کد خبر: ۱۷۵۱۳۵
تاریخ انتشار:
هجدهمین ماه گفتار بنیاد شمس تبریزی و مولانا با سخنرانی دکتر یحیی یثربی در مجموعۀ فرهنگی تاریخی نیاوران برگزار شد.

سخنان شیرین یثربی دربارۀ شهدِ کلام مولانا در کاخ نیاوران

در این جلسه دکتر سیّد یحیی یثربی، استاد فلسفه و عرفان اسلامی، سخنانش را پیرامون موضوع "شخصیت سلوکی حضرت مولانا" به حضور علاقمندان و دوستداران شعر و ادب و عرفان ارائه کرد.

گروه فرهنگی: عصر دیروز، هجدهمین ماه گفتار بنیاد شمس تبریزی و مولانا با سخنرانی دکتر یحیی یثربی، استثناً در مجموعۀ فرهنگی تاریخی نیاوران برگزار شد.

به گزارش بولتن نیوز، در این جلسه دکتر سیّد یحیی یثربی، استاد فلسفه و عرفان اسلامی که در زمینۀ نقد و نظریه­ پردازی در منطق، معرفت شناسی، فلسفه، عرفان و دین­ شناسی فعالیت می­‌کند، سخنانش را پیرامون موضوع "شخصیت سلوکی حضرت مولانا" به حضور علاقمندان و دوستداران شعر و ادب و عرفان که باوجود تغییری که در مکان برگزاری این جلسات ماهانه روی داده بود، خود را به یکی از شمالی ­ترین نقاط شهر رسانده بودند، ارائه کرد.


دکتر سیّد یحیی یثربی که همچنین در نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعۀ ایران و جهان اسلام نیز آثار متعددی به چاپ رسانیده و معتقد است، تحول در زندگی سیاسی و اجتماعی مردم تنها با تحول در علوم انسانی امکان دارد، تحول در علوم انسانی را در گروی آغازیدن این مباحث از منطق، معرفت­ شناسی و فلسفه می­داند.

دکتر یثربی که سخنانش را با محوریّت موضوعی اهمیت شخصیت درعرفان و سلوک و به طور کلی با بحث و بررسی تفاوت میان عرفان و سلوک(طریقت) و شریعت آغاز کرده بود، اظهارداشت: البته شخصیت در شریعت نیز بسیار بحث غامض و حائز اهمیتی است اما در تناسب با اهمیتی که در عرفان و سلوک دارد، در جایگاه پایین تری به لحاظ اهمیت قرار می گیرد. وی افزود: برای مثال انجام فرایض دینی همگانی است و اساساً شریعت نمی تواند همگانی باشد اما در عرفان سلوک با مسائلی روبروییم که به هیچ وجه کار هرکسی نیست.

وی افزود: انسان درعرفان هیچ چیزی یاد نمی گیرد و اصولاً اگر مشغول به یادگرفتن بشوید، وقت تان را تلف کرده اید. از طرفی، در شریعت حساب و کتاب داریم اما در عرفان خبری از حساب و کتاب نیست. دکتر یثربی که در جای جای سخنانش با خواندن ابیاتی از ادب فارسی و به خصوص حضرت مولانا، به شیرینی و حلوات جلسه می افزود، گفت:

"تو بندگی و اطاعت به شرط مزد مکن / به دو چشم تو که چشم از تو به انعامم نیست"

ایشان در ادامۀ این سخنرانی ضمن آن که عرفان را درطبقه بندی فلسفی، در ردۀ هنرها قرار داد، افزود: همانطور که هرکسی نمی تواند شجریان شود، هرکسی نیز نمی تواند، مولانا یا شیخ ابوسعید ابی الخیر شود. وی گفت: من به تقلید از مرحوم طباطبایی و مطهری نظری داده بودم مبنی بر این که قلۀ عرفان مکتوب ما، ابن عربی است. اما بعدها متوجه شدم این عقیده ظلمی است در حقِّ مولوی. چراکه عرفان مولوی، عرفانی است ناب. کل کار مولوی در 2 بخش مجزاست که به هیچ وجه نباید آن ها را به تلفیق و به اصطلاح یک کاسه کرد. بخش اول مثنوی است که بخش تعلیمی کار عرفانی مولوی است. به طوری که مولوی آگاهانه، نشسته و آن را سروده است. اما بخش دوم که در دیوان شمس یا به تعبیری در بخش اعظمی(درحدود 80درصد) از کل کتاب قابل جستجوست، به نوعی بازتاب هایی است از لحظۀ سلوک.

