فرصتی شکننده: انتخابات 2013 ایران و پیامدهای آن
■ هنوز موضوعات بسیاری وجود دارد که باید حل و فصل شوند■
در پی نتیجه موفقیت‌آمیز نخستین دور مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران که هفته گذشته در ژنو برگزار شد، این مقاله در خصوص شادی و خوش‌بینی‌های زودهنگام در غیاب تغییرات اساسی در داخل و خارج کشور هشدار می‌دهد. طبق نوشته‌های «انصاری» ، «در ازای همه تغییرات مثبت، سیاست و خط‌مشی فوری ایران، حرکت به سمت ثبات اقتصادی از طریق لغو تحریم‌هاست.»
«با این که یک توافق کلی در مورد لزوم پرداختن به بحران اقتصادی وجود دارد، اختلاف‌نظرهای گسترده‌ای در مورد چگونگی دست یافتن به این هدف و نیاز به تغییر سیاسی موجود است. بنابراین پیروزی روحانی وضعیت موجود را به چالش کشیده اما آن را از میان نبرده است، و هنوز موضوعات بسیاری وجود دارد که باید حل و فصل شوند.»
■ روحانی فرصتی را برای غرب مهیا ساخته، اما باید با ذهنیتی هوشیار با این فرصت روبرو شد■
«بیش از هر زمان دیگری لازم است که سبک و سیاق با ماهیت و اصل موضوع سازگار گردد. پیش از آن که پیشرفتی واقعی حاصل شود، باید تغییرات ایران ثبات و پایداری پیدا کند؛ و هر چه این تغییرات بنیادی‌تر باشند، بهتر است. این امر مستلزم انتخاب‌های جسورانه و حتی رهبری شجاعانه‌تر است.»
«روحانی فرصتی را برای غرب مهیا ساخته، اما باید با ذهنیتی هوشیار و واقع‌گرا با این فرصت روبرو شد. تجربیات زیادی که از دوران اصلاحات کسب شد باید مورد توجه قرار گیرد و دقت شود که اشتباهات دوران خاتمی مجدداً تکرار نشوند. تجربیات صحیح باید آموخته شوند، و این مورد برای سیاستمداران ایرانی بیش از هر کس دیگری کاربرد دارد. مهم‌تر از همه این که شفافیت، مدیریت انتظارات و شناخت واقعیت‌های تاریخی و سیاسی اهمیت زیادی خواهد داشت.»
■ روحانی نسبت به خاتمی در سال 1979، وظیفه و شرایط بسیار دشوارتری را بر عهده دارد■
«مخصوصاً در غرب، باید درک و شناخت بیشتری از روابط میان سیاست‌های داخلی و خارجی ایران صورت گیرد: مثلاً این که سیاست‌های غرب چگونه بر فضای داخلی ایران تأثیر می‌گذارند، و این امر به نوبه خود چگونه مواضع سیاست‌های خارجی ایران را تحت تأثیر قرار خواهد.»
«با این حال، اگرچه غرب باید نقش خود را عاقلانه و منطقی ایفا نماید، اما در نهایت وظیفه رفع انتظارات و خواسته‌هایی که مردم برای برآورده ساختن آنها رأی دادند، بر عهده دولت ایران خواهد بود. روحانی نسبت به خاتمی در سال 1979، وظیفه و شرایط بسیار دشوارتری را در ریاست جمهوری بر عهده دارد، چرا که اقتصاد کشور در شرایطی بحرانی قرار گرفته است. او موقتاً توسط یک ائتلاف ضعیف و شکننده حمایت می‌شود، که بسیاری از آنها علاقه‌ای به دستور کار مترقی و پیشرفت‌گرایی که او سرلوحه قرار داده است ندارند. اما وی در حال حاضر از حمایت حداقل دو نفر از سه نفر بزرگان سیاسی ایران برخوردار است، و حداقل از ضمانت ضمنی شخص سوم نیز بهره‌مند است. مخاطراتی که اکنون در ایران وجود دارد، به ندرت تا این حد حساس و شدید بوده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
