در این نوبت به تناسب ایام و برای عرض ادب به ساحت مقدس شهدای کربلا من به بعضی از ضوابطی که اهل تحقیق و متفکران مسلمان در مورد نحوۀ عزاداری و اصول عزاداری امام حسین مطرح کردند، بخشی از این ها را باهم مرور می کنیم. در این نوبت تحت عناون «بایدها و نبایدها عزاداری» هم به بخشی از فلسفه این عزاداری و سوگواری برای امام حسین و اصحاب و اولاد ایشان می پردازیم و هم به بعضی از ضوابط حقوقی، اخلاقی، فقهی و فرهنگی در نحوه عزاداری اشاره ای خواهیم داشت.
اولاً درباب این که در اشک ریختن و گریستن برای مرگ انسان های محبوب و وارسته باید عرض کنم که این گریستن مشروع است و نه بدعت است و نه شرک و نه به مفهوم عبادت کردن و پرستیدن. و چنین مباحثی نه در صدر اسلام و نه درامروز و هیچ کدام در مذاهب شیعه و سنی مطرح نبوده و دوستان می توانند به منابع برادارن اهل سنت نیز رجوع کنند و ببینند که چگونه موادری نقل می شود از شخص رسول خدا که در مرگ بسیاری از بزرگان و نزدیکان شان، گریسته اند. به عنوان نمونه در شهادت حمزه(ع) در جنگ، پیامبر برایش گریه کرده اند؛ اشک ریختن و گریه کردند و عزاداری نمودند. همچنین در شهادت جعفرطیار نیز پیامبر بسیار گریستند. همین طور است حکایتی درمورد ابراهیم فرزندنوازدشان که پیامبر در آن مورد نیز بسیار گریستند. در مورد عثمان بین مضعون که این عثمان بن مضعون قبل از عثمان خلفه چهارم یعنی قبل از پیامبرشان از دینا رفتند و پیامبر در رحلت ایشان هم گریسته اند و از این قبیل موارد که در منابع شیعه و سنی نقل که برای نمونه از منابع اهل سنت می توان در جلد اول صحیفه بخاری یک بخش و روایتی دیگر که ذیل کتاب الجنابی باب اقلو نبی عن به کی محذوب، اشاره کرد که در زیر این جمله پیامبر خطاب برخی از افراد که از دنیا رفتند، فرموده اند: من به خاطر تو محذون هستم و غمگین هستم.
همچنین می توان به کتاب اصحاب النبی در طبقات ابین الصدر جلد 3 در ذیل باب خالد بن ولی در مقاضی واقدی جلد یک، صفحه315 در سیره ابن هاشم حلد3 صحفه99 است در تاریخ طبری جلد دو صحفه 213 است در انصاب الاشراف جلد دو صلحه 43 در سیرحه حلب جلد یک صفحه461 در الاستیاب جلد یک صفحه313 و موارد متعدد دیگری از این قبیل یا این که مثلا در منابع اهل سنت نقل می شود در مستند جناب احمد حمبلد در مثلاً در جلد دو صفحه40 و در طبقات این سعد جلد دو صفحه یازده که ایشان اون سالی که حضرت خدیجه مادر فاطمه و همین طور جناب ابوطاللب جناب حضرت امیر سلام علیه در مکه از دنیا رفتند در قضایای محاصره اقتصادی و اجتماعی در شعب ابی طالب رسول خدا اون سال را سال عزا و غم (عام الحزن) نامید و فرمود که مجالس عزا و سوگواری برای خدیجه و ابوطالب برگزار بشود یا برای شهدای صدر اسلام در جنگ های بدر و اُحد و سایر جنگ ها و جهادها، سوگواری ها شد و پیامبر(ص)نهی نفرمودند و اتفاقاً تایید هم فرمودند و در مواردی هم خودشان در مراسم سوگواری مشارکت داشتند یا این که بعد از رحلت خود رسول خدا(ص) در منابع براداران اهل سنت نقل است که در سوگ پیامبر چه قدر مسلمین گریستند و چه قدر سرودند و انشا کردند و دوستان می توانند به جلد دوم الانصاب الشراف رجوع کنند و نیز به استیاع جلد چهار صفحه238 و «اخبار مکه» جلد سه صفحه 80 و موارد و منابعی از این دست.
