به گزارش بولتن نیوز، در حالی که تلویزیون هنگام پخش سریال آوای باران –که همه آموخته های مردم از آن تکه کلام شکیب، شخصیت منفی سریال بود که هنگام عصبانیت عبارت «سوسک توله» را به کار می برد- حتی در بخش های خبری خود به تبلیغ این سریال می پرداخت و تیزر تبلیغاتی آن را از همه شبکه ها پخش می کرد، سریال پیدا و پنهان، درست همانگونه که شخصیت های داستان آن در عالم واقع، گمنام هستند، در گمنامی و مظلومیت در حال پخش از یک شبکه استانی است.
تردیدی نیست که اوضاع نابسامان امنیتی کشورهایی مثل عراق، افغانستان، پاکستان و این سال ها سوریه، مستقیما متاثر از دخالت های خارجی است و شکی نیست که همان دستانی که به راحتی با بمب و خمپاره جان بی گناهان در این کشورها را می ستانند، اگر مجال می یافتند، این جنایات را از هموطنان مان دریغ نمی داشتند.
مدت ها بود این فکر به ذهنم رسیده بود که چه خوب می شد اگر تلویزیون با ساخت فیلم های مستند و سینمایی گوشه ای از تلاش های سربازان گمنامی که امنیت و آسایش امروز کشور رهین تلاش های ناآشکار آنهاست، جبران می کرد و در عین حال مردم را از گوشه ای قابل بیان از این زحمات آشنا می کرد.
پدران و مادران ما سال هایی را که هیچ کس در کوچه و خیابان های این شهر، امنیت جانی نداشت به یاد دارند؛ روزهایی که ترورهای کور مدعیان گستاخ آن روز و امروز ملت ایران، خیابان های شهرهای مان را به میدان جنگی نابرابر و غیرانسانی تبدیل کرده بودند و به روی هر کس که به او شک می کردند اسلحه می کشیدند. منافقینی که از آن روزها تا به حال و البته بیشتر در همان سال ها بیش از 17 هزار نفر از هموطنان مان را به شهادت رساندند، قطعا اگر امروز نیز فرصت بیابند، از تکرار جنایات خود کوتاهی نخواهند کرد، اما حالا دیگر مجاهدان خاموش و سربازان گمنام حضرت ولی عصر (عج)، حتی مجال نفس کشیدن را از آنان سلب کرده اند.
نباید از یاد ببریم که وزارت اطلاعات ایران، وزارت اطلاعات بلژیک، نروژ، دانمارک، یا حتی کره جنوبی، مالزی و یا کشورهای پرشمار دیگر در قاره های مختلف نیست، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، وزارت اطلاعات کشوری است که با وجود فاصله بیش از 12 هزار کیلومتری با ایالات متحده خبیث و شرور و فاصله حدود 1500 کیلومتری با رژیم ددمنش صهیونیستی، اما بیشترین مرز را با آمریکا و اسرائیل دارد. مرز ایران با آمریکا به گستردگی تمام خطوط مرزی است که این آب و خاک مقدس را در برگرفته و امروز دیگر هیچ نقطه از خطوط صفر مرزی ایران نیست که در سوی دیگرش آمریکایی ها حضور نداشته باشند و این تنها در عرصه واقعی و سخت افزاری است که امروز جهان دیگری به نام دنیای مجازی در برابر ما گسترده شده است که هم مولفه های تقابل و رویارویی اش با دنیای حقیقی بسیار متفاوت است و هم در آن آمریکایی ها به اعتبار نقش بنیانگذاری شان، جایگاه خاصی دارند.
اما جهادگران خاموش و سربازان گمنام امام زمان (عج)، با توکل بر خدا و توسل به اولیاء الله، توانسته اند به خوبی از عهده مقابله با همه دشمنی های پرحجم، پیچیده، عمیق و گسترده دشمنان این آب و خاک و نظام برآیند.
دو روزی هست که شبکه تلویزیونی تهران، پخش سریالی به نام «پیدا و پنهان» را آغاز کرده است، سریالی که به روایت گوشه ای از تلاش های بخش ضد جاسوسی وزارت اطلاعات می پردازد.
بنا به گزارشی که در پایگاه اطلاع رسانی رسمی شبکه تهران منتشر شده، این سریال هفت قسمتی که در داستانهایی مجزا به پروندههای امنیت ملی میپردازد، به دلیل حساسیت موضوعی سال گذشته در سکوت خبری تولید شد و به گفته آرش معیریان که ساخت بخشی از آن را بر عهده داشته، ایده ساخت این سریال از پنج سال پیش کلید خورده است.
