کد خبر: ۱۸۴۷۸۶
تاریخ انتشار:
مایکل روبین در commentarymagazine نوشت:

ایران نظاره گر خاکستر نفوذ آمریکا

در میان تب و تاب وزیر امور خارجه جان کری از دستیابی به موفقیت دیپلماتیک در معاملۀ هسته ای، خوب است به یاد داشته باشید که جمهوری اسلامی چگونه به منطقه نگاه می کند و ایالات متحده را چگونه می بیند .
گروه بین الملل - در میان تب و تاب وزیر امور خارجه جان کری از دستیابی به موفقیت دیپلماتیک در معاملۀ هسته ای (حال بگذریم که هنوز اجرائی نشده و ایران همچنان به غنی سازی اورانیوم به خوبی گذشته و در سطح و مقدار مورد نیاز برای تامین سوخت نیروگاه هسته ای خود در شهر بوشهر ادامه می دهد) ، خوب است به یاد داشته باشید که جمهوری اسلامی چگونه به منطقه نگاه می کند و ایالات متحده را چگونه می بیند .



به گزارش بولتن نیوز، مایکل روبین در commentarymagazine نوشت: به این ترتیب، در تاریخ 1 ژانویه ، خبرگزاری فارس مقاله ای با نگاهی به سقوط فرضی امریکا در مقایسه با روسیه و چین منتشر کرد (دو کشوری که هر دو قبلا به خاطر دفاع از ایران در حین مذاکرات هسته ای مورد ستایش این خبرگزاری واقع شده اند.) :
پکس آمریکانا، یا همان صلح  آمریکایی معروف ، مرده است . هرچند پیش از این هم صلحی در کار نبوده است. در حوزۀ خاور میانه ، این اصطلاح مدت خود به خود به معنای دورۀ تسلط ایالات متحده است که پس از جنگ جهانی دوم بوجود آمد و در سال 1978 به اوج خود رسید.  سپس در سال 1979 انقلاب ایران بوقوع پیوست.... 

این مقاله در ادامه اشتباهات آمریکا را برجسته می کند:
وزیر امور خارجه کاندولیزا رایس، در سال 2006 کاملا مطمئن بود که سلطه آمریکا بر خاور میانه ، گسترده تر خواهد شد. او در میانۀ  جنگ 2006 اسرائیل در لبنان پیروزمندانه اعلام کرد که نقشه خاور میانه برای همیشه به سود ایالات متحده آمریکا تغییر خواهد کرد.  اما اینگونه نشد، و اسرائیل هم در این جنگ شکست خورد.  نفوذ ایالات متحده شروع به فرسایش کرد ، در حالی که نفوذ رقبایش فزونی می گرفت ... در لبنان، نفوذ حزب الله به طور چشمگیری افزایش یافت. ائتلاف 14 مارس ، نهاد لبنانی تحت رهبری حریری که توسط ایالات متحده حمایت مالی می شد و متحدانش در برابر حزب الله ، ثابت کرده اند که در خنثی کردن نفوذ حزب الله و متحدان سیاسی آن در اتحاد 8 مارس لبنان ناتوان هستند .
.....و سپس بر چگونگی افت نفوذ ایالات متحده ناشی از انفعال سیاست های پرزیدنت اوباما در سوریه ، و تمایل وزیر امور خارجه کری برای رسیدن به توافقی هر چند سطحی  و بی محتوا با ایران، نظری تحقیر آمیز می اندازد :
آمریکا دو دشمن اصلی خود در خاور میانه را خنثی نکرده است. هدف تغییر رژیم در دمشق شکست خورده و واشنگتن نیروی پنتاگون را در سوریه از بند رها نکرده است.  توافق هسته ای موقت ، بین امریکا و ایران ژنو سوئیس منعقد شد. تصمیات ایالات متحده مبنی بر احتراز از جنگ با سوریه و یا رسیدن به معاملۀ نهایی با ایران ، دلیل  از هم پاشیدن قدرت آمریکا نیست . قدرت آمریکا پیش از اینها در حال افول بود.
واشنگتن با سوریه و ایران وارد معامله شد تا از این طریق نفوذ خود را در خاور میانه گسترده تر کند و در واقع ، سرعت افول خود را کاهش دهد. در عوض، متحدان و مشتریان امریکا غضبناک شدند و به وحشت افتادند. به دلیل کاهش قدرت ایالات متحده، متحدان و مشتریان واشنگتن به آرامی سرگرم تنوع بخشیدن به روابط خود و یافتن روابط جدید هستند . تل آویو و ریاض ، متحدان منطقه ای آمریکا ، دریافته اند که چتر حمایتی امپریالیزم امریکائی که تاکنون برسر آنها بوده کم کم برچیده می شود. آنها به دنبال جایگزینی برای قیمومیت ایالات متحده هستند.
افسوس، وقتی صحبت از نفوذ ایالات متحده و باز کردن گرۀ کور امنیت و ثبات در خاور میانه به میان می آید، این مقالۀ ایرانی حرفی برای گفتن دارد. اما آنچه در این مقاله بدان اذعان نمی شود ان است که پشت هر کاهشی در نفوذ ایالات متحده ، نوعی اراده و تصمیم به مصالحه در واشنگتن ، حجمی از فشار متحدان امریکا برای امتیازدهی، و یا قطع معاملات نادرست به چشم می خورد.