"ببستی چشم یعنی وقت خواب است / نه خواب است آن، حریفان را جواب است

جفا می کن، جفایت جمله لطف است / خطا می کن، خطای تو صواب است

ایشان در ادامۀ صحبت هایش درخصوص اهمیت شخصیت در عرفان افزود: شخصیت در رشد انسان در عالم سلوک بسیار موثر است. در عرفان تحقق داریم و تقلید. تحقق آن است که خودت برسی و تقلید آن که ادای رسیدگان را دربیاوری و در عرفان چه بسیار است این تقلیدها و اداها. بنابراین عرفان شخصیتی می خواهد که صاف و روشن. چنان که به هیچ وجه زیر بار ریا نرود. گرد خودخواهی را از خود بتکاند. بتواند دست از لذایذ دنیا بشوید و خود را در مسیر رسیدن به معشوق قرار دهد.

در قرآن کریم صحبت از امانتی می شود که خداوند به کوه و دشت و طبیعت و انسان داد و تنها انسان توانست باز از عهدۀ کشیدن بارش سربلند خارج شود و آن امانت در شریعت تکلیف است. اما همین امانت در عرفان و سلوک، تحمل بار ناز معشوق است و سختی کشیدن این ناز.

دوش لعلش عشوه ای می داد حافظ را ولی/ من نه آنم کز وی این افسانه ها باور کنم

همین مضمون را پیش تر در مولوی می توان یافت:

عشوه دادستی که من در بی وفایی نیستم / بس کن آخر، بس کن آخر، روستایی نیستم

چون جدا کردی به خنجر عاشقان را بند بند / چون مرا گویی که دربند جدایی نیستم

من یکی کوهم ز آهن در میان عاشقان / من ز هر بادی نگردم من هوایی نیستم

شخصیت در عرفان باید از رگۀ محبوبیّت برخوردار باشد. بنابراین اولین قدم این است که در نهاد آدمی خمیرمایه ای از عنایت معشوق باشد که این نکته بسیار کارساز است و مشایخ بزرگ دنیا همگی از این تیپ به وجود می آیند.

بازآمدم از سلطان با طبل و علم، فرمان / سرمست و غزل‌گویان، اسرار ازل جویان

سلطان سلاطینم، هم آنم و هم اینم / من خازن سلطانم، پر گوهرم و مرجان

بنابراین مهم این است که از طرف او به باطن آدم غنا ببخشند.

ایشان در بخشی دیگر از این نشست با توضیح درخصوص ویژگی های سلوکی شخصیت مولوی، همّت بلند را یکی از ویژگی ها دانست و گفت: همّت بلند داشتن یعنی هدف و برنامه را بالا و بلند گرفتن. یعنی قانع نبودن.

بی خود شده ام لکن، بی خود تر از این خواهم / با چشم تو می گویم، من مست چنین خواهم

و در ادامه می فرماید:

آن یار نکوی من، بگرفت گلوی من / گفتم که چه می خواهی، گفتا که همین خواهم

ایشان در ادامۀ این نشست با شعرخوانی از مولوی و ارائۀ تفاسیر حکیمانه و عالمانه، به نکات مهمی در شناخت عرفان مولوی و چگونگی درک دیدگاه عرفانی او اشاره نمود.

درپایان این نشست، دکتر یثربی با اشاره به خاطره ای دربارۀ حسین منزوی و استفادۀ بجا و درست ایشان از کنایۀ "لب گزه"، پس از توضیحی کوتاه درخصوص این عبارت که کنایه است از شرم داشتن و خجالت کشیدن، غزل زیبایی از سروده های خود را که به استقبال از غزل معروف حسین منزوی سروده شده بود، به عنوان حسن ختام این جلسه برای حضار قرائت کرد که این شعر زیبا را با هم می خوانیم:

عمری است که یک نامه به نامم ننوشتی / کاغذ به سمرقند تو ای قند، به چند است؟!!

                                                                                                    حسین منزوی



یک بوسه از آن نرگس خَمّار به چند است / از نکهت گیسوی تو یک تار به چند است؟

از نوش مگویید که درحسرت نیشیم / از گلشن معشوق مگر خار به چند است؟

از نام گذشتیم و به ننگی نرسیدیم / ای رند مگر ننگ به چند؟ عار به چند است؟

از خرقه پریشانم و از زهد پشیمان / ای پیر مغان زندقه، زنّار به چند است؟

یک چوبه از این خاک به بالا نپریدیم / از شحنه بپرسید سرِ دار به چند است؟

گفتن نتوانیم و نگفتن نتوانیم / یک نیم مگر فرصت دیدار به چند است؟

چون"منزوی"عمرم به یکی"لب گزه"دادم / در تعرفه لبخند تو ای یار به چند است؟

                                                                            سیّد یحیی یثربی

در پایان این جلسه و پس از سخنان دکتر یثربی، مجری جلسه با ایراد موخره ای درخصوص آثار و منشعات استاد یثربی و به خصوص کتاب معروف"زبانۀ شمس و زبان مولوی" از ایشان تشکر کرد.


منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین