سیرة امیرمؤمنان(ع) در فعالیت اقتصادی شخصی
به گزارش بولتن نیوز،فعالیتهای اقتصادی افراد به دو دسته تقسیم میشود. تحلیل تولید و انگیزة آن و تخصیص درآمد و انگیزة افراد، دانش اقتصاد خرد را تشکیل میدهد. در ادامه سیرة علی(ع) در این دو بخش تحلیل میشود.
1. سیرة علی(ع) در سرمایه گذاری و تولید
امیرمؤمنان(ع) به کار و تولید اهمیت فراوانی میداد و خود سرمایهگذاری، کار و تولید میکرد و از این طریق، ثروت و املاک فراوانی به دست میآورد. پرسش اساسی این است که انگیزه حضرت از تحصیل این همه ثروت و درآمد چه بود؟ در نظریههای دانش اقتصاد، به رنج انداختن خود برای تولید و درآمد بدون سود بردن، هیچ جایگاهی ندارد، اما امیرمؤمنان(ع) به لحاظ جایگاه اجتماعی خود، اصالت لذتطلبی مادی را در رفتارهای اقتصادی به شدت نفی و منکر نظریه حداکثر کردن سود مادی در تولید میشود. (سید رضی، 1379: ن 45)
اگر انگیزه حضرت از درآمد و تولید، لذتطلبی مادی و حداکثر کردن سود مادی بود، هرگز با آنهمه درآمد، سطح زندگی خود را در حدّی قرار نمیداد که الگوی فقیران در زندگی باشد. امام باقر(ع) زندگی حضرت را هنگامی که حکومت داشت، چنین معرفی میکند: [امام علی(ع)] پنج سال حکومت کرد، نه آجری بر آجری برای خود قرار داد و نه خشتی بر خشتی نهاد؛ نه زمینی و ملکی برای خود جدا کرد و نه درهم و دیناری را به ارث گذاشت. فقط هفتصد درهم از سهمش از بیتالمال مانده بود که خواست با آن خدمتکاری برای خانوادهاش فراهم کند. (کلینی، 1401: 8 / 130، ح 100)
این در حالی بود که افزون بر اموال شخصی، بیتالمال هم در اختیارش بود. این رفتار اقتصادی علی(ع) را چگونه باید تحلیل کرد؟ آیا میشود گفت انگیزه امیرمؤمنان از این رفتارهای اقتصادی، بیشتر کردن سود نبود و سعادت و رفاه را دنبال نمیکرد؟ پاسخ را باید در نوع جهانبینی حضرت جست. آری! او نیز به دنبال سعادت، رفاه، سود و لذّت بود؛ امّا از دیدگاه آن بزرگوار، سود و لذت فقط به نوع مادی تفسیر نمیشود؛ بلکه باید مجموع سود و لذت آخرتی و دنیایی را در نظر داشت. در گزینش سود و لذت هم باید به سود و لذتی اندیشید که بیشتر و پایدارتر باشد.
گذشتن از سود و لذّت ناپایدار و اندک دنیا برای رسیدن به سود و لذت پایدار و فراوان آخرت، گزینهای کاملاً عقلایی است و انتخاب این گزینه به کسانی اختصاص دارد که بتوانند جهانی فراتر از جهان مادی را که نعمتهای گسترده و پایدار دارد درک کنند. هر کس آن را بهتر درک کند و ایمانش بیشتر باشد، اهمیت سود و لذت آن جهان در نظرش افزونتر خواهد شد، و تلاش وی برای کسب سود و لذت آن جهان با رهاکردن سود و لذت دنیایی، افزونتر خواهد شد.
اگر درک انسانی از جهان آخرت و نعمت فراوان و پایدار آن مانند درک امام علی(ع) باشد، زاهدانه رفتار خواهد کرد و خطاب به دنیا خواهد گفت:ای دنیا! از من دور شو. افسارت را به پشتت افکندم. من خود را از چنگالهایت رها کردم و از دامهایت بیرون افکندم و از آن پرتگاهها که بر سر راه من کندهای، اجتناب کردم. (سید رضی، 1379: ن 45)
البته حضرت هشدار میدهد که هیچگاه دیگران در این درک از آخرت و سود و لذتهای آن و در نوع رفتار در این دنیا نمیتوانند هماورد او باشند، ولی از پیروانش میخواهد او را با پارسایی و پاکدامنی یاری کنند. (همان: 317) امیرمؤمنان کار و عبادت برای بهشت را عبادت تجار میشمارد؛ نه عبادت آزادگان، بنابراین، تحلیل پیشین دربارة رفتار اقتصادی حضرت(ع) درست نیست.
