بسيج توان مردمي منطقه عليه آل سعود
محمد صفري*
«آل سعود» ابزار و عاملي براي اجراي سناريوهاي آمريکا در منطقه است. عربستان سعودي به خاطر جايگاهي که...
«آل سعود» ابزار وعاملي براي اجراي سناريوهاي آمريکا در منطقه است. عربستان سعودي به خاطر جايگاهي که در ميان کشورهاي عربي دارد، براي آمريکا اهميت ويژه‌اي دارد. اين جايگاه اكنون در حال افول است. حتي مي‌توان گفت و ادعا کرد که رژيم آل سعود اگر از رژيم صهيونيستي براي آمريکا اهميتش بيشتر نباشد، کمتر هم نخواهد بود.
آمريکا با تاسيس رژيم صهيونيستي و حمايت‌هاي گسترده از او، منطقه غرب آسيا (خاورميانه) را ده‌ها سال است که با چالش جدي امنيتي روبرو کرده است. اين رفتار و سياست آمريکا پس از گذشت بيش از ۶۰ سال از تاسيس اين رژيم جعلي وارد فاز تازه‌اي شده است. داشتن دو رژيم به عنوان آلترناتيو در منطقه براي آمريکا يک استراتژي است تا بتواند، اهرمهاي لازم و قوي را براي مهار خيزش‌هاي اسلامي و نفوذ تفکر انقلاب اسلامي ايران در مردم کشورهاي اسلامي، داشته باشد. آمريکا هيچگاه به سياست‌هايي که از سوي رژيم صهيونيستي و رژيم آل سعود در منطقه حساس غرب آسيا (خاورميانه) دنبال و پياده مي‌شود، مخالفت نکرده و نخواهد کرد، چون همه آنچه که آنها انجام مي‌دهند، دستورات و برنامه‌هايي است که واشنگتن ديکته کرده است.
اکنون که عربستان متهم اصلي حمايت از تروريست‌هاي تکفيري در منطقه است، آيا نشاني از سياست مقابله با اين رفتار آل سعود، از سوي آمريکايي‌ها ديده مي‌شود؟!
در پاسخ به اين پرسش با قاطعيت بايد گفت نه! آمريکا قصد دارد تا با گسترش ناامني‌هاي شديد در منطقه با تفکر انقلاب اسلامي مقابله کند. چه تفکري بهتر از وهابيت مي‌تواند اين وظيفه را انجام دهد.
جمهوري اسلامي ايران عليرغم اين که در منطقه‌اي قرار دارد که همه درگير مقابله با تروريست‌هاي وهابي و تکفيري و سلفي هستند، از امنيت و ثبات بالايي برخوردار است. همين موضوع باعث شده است که عصبانيت آل سعود و آمريکا از اين اتفاق دو چندان شود. آنها از هر سو تلاش‌هاي بسياري را انجام دادند تا ايران را نيز همچون ديگر کشورهاي منطقه ناامن سازند اما به خاطر ساختار نظام جمهوري اسلامي ايران و انسجام ملي و مذهبي مردم، موفق به انجام اين توطئه و دسيسه نشده‌اند.
حتي در گزارش‌ها و تحليل‌هاي خود مي‌گويند و مي‌نويسند «چرا ايران سوريه نشده است.»
سوريه شدن ايران، يکي از آرزوهاي دست نيافتني آمريکا و هم‌پيمان او آل سعود است. آنها در روياي خود مي‌ديدند که پس از سرنگوني اسد، نوبت به ايران مي‌رسد تا همچون سوريه گروه‌هاي تکفيري سلفي، القاعده به تاخت و تاز بپردازند.
در واقع آل سعود، جنگي را با ايران آغاز کرده است که سربازان او نه ارتش عربستان که تروريست‌هاي افراطي وهابي و تکفيري هستند که دشمني و خصومت سنگيني با تشيع نيز دارند.
اخبار و گزارش‌هايي که از مواضع ضد ايراني و شيعي که از سوي برخي روحانيون اين طيف عليه ايران پخش مي‌شود، براي تشديد فضاي ضد ايراني است.
با اين دشمني‌هاي عميق که از سوي آل سعود عليه جمهوري اسلامي ايران اتخاذ مي‌شود، هيچ نشانه مثبتي از سوي آن رژيم نسبت به ايران ديده نمي‌شود، حتي نشانه‌هاي منفي و دشمني از کاخ‌هاي آل سعود برمي‌آيد، و ردر اين ميان جاي سوال دارد که چرا وزير امور خارجه کشورمان تمايل به بهبود روابط ايران وعربستان دارد و مي‌گويد؛ «... روابط ايران و عربستان هم براي هر دو کشور و هم براي صلح و امنيت منطقه بسيار حائز اهميت است.
براي همين است که ما براي گفت‌وگو با برادران عربستاني در هر سطحي آمادگي داريم» اين اظهارنظر و سياست در حالي مطرح مي‌شود که به خاطر رفتارهاي قيم‌مآبانه آل سعود در منطقه، کشورهاي عربي هم نسبت به آن و عملکرد اين رژيم در ايجاد ناامني‌ها و ضديت‌هايي که با جمهوري اسلامي ايران دارد، به تغيير رويکرد و سياست با عربستان و آل سعود روي آورده‌اند.
و البته اين اعمال و رفتار جنايتکارانه که از سوي آل سعود در منطقه پيگيري مي‌شود با همکاري و هماهنگي رژيم صهيونيستي است. در زماني که عربستان روابط پنهاني خود را با رژيم صهيونيستي علني کرده و اعلام مي‌کند عليه ايران، با اسرائيل همکاري خواهد کرد، چگونه مي‌توان با اين رژيم که کمر به ضديت با ايران بسته، گفت‌وگو کرد و مسائل را حل و فصل نمود.
اين موضوع حتي مورد توجه بسياري از تحليل‌گران ارشد کشورمان قرار گرفته است. دکتر صادق خرازي در همين زمينه گفته است؛ «اگر سياست خارجي ايران فکر مي‌کند مي‌تواند با عربستان به سمت اعتماد‌سازي پيش برود خوشبينانه و با لبخند و تبسم ديپلماتيک است.»
عربستان رو در روي ايران قرار گرفته است. اين رودر رويي را مي‌توان يک تقابل جدي ميان دو تفکر اسلام ناب محمدي(ص) و علوي(ع) در مقابل اسلام الحادي و آمريکايي دانست. اين اسلام الحادي و آمريکايي نگران آن است که گسترش تفکر اسلام ناب محمدي ستون‌هاي کاخ‌هاي اين اسلام الحادي را فرو خواهد ريخت.
آل سعود براي اين که از اين بحران سنگين رهايي يابد دست به هر اقدامي مي‌زند. اما اين دست و پا زدن‌ها او را بيشتر در باتلاق فرو خواهد برد.
اكنون زمان بهبود روابط با كشوري نيست كه قصد دارد ماهيت جمهوري اسلامي ايران را با تهديد روبرو سازد. اكنون بايد سياستي اتخاذ شود كه توان مردمي منطقه در كشورهاي اسلامي عليه هر آنچه كه آل سعود براي نابودي اسلام ناب محمدي(ص) دنبال مي‌كند بسيج شود.
* سردبیر سیاست روز
«آل سعود» ابزار وعاملي براي اجراي سناريوهاي آمريکا در منطقه است. عربستان سعودي به خاطر جايگاهي که در ميان کشورهاي عربي دارد، براي آمريکا اهميت ويژه‌اي دارد. اين جايگاه اكنون در حال افول است. حتي مي‌توان گفت و ادعا کرد که رژيم آل سعود اگر از رژيم صهيونيستي براي آمريکا اهميتش بيشتر نباشد، کمتر هم نخواهد بود.
آمريکا با تاسيس رژيم صهيونيستي و حمايت‌هاي گسترده از او، منطقه غرب آسيا (خاورميانه) را ده‌ها سال است که با چالش جدي امنيتي روبرو کرده است. اين رفتار و سياست آمريکا پس از گذشت بيش از ۶۰ سال از تاسيس اين رژيم جعلي وارد فاز تازه‌اي شده است. داشتن دو رژيم به عنوان آلترناتيو در منطقه براي آمريکا يک استراتژي است تا بتواند، اهرمهاي لازم و قوي را براي مهار خيزش‌هاي اسلامي و نفوذ تفکر انقلاب اسلامي ايران در مردم کشورهاي اسلامي، داشته باشد. آمريکا هيچگاه به سياست‌هايي که از سوي رژيم صهيونيستي و رژيم آل سعود در منطقه حساس غرب آسيا (خاورميانه) دنبال و پياده مي‌شود، مخالفت نکرده و نخواهد کرد، چون همه آنچه که آنها انجام مي‌دهند، دستورات و برنامه‌هايي است که واشنگتن ديکته کرده است.
اکنون که عربستان متهم اصلي حمايت از تروريست‌هاي تکفيري در منطقه است، آيا نشاني از سياست مقابله با اين رفتار آل سعود، از سوي آمريکايي‌ها ديده مي‌شود؟!
در پاسخ به اين پرسش با قاطعيت بايد گفت نه! آمريکا قصد دارد تا با گسترش ناامني‌هاي شديد در منطقه با تفکر انقلاب اسلامي مقابله کند. چه تفکري بهتر از وهابيت مي‌تواند اين وظيفه را انجام دهد.
