فرآيند و استراتژي پيدايش عدالت / انقلاب اسلامي و ولايت فقيه مسير تحقق عدالت اجتماعي عصر حاضر
ايشان حقيقت عدالت را به بسط جريان الوهيت خداي متعال معنا كردند و تناسبات عدالت را در حوزه عدالت تكويني، تاريخي، اجتماعي و عدالت اخلاقي مورد بررسي قرار دادند و افزودند ريشه بي عدالتي، شرك به خداي متعال و خروج از وادي توحيد است. عدالت اخلاقي با تحقق عدل در همه حوزه هاي باطني انسان محقق مي شود به گونه اي كه مناسبات پرستش در همه لايه هاي وجودي انسان جاري شود و همه قواي او در خدمت بندگي خداي متعال قرار گيرد. عدالت اجتماعي نيز با شكل گيري همه مناسبات اجتماعي بر محور توحيد و اخلاصِ در بندگي محقق مي شود. اگر در فرايند انقلاب فرهنگي نتوانيم همه مفاهيم پايه تا معادلات كاربردي و تا برنامه هاي اجرايي نظام اسلامي را بر اساس لا اله الا الله تحليل كنيم نمي توانيم مدعي تحقق عدالت اجتماعي باشيم. انحراف از عدالت، به ميزان تعلق به آلهه دروغين و شرك خفي يا آشكاري است كه در مناسبات اجتماعي جاري مي شود.
ايشان در ادامه به چگونگي بسط توحيد در تاريخ و جامعه پرداختند و در اين رابطه گفتند توحيد در عرصه حيات تاريخي و اجتماعي، بر محور انبياء و اولياء و با تكيه بر ولايت رسول خاتم و اوصياي مكرم ايشان محقق مي شود. ولايت نبي مكرم اسلام، همان نقطه كانوني بسط توحيد است كه همه كثرات عدالت مي بايست از اين نقطه نشأت بگيرد و در ذيل ولايت ايشان به ساماندهي برسد. ايشان در توضيح اين مطلب با تكيه بر مستندات نقلي افزودند عصر ظهور كه دوره كمال توحيد و عدالت است، در واقع، دوران تجلي شمس ولايت نبي اكرم است كه به واسطه امام زمان عليه السلام از غيب به ظهور مي رسد. از اين منظر، در حوزه عدالت اخلاقي بايد گفت حاكميت ولايت نبي اكرم در همه عرصه هاي حيات باطني فرد و تبعيت همه قواي انسان از اراده رسول خاتم، عدالت اخلاقي مطلوب است. در حوزه عدالت تاريخي و اجتماعي نيز بايد توجه داشت كه تمدن ها، تجسدِ روح وُلات آن ها هستند و اگر تحت سيطره ولايت نبي اكرم و اوصياي ايشان شكل بگيرند صبغه الهي پيدا مي كنند. براين اساس، نظريه عدالت تاريخي مطلوب، تحقق توحيد در همه عرصه هاي حيات تاريخي است كه با ولايت خاتم النبيين و اوصياي ايشان در عصر ظهور شكل مي گيرد و همه عالم بيت نور مي شود به گونه اي كه هيچ شأني از شؤون انسان، او را از بندگي باز نمي دارد و همه عالم معبدي مي شود كه ديگر تجارت در آن هم عبادت است؛ نه آن كه مثل تمدن امروزي، بتكده اي باشد كه عبادتش هم دنيا است. مسير تحقق اين عدالت تاريخي نيز، درگيري جريان نور و ظلمت است كه تا غلبه كامل ولايت نبي مكرم اسلام ادامه پيدا مي كند.
ايشان مسأله پرستش را از موضوع عدالت تفكيك ناپذير دانستند و افزودند روح همه نظريه هاي عدالت در غرب حاكميت شرك و بت پرستي است. عدالت به اله و تناسبات آن تعريف مي شود و به همين دليل همه نظريه هاي عدالت، از پرستش شروع و به عدالت منتهي مي شود. بدون تعلق به يك اله و پيدايش فقر و نياز به آن اله، نمي توان عدالت را تعريف كرد. در دنياي معاصركه مسأله پرستش، به دنيا پرستي مدرن مي رسد؛ نظريه عدالت به توسعه تناسبات دنيا پرستي در همه روابط اجتماعي تعريف مي شود كه چيزي جز همان جامعه ليبرال دموكراسي در نقطه آرماني خودش نيست.
ايشان در ادامه با اشاره به نظريه عدالت اجتماعي در دوران معاصر، نظريه ولايت فقيه را تئوري عدالت اجتماعي اين عصر دانستند و افزودند ولايت فقيه از منظر حضرت امام، شعبه اي از ولايت رسول الله و بستر تحقق اراده ايشان مي باشد. شكل گيري شؤون اجتماعي، حول ولايت فقيه منجر به تحقق عدالت اجتماعي مي شود. مسير دست يابي به اين عدالت، انقلاب اسلامي است و برنامه تحقق آن نيز در يك نگاه اجمالي و كلان، همان فرآيند سه مرحله اي است كه حضرت امام ترسيم نموده اند. اين فرآيند شامل ايجاد حاكميت ديني در ايران، بيداري اسلامي در دنياي اسلام و عدالت خواهي در جهان مي شود كه در نگاه تفصيلي تر، بايد آن را در يك فرآيند پنج مرحله اي كه رهبرمعظم انقلاب اسلامي ترسيم نموده اند تبيين كرد كه اين پنج مرحله عبارتند از: تشكيل انقلاب اسلامي، نظام اسلامي، دولت اسلامي، جامعه اسلامي و امت اسلامي.
ايشان استراژي حضرت امام در پيش برد اهداف سه گانه را درگيري با پرچمداران باطل و ولات جور دانستند و گفتند حضرت امام براي تحقق اولين گام از اهدافشان، شاه را به عنوان محور مبارزه تعيين نمودند و تا ساقط نمودن نظام شاهنشاهي، مبارزه را پيش بردند و در گام بعد، براي تحقق اهداف بين المللي و جهاني مد نظرشان، مبارزه اي در مقياس درگيري با شيطان بزرگ به عنوان پرچمدار كفر جهاني تعريف كردند كه تا نابودي سلطه جهانيِ استكبار پيش خواهد رفت. ايشان تفاوت اصلي نظريه ولايت فقيه امام با ساير فقهايي كه در طول تاريخ معتقد به ولايت فقيه بوده اند را در همين نكته دانستند و افزودند مقياس درگيري از منظر امام مديريت جهاني و تعيين پرچمداران آن بود.
حجت الاسلام و المسلمين ميرباقري يكي از الزامات عدالت اجتماعي را نظريه پردازي در مقياس خرد، كلان و توسعه دانستند و تأكيد كردند استراژي تحقق عدالت اجتماعي از منظر امام، مبارزه تمام عيار سياسي، فرهنگي و اجتماعي با جبهه كفر است و دامنه اين مبارزه، به گستردگي همه موضوعاتي است كه نظام سلطه براي آن برنامه ريزي كرده است. ايشان در سخن پاياني خود افزودند ممكن است در حين مبارزه عقب نشيني موقت و يا گفتگوي تاكتيكي لازم باشد ولي نبايد اين تاكتيك به استراتژي تبديل شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
