رادیو دیروز: رادیو فردا به بررسی زندگی سلمان رشدی مرتد پرداخته و از نفوذ کلام امام خمینی در سراسر جهان حتی پس از گذشت ۲۵ سال، ابراز تعجب می کند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از
رادیو دیروز، رادیو فردا در گزارشی با عنوان "آيات شيطانی»؛ ۲۵ سال گذشت" نوشت:
"…آيات
شيطانی نخستين بار ۹ روز پس از روز چاپش در ۲۶ سپتامبر ۱۹۸۸، در کشور هند
تحت فشار گروه جنت ممنوع شد. پس از صدور فتوای آيت الله خمينی در روز
چهاردهم فوريه ۱۹۸۸ سلمان رشدی تحت محافظت ماموران پليس بريتانيا مجبور شد
زندگی مخفی خود را آغاز کند. موج تظاهرات برخی از گروههای اسلامی عليه
کتاب آيه های شيطانی و نويسنده آن بالا گرفت."سپس سند به وقوع
پیوستن پیش بینی عجیب امام خمینی مبنی بر اینکه اگر رشدی زاهد زمانه نیز
بشود قتلش واجب است اینگونه در رادیو فردا نقل میشود:
"
در
کريسمس ۱۹۹۰ رشدی ايمان خود به اسلام را تازه کرده و اعلام میکند که با
هيچکدام از شخصيتهای «آيات شيطانی» هم نظر نيست. دوستانش به او میگويند
اين کار دردی را دوا نخواهد کرد، اما او عذرخواهی میکند و تنها سالها بعد
میگويد اين کار بزرگترين اشتباه زندگی او بود. در واقع اين
عذرخواهی تاثيری چندانی نداشت، با آنکه آيتالله خمينی در گذشت اما فتوا
لغو نشد. هيتوشی اگاراشی، مترجم ژاپنی کتاب رشدی
به ضرب چاقو کشته شد، اتوره کاپریيولو، مترجم ايتاليايی، در يک حمله ديگر
با چاقو به شدت مجروح میشود، در سال ۱۹۹۳ ويليام نيگارد، ناشر نروژی،
مورد اصابت گلوله قرار گرفت و زخمی شد. در بلژيک يک رهبر مسلمان که از فتوای آيت الله خمينی انتقاد کرده بود
با ضربات چاقو به قتل رسيد."
سپس این مرتد ابله در مورد فشارهای ناشی از فتوای امام پس از نوشتن کتابی به سفارش انگلیس و آمریکا بر خود،
کتاب می نویسد! رادیو فردا می نویسد:
"سال گذشته کتاب جديد سلمان رشدی نويسنده بريتانيايی، که
خاطرات وی از نه سال زندگی مخفی پس از صدور فتوای قتل او توسط آيت الله خمينی
است به بازار آمد. به گزارش خبرگزاری رويترز اين کتاب با عنوان «جوزف
آنتوان: خاطرات» منتشر شد. جوزف آنتوان نام مستعاری است که سلمان رشدی در
دوران زندگی مخفی برای خود برگزيده بود. کتاب با نقل تماس تلفنی يک خبرنگار
با نويسنده آغاز می شود که از سلمان رشدی می پرسد واکنشش در قبال فتوای
آيت الله خمينی چيست؟ سلمان رشدی در پاسخ خبرنگار می گويد: «احساس خوبی
نيست.» ولی به خواننده کتاب يادآوری می کند که در آن لحظات با خود فکر می
کرد که حتما کشته خواهد شد. بقيه صفحات اين کتاب خاطرات بازگويی بيش از نه
سال زندگی مخفی و هراس دائم از خطرهايی است که زندگی وی و خانواده او را
تهديد می کرد."
وحال به
تشریح اوضاع وی از زبان حجه الاسلا قرائتی توجه نمایید:
"انگلستان
هر سال ۲۰۰ هزار دلار خرج محافظت از او را میکند، شش نفر محافظ دارد که
غذای سلمان رشدی را بررسی میکنند. قبل از اینکه هوا تاریک شود ایشان را
میبرند توی سالن و حتی شب بیرون نمیآورندش در روز بیرون میآید مثل
گوسفندها که به چراگاه میبرند. سلمان رشدی یک اعترافاتی دارد که خیلی
دردناک است:
۱- تعجب میکنم که چرا دیوانه نشدهام. در حال گریه
میگفت من در کشورم زجر میکشم. سلمان رشدی یک کتابی نوشت وقتی رفت جایزه
بگیرد در حال گرفتن جایزه گریه کرد. من فکر میکنم که دیگر به آخر خط
رسیدهام و بریدهام. از بس دنیا برایم تنگ شده که به قفسههای سینهام
فشار میدهم. رابطه من فقط با تلفن است زن من هم از من جدا شد.
کار
روزانه من ظرفشوئی است و یک خبر خوش. . . یک نفر این کتاب را در ایتالیا
ترجمه کرد مترجمش را کشتند. یک نفر کتاب ایشان را به ژاپنی ترجمه کرد او را
مجروح کردند اما نمرد. دو میلیون دلار جایزه بنیاد مستضعفان زیر نظر امام
برای کشتن او جایزه گذاشته است و خود او گفته است این رقم زیادی است.
ایشان
میگفت من میخواستم بگویم من مسلمانم و توبه کردهام اما کشورهای غربی
نگذاشتند، پس آزادی قلم نیست یک توطئه است. وقتی میگویند آمدن فیلمها
هجوم به ویدئو وضع بیحجابی اینها از مسأله گناه رد شد و یک هجوم فرهنگی
است و باور کنیم.
پس اگر این آزادی قلم است پس آزادش بگذارید تا بگوید من اشتباه کردهام. در نوشتن آزاد است در توبه کردنش نه، این توطئه است."
و تا موقع آن فرا برسد که رادیو فردا و سازمان سیا قدرت امام و تاثیر کلامش را در سراسر جهان درک نماید، سالها زمان مورد نیاز است.
با هواپیمای قائم پرواز و کشتی جنگی و موشک و....میتوان جنگید ولی نمیتوان آزادی را به سلمان رشدی برگرداند.