گروه بین الملل - در جریان جنگ ۱۹۸۲ لبنان، زمانی که شارون وزیر دفاع بود، بین ۱۶ تا ۱۸ سپتامبر کشتار صبرا و شتیلا رخ داد. این کشتارها منجر شد که برخی شارون را «قصاب بیروت» بخوانند. اسوسییتد پرس در گزارشی اعلام کرد: «وزیر دفاع آریل شارون کشتارها را به ساف مربوط کرد و گفت این نمادی از قتلهای تروریستی سازمانهای تروریستی و حامیان آن است».
به گزارش بولتن نیوز، آریل ساموئل مردخای شرایبر معروف به آریل شارون (در عبری: אריאל שרון) (۲۶ فوریه ۱۹۲۸ – ۱۱ ژانویه ۲۰۱۴) سیاستمدار اسرائیلی و یازدهمین نخستوزیر این کشور بود. او از سال ۲۰۰۶ تا زمان مرگ در ژانویه ۲۰۱۴ (۸۵ سالگی) در کما به سر میبرد. او از سیاستمداران تأثیرگذار در بحران سوئز، جنگ ششروزه و جنگ یوم کیپور بود. وی پس از ۸ سال که در کما بود در ۱۱ ژانویه ۲۰۱۴ (۲۱ دی ۱۳۹۲) در ۸۵ سالگی در بیمارستانی در تل آویو درگذشت.
زندگینامه
در سال ۱۹۴۲، زمانی که فقط ۱۴ سال داشت به گروه هاگانا پیوست. گروه هاگانا در آن زمان اقدامات متعددی را برای خارج کردن فلسطینیان از خانهها و زمینهایشان طراحی و پیاده سازی کرده بود و در صورت بروز مخالفت، مخالفین را به قتل میرساند. اینگونه گروهها پس از تأسیس دولت، اولین هستههای ارتش اسرائیل را تشکیل دادند.
شارون در سال ۱۹۴۷ به عضویت پلیس شهرکهای یهودی نشین در آمد، سپس در بیست سالگی در جنگ ۱۹۴۷ شرکت کرد و سمت فرماندهی پیاده نظام را در بخش اسکندریه بدست آورد و در پی این جنگ از ناحیه شکم مجروح گردید.
در آغاز سال ۱۹۴۹ فرماندهی یک گروهان پیاده را بر عهده گرفت و در سال ۱۹۵۱ افسر فرماندهی گردان اطلاعات مرکزی شد. در سال ۱۹۵۲ وی از فرمانده ستاد ارتش در خواست تشکیل یک گردان نظامی از زندانیان محکوم به مرگ را کرد، این مسئله به دلیل ناآشنایی این افراد با فنون نظامی تا حدودی برای رئیس ستاد غیر قابل قبول بود اما با اصرار شارون این مسئله را پذیرفت. شارون نام این گردان را ۱۰۱ نامید و به عنوان اولین عملیات نظامی خود به روستای مرزی القبیه حمله کرد که پیامد آن کشته شدن ۶۹ فلسطینی و ویرانی ۴۱ منزل مسکونی بود.
شارون در همان سال ۱۹۵۲ در دانشگاه عبری اورشلیم تحصیلات خود را در رشته تاریخ و مسائل خاورمیانه آغاز کرد و سپس برای تکمیل تحصیلاتش به دانشکده حقوق در دانشگاه تلآویو رفت.
وی در سال ۱۹۶۴ تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به فرانسه برود تا در رشته علوم سیاسی تحصیل کند.
فعالیتهای نظامی
آریل شارون اولین یگان نیروهای فوق ویژه تکاوران نیروهای دفاعی اسرائیل را در سال ۱۹۵۳ میلادی با نام یگان ۱۰۱ پایه گذاری و تأسیس نمود، ولی هرگز در یگان سایرت متکل عضویت نداشت.
آریل شارون در سال ۱۹۵۶ سمت فرماندهی تیپ زرهی ارتش را برعهده گرفت و توانست گذرگاه (المتیله) را به تصرف خود در آورد. شارون تا سال ۱۹۶۴ در سمت فرماندهی تیپ ابقاء شد، اما دراین مدت اختلافات زیادی با رؤسای خود در آن موقع از آن جمله موشه دایان که ریاست ستاد ارتش را به عهده داشت، پیدا کرد. سرانجام آریل شارون، پس از بازگشت از فرانسه از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۶۹ فرماندهی ارتش شمال را به عهده گرفت و پس از گذراندن یک دوره آموزشی در انگلیس و ارتقاء به درجه سرلشکری، از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۳ فرماندهی ارتش جنوب را عهدهدار شد.