با وجود آنکه تا کنون فقط دو قسمت از این مجموعه پخش شده و نگارنده نیز در عرصه سینمایی یک مخاطب عام هستم که البته سعی می کنم زمانی را که صرف دیدن تلویزیون یا فیلم سینمایی می کنم، با دقت بگذرانم، به جرات ادعا می کنم که سریال پیدا و پنهان، در سینما و تلویزیون ایران، اگر یک استثنا نباشد، یکی از استثناها هست و چه بسا در میان سریال هایی که تا به حال در تلویزیون جمهوری اسلامی ساخته و پخش شده است، قطعا یک استثناست.
ساختار، روایت و ریتم فیلم در نهایت دقت و فارغ از هر گونه هیجان زدگی یا جو گرفتگی از آب درآمده و کارگردانان از ارائه هر گونه گانگستربازی، رنجرسازی، لشکرکشی های پلیسی و امثالهم پرهیز کرده و داستان را کاملا –تاکید می کنم- کاملا واقعی روایت کرده اند؛ بی هیچ پیرایه ای برای مثلا ایجاد جذابیت برای داستان، اما با همه اینها داستان را با اتکا به اهدافی که از ساخت این فیلم داشته اند، جذاب، زیبا و بسیار خوش ساخت، به نمایش درآورده اند.
در این سریال، توانمندی های وزارت و ماموران وزارت اطلاعات، کاملا در خدمت روایت قصه فیلم به کار گرفته شده اند و با وجود آنکه، سکانس های مربوط به استفاده از فناوری های مدرن، تجهیزات ویژه و روش های کاملا حرفه ای کار اطلاعاتی، بیننده را بر سر ذوق می آورد –چه آنکه چنین تصاویری خیلی خیلی کم در تلویزیون کشورمان به نمایش درآمده اند- اما هرگز ریتم ملایم و هدف دار فیلم را تحت تاثیر قرار نداده اند.
آرش معیریان یکی از کارگردانان این سریال درباره این سریال می گوید: « ... تولید این مجموعه پنج سال طول کشیده، اما همزمان با این سالها به روز هم شده است. متن و قصه اولیه همان است، اما همزمان با اتفاقات و ماجراهای جامعه و جریانات معاصر پیش رفتیم و آن را ویرایش کردیم. به همین دلیل فکر نمیکنم بیننده احساس کند قصه کهنه و قدیمی است. بجرات میگویم که سریال از جریانهای روز رسانهای جلوتر است.
معیریان در پاسخ به این سوال که «وقتی مخاطب قرار است سریالی با موضوع امنیت ملی را تماشا کند، انتظار دارد با اثری پرهیجان و پرافت و خیز روبهرو شود، اما پیدا و پنهان بیش از آنکه مبتنی بر تعلیق و هیجان باشد کاملا دیالوگمحور است؟» می گوید: نظر شما محترم است، اما با آن موافق نیستم. به نظرم هرکاری یک سبکی دارد، اتفاقا قصه این مجموعه بویژه اپیزود تنهایی قصهای نیست که خیلی نیاز به اکشن داشته باشد. اگر توقع مخاطب این است که سریالی پلیسی ببیند، این طور نیست. قصه ساختاری پیچیده دارد و مبتنی بر یکی از خصلتها و ویژگیهای روانشناختی انسان است، از اسمش هم مشخص است که نباید از آن انتظار هیجان داشته باشیم. باید توجه داشت موضوع این سریال جاسوسی است، نه پلیسی. سریالهای پلیسی بیشتر ماجرامحور است و در آن با اکشن بیرونی مواجه هستیم، ولی کارهای جاسوسی از جمله این سریال، شخصیتمحور هستند و نباید از آنها انتظار اکشن بیرونی داشته باشیم. در تفسیر و تعریف ژانر معمایی و تریلر سیاسی مشخص شده التهاب و هیجان در بطن روابط و رویکردهای روانکاوانه شخصیتها نهفته است. اینها همه در تفسیر و تعریف این ژانرها مستدل است و فکر میکنم با این تعاریف، پیدا و پنهان یک کار پیچیده جاسوسی و شخصیتمحور است که البته عنصر هیجان را هم در ذاتش نهفته دارد.