یا مثلا نقل شده که در جلد سوم «سیرۀ نبویه» که حضرت عایشه بر مصیبت وفات پیامبر بارها بر صورت خود سیلی زده یا در مورد خود سیدالهشدا از سال 61 هجری به بعد که اهل بیت و پیامبر و اصحاب شان در کربلا به شهادت رسیدند، آیین سوگواری در بسیاری از شهرها انجام می شد و نقش سیاسی پررنگی نیز داشت.
این سوگواری ها، احیای مکتب و سنت پیغمبر و اهل بیت را با خود به همراه داشت و خود عزاداری برای امام حسین(ع) یک خط و مرز «دشمن شناسی» شده بود و حاکمیت های فاسد با آن مبارزه می کردند. به لحاظ فقهی هم همۀ مذاهب اسلامی قبول دارند که می شود در غم از دست رفتگان اشک ریخت و اشک ریختن هیچ اشکالی ندارد.
حتی در منابع فقهی برادارن شافعی و حتی برادران حنبلی که این به اصطلاح وهابی ها به لحاظ تاریخی از دل هم بیرون آمدند، حتی گریه با صدای بلند هم اشکالی ندارد و برای تایید این مسئله جناب صاحب جواهر در کتابش «جواهرالکلام» که شاید بزرگترین دایره المعارف فقه شیعه باشد، تصریح می کنند، به لحاظ فقهی و روایی، گریستن برای کسانی که از دنیا رفته اند و دوست شان داریم، جایز است. بنابراین هم روایات این جا به لحاظ معنوی متواتر هستند و هم فقها این اعمال را جایز می دانند. ایشان مثال می زنند که پامبر بر چه کسانی گریست و نیز اشاره می کنند که فاطمه(س) هم بر پدر خود گریست و برای خواهر خود گریست.
گریه های ممتد امام زین العابدین(ع) در شهادت امام حسین(ع) هم که مهمترین و معروف ترین سند موجود است. به هر تفسیر این ها نشان می دهد، برای افرادی که یک ویژگی های هم دارند، نوحه خواندن و اشک ریختن و عزاداری حتی مستحب هست و حرام نیست. چراکه در مجالسی که به این مناسبت تشکیل می شود هم بیان بشود و هم باری دیگران الگو بشود و اصل این که چنین مسائلی باشد یک مسائل مشروع و عقلانی است و درحقیقت مصداق "تشریع شعائر الحیا"ست که جناب ملّااحمدنراقی نقل می کنند: خیلی از فقها و مفسرین میگویند که در آیۀ 32 سورۀ مبارکه مجادله، هر کس شعائر الهی را بزرگ بدارد این ناشی از تقوای قلب هاست و از جمله عزاداری برای انسان های صالح و خوب به خصوص برای مودت اهل بیت و سیرۀ خود پیامبر که همه این مشروعیت عزاداری را برای ما امام حسین(ع) به صورت خاص دارد و مجاهد و شهید هم مشروع و هم معقول و بلکه مستحب و حتی گاهی واجب می کند.
عزاداری با توجه به آثارش و فواید ناشی از آن کاملاً معقول و مشروع است و البته حدودی و ضوابطی دارد که آن ها باید رعایت شوند و در منابع اهل سنت هم که عرض کردم که می توانید به جلدسوم «تاریخ طبری» مراجعه بفرمایید یا کتاب«العقانی» جلد24 صفحه 163 و همین طور در کتاب«العقد» جلد 4 صفحه 383 و این قبیل منابع تشریح می کنند که در همان صدر اسلام و بلافاصله بعد از شهادت امام حسین(ع) مومنین در هر جایی که با خبر می شدند، می گریستن و مرثیه می گفتند و هر کسی که می توانست به زیارت مزار شهدا می آمد و این رسم و رسوم عزاداری امام حسین(ع) تا قیام قیامت نیز ادامه خواهد داشت و از پیامبر هم نقل شده که این کار می شود و پایان نخواهد یافت. البته شکل و اشکال عزاداری هم به لحاظ تاریخی و جغرافی و اجتماعی و فرهنگ و آداب متفاوت می شود این دست های سینه زنی و زنجیر زنی یا علم و پرچم و علم و کتل و چراغ روشن کردن و خاموش کردن را در روایت ما و در فقه ما به طورخاص، به عنوان مصادیق توصیه نشده بستگی به عرف و عادات گوناگون مردم است، می بینید که چه فرهنگ قوی اجتماعی را ایجاد کرده است و پذیرفته هم شده است؛ مگر آن مواردی که مصادیق و مواردی که خلاف شرع باشد یا شاعر به جای تعظیم، الله را تحقیر بکند و شاعر به جای الله، دشمنان اسلام و تشیع را آبرومندکند و شیعیان را بی آبرو کند که خلاف فلسفه عزاداری است و روش های نادرست عزاداری. و گرنه اصل مجالس عزاداری شخص امام حسین(ع) بوده است.