پس از جنگ شش روزه با شش کشور عربی، از ارتش استعفا داد و وارد صحنه سیاست شد. شارون در اولین انتخابات پارلمانی از سوی حزب (لیکود) توانست عضویت کنیست را بدست بیاورد. در سال ۱۹۷۵ اسحاق رابین نخست وزیر وقت اسرائیل وی را به عنوان مشاور نظامی خود انتخاب کرد.
در انتخابات سال ۱۹۷۷، شارون در راس فهرست نامزدهای مستقل، به کنست راه پیدا کرد. مناخیم بگین در این دوره او را به سمت وزیر کشاورزی و شهرک سازی منصوب کرد.
جنگ ۱۹۸۲ لبنان و کشتار صبرا و شتیلا
در جریان جنگ ۱۹۸۲ لبنان، زمانی که شارون وزیر دفاع بود، بین ۱۶ تا ۱۸ سپتامبر کشتار صبرا و شتیلا رخ داد. بین ۸۰۰ تا ۳۵۰۰ غیرنظامی فلسطینی در اردوگاههای پناهندگان صبرا و شتیلا توسط میلیشیاهای مسیحی مارونی فالانژ لبنانی کشته شدند. رییس امنیتی میلیشیای فالانژ، الی هوبیکا، فرمانده عملیانی شبه نظامیانی بود که وارد کمپها شدند و فلسطینیان را کشتند. فالانژها به آنجا فرستاده شده بودند تا آنجا را در حالی که اسرائیلیها آن را محاصره کرده بودند از رزمندگان ساف پاکسازی کنند. این کشتارها منجر شد که برخی شارون را «قصاب بیروت» بخوانند. اسوسییتد پرس در گزارشی اعلام کرد: «وزیر دفاع آریل شارون کشتارها را به ساف مربوط کرد و گفت این نمادی از قتلهای تروریستی سازمانهای تروریستی و حامیان آن است».
آریل شارون در سپتامبر ۱۹۹۹، به دنبال کناره گیری نتانیاهو از رهبری حزب لیکود، رهبری این حزب را برعهده گرفت. او سپس در سپتامبر سال ۲۰۰۰، با حضور در مسجد الاقصی موجب خشم مسلمانان و درگیریهای خونین میان فلسطینیان و نظامیان اسرائیلی و در نتیجه شروع انتفاضه الاقصی شد.
وی در دسامبر ۲۰۰۰، به عنوان نامزد حزب لیکود برای تصدی نخست وزیری معرفی شد و قول داد در صورت انتخاب، کار فلسطینیان را در ۱۰۰ روز تمام کند و موقعیت اسرائیل را در منطقه تثبیت کند.
شارون سرانجام در ششم فوریه ۲۰۰۱ توانست به بالاترین مقام در اسرائیل یعنی سمت نخست وزیری دست یابد.
در زمان نخست وزیری وی، رهبران نظامی فلسطینی همچون «شیخ احمد یاسین»، «رنتیسی» در عملیاتهای تروریستی به قتل رسیدند.
شارون در این زمان کوشید تا با اجرای پروسه دیوار حائل، به عملیاتهای انتحاری در فلسطین خاتمه دهد.
آریل شارون در سال ۲۰۰۵ میلادی، دستور تخلیه نوار غزه را صادر کرد. در اکتبر سال ۲۰۰۵ و در پی اعتراضات شدید راستگرایان برای خروج از غزه و بروز اختلاف در کابینه وی، شارون از حزب لیکود کناره گیری کرد.
وی در اولین اظهاراتش پس از کنارهگیری از حزب لیکود، اعلام کرد، حزب جدیدش موسوم به «کادیما» در جهت ترسیم مرزهای دائمی بین اسرائیل و فلسطینیان تلاش خواهد کرد و دیگر طرحی برای عقبنشینی یکجانبه از سرزمینهای اشغالی ندارد.
در خاطرات یکی از افسران موساد آمده است: شارون از اعضای یگان 101 میخواست اقداماتی را انجام دهند که عرق شرم را بر پیشانی مینشاند، به نحوی که این افراد سابقه دار نیز از انجام چنین اقداماتی ناتوان بودند.
بنا به نوشته این افسر عضو موساد، شارون از ربودن فلسطینیها لذت میبرد.
وی در ادامه خاطراتش تاکید کرده که شارون ترجیح میداد روز تولدش را با روشن کردن شمع به خاطر کشتن 20 کودک جشن بگیرد. وی زمانی که در مسیرش یک زن فلسطینی را همراه با کودک شیرخوارهاش دیده بود، با چاقو به آنها حمله کرده و سر این زن فلسطینی را از تنش جدا کرد. شارون سپس دستور داد تا کودک شیرخواره را در حالی که فریاد میکشید در آتش بسوزانند.