وی در واکنش به این پرسش که «سریال ساختار تکنیکی نسبتا قابل قبولی دارد، اما به نظر میرسد این ساختار به نوعی بر قصه میچربد و در بسیاری موارد از آن جلوتر است»، می گوید: کارگردان تا جایی که سواد بصری اجازه میدهد، سعی میکند کار خودش را انجام دهد، اما شاید درست است که این فکر را کنید موارد تکنیکی مانند فیلمبرداری، نورپردازی و قاببندیها جلوتر از قصه است. البته این به میزان حساسیت نویسنده هم بازمیگردد که چقدر برای پخته شدن متناش تلاش کرده است. تا جایی که خودم را میشناسم همیشه با وسواس خاصی صحنهها را میآفرینم و جزو کسانی هستم که تا زمانی که ایدهال ذهنیام در کار برآورده نشود، دست برنداشته و برداشتها را تکرار میکنم. در این مجموعه هم در بسیاری از موارد بارها و بارها صحنهها را با حضور کارشناسان و تیم هنری بازنگری و برای دراماتیکترشدن ساختار و فضای سریال تلاش کردیم. نتیجه هم آن چیزی شد که میبینید؛ سریالی که هم جذاب است و هم تصویری. ... به شدت از این چهار قسمتی که ساختم مخصوصا اپیزود «تنهایی» راضیام. با توجه به زمان و شرایط مالی که در اختیار داشتیم، انرژی زیادی برای آن گذاشتیم و در حد توانمان سعی کردیم موضوعی را که حساسیت بالایی داشته و مرتبط با امنیت ملی کشور است به درستی به تصویر بکشیم. فکر میکنم نتیجه کار هم رضایتبخش بوده است. این کار یک سر و گردن از مجموعههای اینچنینی بالاتر است و از یک کار خوش ساخت چیزی کم ندارد. اگر چه این کار نتیجه فعالیت گروهی، عدهای از جوانان خوش فکر سینما و تلویزیون است، اما آنقدر کیفیت کار خوب شده که اگر کسی اتفاقی کار را ببیند فکر میکند با یک کارحرفهای خارجی روبهروست. ... امیدوارم این کار انگیزه ساخت آثار مشابهی در این حوزه شود.
از تعریف و تمجیدها درباره خوش ساخت ترین اثر این سال های تلویزیون به ویژه در حوزه سریال که بگذریم، چند ایراد مهم به تلویزیون و مجموعه تصمیم گیران حوزه فیلم و سریال آن وارد است.
نکته اول اینکه چرا باید چنین سریالی حداقل برای بار اول، از یک شبکه استانی پخش شود؟
دوم اینکه اگر چه به تصریح مسئولان تلویزیون و دست اندرکاران ساخت سریال، ساخت این مجموعه به لحاظ ملاحظات یک اثر سینمایی با موضوع فعالیت های وزارت اطلاعات، کاملا در سکوت و بی خبری صورت گرفته، اما قطعا ادامه این سکوت هنگام آغاز پخش سریال هیچ توجیهی ندارد. به ویژه آنکه تلویزیون برای جذب مخاطب به سریال های آبکی خود، علاوه بر اینکه هر سریال در حال پخش در یک شبکه را، در همه شبکه های دیگر تبلیغ می کند، حتی در بخش های خبری رادیو و تلویزیون نیز از کارگران، تهیه کننده و سایر عوامل فیلم و حتی مردم، مصاحبه گرفته و پخش می کند تا به خیال خود با افزودن بر هیجان و حواشی این سریال ها که سر و ته همه آنها یکسان است، مثلا مخاطب را از روی بردن به ماهواره برحذر دارد، اما سریال پیدا و پنهان در سکوت مطلق تلویزیون در حال پخش است.
در حالی که تلویزیون هنگام پخش سریال آوای باران –که همه آموخته های مردم از آن تکه کلام شکیب، شخصیت منفی سریال بود که هنگام عصبانیت عبارت «سوسک توله» را به کار می برد- حتی در بخش های خبری خود به تبلیغ این سریال می پرداخت و تیزر تبلیغاتی آن را از همه شبکه ها پخش می کرد، سریال پیدا و پنهان، درست همانگونه که شخصیت های داستان آن در عالم واقع، گمنام هستند، در گمنامی و مظلومیت در حال پخش از یک شبکه استانی است.
این نوشته فقط ادای دینی بود به سربازان گمنام امام زمان (عج) و مجاهدان خاموش
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
متاسفانه صدا وسیما ملی نیست و فقط مال
بخشی پولدار بالا شهر تهران هست...
ایران تهران تنها نیست آقای ضرغامی ...!!!
به درستي كه اين عزيزان چشم و گوش و حواس چندگانه نظام مقدس جمهوري اسلامي هستند.
در این شب تار ماه را گم نکنید
گمنام شدم تا که در این عصر گناه
کاشانه و سرپناه را گم نکنید ( شهيد گمنام)