در پاسخ میتوان گفت: پاداش و سود آخرتی، اعم از حبّ الله و رضای خدای متعال است. برای امیرمؤمنان رضوان و حبّ الهی پاداش آخرتی است، برای سایر مؤمنان در رتبههای پایینتر، بهشت و نعمتهایش پاداش آخرتیاند؛ گرچه شاید حبّ و رضوان الهی را نیز بتوان درجة بالایی از بهشت دانست که اهل تخصص و فنّ در این باره باید نظر دهند.
2. سیرة علی(ع) در توزیع و تخصیص درآمد
ابتدا گزارش کوتاهی از حجم دارایی امام علی(ع) ارائه میکنیم تا روشن شود که حضرت چه میزان ثروت داشت تا در تخصیص درآمد و ثروت، اهمیت تخصیص درآمدهایش بیشتر آشکار شود.
یک. حجم دارایی امیرمؤمنان(ع)
امیرمؤمنان در زمان حیات رسول الله(ص) چندان فرصت کار و تلاش نداشت و درآمدش بسیار اندک بود. در مدت نزدیک به پنج سال حکومت هم، وضع کار و درآمد امام شبیه دوران حیات رسول الله(ص) بود، اما در دوره دوری از حکومت (حدود بیست و پنج سال) فرصت مناسبی برای کار و تولید پیش آمد، به طوری که از برخی روایات و نقلهای تاریخی بر میآید که داراییاش بسیار عظیم و فراوان بود، به طوری که زکات اموالش بیش از چهل هزار دینار میشد. (ابن حنبل، 1414: 1 / 334، ح 1368؛ شیبانی، 1403: 2 / 712، ح 1218) در روایت دیگری از امام نقل شده است که زکات مالش بنیهاشم را کفایت میکرد. (مجلسی، 1374: 41 / 43)
امام املاک گسترده و حاصل خیز و چاههای فراوانی در منطقه ینبع داشت. تعداد این چاهها به صد حلقه میرسید. ( ابنشهر آشوب: 2 / 132) و محصول املاک حضرت بیش از هزار وسق (180 تن) بود. (مبرد، 1413: 3 / 1128) ارزش این املاک بسیار بالا بود، به طوری که از روایات بر میآید معاویه برای خرید ملک «عین ابی نیزر» دویست هزار دینار به امام حسین(ع) پیشنهاد داد، اما حضرت نپذیرفت. (همان) هنگام تقسیم فیء به وسیله رسول الله(ص)، زمینی هم در ینْبُع نصیب علی(ع) شد. (کلینی، 1401: 7 / 54، ح 9) خود حضرت هم قطعه زمین دیگری را در آنجا به قیمت سی هزار درهم خرید. (النمیری البصری، 1410: 3 / 209)
افزون بر اینها پیامبر(ص) ذی العَشیره را به علی(ع) اقطاع کرد و عمر نیز بعد از رسیدن به خلافت، قطعه زمین دیگری را در ینبع به علی اقطاع نمود. (الدمشقی، 1419: 1 / 221) امام صادق(ع) فرمود:درهمهایی که علی(ع) در یک بار از فروش خرمای شخصی خود بین نیازمندان تقسیم کرد، صد هزار درهم بود. (کلینی، 1401: 6 / 439، ح 8) امیرمؤمنان(ع) سطح زندگی خود را در حدّ سطح زندگی فقیران قرار داده بود، در حالی که توان مالی و درآمدش اجازه میداد غذایش از عسل مصفّا و مغز گندم و لباسهایش ابریشمی باشد. (سید رضی، 1379: ن 45) موقوفات فراوان امیرمؤمنان(ع) در مدینه و اطرافش گواه آن است که وی املاک بسیاری در مدینه و اطرافش داشت.
برخی موقوفات حضرت(ع) در مدینه عبارتاند از: الفقیزین در منطقه عوالی؛ بئر الملک در منطقه قناه، الاَدبیه در وادی إضم؛ عین ناقه در وادی القری؛ ملک دیگری در وادی القری؛ سهمی از عین سُکر؛ نهری در چشمهای در بیره؛ سرزمینی به نام الاحمر؛ منطقهای به نام البیضاء که دارای مزارع است؛ چاههایی به نام ذات کمات، ذوات العُشراء، قعین، معید و رعوان؛ درهای به نام رعیه در فدک که دارای درختان خرما و آبهای فراوانی بود؛ درهای به نام الاُسحن در منطقه فدک؛ ملکی به نام القصیبه در فدک (النمیری البصری، 1410: 1 / 223 و 225)؛ منطقهای که مسجد شجره در آن واقع شده و به نام آبار علی(ع) معروف است. (سمهودی، 1404: 4 / 139) برخی منابع، تعداد حلقههای چاه امام(ع) را در وادی عقیق 23 عدد میدانند. (قائدان، 1374: 403، 409)
این روایات و نقلهای تاریخی به روشنی آشکار میسازند که املاک و ثروتهای امیرمؤمنان بسیار بود و حضرت در حفظ املاک و ثروتهایش تا آخر عمرش کوشا بود. امام روی املاک خود کار میکرد و آنها را آباد میساخت. امام بردههای بسیاری هم داشت که همه روی املاک امام به کار و تولید مشغول بودند.