در روایات نقل شد ه از زمان خلقت حضرت آدم مسئله شهادت سیدالهشدا برای اولیا و انبیاء مطرح بوده است و در همین روایات هم نقل شده که آنها هم پیشاپیش برای کربلا و امام حسین(ع) عزاداری کرده اند.
صحبت از گریه و عزای فرشتگان در مورد امام حسین در روایات است. این مسئله منحصر به مومنین انسانی نیست. در میان مومنین، حتی موجودات فرا بشر و حتی در عوالم دیگر نیز این عزا و این اشک بوده است و حتی قبل از تولد امام حسین(ع) مسئله مطرح شده بود.
پیامبر اکرم(ص) به محض تولدی امام حسین(ع) برای آن حضرت روضه خوانده و اشک ریخته و از شهادت او در همان بدو تولدش، یاد کردند. اولین روضه خوان امام حسین(ع) خود پیامبر(ص) است و بلافاصبه بعد از قضیۀ کربلا حضرت زینت(س) و بچه ها و خانم ها و کسانی که باز مانده بوندند و شهید نشده بودند. این ها در همان عاشورا کنار اجساد تکه تکه شدۀ شهدا برای شان اشک ریخته و عزاداری کردند. در بازار کوفه کنار دروازه های کوفه تا خود شام در مجالس عمومی و خصوصی در صف نماز و در کاخ یزیدو کاخ ابن زیاد، در حضور حاکمان و ستمگران و مرثیه شهدا و عزای شهدا خوانده می شد و به مظلومیت آنها اشاره می شد.
از امام زینت العابدین(ع) نقل شده که تا آخر عمر 35ساله شان، به یاد کربلا بوده و اشک می می ریخت. امام صادق(ع) که خودشان امام حسین(ع) را را ندیده بودند، فرمودند که من یادم است که پدر من هرگاه نام امام حسین(ع) می آمد، همیشه و بلااستثنا اشک از چشمان پدرم جاری می شد و هر وقت آب می خورد یادی امام حسین(ع) می کرد.
این ماه، همیشه ماه حزن اهل بیت بوده و در مورد امام کاظم(ع) هم همین ها نقل است که در ماه محرم عزادار و غمگین بودند. در مورد امام رضا(ع) نیز آمده است که چه قدر عزای امام حسین(ع) برای ایشان مهم بود و وقتی شاعر اهل بیت در حضور امام رضا(ع) می خواند آن قصیدۀ معروف "دعب لاست مرصیه سید الهشدا است"، امام رضا(ع) وقتی از مدیه می رفتند به بازماندگان در شهر مدینه فرمودند که این خط را باید ادامه بدهید و هرسال به یاد شهدای کربلا، با صدای بلند اشک بریزید و سایر اهل بیت(علیهم السلام) همین طور بودند.
بنابراین گریه کردن و گریاندن همیشه مطرح بود و می دانید که در اسلام هم به "بکاء" توصیه شده هم به "ابکاء" و هم به "تباکی"! یعنی هم به گریستن، هم به گریاندن و هم به این که حتی اگر اشکت نمی آید، تظاهر به گریه کردن کنید و در واقع همان تیپ عزادار به خودگرفتن است و این مسایلی است که فوق العاده مهم اند و اگر این پافشاری نبود نام و پرچم امام حسین(ع) و مصاف اسلام حقیقی و اسلام قلابی و روح مبارزه و قیام علیه ستم زنده نمی ماند. اگر این پافشاری ها در خود اهل بیت(علیهم السلام) نبود، امروز بعد از هزار و اندی سال محال بود این همه عزاداری برای امام حسین(ع)انجام شود. عزاداری هایی که ترکیب عرفان و جهاد بود. ترکیب معنویت و حماسه بود و در هر دو جهت در جهان اول بود و شما هم می دانید که از همان زمان حکومت اموی ها و بعد عباسی ها، همه گاه معمولاً با عزاداری مخالفت می شده و عزاداران سرکوب می شدند.