 جنگ سال 2006 با اسرائیل را حزب الله  آغاز کرد ، اما وزیر امور خارجه وقت، کاندولیزا رایس، پس از مشاهدۀ چند هفته نبرد اسرائیل ، فشار زیادی بر اسرائیل اعمال کرد تا تمامی عملیات خود ، به جز آنها که برای از بین بردن توان نظامی حزب الله صورت می گیرد را متوقف کند. او به تسریع روند معامله ای برای حضور نیروی بین المللی محکم در مرز این دو کشور کمک کرد ، اماUNIFIL (نیروی موقت سازمان ملل در لبنان)  ناتوان است و با مسلح شدن مجدد حزب الله ، نه آنها و نه ایران هیچیک با عقوبتی مواجه نشدند.
او در سال 2008 اوضاع را از این هم بدتر کرد و هنگامی که ، در مقابل تهدید حزب الله برای خشونت بیشتر در برابر دولت منتخب لبنان ، عقب نشینی کرد و  در سال 2008 پیمان دوحه را منعقد کرد که در مورد دولت لبنان به حزب الله حق وتو می داد. بخش عمده ای از ضعف جنبش 14 مارس مجادله داخلی آن بود، اما رایس به جای کمک به شکل گیری و انسجام مجدد این جنبش ان را به سمت پرتگاه سوق داد.

کمک های نظامی آمریکا به مخالفان سوریه ، با توجه به پیروزی رادیکال ها در درون مخالفان، نتیجۀ معکوس به بار آورد ، اگر چه ، نهاد سکولار و غربگرای کردستان واقع در غرب سوریه، همان منطقه ای که دولتش را کری به نحو غیر معمولی از روند دیپلماتیک محروم کرد ، سزاوار حمایت واقعی هستند.
گفته می شود، استفادۀ آشکار دولت سوریه از سلاح های شیمیایی در حومه دمشق می بایست به حمله نظامی فوری و تنبیهی ختم می شد و اینکار نه تنها تمام اعتباری که اوباما پای اینکار گذاشته بود را مخدوش کرد ، بلکه اکنون اسباب تمسخر و خوشحالی ایران را فراهم ساخته است. و، البته ، در مورد معامله هسته ای نیز وضع بدین منوال است، معامله ای که ایرانی ها آن را نشانۀ آشتی با امریکا نمی دانند، بلکه از نظر آنها این معامله، تنها ضربه ای مهلک به متحدان آمریکا در منطقه است . به نظر می رسد همگان (چینی ، روسیه ، ایران، و عربستان سعودی) خود را در یک بازی بزرگ برای نفوذ در منطقه می بینند . ایالات متحده از پذیرفتن این واقعیت شانه خالی می کند و بنابراین و تا آنجا که به ایران و متحدان منطقه ای ایالات متحده مربوط می شود، بقول معروف روغن ریخته را خرج امامزاده می کند و هر چه را که در خطر باشد، بهدر می دهد و یا بذل و بخشش می کند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین