گروه بین الملل- پیشتر که انسان تحت سلطه خداوند زیست میکرد، زندگی او در انبوهی از پردهها پوشیده بود، پردههایی از عرف و شرع که خداوند برای پاره کردن و عبور از آن ها مجازاتهای سختی در نظر گرفته بود. در روزگار معاصر که انسان تحت سلطه خویش زندگی میکند، مجالی یافته برای دریدن پرده هایی که دور او و زندگی او کشیده شده بودند. انسان آزادانه تمام پرده ها را میدرد به این امید که در ورای پرده های دریده شده آرامش یابد. تغذیه، پوشش، روابط خارج از چارچوب، تجارت، ورزش، دانش و ... عرصه ای از زندگی انسان اومانیسم نمانده که حریم های موجود در آن برداشته نشده باشد، پتانسیل های بالقوه آزادی که جان لاک و همفکرانش به انسان هدیه دادند از انسان حیوان برهنهی خودخواه هوی پرست رباخوار شهوت رانی ساخت که برای ارضای میل آزادی خواهی خود هر روز دنبال پردهی جدیدی برای دریدن میگردد.
به گزارش بولتن نیوز،در این دنیای دنی رسانه ها که موجودیت وابسته به تصورات حقنه شده و باورهای دیکته شده رواجی در اوج لذت و شیرینی دارد، فرهنگ شهوتگرای پانکها (punk) یا هیپیها (Hippies)، فمینیستها (Feminist) و ... مترقی و ارزشهای اخلاقی دگرگون گردیده و مفاهیمی همچون خانواده که مبنای اخلاقی داشتند را تبدیل به پدیده های ضد اخلاقی و فاسد نمودند.در این دنیای ساختهی ذهن مریض انسان امانیست (Humanism) اگر چه امر تعدد زوجات، بویژه در قاعدهی چند زنی (Polygyny) و چند شوهری (Polyandry) هر روز بیش از پیش موجبات انحطات جهانی را فراهم و کیان خانواده را در هم میپاشد، اما این همه در مصاف بیعت شیطانی و تعریف کارویژهی تحقق جامعهی لوط امری حقیر مینماید.
بر این اساس امروزه امانیست بقای انسانی را هدف قرار داده و در قاعدهی تجدید بعیت با شیاطین قوم لوط بر موضع بسط و گسترش همهجانبهی همجنسکرایی (Homosexuality) در قاعدهی چهار دستهی شوم و پلید (L.G.B.T) درآمده و این در حالی است که مسیحیت لیبرال در سیطرهی ظاهری خود بر گسترهی وسیعی از جهان، مستاصل از هر زمانی بوده و رسانههای غربی رویکردی عربده گونه در تقابل سازکارمحور و شان مدار روابط انسانی داشته و انگ آزادی را چون شمشیر داموکلس حقوق بشر، بر گردن جوامع اصیل به ویژه جوامع اسلام (البته نه اسلام آمریکایی) استوار نمودهاند.
طبق روالی معمول، با پایان سال میلادی و فرا رسیدن ایام سال نو (New Year) عموم رسانههای غرب اقدام به طرح چهرهای سمبلیک از برای معطوف نمودن افکار عمومی طی سال پیش رو نموده و این اقدام هوشمندانه منطبق با وزن هر یک از این رسانهها، به گونهای برند (Brand) سازی کُنشی و مَنشی را در سطح جهانی رقم خواهد زد؛ که در این میان از جمله مهمترین و شاخصترین رسانههای مُعرف شخصیت الگوی سال، هفته نامهی آمریکایی تایم (TIME) میباشد که از سال 1988 میلادی تا به امروز با عنوان شخص سال (Person of the Year) اقدام به معرفی و چهرهسازی از شخصیتی به عنوان الگو در سطح جهانی مینماید.
حضور 42 شخصیت شاخص در فهرست نهایی انتخاب مجلهی تایم موجب شد تا انتخاب شخص سال این مجله در سال 2013 میلادی با حدث و گمانهای بسیاری همراه باشد؛ اما سرانجام شخصیت سال با معرفی خورخه ماریو برگولیو (Jorge Mario Bergoglio) ملقب به پاپ فرانسیس (Pope Francis) به پایان رسید و این روحانی مسیحی به عنوان رهبر کاتولیکها، شاخصی از برای جهانیان گردید.
اگر چه در باب چرایی انتخاب پاپ فرانسیس سخنان بسیاری به میان آمد و این اقدام تایم در قالبهای گوناگون مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت؛ اما با این همه میتوان عمده دلیل این انتخاب را در اتفاقات گذشته در سال 2013 میلادی بر کلیسای پاپی دانست؛ اتفاقاتی که از جمله مهمترین آن استعفای یوزف آلویس راتسینگر (Joseph Aloisius Ratzinger) معروف به پاپ بندیکت شانزدهم (Pope Benedict XVI) در تاریخ ۱۱ فوریه ۲۰۱۳ میلادی بود.
کناره گیری یکبارهی بندیکت شانزدهم از مقام پاپی موضوعی نبود که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت؛ استعفایی که حتی خود کاردینالها را متعجب ساخت و موجب شد تا در بعضی از کاردینالها حالت خشم پدید آمده و حتی صحبت از شکستن مهر پاپ بندیکت شانزدهم نیز به میان آید.
به هرحال بسیاری بر این باورند که استعفای پاپ بندیکت شانزدهم به عنوان دویست و شصت و پنجمین پاپ ریشه در نزج و گسترش هوی پرستی در کلیسای کاتولیک و بیعفتیهای صورت گرفته از طرف کشیشان مسیحی و موسیونرهای تبشیری در سراسر جهان، بویژه در چند سال اخیر داشته است.
موضوعی که بخش کوچکی از آن در افزایش آمار تجاوزهای صورت گرفته از طرف کشیشان کاتولیک در سراسر جهان نمود پیدا کرده و موجب شده تا در سالهای اخیر انتشار ابعاد سوءاستفادههای جنسی صورت گرفته در کلیسا بویژه علیه کودکان شکل فزایندهای به خود بگیرد.
بر این اساس موضوع فساد اخلاقی در کلیسا چیز جدید و امری خاص نبود که بتواند منجر به استعفای بندیکت شانزدهم و از این رو میتوان کنارهگیری یوزف آلویس راتسینگر را در راستای عدم موفقیت او در حاکمیت نظریهی خود مبنی بر بازگشت به ارزش های اساسی مسیحی برای مقابله با سکولاریزاسیون افزایش یافته توسط بسیاری از کشورهای غربی دانست.
به عبارتی دیگر پاپ مستعفی نه تنها مقصر در اشاعهی فساد حاکم بر کلیسا نبود، بلکه یکی از استثناییترین افراد در برخود با فحشای رایج در واتیکان محسوب و مواضع شدید او در قبال این قبیل موضوعات، همواره اعتراضات گستردهای را در پی داشت؛ به این ترتیب برخلاف نظر رایج، اقدام به استعفای بندیکت شانزدهم در راستای عدم توفیق وی بر سرکوب موج بیعفتی حاکم بر مسیحیت ارزیابی میشود.
| |
نمونهای از مواضع شدید پاپ بندیکت شانزدهم (Pope Benedict XVI) در باب فحشای جنسی |
اما خورخه ماریو برگولیو بر خلاف یوزف آلویس راتسینگر اعتقادی بر این مواضع نداشته و همانگونه که کمتر از پیشینیان خود به تشریفات میپردازد، کمتر نیز از این قسم امور سخن به میان آورده و مواضع محافظهکارانه (Conservative) را پیشهی خویش ساخته و به این ترتیب اصالت تلرانس (Toleration) در منظر فلسفهدانی همچون پاپ فرانسیس اصالتی به مراتب عظیم داشته و از این رو وی محبوب تایم در سال 2013 میلادی نموده است.
|
از این رو اطلاق عنوان شخص سال (Person of the Year) به خورخه ماریو برگولیو در مقام پاپی فلسفهدان، محافظه کار، ساده زیست و دوستار فقرا، محدود به هفته نامهی آمریکایی تایم (TIME) نشد و نشریهی The Advocate نیز به عنوان وکیل مدافع چهار دستهی شوم و پلید (L.G.B.T) در شماره دسامبر ۲۰۱۳ میلادی خود پاپ فرانسیس (Pope Francis) را به عنوان چهره سال خود معرفی کرد.
|
این نشریه که به امور مربوط به همجنس گرایان و دفاع حقوقی از آنها میپردازد، پاپ را تحت عنوان تاثیر گذارترین فرد سال برای جلد خود انتخاب کرده و در کنار عکسی که از وی بر روی جلد خود منتشر کرده، این نقل قول را از پاپ فرانسیس اول درج نموده است:
If someone is gay and seeks the Lord with good will, who am I to judge?
اگر کسی همجنس باز است و با حسن نیت خدا را میجوید، من چه کسی هستم که بخواهم قضاوت کنم؟
|
اگر چه این جمله، که ترجمهی پاسخ ایتالیایی فرانسیس اول به سوالی است که طی سفراش از برزیل به رم از وی در مورد کشیشهای هم جنسگرا پرسیده شده میباشد، دلیلی واضح از برای چرایی انتخاب یک پاپ به عنوان شخص سال (Person of the Year) همجنسگرایان جهان، محسوب میشود، اما به همان اندازه نشان دهندهی حاکمیت بیش از پیش جو اصالت تلرانس (Toleration)در مشی پیش روی واتیکان بوده و نمایانگر نوع عمل آمریکاییها در صدد شمولیت این تفکر بر جهان، بویژه در حاکمیت قلمرو ادیان میباشد.
|
نشریهی The Advocate در تصویری که از پاپ بر روی جلد خود چاپ نموده ، بر روی صورت فرانسیس اول نوشتهی را با عنوان NO H8 درج نموده که مخفف عبارت No Hate ( حرف H در کنار عدد 8 ، هیت تلفظ میشود) را نمایان ساخته و به معنای نفرت ممنوع میباشد.
درج عبارت NO H8 به معنی سمبلیک No Hate و نفرت ممنوع، اشاره دارد به نفرت دین از همجنس گرایان و پاپ فرانسیس (Pope Francis) را به خاطر شهرتش در نفی این نفرت میستاید. |
|
این نشریهی وکیل مدافع (The Advocate) همچون سایر رسانههای جریان ساز در انتخاب شخص سال (Person of the Year)، نامزدان دیگری را نیز در فهرت خود داشت، که اگر چه تعداد آنها به اندازهی 42 نامزد مجلهی تایم نبود، اما به نوبهی خود قابل توجه مینمود. بر این اساس امسال چهره سال این نشریه ۱۰ نامزد داشته که به غیر از پاپ فرانسیس اول لیست دیگر نامزد ها به شرح و چرایی انتخاب ایشان به این شرح میباشد.
|
|
آنتون کراسوفسکی |
|
Anton Krasovsky |
|
سرخبرنگار تلویزیون روسیه |
|
به خاطر اینکه در ۲۵ ژانویه در حال اجرای برنامه گفت: یک همجنس باز است و با وجود این به همان اندازه رئیس جمهور پوتین یک انسان است و از برنامه خارج شد. |
|
|
|
جین دو |
|
Jane Doe |
|
نوجوان دوجنسه |
|
به خاطر پیروزی در برابر تلاشهایی که برای جلوگیری از حضور دوجنسهها (به خصوص وی) در مدارس انجام شد. |
|
|
|
جک آندراکا |
|
Jack Andraka |
|
مخترع کیت تشخیص سرطان لوزالمعده، تخمدان و ریه در سن ۱۵ سالگی |
|
به خاطر اختراع کیت تشخیص سرطان لوزالمعده، تخمدان و ریه در سن ۱۵ سالگی |
|
|
|
هردوجنسگرایان |
|
به خاطر تعدد افراد معروف هردوجنسگرا در سال ۲۰۱۳ میلادی |
شایان ذکر آن است که مجله The Advocateدر باب دلایل انتخاب پاپ فرانسیس (Pope Francis) به عنوان Person of the Year و چرایی برتری او نسبت به سایر گزینههای سال 2013 میلادی، این موارد را بر میشمارد:
|
|
|
|
|
|
|
در مجموع پُر واضح است که شریعت و قوانین مسیحیت بسیار کهنه و فاقد هرگونه تطابقی با نیازهای روز جوامع هستند. کهنهگی و بیربط بودن این قوانین بیشترین اثر سو خود را بر نظام خانواده بر جای گذاشته و به عنوان عاملی اصلی، موجب فروپاشی کیان خانواده در غرب گریده است.