جمهوري اسلامي ايران عليرغم اين که در منطقه‌اي قرار دارد که همه درگير مقابله با تروريست‌هاي وهابي و تکفيري و سلفي هستند، از امنيت و ثبات بالايي برخوردار است. همين موضوع باعث شده است که عصبانيت آل سعود و آمريکا از اين اتفاق دو چندان شود. آنها از هر سو تلاش‌هاي بسياري را انجام دادند تا ايران را نيز همچون ديگر کشورهاي منطقه ناامن سازند اما به خاطر ساختار نظام جمهوري اسلامي ايران و انسجام ملي و مذهبي مردم، موفق به انجام اين توطئه و دسيسه نشده‌اند.
حتي در گزارش‌ها و تحليل‌هاي خود مي‌گويند و مي‌نويسند «چرا ايران سوريه نشده است.»
سوريه شدن ايران، يکي از آرزوهاي دست نيافتني آمريکا و هم‌پيمان او آل سعود است. آنها در روياي خود مي‌ديدند که پس از سرنگوني اسد، نوبت به ايران مي‌رسد تا همچون سوريه گروه‌هاي تکفيري سلفي، القاعده به تاخت و تاز بپردازند.
در واقع آل سعود، جنگي را با ايران آغاز کرده است که سربازان او نه ارتش عربستان که تروريست‌هاي افراطي وهابي و تکفيري هستند که دشمني و خصومت سنگيني با تشيع نيز دارند.
اخبار و گزارش‌هايي که از مواضع ضد ايراني و شيعي که از سوي برخي روحانيون اين طيف عليه ايران پخش مي‌شود، براي تشديد فضاي ضد ايراني است.
با اين دشمني‌هاي عميق که از سوي آل سعود عليه جمهوري اسلامي ايران اتخاذ مي‌شود، هيچ نشانه مثبتي از سوي آن رژيم نسبت به ايران ديده نمي‌شود، حتي نشانه‌هاي منفي و دشمني از کاخ‌هاي آل سعود برمي‌آيد، و ردر اين ميان جاي سوال دارد که چرا وزير امور خارجه کشورمان تمايل به بهبود روابط ايران وعربستان دارد و مي‌گويد؛ «... روابط ايران و عربستان هم براي هر دو کشور و هم براي صلح و امنيت منطقه بسيار حائز اهميت است.
براي همين است که ما براي گفت‌وگو با برادران عربستاني در هر سطحي آمادگي داريم» اين اظهارنظر و سياست در حالي مطرح مي‌شود که به خاطر رفتارهاي قيم‌مآبانه آل سعود در منطقه، کشورهاي عربي هم نسبت به آن و عملکرد اين رژيم در ايجاد ناامني‌ها و ضديت‌هايي که با جمهوري اسلامي ايران دارد، به تغيير رويکرد و سياست با عربستان و آل سعود روي آورده‌اند.
و البته اين اعمال و رفتار جنايتکارانه که از سوي آل سعود در منطقه پيگيري مي‌شود با همکاري و هماهنگي رژيم صهيونيستي است. در زماني که عربستان روابط پنهاني خود را با رژيم صهيونيستي علني کرده و اعلام مي‌کند عليه ايران، با اسرائيل همکاري خواهد کرد، چگونه مي‌توان با اين رژيم که کمر به ضديت با ايران بسته، گفت‌وگو کرد و مسائل را حل و فصل نمود.
اين موضوع حتي مورد توجه بسياري از تحليل‌گران ارشد کشورمان قرار گرفته است. دکتر صادق خرازي در همين زمينه گفته است؛ «اگر سياست خارجي ايران فکر مي‌کند مي‌تواند با عربستان به سمت اعتماد‌سازي پيش برود خوشبينانه و با لبخند و تبسم ديپلماتيک است.»
عربستان رو در روي ايران قرار گرفته است. اين رودر رويي را مي‌توان يک تقابل جدي ميان دو تفکر اسلام ناب محمدي(ص) و علوي(ع) در مقابل اسلام الحادي و آمريکايي دانست. اين اسلام الحادي و آمريکايي نگران آن است که گسترش تفکر اسلام ناب محمدي ستون‌هاي کاخ‌هاي اين اسلام الحادي را فرو خواهد ريخت.
آل سعود براي اين که از اين بحران سنگين رهايي يابد دست به هر اقدامي مي‌زند. اما اين دست و پا زدن‌ها او را بيشتر در باتلاق فرو خواهد برد.
اكنون زمان بهبود روابط با كشوري نيست كه قصد دارد ماهيت جمهوري اسلامي ايران را با تهديد روبرو سازد. اكنون بايد سياستي اتخاذ شود كه توان مردمي منطقه در كشورهاي اسلامي عليه هر آنچه كه آل سعود براي نابودي اسلام ناب محمدي(ص) دنبال مي‌كند بسيج شود.
* سردبیر سیاست روز
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
