گروه سیاسی - روزنامه « جمهوری اسلامی » امروز (شنبه) سرمقاله خود را به عنوان « فرهنگ عذرخواهی » اختصاص داده است و ضمن تجلیل از رئیس جمهور بخاطر عذرخواهی درباره مشکلات توزیع در سبد کالا، درخواست کرده است که رئیس جمهور بابت توهین به منتقدان توافق ژنو و کم سواد خواندن آنها هم عذرخواهی کند.
به گزارش
بولتن نیوز، در این مطلب آمده است : رئیس جمهور روحانی، در گفتگوی تلویزیونی شب پنجشنبه به خاطر اشکالاتی که در توزیع سبد کالائی اهدائی دولت به مردم وجود دارد از مردم عذرخواهی کرد.
قبل از ایشان، وزیر نیرو نیز به خاطر قطع شدن چند روزه آب و برق بعضی شهرهای استان های شمالی کشور از مردم این استان ها عذرخواهی کرده بود.
این اقدام دو مقام ارشد دولتی آنهم به خاطر مشکلاتی که پدید آمدن آنها عمدی نبود، افق جدیدی است که به روی مردم گشوده شد و باید آن را به فال نیک گرفت.
هر چند عذرخواهی مسئولان از مردم باید اقدامی طبیعی باشد و نباید آن را رویدادی غیرعادی و مهم دانست، اما از آنجا که متأسفانه در کشور ما این فرهنگ، رایج نبوده و گوش مردم با عذرخواهی مسئولین آشنائی ندارد، اکنون که رئیس دولت یازدهم و یکی از وزرای این دولت از مردم عذرخواهی کرده اند، این اقدام، کاملاً غیرعادی و عجیب به نظر می رسد.
در این میان آنچه مهم است اینست که این عذرخواهی، به همین یکبار محدود نشود و هر جا و هر وقت تقصیر یا قصوری متوجه مسئولین کشور شد، از مردم عذرخواهی کنند تا این روش صحیح به صورت یک فرهنگ در جامعه نهادینه شود.
دیدیم که رئیس جمهور و وزیر نیرو با عذرخواهی از مردم نه تنها کوچک نشدند، بلکه در چشم مردم و در ذهن ها و قلب ها بزرگ شدند.
برای نهادینه شدن فرهنگ عذرخواهی باید به چند اصل عمل شود.
اصل اول اینست که بعد از هر رویدادی که نیازمند عذرخواهی است، این اقدام بلافاصله انجام شود.
سرعت عمل، ارزش عذرخواهی را بالا می برد و نشان می دهد مسئولان آن را یک وظیفه می دانند و در انجام وظیفه منتظر چیزی نمی مانند.
اصل دوم، سبقت گرفتن مسئولان ارشد از سایر مسئولان در عذرخواهی کردن است.
اگر قبول داریم که در موارد لازم عذرخواهی کردن یک وظیفه است و قبول داریم که این کار نه تنها موجب کوچک شدن نمی شود بلکه بزرگی و عزت می آورد، پس طبیعی است که بزرگترها در انجام این وظیفه از کوچکترها سبقت می گیرند.
یکی از فواید این سبقت اینست که اقدام بزرگ ترها وسیله ای برای آموزش کوچک ترها می شود و مسئولین رده های پائین تر از بالا دستی های خود عذرخواهی کردن را یاد می گیرند.
اصل سوم اینست که عذرخواهی کنندگان، فوراً درصدد جبران کوتاهی های خود بر آیند و مشکلات پیش آمده را برطرف کنند.
اهمیت این اصل در اینست که مردم آثار عذرخواهی ها را در میدان عمل لمس می کنند و به این نتیجه می رسند که مسئولان کشور درصدد بازی با الفاظ و رهاندن خود از سؤالی که نسبت به کارائی آنها برای مردم پیش آمده است نیستند بلکه آنچه به زبان می آورند در عمل نیز به همان پای بندی نشان می دهند.
اصل چهارم اینست که در مواردی نیز از عذرخواهی عبور کنند و از مسئولیت خود کناره گیری نمایند.
این اصل به زمانی مربوط می شود که واقعه پیش آمده دارای اهمیت فوق العاده ای باشد و یا مشکلاتی که به خاطر آنها عذرخواهی می شود تکرار شده باشد.
در چنین مواردی، مردم با عذرخواهی مسئولان قانع نمی شوند و انتظارشان اینست که آنها جای خود را به دیگران بدهند تا اوضاع سروسامان یابد و آن مشکلات تکرار نشود.