به سبب این تلاشها درآمدهای سالانه حضرت(ع) بسیار بود؛ اما این همه درآمد و ثروت را به چه انگیزهای و در چه راههایی مصرف میکرد تا مطلوبیت حاصل از آن به حداکثر برسد؟ ابتدا راههای تخصیص درآمد و مصرف حضرت را بررسی میکنیم تا به انگیزه وی و میزان ضریب اهمیت راههای تخصیص درآمد از دیدگاه حضرت(ع) پی ببریم.
دو. راههای تخصیص درآمد و ثروت امیرمؤمنان(ع)
هر مسلمانی حق دارد درآمد و ثروت خود را در سه طریق هزینه کند: 1. هزینههای شخصی؛ 2. هزینههای پسانداز و سرمایهگذاری؛ 3. هزینههای فی سبیل الله. با توجه به اینکه معصومان(ع) از راکد گذاشتن مال نهی کردهاند، تخصیص درآمدها و ثروتهای علی(ع) باید در چارچوب سه امر پیشگفته بررسی شود.
الف) هزینههای مصرفی شخصی
این هزینهها شامل هزینه خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و حمل و نقل میشود. درباره خوراک حضرت مطالب فراوانی نقل، و بسیاری از این مطالب در کتاب موسوعة الامام علی ابن ابیطالب(ع) جمعآوری شده است. (محمدی ریشهری، 1421: 9 / 356 ـ 349) غذای علی(ع) در حدّ غذای فقیرترین افراد جامعه و مانند غذای بردگان بود. (همان: 9 /350، ح 4568) از خوردن غذاهای لذیذی که رسول الله(ص) نمیخورد، پرهیز میکرد. (همان: 355، ح 4584) گوشت نمیخورد، مگر آنکه به سنت قربانی عمل کرده باشد. (همان: 348، ح 4563)
نان امام از جو، و خورشت نانش نمک، شیر، خرما و سرکه بود. (همان: 351، ح 4572 ـ 4570) این نوع غذاها را در حالی میخورد که میتوانست غذاهایی از عسل مصفا و مغز گندم تهیه کند. (سید رضی، 1379: ن 45) امیرمؤمنان(ع) خود چنین مصرف میکرد؛ اما از دیگران با غذاهای خوب همانند گوشت و نان گندم پذیرایی میکرد. (محمدی ریشهری، 1421: 9 / 350، ح 4598؛ 351، ح 4570)
در عصری که پادشاهان و خلفا، پوشیدن لباسهای فاخر و گران قیمت را از افتخارات خود میدانستند، امیرمؤمنان(ع) لباسی میپوشید که فقیرترین افراد به تن میکردند. جنس لباسهای حضرت از کرباس یا پشم، و رنگ لباسهایش به طور معمول سفید بود، و ارزش لباسهایش حدود سه تا چهار درهم بود. (همان: 359، ح 4596؛ 360، ح 4598 و 4599؛ 364، ح 4615) حضرت(ع) تا جایی که ممکن بود با وصله زدن لباسهای پاره، از آنها استفاده میکرد؛ به طوری که فرمود: به خدا سوگند که این جامه پشمینِ خود را چندان پینه زدم که از پینهکننده آن شرم دارم. (سید رضی، 1379: خ 160)
امیرمؤمنان(ع) در حالی چنین لباسی میپوشید که توان پوشیدن بهترین و فاخرترین لباسها را از بافتههای ابریشم داشت. (همان: ن 45) وضعیت خانه و مسکن او نیز شبیه خوراک و پوشاک او بود. تا در مدینه زندگی میکرد، مسکن معمولی داشت و هنگامی که در ینْبُع به کشاورزی مشغول بود، در منزل شخصی خود زندگی میکرد.
امام باقر(ع) درباره مسکن وی در دوران حکومت میفرماید: پنج سال بر مردم حکومت کرد؛ درحالیکه هیچ آجری روی آجری نگذاشت و هیچ خشتی بر خشتی ننهاد. (کلینی، 1401: 8 / 130، ح 100) امام(ع) هزینههای دیگری هم برای بهداشت (نوری طبرسی، 1408: 1 / 419) و حمل و نقل (ابویعلی، 1408: 1 / 264، ح 266) داشت، اما در این امور نیز به مقدار لازم بسنده میکرد.
