گروه سیاسی - وقتی در سفر پیشین هیات هسته ای ایران به ژنو مطابق اعلام صدا و سیما 34 (و بنا برا اقوال دیگر 50 ) نفر خبرنگار که عمدتا از روزنامه های اصلاح طلب بودند رابا خود به فرنگ برد و بعدها مشخص شد که این معنا با پیشنهاد یک خبرنگار فراری صورت گرفته است ، سایت ها و روزنامه های متعددی به این کار وزارتخارجه اعتراض کردند انتظار حداقلی این بود که تیم جدید دیپلماتیک ایران مطابق شعارها و ادعاهای خود در این مورد به وظیفه پاسخگویی خودبه مردم عمل کندو در این مورد خاص گزارشی ارایه نماید ولی نه تنها چنین توضیحی داده نشد که بنا بر اطلاع در سفر حاضر هم به همان روش عمل کرده و با خود خبرنگاران متعددی را همراه کرده است.
به گزارش
بولتن نیوز، مسلما در شرایط عادی اعزام خبرنگار آن هم از سوی جراید و رسانه به محافل خبری و رفت و آمد های دیپلماتیک امری پسندیده و مفید خواهد بود ولی در شرایط اقتصادی کنونی که وزیر اقتصاد همین دولت آن را حاد اعلام کرده است و در حالی که فعلا این دست رفت وآمدها برای مذاکرات هسته ای شاید تا ما ه ها وحتی سال ها ادامه خواهد داشت چه نیکو خواهد بود اگر مسوولین وزارتخارجه به مردم توضیح دهند که ضرورت چنین اقدام پرهزینه و ادامه داری چیست؟
مهمتر اینکه وزارتخارجه مذاکرات مذکور را رسما محرمانه اعلام کرده است و همگان دیدند که در سفر قبلی هم اکثریت قریب به اتفاق خبرنگاران اعزامی جز چند حاشیه غیر مهم وانداختن عکس های یادگاری در فیسبوک هایشان هیچ گزارش یا خبر قابل توجه ای ارایه ندادند و در این میان آنچه بجا ماند جز هزینه ای که از جیب مردم خوب این مرز و بوم خرج شد نبود.
راستی در حال حاضر که وزرا و معاونین محترم رییس جمهور مکررا در هر محفل و مجلس و کنفرانسی که حاضر می شوند از کمبود شدید و حاد و بحرانی بودجه داد سخن می دهند چگونه چنین اقدامات بلاموضوعی قابل توجیه است و چرا باید در هر شرایطی انتقاد پذیری انواع مسوولین از گذشته تا حال تا این حد در فقر شدید بسر برد؟
برای یک مذاکرات محرمانه یک خبرنگار چه چیزی را باید تبدیل به خبر کند و برای هموطنان خود ارسال نماید؟
برای مثال آیا ویلچر نشینی آقای وزیر خارجه یا در سالنی که هیات ها از آن ورود و خروج می کنند یا اعلام وضعیت هوای ژنو آنقدر مهم هست که مرغ وزارت خارجه یک پا داشته باشد و هزینه اش را مردم بپردازند؟
نکند این یک مشت از خروار باشد و دولت محترم در دیگر زمینه هایی که قابل رصد نیست همین روش را پیش گرفته اند و فقط اه و ناله نداری و کمبود بودجه برای مردم به صدا در می آید ؟ در همان زمان هم بدون تعارف و رودربایستی اعلام کردیم که اگر عدد چنین هزینه هایی برای دولت محترم چندان قابل توجه نیست چرا وزارتخارجه در این مورد از سایت ها ی خبری مهم که تیرارژ کلیکشان از بسیاری روزنامه ها بیشتر است دعوت بعمل نمی آورد؟
تا خبرهای حاشیه مذاکرات محرمانه هسته ای !!! را نه چند روز بعد که آنانا به ایران مخابره ودر عرض یکی دو ساعت به اطلاع همگان براسانند ؟
البته این معنا وقتی محقق می شود که هدف مسوولین محترم واقعا اطلاع راسانی باشد نه توجیه خبرنگاران برای اینکه چه چیزی را از ژنو به اطلاع مردم برسانند و چه چیز را درز بگیرند .جالب اینکه بنابر اطلاع برخی از خبرنگاران به هر دلیل شخصی یا غیر شخصی از این سفر سر باز زده اند ولی با اصرار وزارت خارجه روبرو شده اند!
آخر حتما این سفر تفریحی باید انجام پذیرد وهمه انتقادهای منطقی هم به هیچ انگاشته شوند! دوستان محترم وزارتخارجه که لابد بهتر از ما از دنیای ارتباطات اطلاع دارند خوب می دانند که حداقل در این حوزه یعنی حوزه خبرنگاری و ژورنالیستی چیزی مکتوم نمی ماند و کسانی که در سفر قبلی حضور داشته اند نکات مهمی را (البته بصورت در گوشی) با خود به ایران آورده اند و خدا می داند که این حرف های غیر رسمی و غیر شفاف تا از این دهان به آن گوش برسد و از این روزنامه به آن اداره و شرکت درز کند چه چیزهایی در میان مردم رواج یافته و آثار شایعه بارش چگونه در جامعه موج ایجاد می کند!
دولت محترم که خواستار اعتماد مردم است باید توجه کند که هیچ اعتمادی به یکبار فرو نمی ریزد ولی همین عملکردهای غیر شفاف و هزینه بر و عدم پاسخگویی ها رفته رفته جمع می شود و افکار عمومی را نسبت به تصمیم های عجولانه و غیر کارشناسی که فقط طمطراق دارند و از آن بوی طلب رضایت خاص برخی از کارکنان جراید می آید بدبین می سازد.
متاسفانه پیش از این هم برخی از ادارات دولتی تلاش ناموفقی برای موفق نشان دادن عملکرد خود از طریق مهربانی خاص با خبرنگاران بروز دادند ولی خبرنگار خبرنگار است و اگر مدت کمی چشم از کمبودها ببندد محیط و طبیعت کارش به سرعت او را مجاب به حقیقت گویی می کند و این بدتر از آن خواهد بود که از ابتدا همه گفتنی ها را با مردم در میان نگذارد.
ما با همین نکته مهم رسانه ای پیش می رویم تا برای سوال خود پاسخ پیدا کنیم که این نحو از عملکرد و ایستادگی بر یک تصمیم حاشه ای تا چه حد در دیگر اقدامات کلانتر مسوولین بزرگ و کوچک دولتی جریان دارد وواقعا این مشت تا چه حد نمونه خروار است؟