به گزارش بولتن نیوز، از سنندج، قراردادهای میلیاردی، نخستین موضوعی است که با شنیدن نام فوتبال و فوتبالیست به اذهان عمومی خطور میکند.
ورزشکارانی که هر روز تیتر نشریات و خبرگزاریها میشوند و اخبار کوتاه و بلند مربوط به آنها گاه لحظه به لحظه از رسانههای مختلف نشر و پخش میشود، همین عده میلیاردر را شامل میشوند.
اما آیا تمام فوتبال اینگونه است، اگر چنین بود پس فریاد و فغان و اعتراضهایی که هر از چند گاه از گوشهای در فضای فوتبال بلند میشود را چگونه میتوان توجیه کرد.
حکایت همیشگی قراردادهای سفید که عملا امکان هرگونه احقاق حقی را از بازیکنان سلب میکند، تنها بخشی از حقیقت این روزهای فوتبال ما است.
به اجزای کوچکتر این فوتبال بنگریم، زمانی که وارد زندگی و فعالیت فوتبالیستهای مناطق محروم شویم دیگر نه خبری از ارقام با صفرهای بیشمار در قرارداد است و نه تبلیغات و رسانهای برای آنها.
فوتبال در کردستان نیز از این قاعده تلخ، مستثنی نیست و بسان بسیاری دیگر از ورزشها در این استان، گلایهها و انتقاداتی را به همراه دارد.
نسرین بابکرزاده اقدم، فوتبالیست سقزی 27 ساله است و آنگونه که خود میگوید 10 سال سابقه فعالیت در ورزش فوتبال را دارد.
وی میگوید: از سالهای 1384 و 1385 که فوتبال بانوان تشکیل شد تا سالهای 91 و 92 در ترکیب تیم استان حضور داشتم و در این مدت به نام تیم سنندج در رقابتهای لیگ شرکت میکردم.
سرگذشت فوتبالی این بانوی سقزی، سرشار از رنج و درد است اما آنچه تحسینبرانگیز مینماید، عشق و علاقه وی به فوتبال است که با وجود تمام سختیها هنوز از عمق جان او زبانه میکشد و در کلامش تجلی مییابد.
فارس: از شروع آسیبدیدگیهای خود و علت آنها بگویید.
بابکرزاده: درسال 1388 مسابقات لیگ برتر فوتبال بانوان برگزار شد و ما در سنندج مقابل تیم شنسای ساوه بازی داشتیم که در آن مسابقه دچار آسیبدیدگی از ناحیه مینیسک و رباط صلیبی پای چپ شدم.
پس از این اتفاق از طرف مسئولان به من قول داده شد که در پایان مسابقات تمام هزینهها را برعهده خواهند گرفت؛ اما متأسفانه در نهایت هزینهای از طرف آنها پرداخت نشد و من به ناچار تمام مخارج درمان را خودم متقبل شدم.
فارس: از طریق فدراسیون و هیئت پزشکی ورزشی استان پیگیر موضوع درمان آسیبدیدگی نشدید؟
پس از اینکه من را در شهر سنندج بدون در اختیار داشتن مکانی رها کردند مربی من از جیب خود هزینه ام.آر.آی را پرداخت کرد، در صورتی که وظیفه او نبود بلکه وی این اقدام خداپسندانه را تنها برای رفع بلاتکلیفی من انجام داد.
اما سایر هزینهها از جمله فیزیوتراپی و ام.آر.آیهای دیگر را خودم پرداخت کردم که در نهایت تمام اینها یک میلیون تومان هزینه برای من در پی داشت.
پزشک معالج گفت باید عمل انجام شود و چون من هزینه عمل جراحی را نداشتم این موضوع را به باشگاه اطلاع دادم که باشگاه خواست نامهای از پزشک برای این عمل را نزد آنها ببرم.
نامه و همه مدارک پزشکی و صورت هزینههای پرداختی را تهیه کردم که در نهایت قرار شد از طریق هیئت و فدراسیون پزشکی ورزشی عمل انجام شود، اما هیچگاه این وعده عملی نشد.
فارس: و شما نیز منصرف شدید؟
من خواستار بازگرداندن هزینههایی شدم که خودم پرداخت کرده بودم و به من گفته شد برای این کار به هیئت پزشکی ورزشی استان مراجعه کنم، اما زمانی که با تمام مدارک به آنجا مراجعه کردم برخورد بسیار بد و زنندهای با من صورت گرفت به گونهای که اشکهایم سرازیر شد.
فارس: مگر شما بیمه نبودید، پس چرا این رفتار در قبال شما انجام شد؟
بیمه بودم، اما با این حال رئیس هیئت پزشکی ورزشی گفت این مدارک را بیهوده اینجا آوردهای و هیچ هزینهای برگردانده نمیشود، دلیلش را که پرسیدم، جواب داد "همینه که هست".
من نیز اعتراض کردم و گفتم اگر شما جوابگو نباشید به دفتر ریاست جمهوری مراجعه خواهم کرد که در پاسخ رئیس هئیت گفت: هر کاری دوست داری انجام بده اما پولی پرداخت نخواهد شد.
پس از این ماجرا من نیز سرخورده دیگر پیگیر قضیه نشدم و تا الان که در سال 1392 هستیم هیچ هزینهای در ارتباط با آن آسبدیدگی به من برگردانده نشد.
فارس: ماجرای تصادف شما و برخورد هیئت فوتبال کردستان در قبال این موضوع چه بود؟
در لیگ برتر فصل 2009 – 2010 ایران که با نام خلیج همیشه فارس آغاز شد، تیم ون کردستان هم حضور داشت و همه بازیکنان از جمله خود من قرارداد سفید، امضا کردیم البته در قبال این موضوع قرار شد هزینه ایاب و ذهاب، اسکان و غذا را تقبل کنند، در دو هفته اول این قضیه عملی شد اما بعد از چهار پنج هفته، پرداخت هزینهها به تأخیر افتاد به گونهای که نصف هزینههایی که از جیب پرداخت میکردیم داده نشد و میگفتند با هفته دیگر تسویه میکنیم.