در حقیقت از آنجا که قوانین مسیحی، مسئله طلاق را حرام دانسته و ازدواج را پیوندی غیرقابل گسست تعریف میکند، با این کار خود باعث شده تا موضوعاتی نظیر خیانت جنسی (Sexual infidelity) و روابط خارج از خانواده (relationships outside the family) به فرهنگ و پدیدهای مرسوم در بین مسیحیان مبدل و دفع هر نحوی گرایش جنسی (Sexual orientation) به بنمایهای اصلی از برای تطابق سبک زندگی و تربیت انسان امانیست در غرب مسیحی درآید.
|
به عبارت دیگر، تکثیر و گسترش تفکر و ایدئولوژی انسانگرایی (Humanism) در غرب مسیحی به نحوی سهل الوصول، عمومیت پیدا نمود و این امر عموما به واسطهی گسترهی نفوذ کلیسای مسیحی و دایرهی عمل آن به عنوان نهادی که خود را به عنوان نماد مسیحیت و قوانین الهی معرفی میکرد، ارزیابی میگردد.
|
از این جهت تبدیل نهاد کلیسا به کانونی از فساد جنسی- اخلاقی و محفلی از برای کودک آزاری، زن بارگی و برهنه گری، ضمن حذف چهرهی مذهب از پیکرهی جامعهی مسیحی غرب، باعث فروریختن قبح تمامی اعمالی شنیع ضد اخلاقی در بین مردم اروپا و سست شدن مبانی اخلاقی من جمله حرمت حریم خانواده گردیده و امور فطرتا قبیحی نظیر زنای محصنه (Adultery) به دلیل اعمال آن توسط کلیسای مسیحی و آگاهی و فاش شدن آن در منظر اذهان عمومی، به جزیی قابل پذیرش در سبک زندگی انسان امانیست مبدل گردد.
البته باید توجه داشت که ضایع شدن نهاد کلیسا به عنوان متولی رسمی تفکر الهی (البته تحریفی)در غرب، گونهای خاص از تجزیه و جدایی بشر از تعالیم الهی را در پی داشته و ضمن ضایع نمودن تمامی اقدامات خدا گرایانه، موقعیتهایی به نحو ذیل را در پی دارد:
1. ایجاد بستری قانع کننده به جهت ارایهی واقعیت تحریفی مسیحیت.
2. ایجاد موقعیت به جهت عرضهی شریعت حقیقی الهی
3. ایجاد موقعیت به جهت عرضهی شریعت حقهی شیعه
4. ایجاد بستری قانع کننده به جهت حذف موقعیت تبلیغی مسیحیت تبشیری.
5. ایجاد شمایی حقیقی از مسیحیت تبشیری جهت ترد آن بویژه در جامعه ایران اسلامی.
6. ایجاد موقعیت به جهت تبیین شرایط و ترسیم واقعیت میدان در تقابل میان تفکر اسلام و غرب امانیست.
آ.محمودیان (عضو هیات علمی پژوهشگاه خانواده و زندگی)
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
لا دیدن این نوع مطالب و آگاهی از اون می توانین به این واقعت برسیم که دلیل اینکه مسیحیت چرا اینقدر داره تو دنیا جنایت می کنه را متوجه بشیم.
مطلب خوب و جامعی بود . اصولا اولین سوالی که باید از مسیحیت امروز پرسید اینه که " خدا را تعریف کنید ؟ "
خدارو شکر که شیعه هستیم و با عقل و منطق خدا رو می پرستیم .
من واقعا سوال پرسدم که چرا به ایشون پاپ فرانسیس "اول" میگید؟؟؟ یعنی کسی نیست یه جواب منطقی بده ؟ ممنون میشم جواب بدید.