دانشمندان با بررسی کابوس های شبانه ی افراد به یافته های عجیبی دست پیدا کرده اند، اما هیچ یافته ای جالب تر و عجیب تر از کشف کابوس های رایج در میان افراد نیست.
بولتن نیوز/ گروه دانش و فناوری - دانشمندان با بررسی کابوس های شبانه ی افراد به یافته های عجیبی دست پیدا کرده اند، اما هیچ یافته ای جالب تر و عجیب تر از کشف کابوس های رایج در میان افراد نیست.
حقیقت عجیب درباره ی کابوس ها
کابوس رویای بسیار وحشتناک و ناخوشایندی است که به بیداری بیننده ی آن منجر می شود. رویای شما هر چقدر هم وحشتناک باشد اگر شما را از خواب بیدار نکند در دسته ی "خواب های بد" دسته بندی می شود.
تصور می شود که فقط 5 درصد بزرگسالان به طور منظم از کابوس رنج می برند؛ و 70 تا 90 درصد انسانها حداقل یک بار در طول زندگی خود کابوس می بینند.
ما اطلاعات بسیار کمی در مورد اینکه افراد در هنگام کابوس دقیقا چه خواب می بینند. قسمتی از مشکل آن است که کابوس ها بسیار شخصی و خصوصی هستند. یکی از بزرگترین چالش های دانشمندان برای بررسی محتوای خواب ها و رویاها آن است که برای توصیف کابوس ها، الزاما باید به تعاریف دست دوم افراد از این کابوس ها اعتماد کنند.
یادآوری ناقص کابوس ها
در یک بررسی چاپ شده در مجله ی خواب، روانشناس بالینی آنتونیو زاردا – رهبر تحقیقات خواب دانشگاه مونترال- دلایل متعددی را برای شکل گیری دیدگاهی جامع در مورد محتوای کابوس ها ذکر کرده است. زاردا بعد از مرور 12 تحقیق انجام شده در مورد محتوای کابوس در بزرگسالان از سال 1935، خاطر نشان می کند که یافته ها با توجه به جمعیت تحت مطالعه ... و ابزار مورد استفاده برای مطالعه ی محتوای کابوس ها متفاوت هستند. در بیشترتحقیقات بررسی شده توسط زادرا، آنالیز محتوای کابوس ها بر مبنای پرسشنامه ها و مصاحبه ها بوده است. اما " استاندارد طلایی" برای مطالعه ی کابوس ها ثبت وقایع روزانه توسط شرکت کنندگان می باشد. پرسشنامه ها یا ابزارهای مشابه گذشته نگر به دلیل ماهیت شکننده ی فراخوانی بلند مدت رویاها می توانند گزارش های نادرستی از رویاها به دست دهند.
زادرا معتقد است که در نصف بیشتر تحقیقات، تعریف کابوس بر استاندارد تشخیصی آن منطبق نیست، " چون معیار بیداری مشخص نشده است". انتظار وجود چنین ناسازگاری هایی وجود دارد؛ همانطور که درک ما از چیزی تغییر می کند، تعاریف هم دستخوش تغییر می شوند با استناد به این منطق، انتظار داریم که تحقیقات قبلی بر یکی از تعاریف کابوس منطبق باشند، و با پیشروی بیشتر در این زمینه مطالعات جدیدتر به تعریف جدیدتر نزدیک تر باشند. اما چنین چیزی مشاهده نمی شود. معیار بیداری فقط در بعضی از پژوهش ها مورد توجه واقع شده است- بیداری در سال 1970 به عنوان یکی از معیارهای کابوس تعیین شد اما در برخی تحقیقات همچون چند تحقیق منتشر شده در سال 2004 اثری از آن معیار وجود ندارد.
فرم های رایج کابوس ها
هاسلی کیسون یکی از اولین افرادی است که در دهه ی 1930 تحقیقاتی را در مورد تم کابوس ها انجام داد. کیسون با انجام مصاحبه های گذشته نگر با شرکت کنندگان شامل بزرگسالان، بزرگسالان "کم عقل"، بچه ها، و دانش آموزان نابینا و بیماران کم توان ذهنی، رایجترین تم های کابوس ها را ارائه داد:
1. حیوانات (27%)
2. تعقیب شدن (27%)
3. مردن/ کشته شدن ( 26%)
4. خانه / خانواده (22%)
5. سقوط کردن (21%)
6. متفرقه (19%)
7. تصادفات (17%)
از جمله محدودیت های مطالعه می توان به وابستگی آن به مصاحبه های گذشته نگر ، عدم تعیین معیار بیدار شدن و شناختن رویاهای ترسناک به عنوان کابوس اشاره نمود.
