سروده های آیت الله زاده صافی گلپایگانی (حاج محسن صافی) در رثای مصیبت بانوی عالمیان حضرت زهرا علیهاالسلام

در را زدند تا ....

در را زدند تا که به زهرا کتک زنند؟ *** يا آن که باز زخم علي را نمک زنند؟

هرگز نديده ديده‌ي کس در حضور مهر *** بانوي ماه را دَد و ديوان کتک زنند

پشت در آمدند شَروران بد خصال *** بار دگر شقاوت خود را محک زنند

قابيليان پست زمين را چه بر سر است *** آتش به جان مرغ سما و سمک زنند

بايد که داغِ داغ شود ميله‌هاي ننگ *** بر روي نحس فرقه‌ي بي‌شرم حک زنند
ننگي که پاک نِي شود از روي روزگار *** حتي اگر هميشه به صورت بزک زنند

در زير سقف حيله نشينند روبهان *** تا با فريب و مکر به امّت کلک زنند

از من بگوي نقشه کشان سقيفه را *** بايد که روي خويش به قعر درک زنند

برچيده مي‌شود به ظهور امام عصر *** گر خيمه‌هاي مکتب خود تا فلک زنند

جرمي که داشت فاطمه جرم ولايت است *** گيرم که سيلي‌اش به حساب فدک زنند

هر دل حريم نور ولايت نمي‌شود *** بايد به قلب‌هاي غلط مُهر شک زنند

پاينده نيست «محسن صافي» بساط ظلم *** يک باره‌اش ز ريشه و يا کم کَمک زنند

سیلی ظالمانه

ياغيان را بهانه يعني چه؟ *** نقشه‌ي خائنانه يعني چه؟

بانويي پشت در پريشان دل *** حمله‌ي وحشيانه يعني چه؟

در و ديوار و سينه و مسمار *** مرگ سرخ جوانه يعني چه؟

بازوي زخمي ورم کرده *** ظلم و جور زمانه يعني چه؟
کتک و ضرب سيلي دشمن *** لگد و تازيانه يعني چه؟
رنج پهلو و محنت همسر *** درد دستان و شانه يعني چه؟

قرص ماه و کبودي صورت *** سيلي ظالمانه يعني چه؟

اشک بانوي هيجده ساله *** گوهر دانه دانه يعني چه؟

هيزم و آتش ستمکاري *** شعله‌ها و زبانه يعني چه؟
رسن و داستان نامردي *** قصّه‌ي غمگنانه يعني چه؟

بستن دست فاتح خيبر *** سوي مسجد روانه يعني چه؟

شستن ياسمين پيغمبر *** گريه‌ي مرد خانه يعني چه؟
شب و تشييع پيکر خسته *** دفن گل مخفيانه يعني چه؟

حمل تابوت نور و هفت نفر *** تربت بي‌نشانه يعني چه؟
اي کبوتر چرا نماندي تو؟ *** رفتن از آشيانه يعني چه؟

حيدر و کودکان بي‌مادر *** ترک مولا شبانه يعني چه؟

باش خاموش «محسن صافي» *** صحبت شاعرانه يعني چه؟