البته در زمان بنی عباس تا زمان معتصم آزادی نسبی برقرار بود.
اما از زمان معتب به بعد عزاداری کلاً جرم بود و مخفیانه انجام می شد و این فشارها
و سرکوب ها بود تا زمانی که آل بویه و دیالمه آمدند و در بغداد حاکم شدند و قدرت
مرکزی را در اختیار گرفتند. یعنی تقریبا در نیمۀقرن4 هجری است که وقتی معزدی دیلمی
به بغداد می آید و حاکم می شود، عزاداری روزعاشورا به طوررسمی با حمایت حکومت برای
اولین بار در پایتخت بنی عباس برگزار می شود.
همینطور حکومت خلفای فاطمی در مصر از هزار سال پیش مراسم عزاداری امام حسین(ع) را در قاهره شهری که خود فاطمیون بنا کردند، برگزار می کردند و دسته های عزادرای سراسر قاهره را می گرفت و از آن به بعد مراسم عزاداری ادامه داشته و با شدت و ضعف به هرحال همیشه برگزار می شده است.
تکفیری ها و وهابی های ضد شعیه و ضد امام حسین(ع) که الان عزاداری امام حسین(ع) را جرم می دانند و به حمایت غرب و صهیونیست ها و حکومت فاسد آل سعود، برسر راه عزاداران حسین(ع) بمب گذاری می کنند، خبر ندارند که هزار سال پیش روز عاشور در شمال آفریقا و مصر تمام خیابان ها دسته های عزاداری امام حسین(ع) و عاشورا راه می افتاد و این مسئله همه جای جهان اسلام به طور پراکنده وجود داشت و در زمان تیموریان هم مدتی بعد که مغول ها آمدند این قضایا ادامه داشت و حتی به سایر کشورهای آسیایی و ایران و کشورهای آسیای میانه نیز راه یافت و علاوه بر کشورهای شمال آفریقا، در کشورهای عربی نیز گسترش پیدا کرد و بعد در زمان صفویه حتی رونق بیشتری پیدا می کند و بعضی ها که می گویند که عزاداری برای امام حسین(ع) تا زمانی که صوفیه حاکم شد، وجود نداشته کاملاً برخطایند. البته همیشه در ایران به طور خاص، بهترین مراسم عزاداری امام حسین(ع) انجام می شد و به غیر از شیعه، اهل سنت هم عزادار امام حسین(ع) در عاشورا بودند و هستند.
همین چند سال قبل بنده به کابل رفته بودم. به من گفتند که بزرگترین گردهمایی که در افغانستان دیده شده، دسته های عزادای امام حسین بوده است و در کابل و بعضی از شهرهای دیگه که جلوی صف هم علمای اهل سنت و بزرگان اهل سنت حضور داشتند و سنی ها در ایران و بسیاری از نقاط همواره در طول تاریخ عزادار حسین(ع) بودند و بزرگان اهل سنت، شعرها برای امام حسین(ع)سرودند و اگر به کتابی که در مورد ابن طیمه نوشته شده، رجوع بفرمایید، می بینید در باب بحثی که جناب شیخ محمود شلتوت می فرماید که چطور مسئله مسئله عاشورا، مسئلۀ مذهبی و مسئله شیعی نبوده است. چراکه بحث زوال قربا پیامبر و اهل بیت پیغمیر فقط شیعی نیست و نام مقدس امام حسین(ع) عواطف همۀ مسلمین را در طول تاریخ بر می انگیزد و مسلمانی نیست که حقیقتاً مسلمان باشد و بداند که در کربلا چه گذشته و یزید را لعنت نکند و شهادت امام حسین(ع) را عزاداری نکند و همین طور کسی نیست که تحقیق تاریخی داشته باشد و نفهمد و نداند که در طول این هزار و چندصد سال، چه قیام ها و مجاهدات بزرگی به نام امام حسین(ع) با اقتدا به شهدای کربلا برگزار شد که یکی اش انقلاب خود ما بود که آغاز انقلاب همه با شعارهای حسینی انجام شد و اولین راهپیمایی بزرگی که کمر مشروعیت رژیم را شکست. و هیچ عملیاتی در طول جبهه صورت نمی گرفت، مگر این که بچه ها موقع خطر در زیر آتش دشمن حسین(ع) را صدا می زدند و به امام حسین(ع) اقتدا می کرند و این مسئله مربوط به امروز نیست و ادامه خواهد داشت.