پژوهش دیگری در سال 1988 با رهبری روانشناس دانشگاه هاوارد، دیرده بارت، انجام شد. وی از تم های زیر به عنوان رایج ترین تم های کابوس ها درمیان 75 دانش آموز مورد مطالعه ی خود نام برد:
1. تعقیب شدن (72%)
2. مرگ یکی از دوستان یا اعضای خانواده (64%)
3. سقوط (53%)
4. مرگ خود (39%)
5. حیوانات (33%)
6. جنگ / خشونت / بلایای طبیعی (24%)
بارت هم در مطالعه ی خود همچون کیسون معیار بیدار شدن را مد نظر قرار نداده بود؛ شرکت کنندگان پژوهش وی هم به پرسشنامه ی گذشته نگر جواب دادند.
تحقیق دیگری توسط محققان دانشگاه کارولینای شمالی، اسکات لورنس و آنتونی کلونی، در سال 1978 انجام شد. در این تحقیق از شرکت کنندگان خواسته شد تا از کابوس های خو یادداشت برداری کنند. همچنین اولین پژوهشی بود که معیار بیدار شدن را هم مد نظر قرار داده بود محققان از تم های زیر به عنوان رایج ترین تم های کابوس شرکت کنندگان نام بردند:
1. تهدید به آسیب فیزیکی (16%)
2. صدمه ب دیگران یا مرگ آنها (15%)
3. تضادهای درون فردی (15%)
" به نظر می رسد فعالیت روانی که در حالات خواب و بیداری رخ می دهند بازتاب الگوی زندگی فرد، تجارب شخصی وی در گذشته، علایق و مشغولیت های فعلی وی، و امید و آرزوهای وی برای آینده باشد.
یکی از بزرگترین و جامع ترین پژوهش های انجام شده روی تم کابوس ها توسط روانشناس مایکل شردل منتشر شد. شردل محتوای موضوعی کابوس بیش از 1000 بزرگسال آلمانی را بررسی کرد. 5 موضع رایج کابوس ها عبارت بودند از:
1. سقوط (40%)
2. تعقیب شدن (26%)
3. بی حس شدن (25%)
4. دیر رسیدن به یه رویداد مهم (24%)
5. ناپدید شدن یا مردن یکی از افراد نزدیک (21%)
شردل در تحقیق فوق معیار بیدار شدن را اعمال کرد. همچنین شرکت کنندگان پرسشنامه ی گذشته نگری شامل 23 تم رایج کابوس ها را پر کردند.
هدف زادا هم از تحقیق خود " کسب درد جامعی از خواب های بد و داستان کابوس هاس آینده" با استفاده از تعداد بسیار زیادی دانشجوی لیسانس و افراد معمولی بود. وی در تحقیق خود از متد "استاندارد طلایی" استفاده نمود، این متد از شرکت کنندگان تحقیق می خواد تا خواب های خود را بنویسند و برای مدت طولانی نگه دارند.
زادرا گزارش 10000 کابوس و خواب بد را جمع آوری کرد. از میان اینها 253 کابوس و 431 خواب بد از 331 نفر شرکت کننده انتخاب شد. رایجترین 5 تم کابوسها به صورت زیر بودند:
1. خشونت فیزیکی (48.6%)
2. تضادهای درون فردی (21%)
3. شکست یا درماندگی (16.2%)
4. مشکلات مربوط به سلامتی و مرگ (9.1%)
5. نگرانی / هراس (8.7%)
رایجترین کابوس ها
معرفی لیستی از رایج ترین گابوس ها کار بسیار سختی می باشد. تحقییقات اشاره شده در بالا نمی توانند لیست جامعی از رایجترین کابوس ها را به دست دهند. البته، دسته بندی کابوس ها در چن دسته ی موضوعی کار سختی نمی باشد.
بنا به گفته ی شردل، هیچ تحقیقی تا به حال موفق نشده است تا تصویر منسجم تری از محتوای کابوس ها به ما بدهد.متدلوژی مورد استفاده همچون استفاده از پرسشنامه یا آنالیز محتوای خواب ها، و استانداردهای نمونه گیری همچون استفاده از دانش آموزان یا دانشجویان، افراد کابوس بین و غیره هم تاثیر بسزایی بر نتایج دارند. بهترین راه یافتن روشی برا ترکیب آنهاست.