گروه سیاسی - روزنامهی جمهوری اسلامی، به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی به دیدار برخی از شخصیتهای مبارز زمان انقلاب رفته و با آنها مصاحبه میکند. در شمارهی منتشر شدهی این نشریه در روز چهارشنبه 16 بهمن ماه، شاهد مصاحبهی این روزنامهی با هاشمی رفسنجانی هستیم.
به گزارش بولتن نیوز، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این گفتگوی نسبتاً طولانی نکات قابل تأملی گفته که بررسی هرکدام آنها به فرصت مفصلی نیاز دارد. اما ما در این مجال اندک میخواهیم به یکی از بخشهای دور از شأن ایشان در این مصاحبه بپردازیم:
«جناب آقای هاشمی، هزينهی اين درگيریهاو رقابتهای سياسی را كه گاهی اوقات به يك حد غيرقابل تحمل هم میرسد چه كسی بايد بپردازد؟
غيرقابل تحمل نيست، دولت بايد مقاومت كند. معلوم هست اگر كسی كه اوضاع كشور را خوب میدانسته وقتی وارد هم میشود و اين جناحبندیها را هم میدانسته و میديده كه قدرت اساسی، مجلس، قوهی قضائيه، صدا و سيما هم همراه او نيستند و نيروهای سطح بالايی كه در تمام اين مدت در سراسر كشور چيده شدهاند، به اين كارها رضايت ندارند. طبعاً وقتی كه با اين ديد وارد ميدان میشود بايد خودش را آماده كند چون بايد در اين شرايط كار بكند.»
دو بخش از پاسخ هاشمی رفسنجانی به پرسش خبرنگار روزنامهی جمهوری اسلامی کمی مبهم بوده و ایکاش خبرنگار محترم، کمی وارد جزئیات میشدند تا منظور دقیق ایشان را متوجه میشدیم. یکی اینکه وی در ابتدای لیست خودساختهی مخالفان دولت، اسم "قدرت اساسی" را میبرد. نمیدانیم آیا ایشان ناخواسته چنین کلمهی مبهمی را به کار بردهاند یا خیر؟ زیرا ذهن خواننده از این کلمه به سمت مقام معظم رهبری سوق پیدا میکند. حالا معلوم نیست آیا به نظر هاشمی رفسنجانی، رهبری مخالف دولت است یا خیر؟
انشاءلله که این واژه سهواً بکار رفته است. زیرا همه میدانیم که سیاست رهبر انقلاب بسان امام خمینی(ره) حمایت از دولتها بوده، تا جایی که از مسیر انقلاب خارج نشده باشند. و کیست که نداند اگر حمایت قاطع ایشان از دولت نبود، مسئلهی رویکرد دولت در پروندهی هستهای کافی بود تا منتقدان، پرچم دولت یازدهم را پایین بکشند.
دومین نکتهی مبهم این پاسخ هم در "نیروهای سطح بالایی"ست که به زعم ایشان در گذشته (بخوانید 8 سال احمدینژاد) چیده شدهاند. راستش را بخواهید این نیروها را واقعا نمیتوانیم همراه دولت ندانیم. زیرا خیلی از ایشان حتی در زمان احمدینژاد هم در گفتمان سیاسی هاشمی قرار میگرفتند و به قول خیلی از کارشناسان، دولت نهم و دهم با تیم کاری دولتهای پیشین کار میکرد و این اصلا چیز عجیبی نیست. زیرا قرار نیست با تغییر دولتها، مدیران جدید را از کرهی ماه بیاوریم. مسلما در سطوح سوم به بعد مدیران تغییرات چندان ملموس نخواهد بود و این در هر دولتی طبیعیست. از طرف دیگر، با داسی که جناب روحانی به دست گرفتند و در هر وزارتخانه مدیران قبلی را با جدیدیها تغییر داند، بعید به نظر میرسد که مدیران ارشدی وجود داشته باشند که با ایشان همراه نباشند. پس دیگر عدم همراهی مدیران با دولت چه صیغهایست؟ آیا این عذر بدتر از گناه نیست؟
اما گذشته از نکات مبهم این سوال و جواب، مشکل اصلی با مسئلهایست که آقای هاشمی ایجاد کرده و آن مسئله چیزی جز ایجاد فضای دو قطبی در کشور نیست. فضای دو قطبی که یک سمت آن دولت مظلوم است و سمت دیگر آن، همهی قوای حاکمیت که حتی حاضر نیستند ریخت دولت را ببینند. به نوعی ترسیم جنگ همه علیه دولت. واقعا معلوم نیست آقای هاشمی رفسنجانی چگونه به این تصویر رسیدهاند؟ اگر بنابه حمایت رهبریست که تا دلتان بخواهد صورت گرفته. اگر بنابه حمایت مجلس است که اگر راستش را بخواهید، دولت اصلا مجلس را به حساب نمیآورد. زیرا وقتی نمایندگان میگویند که مثلا در خصوص بحث هستهای دولت به ما اطلاعات کامل نمیدهد، دیگر چه توقعی وجود دارد. و البته مگر کم بوده حمایتهای مجلس؟ آیا به صرف رد برخی چهرههای مطرح شده برای وزارت یا رد برخی طرحهای دولت، باید بگوییم که مجلس با دولت همراه نیست؟ یعنی اگر مجلس کار قانونیاش را کنار نهاد، آن وقت مجلس با دولت همراه است؟
و این حمایت در سایر نهادهای حاکمیتی هم وجود دارد. از قوهی قضاییه گرفته تا سپاه. انصافا اگر الان دولت احمدینژاد بود و از دل آن شنیده میشد که روی موضوع حساسی مثل رفع حصر سران فتنه کار میکند، چه برخوردی با آن میشد؟ اینکه قوهی قضاییه بخاطر تازه کار بودن دولت، از ایرادات جزئی آن میگذرد، عدم همراهیست. و یا پشتیبانی و همکاری سپاه. مثلا در همین برف اخیر، واقعا اگر نیروهای سپاه نبودند، دولت میتوانست مشکلات موجود را حل کند؟
به نظر میرسد جواب این سوالات حداقل برای آقای هاشمی معلوم است. پس خواهش میکنیم از ایشان که با ایجاد فضاهای ساختگی، به اختلاف سلیقهها رنگ خصومت قومی قبیلگی ندهند. البته سیاست فرافکنی هم که دیگر کهنه شده. آقای هاشمی، گذشت آن روزهایی که ما کمکاری میکردیم و عذرش را به گردن عوامل بیتقصیر دیگر میانداختیم. این روزها، روزهای پیروزی انقلاب اسلامیست. انقلابی که امام خمینی(ره) فرمودند تا وقتی وحدت کلمه را حفظ کنید، این انقلاب پابرجاست. پس، از شما که جزء السابقون این انقلابید توقع نمیرود که با چنین اضهارنظرهایی، آب در آسیاب دشمن ریخته و بذر کینه بین قوا را بپاشید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
بعد به یکی از سران بلند پایه نظام حمله کرده و آن را تخریب کنیم.
شما برو سوابقش و کارهاش رو از اول انقلاب بخون البته با جزئیات بعد میفهمی چی میگم.
بعد از رحلت امام خمینی ایشون دور جدیدی رو آغاز کردن.
عزیز برادر نه خداوند تبارک وتعالی نه اسلام ناب محمدی ص ونه پیامبر عظیم الشان اسلام ص ونه انقلاب اسلامی ونه امام خمینی ره ونه حضرت آقا وامت شهید پرور ایران اسلامی با کسی عقد اخوت نبسته اند و میزان همیشه حال فعلی افراد است .آقای رفسنجانی ودیگر ستونها تا زمانیکه در خط امام وخصوصا خط انقلاب بمانند وهستند ما حامی و مخلص و دعا گویشان خواهیم بود.دوستی ما به ستونها واستوانه ها و سران بلند پایه نظام بسته به عمل صالح آنان است نه میزان بهره کشی وبهره بری.
از اول انقلاب هم ایشون هرکاری دلش میخواست انجام میداد، مک فارلین،جام زهر و دخالتهای دیگه در امور کشور (دیروز آقای غرضی توی برنامه ی شناسنامه یه حرفایی زد در موردش)
بعد از قضیه ی قطعنامه کلا نظر امام در مورد بعضی اشخاص خاص عوض شد، تا جایی که برای اولین بار حرف از اسلام ناب و اسلام آمریکایی زدند، چون به چشم خودشون دیدند یه عده چطور دل در گرو عشق به آمریکا دارند
الان هم زیاد فکرشو نکنید، به قول حضرت امام قطار انقلاب راه خودش رو ادامه میده، کسی هم نمیتونه اونو از راه خارج کنه، این وسط یه عده چوب حراج به آخرت خودشون میزنند
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
هاشمی بره اون تورم که در زمان جنک مرتکب شده چاپ کردن پولی که پشتیوانه نداشت ...
شما مخالفید ؟
نظر بنده هم ، فرمایش امام خمینی بود ترجیح دادی کلام امام رو گزینشی قبول کنی ؟