این تعبیری که از پیامبر نقل شده که"حسین از من است و من از حسین هستم" جمله کمی نیست. این حرف یک مجازگویی شاعرانه نبود. این یک حقیقت محزر بوده و هست. البته از آن طرف هم راوایاتی داریم که فتوای بعضی از فقها و هم این که بعضی از علمای مطرح شیعه قدیماً و جدیاً اخطارکردن که عزاداری ضوابطی دارد و باید به آن ها توجه داشت.
میرزا حسین نوری کتاب «لولو مرجان» و جناب سید محسن امین در «رساله التنضیح» در مورد نحوۀ عزاداری و بحث هایی که آقای مطهری و امثلال این ها کرده اند، نمونه های خوبی است یا بحثی که امام و رهبری در مورد قمه زنی مطرح کرند و خود اشاره به بعضی از مقتل نویس ها بود که یک سری تعریف و بدعت ها را به عنوان عزاداری مطرح کردند ولی غالب فقها و علمای برجستۀ اسلامی مراقبند و نقد می کنند و اجازه نمی دهند که این مراسم از مسیرش منحرف شود. اما از آن طرف خود اهل بیت رسماً شاعرانی را تشویق می کردند یا مامورمی کردند که شعر بگویند. به عنوان نمونه در «وسایل شیعه» و در «بهار» نقل شده(جلد 14 وسائل و جلد 44 بهار ص 183) که زید شهام می گوید: ما با یک عده ای در محضر امام صادق(ع) بودیم که جعفر بن طائی که مرثیه سرا و شاعر شیعی و مطرحی بود، وارد مجلس شد و امام صادق(ع) خیلی به او احترام کردند و فرمودند که شنیدم که جدیداً در رسای حسین بن علی(ع) شعرهای خوبی سرودی و گفت بله و گفتند که بخوان و ایشان خواند و امام اشک ریخند و حضار جلسه هم همین طور و بعد امام صادق(ع) فرموند: جعفر به خدا قسم فرشتگان الهی هم حاضر شده و حاضر بودند و شعر تو در مورد امام حسین(ع) را شنیدند و آنها بیش از ما گریستند و با همین شعرها بهشت را خواهی خرید و آمرزیده می شی و فرمودند: "هر که شعری در مرثیۀ حسین(ع) بسراید و اشک بریزد خداوند او را اهل بهشت می کند و این تعبیر که "اشک برای حسین یک بال مگس معنا دار است" چون شخصیت خود شما را زیر و رو می کند و در سبک زندگی شما موثر خوهد بود و دشمنان خدا و خلق را می ترساند وقتی ببینند هر چه که زمان می گذرد، باز در مظلومیت حسین(ع) اشک می ریزند. خود اهل بیت مرثیه های بلند و شعرهای سوزاناکنی در مورد سیّدالشهدا سرودند یا انشاء کردند، یا خواندند و به شاعران در این باب سله داند.
امام باقر(ع) به جناب کمیت سله و جایزه می دهد به خاطر شعرهای عاشورای اش. امام صادق(ع) به اشجع جایزه و هدیه می دهد و از سید حمیریه تشکر می کنند. امام رضا(ع) به جناب دبل خزائی هدیه و سله می دهد و ابراهیم بن عباس همین طور و موارد متعدد که نشان می دهد بالا نگه داشتن ادبیات کربلایی و عاشورایی چقدر مهم بوده و آثار دنیوی و پاداش اخری دارد. امام سجاد(ع) که به فرض دق هدیه می دهد به خاطر شعری در رسای امام حسین(ع) و دعا می کند که کمیت اسدی را مسئله اشک ریختن و اشک ریزاندن و ندبه در مورد امام حسین(ع) و اصحاب و یاران آن این هم حکمتش روشن است و این گریه ها سیاسی است. این گریه ها تربیتی و اجتماعی است و ناراحتی شخصی نیست. دعوت به این است که به نام حسین(ع) وبه یاد حسین(ع) اشک بریزید. و آثارِ تربیتِ شخصی و آثار اُخری و دنیوی و اجتماعی دارد. آثار سیاسی و تربیتی دارد. این که از امام رضا(ع) نقل شده که به دایی معتصم (دایی خلیفه بهنام شبیب) فرمودند که اگر می خواهید بگرید بر حسین(ع) بگریید که سرش را از بدنش جدا کردند. اگر چیزی قابل اعتراض باشد این مسئله است. این ها یک جریان سازی عظیم از اهل بیت(علیهم السلام) است. مسئله به اصل اسلام برمی گردد انبیای قبل از سالم و خود پیامبر به تک تک اهل بیت که در این مورد بحث کردند و جلسات امام حسین(ع) همواره جلسۀ جهاد برای امر به معروف و نهی از منکر و در هر زمانی جهاد برای مبارزه با ظلم یزیدیان است.
