و مسئولان بازار سرمایه و وزیر اقتصاد نیز معتقدند بازار در حالت عادی به سر می برد و هیچ جیز غیرعادی در بازار دیده نمی شود ! در حالیکه اغلب سهامداران و فعالان بازار اگر نگویند که این حرفها و ادعاها دروغ است می گویند باور این حرفها برای ما که سالهاست در این بازار فعالیت می کنیم خیلی سخت است !!!
مرور این اتفاقات در ماههای اخیر نشان می دهد که مدیریت دولت در بازار سرمایه نیز به همان سرنوشت مدیریت در توزیع سبد کالا دچار شده است. چرا که در توزیع سبد کالا همانطور که رییسجمهور روحانی نیز اعلام کرد مردم به زحمت افتادند و البته در ظاهر مقداری کالا هم صرفنظر از کیفیت آن نصیبشان شد اما در عمل بهایی که برای آن پرداختند (تحقیر ایران توسط کشورهای خارجی به دلیل نحوه توزیع و مرتبط کردن آن با توافق ژنو ) به مراتب بیشتر از آنچه بدست آوردند می نماید. در بورس تهران نیز فعالان و بویژه مردم تازه وارد همین شرایط را تجربه کردند، تلاش هیجانی برای ورود به بورس و خرید سهام در مرحله رشد قیمتها و اکنون گرفتار شدن در دام کاهش قیمت ها و بی اعتمادی به مسئولان بازار سرمایه و دولت؛
در پایان باید گفت هرچند که عده ای از سهامداران و مردم در این بازه زمانی چند ماهه بخش زیادی از سرمایه خود را از دست داده اند اما بازنده اصلی این سناریو دولت خواهد بود؛ چرا که دولت نه تنها از فرصت مناسب برای تقویت بازار سرمایه و جهت دهی نقدینگی استفاده نکرد بلکه با اقدامات خود سبب شد تا در همین ماههای ابتدایی فعالیتش جایگاه دولت در اذهان فعالان بازار سرمایه و سهامداران با تردیدهای جدی مواجه شود و اعتماد نسبی به این بازار که پس از آسیب جدی ناشی از اتفاقات سالهای ۸۲-۸۳ در سالهای اخیر با اجرای سیاستهای اصل ۴۴ و واگذاری بنگاههای بزرگ و کوچک تا حدی به بازار بازگشته بود و عمق این بازار را بیشتر کرده بود، عملا از دست برود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
خیلی کارتون درسته :)