این ماجرا تا آخر فصل به درازا کشید و قول پرداخت بدهیها به هفتههای بعد و بعدتر کشیده شد و در نهایت هرگز پرداخت نشد.
در همان سال آخرین بازی ما در لیگ با تیم ملوان بندر انزلی بود که در مسیر، اتوبوس واژگون شد و تمام بازیکنان هر کدام از چند ناحیه آسیب دیدند. خود من نیز دچار خونریزی کلیه، شکستگی انگشت دست چپ و در رفتگی مچ پای راست شدم.
با این حال کسی از مسئولان هیئت فوتبال کردستان سراغی از ما نگرفت، اما پس از ترخیص از بیمارستان رودبار ولیآباد، مقامات رودبار و قزوین ما را به مکان مجهزی بردند به طوری که برای تعدادی از فوتبالیستها که کفش و لباس آنها پاره شده بود، پوشاک تهیه کردند.
از سوی دیگر مسئولان برای بازگشت 19 مجروح تیم، تنها یک خودروی "ون" کوچک فرستادند که به هیچ عنوان کفاف نیاز این تعداد با آن درجه از مصدومیت و نیاز به مراقبت را نمیداد.
فارس: پس از این مسئله، هیئت حمایتهای بعدی را انجام داد؟
تعدادی از فوتبالستها راهی شهر و دیار خود شدند اما 10 نفر از بازیکنان تیم از جمله خود من که از یک شهرستان بودیم توسط هیئت به مکانی که متعلق به فرمانداری سنندج بود منتقل شدیم تا فردای آن روز برای مداواهای بعدی ما را به نزد پزشک ببرند.
اما فردای آن روز تنها هزینه ویزیت از سوی هیئت تقبل شد و پس از چند روز در نهایت بیحرمتی ما را از آن مکان بیرون کردند.
این در شرایطی بود که حتی یک ریال نیز برای بازگشت نداشتیم و زمانی که خواستار طلب خود از باشگاه شدیم تنها 100هزار تومان برای 10 نفر داده شد که به هر کدام 10 هزار تومان برای هزینه برگشت اختصاص یافت و مابقی طلب ما تاکنون نیز پرداخت نشده است.
فارس: ماجراهای عجیب و در عین حال تأسفباری داشتهاید، اما ظاهرا به همین جا ختم نمیشود و شما شغل خود را نیز از دست دادهاید.
در لیگ 92-91 باز هم تیم ون کردستان حضور داشت و من نیز عضو این تیم بودم. در این فصل قراردادها با ما به گونهای بسته شد که برای هر بازی بر حسب کارآیی بازیکنان از 70 تا 100 هزار تومان پرداخت شود، ضمن آنکه هزینه رفت و برگشت و اسکان و غذا را نیز مجددا تقبل کردند.
اما باز هم پس از گذشت 5 بازی و پرداخت مبالغ در دو هفته نخست، همان حکایت قبلی تکرار شد و از عمل به سایر تعهدات خود سرباز زدند و در نهایت از لیگ کنار کشیدند.
من در شهر بوکان مربی فوتبال بودم و در زمانی که تیم تحت هدایتم مسابقه داشت از طرف باشگاه ون به من اعلام شد اگر برای بازی با ایلام در ترکیب تیم حضور پیدا نکنم، جریمه نقدی و از فوتبال محروم خواهم شد.
این در حالی بود که هنگام عقد قرارداد عنوان کردم سرمربی هستم و باید در هنگام نیاز کنار تیم باشم و باشگاه نیز پذیرفت، اما بعد از آن من را تهدید کردند.
من هم از ترس محرومیت و جریمه، تیم خودم را رها کردم و برای ون بازی کردم اما پس از بازی، از بوکان به من اعلام شد چون کنار تیم نبودید و در نتیجه تیم هم در رقابت پیشرو حضور پیدا نکرد از مربیگری این تیم کنار گذاشته شدید.
فارس: به عنوان سؤال پایانی، خواسته شما از هیئت فوتبال استان و باشگاهی که سالها در آن بازی کردهاید چیست؟
از سالهای 85 و 86 که در ترکیب تیم فوتبال بانوان بودم، بارها دچار آسیبدیدگی شدم و هر بار هم شخصا هزینههای درمان را پرداخت کردم.
تنها دلیل ماندن من در فوتبال ابتدا عشق و علاقه به این ورزش و سپس حضور مربی به نام خانزادپور بود. هفت سال برای تیم ون کردستان زحمت کشیدم، اما آیا پاسخ زحمات من وضعیت امروز است؟
صحبت زیادی ندارم، فقط میگویم زمانی که بازیکنی آسیب دید باشگاه در کنار او باشد نه اینکه با بی احترامی برخورد شود و همانگونه که باشگاه از ما انتظار دارد تا آخرین بازی لیگ قدرتمند ظاهر شویم، ما هم متقابلا انتظاراتی داریم.
به فوتبال بانوان ظلم زیادی میشود و از فدراسیون فوتبال خواهشمندم که به فوتبال بانوان رسیدگی بیشتری شود تا حق کسی پایمال نشود.
از پدر و مادرم که طی این سالها با وجود این همه آسیبدیدگی و هزینههایی که روی دست آنها گذاشتم باز هم حمایت خود را از من دریغ نکردند و همچنین از مربی دلسوزم خانم خانزادپور تشکر میکنم.
------------------------------------
مصاحبه از: کیوان قاسمی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com