پرسش مهم: آیا این شیوه مصرف شخصی در خوراک، پوشاک و... میتواند الگوی مطلوب و تعمیمپذیر برای همه باشد؟ این پرسش آنگاه بیشتر نمود مییابد که به حسب برخی نقلهای روایی، بین سیره امام (ع) و برخی معصومان در ظاهر تعارض مشاهده شود. علی بن حسین(ع) در زمستان دو لباس میپوشید که پانصد دینار ارزش داشت. (طبرسی، 1420: 167) آیه «مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ» (اعراف / 32) را تلاوت میکرد. (کلینی، 1401: 6 / 451، ح 4) امام صادق(ع) نیز لباسی گرانبها از جنس خز میپوشید. (همان: 450، ح 1؛ 451، ح 6) افزون بر این، خود امیرمؤمنان(ع) به رغم چنین رفتار مصرفی در خوراک و پوشاک، دیگران را از پیروی از چنین الگویی نهی میکرد. (سید رضی، 1379: خ 209)در پاسخ میتوان به این مطالب اشاره کرد:
1. وظیفه رهبران عادل جامعه با دیگران فرق دارد. الگوی مصرف رهبر عادل باید بهگونهای باشد که تحمل فقر برای تهیدستان سخت نباشد و از خدا نافرمانی نکنند. هنگامی که به علی(ع) خبر دادند عاصم بن زیاد به جهت اقتدا به شما استفاده از نعمتهای خدا را بر خود حرام و اهل و عیال خود را ترک کرده است، حضرت ناراحت شد، او را خواست و توبیخ و نصیحت کرد. آنگاه عاصم گفت: یا امیرمؤمنان! پس شما چرا اینگونه غذای ناگوار میخوری و لباس خشن میپوشی؟
امام(ع) فرمود: وای بر تو! خدای متعال بر رهبران عادل واجب کرده است همچون طبقات ضعیف زندگی کنند تا فقر، آنان را آزار ندهد و از خدا نافرمانی نکنند. (کلینی، 1401: 1 / 410، ح 3)
2. امامان و رهبران معصوم(ع) با بهتر شدن اوضاع اقتصادی عمومی از خوراک و پوشاک بهتری بهرهمند میشدند، لذا وقتی به امام صادق(ع) درباره وضعیت زندگیاش اعتراض و شیوه زندگی وی را با امیرمؤمنان مقایسه کردند، پاسخ داد: علی(ع) در عصر فقر مردم بهسر میبرد و لباس متناسب با پوشش آن زمان میپوشید و مردمْ آن را زشت نمیپنداشتند. (همان: 6 / 444، ح 15)
امام صادق(ع) در جایی دیگر فرمود: هنگامی که اوضاع اقتصادی بهتر شود، خوبان و نیکان در بهره بردن از دنیا ترجیح دارند و ما سزاوارترین مردم هستیم. (همان: 442، ح 8)
3. پیشتر گذشت که افزون بر درآمدهایی مانند زکات، مقارن با فتوحات غرب و شرق، درآمدهای عظیمی از راههای خراج، جزیه و... در اختیار حکومت قرار گرفت. همچنین انحرافاتی در بخش توزیع امکانات و درآمدهای عمومی، پدید آمد.
این انحرافها، سبب کجروی بسیاری از بزرگان و صحابه مانند طلحه و زبیر شد و آنان به جای دفاع از حق و جلوگیری از انحراف، به جمعآوری دارایی و تشکیل زندگی تجملاتی روی آوردند و به خوشگذرانی مشغول شدند. نتیجه این توزیع ظالمانه، فقر گستردهای بود که دامن بخش بزرگی از مردم را گرفت. (سید رضی، 1379: خ 129)
در چنین وضعی، شخصی چون مولای متقیان که یگانه الگوی قابل پیروی در جایگاه رهبر و هادی مردم است، چگونه باید زندگی کند؟ فقیرانه زندگی کردن امیرمؤمنان در چنین وضعیتی از همدردی با فقیران، فریادی بلند علیه ظلم حاکمان وقت و الگویی عملی برای اندک صحابه رسول الله(ص) مانند ابوذر و سلمان بود که همچنان بر تحقق آموزههای نبوی در جامعه اصرار میورزیدند.