چون وقت نمی شود، همیشه برای امام حسین(ع) مجلس گرفت و از مظلوم در برابر ظالم در هر موقعه ای دفاع کرد و فرمودند که روز عاشورا عزادار بشوید کارهای تان را تعطیل کنید. امام رضا(ع) فرمودند: آن هایی که کارهای شان را در عاشورا تعطیل کنند، مورد توجه خداوند هستند و خداوند به نیازهای آن ها توجه خواهد کرد چون احترام به امام حسین(ع) می گذارند. یا این توصیه هایی که فرمودند این مجالس دینی و مذهبی کاملاً باید خالصانه باشد و بدون هیچ ریاکاری و باید از اموال پاک خرج آن ها بشود. کسانی که خمس و وجوه شریعشان را می دهند و کسانی که با خیانت پول جمع نکردند و غصب حقوق دیگران نکردند و با مال حرام روضۀ امام حسین(ع) راه نیانداختند.
هدیه اگر می دهید باید حلال باشد. مشرع باشد و از آن طرف تجملات و تشریفات در این مجالس نباید راهی داشته باشد. چرا که خلاف مراسم حسینی است که اشرافیتِ مذهبی به اسم عزاداری امام حسین(ع) یا به سایر مجالس مذهبی راه بیابد. احساسات بسیار مهم است و باید باشد و باید راجع به اصل منطق عاشورا بحث کرد و آگاهی بخشید. هدف اسلام همین آگاهی بخشی است. هدف فقط صرف اشک ریختن نیست. هدف از این مراسم خودِ اسلام است و هدف رشد انسان است.
در دوران مشروطه جناب میزرای نائینی که خود از بزرگان حوزۀ شیعه است و آثار ایشان در بحث های خارج از اصول، مورد توجه همه مجتهدین است و از رهبران مشروطه نیز هستند و از بزرگان حوزۀ نجف هم بودند، وقتی مردم بصره راجع به دستهای عزاداری اصل دست های عزادری که باید در عاشورا راه بیفتد از ایشان یک استفتایی می کنند، می گویند حتی لازم هم است اما باید مراقب باشید که هر کار ناشایستی به این کار صدمه نزند. چون عزاداری امام حسین(ع) یک عبادت خدا است نباید این عبادت باطل شود و مثال می زند خوانندگی های حرام یک نوع شبه خانی و مداحی هایی که عملاً شبیه به غنی و حرام است. استفاده از ابزار لهو رقابت و جنگ بین دسته ها که چه کسی جلو و چه کسی عقب باشد، این ها همه خلاف ارزش های اسلامی است.
ایشان می گوید این ها همه محرامات حاشیه ای است و باید مراقب این ها باشیم یا مثلا در حین عزاداری به اسم عزاداری یا وسط نماز مثلاً نگاه کردن به زن و از این قبیل است که اتفاق می افتد و نباید اتفاق بیفتد. گرچه اصل عزاداری به هیچ وجه از استهابش نمی افتد، ولی خوب این عوارض می آید و آن را تبدیل به گناه شخصی می کند.
میان روی و اعتدال را رعایت کردن و مسائلی از این قبیل که گاهی ممکن است اتفاق بیفتد و نهایتاً بدانید که در منابع ما ذکر شده انتقام حقیقی سراسری امام حسین(ع) بر مظلومانِ تاریخ در آن قیام و انقلاب بزرگ آخر الزمان اتفاق خواهد افتاد.