افسر مذکور تاکید کرد که کودک در آتش سوزانده شده، جز آن 20 کودکی که قتل عام شدند، نبود.
این مسئول عضو موساد همچنین در خاطراتش نوشت: شارون علاوه بر قتلعام این کودکان، پنج تن از رهبران مردمی فلسطینی را در منطقه الجلیل ربوده و پس از شکنجه آنها دستور داد تا مشابه کودک شیرخواره، در آتش سوزانده شوند.
نویسنده این خاطرات تاکید میکند که شارون در عرض یک ساعت و نیم 15 کودک فلسطینی را قتل عام کرد.
شارون در راس یگان 101 به عنوان اولین عملیات نظامی خود به روستای فلسطینی القبیه در شمال قدس و منطقه مرزی تحت سلطه اردن حمله کرد. وی همراه نیروهایش این روستا را محاصره کرده و هدف حملات توپخانهای قرار داد، به نحوی که تمامی این روستا با خاک یکسان شد. سپس نیروهای یگان 101 شبانه به اهالی این روستا حمله کرده و مردم بیگناه را قتل عام کردند.
همزمان با عملیات کشتار غیرنظامیان بیدفاع با گلوله نیروهای یگان 101، گروهی دیگر از نیروهای این یگان، که اسرائیلیها از آن ها به عنوان "شیاطین" یاد می کردند، شماری از منازل فلسطینیها را بمب گذاری و منهدم کردند.
بنا به گزارش فرمانده ناظران سازمان ملل پس از دیدارش از روستای القبیة، جای گلولههای روی بدن قربانیان این حمله در خانههایشان، نشان از آن داشت که به آنها حتی فرصت داده نشده بود به بیرون از خانهها بگریزند و در این حملات از سلاحهایی کمری و مسلسل و بمبهای دستی و مواد منفجره استفاده شده بود.
پس از انتشار خبر این جنایت غیرانسانی در جهان، اسرائیل به این بهانه متوسل شد که حمله به روستای القبیة به خاطر انتقام گرفتن از قتل یک زن یهودی به همراه کودکش بود. بعدها نیز مقامات اسرائیلی مدعی شدند عاملان حمله به روستای القبیة جزو شهرک نشینان صهیونیستی بودند نه نظامیان اسرائیلی، اما شورای امنیت این جنایت صهیونیستی را به شدت محکوم کرده و آن را اقدامی از پیش طراحی شده توصیف کرد. مسالهای که بعدها برخی رهبران صهیونیستی در اظهاراتشان به آن اقرار کردند.
در کشتار وحشیانه روستای القبیه، 69 تن از جمله دهها زن و کودک و پیر کشته و 41 خانه و مسجد به طور کلی نابود شد.
شارون علاوه بر این کسی بود که دستور ترور شیخ احمد یاسین، بنیانگذار جنبش حماس و از مبارزان برجسته فلسطینی و نیز ترور شماری دیگر از رهبران برجسته مقاومت از جمله عبدالعزیز الرنتیسی، از بنیانگذاران جنبش حماس را صادر کرد.
شماری از اقدامات ضد بشری شارون در طول زندگی جنایتکارانهاش
1- کشتار اهالی القتیبه در سال 1953
2- کشتار و شکنجه اسیران مصری در سال 1967
3- حمله به بیروت و جنایات علیه ساکنان این شهر
4- کشتار صبرا و شتیلا
5- توهین به احساسات مسلمانان در مسجد مبارک الاقصی در سال 2000
6- کشتار جنین در سال 2000
7- عملیات "دیوار بازدارنده"
اینها تنها بخشی از عملیاتهای جنایتکارانهای است که شارون در آنها دست داشته یا مستقیما دستور آنها را صادر کرده است.
بدون شک نمیتوان تمامی جنایتهای شارون را در چند خط محدود کرد. نویسندگان سرشناس در نوشتههای خود از وی با عناوینی چون "بلدوزر"، "گرگ گرسنه"، "دراکولای خون آشام" و غیره یاد میکنند. صفاتی که ماهیت و خوی وحشی شارون را توصیف میکند.
عوزی بنزمان، یک نویسنده اسرائیلی اخیرا در کتابی تحت عنوان "شارون قیصر اسرائیل... کسی که خط قرمزی نمیشناسد" جزئیات دقیق زندگی آریل شارون و جنایتهای وی از سال 1948 را به نگارش در آورده است.
نویسنده این کتاب تمامی اقدامات شارون را ذکر کرده و اسنادی موثق ارائه داده که نشان میدهد شارون در تمامی عملیاتهای ترویستی علیه فلسطینیها دست داشته است.
از مهمترین مطالبی که در این کتاب به آن اشاره شده استراتژیهای خصمانه شارون است که هنوز هم اسرائیل به آنها پایبند است و از جمله آن میتوان به حمله شبانه علیه غیرنظامیان و رها کردن مجروحان تا زمان مرگ، عملیات تخریب و قتل و غارت برای ایجاد فضای ترور و وحشت میان فلسطینیها اشاره کرد.
شارون اولین کسی بود که سیاست ویران کردن خانههای فلسطینیان را بنا نهاد. سیاستی که امروز به عنوان یکی از سیاستهای کلی رژیم صهیونیستی دنبال می شود و تا حد اخراج نزدیکان و خویشاوندان عاملان اقدامات شهادت طلبانه پیشرفت کرده است.
شارون لقب "نظامی بیهمتا و جسور" ارتش رژیم صهیونیستی را در سال 1955 پس از کشتار روستای القبیة و قتل عام 69 تن از جمله زنان و کودکان از آن خود کرد.
حتی گولدا مائیر شارون، نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی وی را خطری برای دموکراسی توصیف و گفته است که شارون دستور ترور بدویهای صحرای سیناء، را به خاطر اجبار آنها جهت خروج از این صحرا صادر کرد.
شارون به شیوههای مختلف تلاش میکرد تا این شعار خود را محقق کند که "اسرائیل باید از قدرت نظامی برای تغییر نقشه خاورمیانه استفاده کند." از جمله اقدامات شارون در این خصوص میتوان به وادار کردن دولت لبنان برای صلح با اسرائیل و تغییر نظام حاکم اردن برای تبدیل این کشور به وطنی برای فلسطینیها اشاره کرد.
زندگی سیاسی
۱۹۷۳: عضویت در پارلمان اسرائیل
۱۹۷۷-۱۹۷۵: مشاور ویژه امنیتی نخست وزیر اسحاق رابین
۱۹۷۷ -۱۹۸۱: وزیر کشاورزی
۱۹۸۳-۱۹۸۱: وزیر دفاع
۱۹۹۰-۱۹۸۴: وزیر صنعت و بازرگانی
۱۹۹۲-۱۹۹۰: وزیر مسکن و ساختمان
۱۹۹۸-۱۹۹۶: وزیر زیرساخت های ملی
۱۹۹۹-۱۹۹۸: وزیر امور خارجه
۲۰۰۱ به بعد: نخست وزیر اسرائیل
بیماری شارون
وی از روز ۵ ژانویه سال ۲۰۰۶ به دلیل سکته مغزی سنگین در بیمارستان بستری شد و ادارهٔ کلیه امور نخست وزیری اسرائیل به ایهود المرت معاون نخست وزیر واگذار شد. شارون از آن زمان تا زمان مرگ در وضعیت شبه کما به سر میبرد و از طریق سرم تغذیه میشد. هرچند پزشکان از او قطع امید کرده بودند و از خانواده او خواسته بودند تا او به طور طبیعی بمیرد اما خانواده او خواستار انجام اقدامهای لازم برای زنده ماندن او و انتقال او به خانه شخصیش شدند. شارون هشیاری محدودی داشت و به برخی محرکها پاسخ میداد. در سال ۲۰۱۱ او برای مدت کوتاهی به خانهاش منتقل شد.
مرگ
وی در ۱۱ ژانویه ۲۰۱۴ (۲۱ دی ۱۳۹۲) پس از آنکه چند روز با افت شدید علایم حیاتی روبرو شده بود در مرکز درمانی «شبا» در سن ۸۵ سالگی پس از ۸ سال زندگی نباتی جانش بیرون آمد و روحش دیگر تحمل کالبد پلیدش را نیاورد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
حال انسان از دروغ و دروغگويان غربي و ادعاي حقوق بشري آنها بهم ميخورد . مرگ بر دنياي استكبار كه امثال شارون فقط گرگهاي هار آن دستگاه هستند ، مرگ بر حقوق بشر آمريكايي كه امثال اين شارون خبيث در آن پرورش و با مصونيت تمام اقدام به جنايت و بعدا هم حمايت ميشوند ، مرگ بر انگليس و فرانسه كثيف كه هرگز حتي حاضر به محكوم كردن جنايت اين مردك نشدند .
به قول مارمولک، این کار عنده (end) حرام است ودر روایت آمده است که هرکس این کار را بکند فرشتگان به او تف میکنند ومرگ بسیار بدی هم دارد و شیطان شخصا دهان اورا مورد عنایت قرارمیدهد.سفر خوشی داشته باشید بهتر است. وشارون سفر بسیا بسیار بدی در پیش دارد.
لعنت و تف به قبر و روحش