4. گاهی تفاوت زندگی امامان معصوم(ع) برای مبارزه با برخی جریانهای انحرافی فکری در عصرشان بود؛ چنانکه در زمان امام صادق(ع) جریانهای صوفیگری در حال رشد و شکلگیری بود و حضرت برای مبارزه با این جریانها بر نوع پوشش و زندگی خاصی اصرار داشت. (کلینی، 1401: 5 / 65 ، ح 1) بنابراین، بر معصوم(ع) لازم است مردم را با گفتار و عمل از انحراف بازدارد و به صراط مستقیم هدایت کند. امام(ع) با پوشیدن لباس متعارف، پیروان خود را از پوشش غیر متعارف که نوعی دستهبندی انحرافی بود، منع میکرد.
نتیجه بررسی در مورد هزینههای شخصی امیرمؤمنان را این گونه میتوان توضیح داد:
1. هزینههای شخصی حضرت با توجه به ثروت و درآمد فراوان امیرمؤمنان، بسیار اندک بود.
2. مقدار هزینههای شخصی علی(ع) بستگی زیادی به وضعیت اقتصادی و سیاسی آن عصر داشت.
3. هدف امام در تخصیص درآمدها به بخش هزینههای شخصی، حداکثر کردن مطلوبیت مادی نبود وگرنه هزینههایش خیلی بیشتر از آن چیزی میشد که به خود اختصاص داده بود و اگر هدف وی حداکثر کردن مطلوبیت مادی بود، به گفته خود حضرت، باید از عسل مصفا و مغز گندم برای غذا و از نخهای ابریشم برای لباس استفاده میکرد.
ب) هزینههای پسانداز و سرمایهگذاری
اختصاص بخشی از درآمدها به پسانداز و سرمایهگذاری برای مصرف نکردن از سرمایه امری مطلوب است؛ چون فرد مطلوبیت خود را در مصرف درآمدهایش به حداکثر میرساند. حداکثر کردن مطلوبیت از مصرف درآمدها با پسانداز و سرمایهگذاری، کاری عقلایی است، اما منابع پسانداز و سرمایهگذاری امیرمؤمنان از ناحیه تخصیص درآمدها چندان فراوان نبود و ثروتهایش املاکی بودند که با اقطاع یا کار روی زمینهای بایر و آباد کردن آنها به دست آمده بود و فقط یک مورد در منابع مشاهده میشود که امیرمؤمنان ملکی به سی هزار درهم خریده است. (النمیری البصری، 1410: 1 / 219)
امیرمؤمنان در سخنانی، راکد گذاشتن اموال را برخلاف فلسفه وجودی مال میداند؛ چراکه خداوند اموال را برای رفع نیازهای انسان آفرید؛ پس اگر انسانهایی به اموال نیازمند باشند، آن اموال نباید راکد بمانند. امام براساس همین منطق، ذخیره کردن مال در محل بیتالمال را نمیپسندید. (ثقفی، 1355: 1 / 49)
در روایات فراوانی هم از معصومان آمده است که راکد گذاشتن مال، خلاف مسیر اصلاح مال است و بهترین دارایی آن است که آن را اصلاح کنی و در مسیر بهرهوری و بهرهبرداری قرار دهی. (آمدی، 1373: 2 / 428، ح 3145؛ 5 / 96، ح 7163؛ نوری طبرسی، 1408: 3 / 49) با توجه به این، امام ثروت و درآمدهای فراوانی داشت. بخش کمی از درآمد وی به پسانداز و سرمایهگذاری اختصاص مییافت. با ملاحظة اینکه مصرف شخصی حضرت(ع) نیز اندک بود، معلوم میشود که بیشترین درآمد و ثروت حضرت(ع) به موارد دیگری اختصاص مییافت که در ادامه، توضیح مختصری درباره آن ارائه میشود.
ج) هزینههای فی سبیل الله
این قبیل هزینهها در اموری است که دیگران از آن سود میبرند و هزینهکننده، انتظار بازگشت مادی ندارد و شامل موقوفات، ساختن مراکز آموزشی، مساجد، کمک به نیازمندان و... میشود. هزینهکننده در برابر این هزینهها، همچنان در پی بیشتر کردن مطلوبیت خود از تخصیص درآمد است، اما این مطلوبیت شامل رضایتمندی حاصل از مصرف کالا و خدمات در این دنیا نیست، بلکه مطلوبیت بسیار بیشتر و بالاتری مورد نظر وی است که در آخرت نصیب او میشود. در اینگونه تخصیص، دیگران بهره میبرند و توزیع مناسب ثروت و درآمد تحقق مییابد. از طرف دیگر، باعث رشد و کمال معنوی هزینهکننده میشود و بهرههای آخرتی او افزایش مییابد.
امام(ع) انسان کامل و بهترین انسان را کسی معرفی میکند که به دیگران نفع برساند و بخشی از هزینههای دیگران را تأمین کند. (آمدی، 1373: 3 / 430، ح 5001 و 5002) امام(ع) سرمایه خود را (اصل ثروت و املاک) در راه خدا مصرف کرد و چیزی به صورت ارث برای ورثه باقی نگذاشت و نیز همه درآمدهای ناشی از داراییاش را در راه خدا انفاق کرد.