از خداوند می خواهم که روی کند به من تا این که انتقام شما را بگیرم در رکاب امام یاری شده از طرف خدا که ظهور خواهد کرد و از سوی شما نطق خواهد کرد و سخن از سوی جبهبه حق خواهد بود و باز تکرار می کنم این تعبیری که در روایات مطرح شده و جناب نوری طبرسی نیز درکتاب«لولو مرجان»شان می گویند که مرثیه خوان ها و روزه خوانان و مداحان بدانند که صاحبان مجالس عزاداری و بانیان این مجالس و مسئولان هیئت ها بدانند که عزاداری امام حسین(ع) مثل بقیه عبادت ها یک عبادت است و می بایست در آن هدف فقط رضایت خدا و رضای پیامبر(ص) و اهل بیتش باشد و هیچ هدف دیگری نباید درمیان باشد. اگه دنبال هر هدف دیگری باشیم چون هدف الهی نیست، به جای این که شما را به خدا نزدیک کند از او دور می کند.
هر کسی هم نباید به سراغ هر چیزی برود. هر روایاتی قابل نقل توسط هر کسی و در هر جمعی نیست. روایات قوی و ضعیف داریم. روایت درست و غلط داریم. روایات صحیحی داریم که توسط حتی خود گوینده فهمیده نشده و یک چیز دیگری را به مخاطب می گوید که ممکن است گوینده فهمیده باشد، اما با آن مخاطب نباید مطرح بشود. یا اگر مطرح بشود باید توضیحات دیگری داده بشود؛ والا به نتیجۀ عکس می انجامد.
ما از این نوع محافل و مجالس مذهبی و کتاب های مذهبی داریم و می بینیم نمونه های زیادی که نخواندش از خواندش برای بسیاری از مخاطبین بهتر و به صواب نزدیک است.
نکتۀ دیگر هم تبدیل نکردن روضه خوانی و مداحی به کاسبی و تجارت مذهبی است. ما شنیدیم که متاسفانه بعضی از آقایانی که مجلس گرم کن هستد، برای مجلسشان یک میلیون، دو میلیون، سه میلیون می گیرند و باور نمی کردیم. اصل این که مردم به خادمان مراسم محرم کمک کنند و هدیه بدهند و پولی حتی اگر شده بدهند این خوب است و عیبی ندارد اما این که مداحان از پیش طی کنند و از مردم بخواهند به ازای این کار فلان مبلغ را بگیرند و این تبدیل بشود به راه درآمد زندگی و بشود کار و کاسبی و شغل، این قطعاً خلاف فرهنگ عزاداری امام حسین(ع) است.
هرجملۀ غیر قابل فهم برای مخاطب و هر ریخت و تیپ آدمی که از امام حسین(ع) حرف می زند در حالی که روایت داریم که خود امام حسین(ع) چقدر نسبت به این مسائل حساس بودند و بدون آگاهی از دین و از امام حسین(ع) حرف زدن اشتباه است و از پیامبر اکرم(ص) روایت داریم که "کسی که بدون فکر و آگاهی راجع به دین فتوا می دهد، فرشتگان آسمان و زمین او را لعن و نفرین می کنند".
غیرت دینی در مباحث حسینی باید باشد اما قول نباید باشد. خود اهل بیت(علیهم السلام) فرمودند که دو دسته در مورد ما نابود و گمراه می شوند: یکی عاشق افراطی و یکی کینه توز دشمنی که اهل کینه هست و در دشمنی زیاده روی می کند. کسی که در دوستی و دشمنی ما زیاده روی می کنند هر دو هلاک می شوند. امیرالمونین(ع) می فرمایند: کسانی که راجع به ما یک حرف هایی می زند که ما راجع به خودمان نگفته و نگوییم ما پیش خدای متعال ابراز نفرت و بی زاری می کنیم و ما عقیده نداریم. البته موارد دیگر هم است که امیدواریم ان شاءالله دوستانی که توفیق خدمت به این فرهنگ عاشواریی را دارند به آن ها توجه کنند و امیدواریم ان شاءالله حضرت سیّدالشهدا(ع) عزاداری همه ما را بپذیرند و خدای متعال این عبادت را از همۀ ما قبول کند و جامعه ما و شخص ما پس از عاشورا با پیش از عاشورا یک تفاوت حسینی بکنیم و کرده باشیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
تشکر از بولتن در ایفای رسالت مطبوعاتی و اطلاع رسانی