روشن است که عمل به این اصول به ویژه اصل چهارم چندان آسان نیست.
قدرت، چیزی نیست که انسان بتواند به آسانی از آن چشم بپوشد و خود را از آن محروم نماید. افراد تلاش های زیادی می کنند تا به قدرت برسند و هنگامی که بر کرسی قدرت می نشینند تلاش زیادی می کنند تا آن را حفظ نمایند. حتی بسیاری از صاحبان قدرت حاضر می شوند بسیاری از واقعیت ها را نادیده بگیرند، افراد زیادی را قربانی کنند و بسیاری از صداها را نشنوند تا بتوانند چند صباحی بیشتر در قدرت بمانند.
کم نیستند افرادی که تا قبل از رسیدن به قدرت اهل تواضع و فروتنی بودند و به مجرد رسیدن به قدرت نزدیک ترین یاران و دوستان خود را از یاد بردند و حتی آنها را در راه اهداف خود قربانی کردند.
بدین ترتیب، روشن است که وداع با قدرت کار آسانی نیست و جوانمردی زیادی لازم است تا صاحب قدرتی حاضر شود داوطلبانه از قدرت کنار برود و جای خود را به دیگری بدهد که می تواند بهتر از او به مردم خدمت کند.
قطعاً علاوه بر جوانمردی، به امور بالاتری نیز برای چشم پوشی داوطلبانه از قدرت نیاز است. نیت خالص و برای خدا کار کردن، در رأس این امور قرار دارد.
اگر کسی برای خدا مسئولیتی را بپذیرد و در تمام مراحل عهده دار بودن آن مسئولیت فقط برای خدمت به بندگان خدا و کسب رضای خدا عمل کند، از دست دادن آن مسئولیت هرگز برای او ناگوار نخواهد بود به ویژه آنکه احساس کند دیگران می توانند همان کار را بهتر از او انجام بدهند.
این قبیل افراد، به مسئولیت به عنوان یک امانت نگاه می کنند و به فرمان الهی ˈان الله یأمرکم ان تؤدواالأمانات الی اهلهاˈ پای بندی نشان می دهند و هر لحظه منتظرند فرد شایسته تری پیدا شود تا این امانت را به او بسپارند.
ما، رئیس جمهور روحانی و وزیر نیروی دولت یازدهم که پیشگامان عذرخواهی از مردم شدند را تحسین می کنیم و از آنها می خواهیم به این یک مورد عذرخواهی بسنده نکنند و برای تبدیل نمودن آن به یک فرهنگ رایج در نظام جمهوری اسلامی ایران تلاش نمایند.
به شخص رئیس جمهور نیز یادآور می شویم که علاوه بر ماجرای ˈسبد کالائیˈ یک عذرخواهی دیگر نیز بدهکار است، عذرخواهی بابت اینکه منتقدان یا حتی معترضان به توافق نامه ژنو را کم سواد دانسته است.
ایشان در همین ششماه که از مسئولیتشان در دولت یازدهم می گذرد بارها به صراحت گفته اند همه حق دارند از دولت انتقاد کنند و دولت از انتقاد استقبال می کند.
این سخن بسیار خوب را آقای رئیس جمهور باید با خودداری از بکار بردن کلماتی از قبیل ˈکم سوادˈ یا ˈبی سوادˈ جاودانه نگهدارد و به انتقاد کنندگان و معترضان مجال انتقاد و اعتراض بدهد و حتی آنها را تشویق نماید.
آقای روحانی در گفتگوی تلویزیونی شب پنجشنبه به صورت غیرمستقیم درصدد جبران این اشتباه خود بر آمدند ولی انتظار اینست که با شهامت بیشتری وارد عرصه جبران اشتباهات شوند و با صراحت اعلام کنند که این تعبیرات را نمی بایست بکار می بردند.
جامعه ما با توجه به 8 سال تخریب فکر و فرهنگ سخن گفتن و شکستن حریم ها و محدود ساختن زبان ها و قلم ها توسط رأس دولت های نهم و دهم، اکنون نیازمند جبران آنهمه خسارت و احیاء ˈفرهنگ عذرخواهیˈ در مقابل ˈخودخواهیˈ و ˈفرهنگ انتقادˈ در مقابل ˈانتقامˈ است. اگر دولت یازدهم فقط همین یک کار را بتواند انجام دهد می تواند به کارنامه خود افتخار نماید و چنین باد.