1. تخصیص درآمدهای جاری: یاری نیازمندان از موارد بسیار روشن هزینههای امام(ع) بود. در این یاریرسانی، حضور مستقیم امام گویای اهمیت فراوان یاریرسانی است. محمد بن صمّة نقل میکند: مردی را در مدینه دیدم که مَشکی بر دوش و کاسهای در دست داشت و میگفت: «ای خدای من! ای ولی مؤمنان و ای خالق و پناهدهنده مؤمنان! قربانی امشب مرا بپذیر.
فقط با آن چیزی که در ظرف دارم و به دوش میکشم، به شب درآمدم. تو میدانی که با وجود گرسنگیام، نَفْس خود را از آن باز داشتم. تقرب به سوی خودت را پاداش من قرار ده. پروردگارا! دعایم را بپذیر. نزدیک وی رفتم تا او را شناختم؛ او علی بن ابیطالب(ع) بود و در پی مردی رفت و به او غذا داد. (مجلسی، 1374: 41 / 29 و 30، باب 102، ح 1)
محمد بن حنفیه میگوید: آنگاه که تاریکی شب، همهجا را فرا میگرفت، قنبر را صدا میزد و با کولهباری از خرما و آرد به سوی خانههایی که قبلاً شناسایی کرده بود، به راه میافتاد؛ به گونهای که هیچکس از کارش آگاه نمیشد. از او پرسیدم: پدر! چه چیز شما را از عطایا در روز باز میدارد؟ فرمود: پسرم، صدقه پنهانی، خشم پروردگار را فرو مینشاند. (زمخشری، 1401: 2 / 148)
از این دو بیان بر میآید که حضرت در تخصیص درآمد به فقیران و نیازمندان نظری به کسب محبوبیت در نظر مردم و جایگاه اجتماعی نداشت و با این امر در پی بیشتر کردن مطلوبیت مادی هم نبود؛ بلکه تنها در پی جلب رضای خدا و بیشتر کردن مطلوبیت معنوی و آخرتی بود.تلاش حضرت در تحصیل رضای خداوند چنان بود که تحمل گرسنگی و دادن همه درآمد به نیازمندان کار آسانی برایش بود. محمد حنفیه میگوید: هر گاه محصول باغهای پدرم به دست میآمد، [ابتدا] مخارج خود و خانواده و افراد تحت تکفل را جدا میکرد؛ آنگاه مخارج حسن(ع) و حسین(ع) و مرا میداد و در مورد سایر فرزندانِ بالغ خود نیز چنین میکرد.
همچنین به عقیل و فرزندانش و فرزندان جعفر و اُمّهانی و فرزندانش و جمیع فرزندان نیازمند عبدالمطلب و بنیهاشم و اولاد مطلب بن عبدمناف و نوفل بن عبدمناف عطا میکرد و همین طور به جماعتی از افراد نیازمند قریش و خانوادههایی از انصار و غیر اینها صله میداد تا آنجا که چیزی از درآمد باقی نمیماند. رضوان و رحمت الهی بر او باد. هیچگاه کسی حاجتی نزد او نیاورد، مگر آنکه با خرسندی بازگشت. (همان)
امام درآمدهای خود را افزون بر مصرف در مسیر رفع نیاز مستمندان، برای آزاد کردن بردهها و ساختن بناهای مذهبی و آبادانی نیز به کار میگرفت. در برخی منابع آمده است که بیش از شش مسجد ساخت و راه مدینه ـ مکه را نیز بازسازی کرد. (ابنشهر آشوب، 1379: 2 / 123) طبق روایاتی دیگر، آن حضرت هزار برده از درآمدهای خود آزاد کرد و امامان‘ این مطلب را همیشه با افتخار به امیرمؤمنان(ع) نسبت میدادند. (محمدی ریشهری، 1421: 9 / 377 و 378)
2. تخصیص ثروت و املاک: امام ارثی از املاک و ثروت، غیر از هفتصد درهم، باقی نگذاشت و از سوی دیگر در سیره امام، فروش املاک و دارایی مشاهده نمیشود؛ بلکه برعکس، از راههای مباح میکوشید بر املاک و دارایی خود بیفزاید و از آنها درآمد به دست آورد و در راه خدا مصرف کند؛ پس امام املاک و دارایی خود را چه کرد و به چه اموری اختصاص داد و چه هدف و انگیزهای را از آن تخصیص، دنبال میکرد؟ امام تمام املاک و دارایی خود را در راه کسب خشنودی خداوند و رسیدن به نعمتهای بهشت وقف کرد. برای توضیح این مطلب تعدادی از سخنان حضرت را مرور میکنیم.
کلینی یکی از وصیتنامههای امام در مورد وقف املاک و اموال را چنین نقل میکند: به نام خدای بخشنده مهربان. این وصیت و تصمیمی است که بنده خدا علی درباره مالش برای جلب رضای الهی گرفت. امیدوار است خدا او را به خاطر آن، به بهشت داخل کند و از آتش جهنم باز دارد و روزی که برخی چهرهها سفید و برخی سیاه میشوند، آتش را از من دور سازد... . (کلینی، 1401: 7 / 49) پیشتر، در بحث حجم داراییهای امیرمؤمنان، موقوفات حضرت معرفی و معلوم شد که وی تمام اموال را برای جلب رضای الهی وقف کرد.
امیرمؤمنان با کوشش، بر املاک و دارایی میافزود؛ در نتیجه درآمدهای حاصل از املاک و داراییاش نیز بیشتر میشد؛ اما او سطح زندگیاش را در حد سطح فقیران قرار میداد و تمام املاک و دارایی را وقف میکرد. دانش اقتصاد خرد، چنین رفتارهای اقتصادی را قبولکردنی نمیداند؛ چون این رفتارها در مسیر حداکثر کردن لذّت مادی دنیایی با مصرف کالاها و خدمات نیستند، چراکه امیرمؤمنان در پی حداکثر کردن مطلوبیت حیات دنیایی و آخرتی است.
علی(ع) با چنین رفتار اقتصادی و با آن انگیزه، بارها مورد ستایش خدای متعال قرار گرفت؛ آنگاه که دیگران را، با توجه به نیاز خود و خانوادهاش به اندک غذایی، ترجیح داد، (حویزی، 1415: 5 / 285، ح 51) آیه ایثار در حق حضرت(ع) فرود آمد. (حشر / 9) وقتی باغی را برای رفع نزاع و اذیت از انسانی خرید و به فقیری بخشید، آیات سوره لیل درباره این عمل نازل شد. (لیل / 21 ـ 18) هنگامی که خود و خانوادهاش روزه گرفتند و غذای خود را انفاق کردند، آیات سوره دهر نازل شد. (دهر / 10 ـ 8) زمانی که با انفاق، اسباب هدایت دیگران را فراهم آورد، آیاتی از سوره نور او را ستودند. (نور / 37 و 38)
در تمام این آیات، به انگیزه امیرمؤمنان(ع) تصریح شده که عبارت است از رسیدن به رستگاری: «فَأُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ». (حشر / 9)، خشنودی خداوند متعالی: «ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلی». (لیل / 21)، خوف از خدا: «لا نُریدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یوْماً عَبُوساً قَمْطَریرا» (دهر / 10) و پاداش الهی: «لِیجْزِیهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا». (نور / 38)
نتیجهگیری
اقدامات علی(ع) در عرصة توزیع اقتصادی و موفقیتهای آن، الگوی مناسبی برای همه بهویژه برای شیعیان و پیروان حضرت(ع) است. مبارزة بیامان با مفاسد اقتصادی و بستن راههای سوء استفادة افراد طماع و بهرهمندی همة مردم از امکانات و فرصتهای اقتصادی و توزیع سریع بیتالمال بین کسانی که در آن حقی دارند باعث میشود همة مردم به رفاه دست یابند.
رفتارهای شخصی علی(ع) به گونهای بود که در عرصة تولید و تخصیص درآمد، در پی حداکثر کردن مجموع سود و مطلوبیت دنیوی و اخروی بود؛ البته حضرت به حداقل بهرهمندی دنیوی بسنده میکرد و انگیزة تولید و توزیع ایشان بهگونهای بود که در پی حداکثرسازی منافع اخروی بودند.
لازم به ذکر است که اصل الگوی «حداکثرسازی مجموع منافع دنیوی و اخروی با پرهیز از محرمات و عمل به واجبات» را میتوان فراگیر کرد و آنگاه امید داشت که عناصر اصلی اقتصاد از قبیل ثبات اقتصادی، پسانداز، سرمایهگذاری و تولید و توزیع عادلانه، وضعیت مناسب پیدا کنند و در نهایت رفاه برای همه حاصل شود.
منابع و مآخذ
1. سید رضی، 1379، نهجالبلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
2. آمدی، محمد تمیمی، 1373، غررالحکم و دررالکلم، شرح محمد خوانساری، تهران، مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چ پنجم.
3. ابن ابیالحدید، 1407 ق/ 1992م، شرح نهجالبلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالجلیل.
4. ابن ابییعقوب، احمد، 1373، تاریخ یعقوبی، قم، انتشارات الشریف الرضی.
5. ابنالاثیر، 1442 ق، الکامل فی التاریخ، تحقیق دار الکتب العربی، بیروت، دارالکتب العربی، چ دوم.
6. ابنحنبل، احمد، 1414 ق، المسند، تحقیق عبدالله محمد الدرویش، بیروت، دار الفکر، چ دوم.
7. ابنسلام، ابوعبید القاسم، 1406 ق/ 1986 م، الاموال، تحقیق خلیل هراس محمد، لبنان دار الکتب العلمیة، انتشارات الازهر.
8. ابنشهر آشوب، 1379 ق، مناقب آل ابی طالب، قم، مؤسسة العلامه.
9. ابویعلی، احمد بن علی، 1408 ق، مسند ابییعلی، تحقیق ارشاد الحق الاثری، جده، انتشارات دارالقبله.
10. بخاری، محمد بن اسماعیل، 1410 ق، صحیح بخاری، تحقیق مصطفی دیب البغا، بیروت، دار ابنکثیر، چ دوم.
11. بلاذری، احمد بن یحیی، 1417 ق، انساب الاشراف، تحقیق و مقدمه سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر.
12. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، 1385 ق، دعائم الاسلام، مصر، دارالمعارف، چ دوم.
13. الثقفی، ابواسحاق ابراهیم بن هلال کوفی، 1355، الغارات، تحقیق سید جلالالدین محدث الارموی، تهران، نشر انجمن آثار ملی.
14. الدمشقی، ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر، 1419 ق / 1998 م، البدایة و النهایة، تحقیق دار المعرفة، بیروت، دار المعرفة.
15. رشاد، علی اکبر (زیر نظر)، 1380، دانشنامه امام علی(ع)، تهران مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی (مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر).
16. الزمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمر، 1401 ق، ربیع الابرار و نصوص الاخیار، تحقیق سلیم النعیمی، قم، منشورات الرضی.
17. السمهودی، علی بن عبدالله الحسنی الشافعی، 1404 ق، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، تحقیق عبدالحمید و محمد محییالدین، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ سوم.
18. الشیبانی، ابوعبدالله احمد بن محمد بن حذیل، 1403 ق، فضائل الصحابة، تحقیق وصی الله بن محمد بن عباس، مکة، جامعة ام القری.
19. طبرسی، حسن بن فضل، 1420 ق / 1378 ش، مکارم الاخلاق، تهران، نشر حبیب.
20. الطبری، ابیجعفر محمد بن جریر، 1357 ق/ 1939م، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، مطعبة الاستقامة.
21. الطبری، ابیجعفر محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت، دار التراث العربی.
22. عروسی الحویزی، 1415 ق، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان.
23. قائدان، اصغر، 1374، تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قم، مرکز تحقیقات حج، چ دوم.
24. الکلینی الرازی، یعقوب بن اسحاق، 1401 ق، الکافی، تحقیق علی اکبر الغفاری، بیروت، دار صعب و دارالتعارف، چ چهارم.
25. الماوردی، علی بن محمد، 1409 ق / 1989 م، الاحکام السلطانیه، تحقیق خالد رشید الجمیلی، بغداد، انتشارات المجمع العلمی.
26. مبرد (الازدی)، ابوالعباس محمد بن یزید، 1413 ق، الکامل فی الادب، تحقیق محمد احمد الدالی، بیروت، مؤسسة الرسالة.
27. مجلسی، محمد باقر، 1374، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ سوم.
28. محمّدی ریشهری، محمد، 1421 ق، موسوعة الامام علی ابنابیطالب فی الکتاب و السنة و التاریخ، قم، دارالحدیث.
29. مسعودی، علی بن الحسین، 1409 ق، مروج الذهب و معادن الجوهر، بیروت، دار الفکر.
30. نجمان یاسین، 1411 ق / 1991م، تطور الاوضاع الاقتصادیة فی عصر الرسالة و الراشدین، بغداد، دار الشؤون الثقافة العامة.
31. النقشبندی، ناصر السید محمود،1372 ق، الدینار الاسلامیه، بغداد، مطبعة الرابطه.
32. النمیری البصری، ابوزید عمر بن شبه، 1410 ق، تاریخ المدینة المنورة، تحقیق فهیم محمد شلتوت، بیروت، دارالتراث.
33. نوری طبرسی، میرزا حسین، 1408 ق، مستدرک الوسائل، بیجا، مؤسسة آلالبیت لاحیاء التراث، چ دوم.
احمدعلی یوسفی/ دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
منبع: فصلنامه قرآن و متون اسلامی شماره3
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com