کد خبر: ۱۸۰۳۵۷
تاریخ انتشار:
بمناسبت روز جهانی معلولین

آقای رییس جمهور معلولین هم هستند

به نظر مي رسد درديار ما اين اتفاق سخت و بي صدا و آسيب زا تا حدود زيادي افتاده است وچون بگويي اغلب را ياراي شنيدن نيست! با اين مقدمه امروز براي هزارمين بار اين معناي ساده ولي پر از رنج رابايد گفت كه «معلولين هم هستند»، زنده اند و بيش از سالم ها نيازمند گنجانده شدن در برنامه ها و مصوبه ها و محاسبه ها هستند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، اگر در جامعه يي بار معنايي كلمات از دست برود يا تنزل پيدا كند ديگر از سخن گفتن كاري برنمي آيد و شنيدن سخت مي شود، پس هزينه هزار فكر و تصميم ساده سر به فلك مي كشد و رفته رفته آدم ها فقط با عمل با يكديگر سخن مي گويند و درد ها به اوج خود مي رسند. به نظر مي رسد درديار ما اين اتفاق سخت و بي صدا و آسيب زا تا حدود زيادي افتاده است وچون بگويي اغلب را ياراي شنيدن نيست! با اين مقدمه امروز براي هزارمين بار اين معناي ساده ولي پر از رنج رابايد گفت كه «معلولين هم هستند»، زنده اند و بيش از سالم ها نيازمند گنجانده شدن در برنامه ها و مصوبه ها و محاسبه ها هستند. آيا اين سخن شانس شنيده شدن را پيدا مي كند؟ آيا تعارف كنيم و از واقعيت هاي سخت نگوييم؟ نگوييم كه از روز جهاني معلولين جز حسرتي و منتي براي آنها باقي نمي ماند؟ نگوييم كه از كلمات بي جان و بي رمق كه بارها و بارها كنارهم چيده شده اند كاري بر نيامده است و هنوز جلوي چشم مردم و مسوولان يك فرد داراي معلوليت براي ساده ترين امور مثل عبور از خيابان، بالارفتن از پله هاي يك اداره دولتي جان به لب مي شود و چه بسيار كه از حق و امتياز و موقعيت خود براي همين چيز هاي ساده مي گذرد؟ كاش اين روز نبود! بلكه مسوولان محترم به تبليغي و بياني و آماري وظيفه خود را انجام شده تلقي نمي كردند وجهان پر محنت اين قشر سربسته مي ماند تا روزي كه اراده و اخلاقي براي رفع و رجوعش پيدا شود. اين سخنان هرگز تند نيستند، اين تنها بخش كوچكي از واقعيت امروز دنياي معلولان كشور است. به آمار ها مراجعه كنيد، انتهاي اجراي قانون جامع حمايت از معلولين به كجا انجاميده است؟ چند درصد از معلوليني كه بيش از ديگران نياز به كار و شغل دارند شاغل شده اند؟ چند درصد از معلولين با استعداد و حتي نخبه توانسته اند رنج توانفرساي رفت و آمد و امور پر پيچ و خم دانشگاه را بر خود هموار كنند و به مراكز آموزش عالي راه يابند يا فارغ التحصيل شوند؟
درمان! آقايان مسوول كلاه انصاف خود را قاضي كنند و چون مي بينند كه فرياد وزير بهداشت از وضعيت بيمارستان ها و ورشكستگي آنها بلند است حساب كنند كه يك فرد داراي معلوليت به جز درد دايمي خود، چون بيمار شود چه سان لاي چرخ دنده هاي پروسه نفسگير درمان و هزينه هايش له مي شود؟ براي همين هم معلولين زيادي وجود دارند كه بيماري هاي ثانويه خود را رها مي كنند و با دو درد به گذران زندگي مي پردازند! به مراكز بهزيستي مراجعه كنيم تا آخر دنيا را ببينيم، هر مددكار چه با تجربه، چه تازه كار انبوهي از مددجويان را در صف انتظار خود دارد وگاهي يك سال يك بار هم اگر بخواهد نمي تواند يك تلفن بزند و حال خانه نشين تحت مسووليت خود را جويا شود. معلولين در همه زمينه ها واقعا و بي اغراق وارد مسابقه دويي مي شوند كه در ثانيه هاي اول بازي صدها گام از ديگران عقب مي مانند و هيچ كس نيست كه اين بازي ستم آسا را برهم زند، براي همين هم جز نوادري خيلي ها در كنج خانه مي نشينند وحلقه هاي زنجير محنت خويش را مي شمرند وگاهي سال تا سال هواي بيرون خانه به سرشان نمي زند. اينكه بايد به وضعيت معلولين رسيدگي شود و انتظار ساليان دراز آنها برآورده شود هرگز ناظر به امور اخلاقي و لطف و همدردي كسي يا مسوولي نيست. همين الان حدود دو ميليون و نهصد هزار معلول هموطن از اكثر امكانات كشور محرومند، آنها نه تنها از يارانه اتوبوس وقطار و تاكسي و هواپيما و دانشگاه و حتي بيمارستان ها اغلب به دور مي مانند كه حتي به پارك و موزه و كتابخانه و سينما و تئاتر و كوه و رودخانه هم نمي روند و نمي توانند كه بروند و مجموع شرايط كشور آنها را از بديهيات اوليه بي نصيب گذاشته است. اماعمق بي توجهي به اين قشر را در آنجا بايد ديد كه هر دولتي با هر گرايشي كه روي كار آمده است ديده نشده كه ژنرال هايش را به سازمان بهزيستي گسيل دارد.
مثلادر زمان خاتمي عزيز وقتي در مساله فوتبال به مشكل بر خورديم يكي از سرآمدان مديران مامور شد تا سر و ساماني به وضع فوتبال دهد كه انصافا هم در زمان خود موفق بود و آثار مديريتش را همه ديدند ولي نشد و نكردند كه مديري كار كشته و مجرب و آشنا به وضع اداري كشور را به كار معلولين بگذارند تا اين همه رنج و محنت و جفا را از دردمندترين انسان ها كمتر كند ،كاش زمان سازندگي آقاي كرباسچي و زمان اصلاحات آقاي صفايي فراهاني و زمان اصولگرايي آقاي قاليباف را به سازمان بهزيستي مي گماردند تا شاهد تحولي در اين عرصه مي شديم و سودش را هم خود جامعه از طريق كم شدن ناهنجاري ها مي برد. اكنون هم بيش از سه ماه از تصدي دولت محترم جديد گذشته و در بسياري از حوزه ها مديران جديد و كار آمد و تازه نفس زمام امور را در دست گرفته اند ولي گويا هنوز نوبت سازمان بهزيستي و معلولين مظلوم نرسيده است كه با توجه وتمركزو اعتبارات بيشتردر فضاي جديد تنفس كنند و روزنه اميدي براي كم شدن آلامشان باز شود. واقعيت آن است كه باتوجه به عمق و گستره مشكلات اقتصادي، اداري وفرهنگي معلولين واقعا يك سازمان كه خود زير مجموعه يك وزارتخانه پرمشغله است امكان و توان مديريت اين بخش را ندارد. در گفت وگو با يكي از مقامات بلند پايه دولتي وي نيز قايل به معاونت شدن اين سازمان زيرنظر شخص رييس جمهور بود تا بتواند راسا در هيات دولت حاضر شود ودر تحصيل و تجميع امكانات و توجه دادن وزارتخانه هاي ديگر به اين مهم موفق شود. اميد مي رود جناب آقاي روحاني در روز جهاني معلولين خرق عادت كند و از حرف هاي كلي احتمالي فرو نهد و هديه يي ماندگار از توجه و دقت در امور معلولين به آنان بدهد، سخني تاثيرگذار مثل ايجاد يك معاونت رييس جمهور براي افراد داراي معلوليت.

نویسنده:‌ جعفر گلابی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین