به گزارش بولتن نیوز به نقل از دخت ایران - هر پدر و مادری آرزوهایی بزرگ و کوچک برای فرزندانش (چه دختر و چه پسر) دارد و یکی از مهمترین این آرزوها، سعادت و عاقبت به خیری فرزندان در زندگی مشترک و ازدواجشان است. از طرفی هم والدین همیشه دغدغه فراهم آوردن اسباب و لوازم مورد نیاز برای شروع زندگی جوانانشان را در سر میپرورانند، چراکه فراهم آوردن رفاه فرزندان در زندگی زناشویی را یک هدف مهم برای خود تعریف کردهاند و در حد توان از هیچ تلاشی در این زمینه از تهیه جهیزیه گرفته تا برگزاری مراسم و... دریغ نمیکنند.
امروزه شیوه توافقات و قول و قرارهای خانواده عروس و داماد برای ازدواج جوانان، نسبت به گذشته بسیار متفاوت و متنوع شده است و گاهی شاهد تفاهم مشارکتآمیز و منصفانه هستیم و گاهی نگاه و رفتارهای رقابتی و غیرعادلانه!
از آنجاییکه یکی از شبهات اصلی در رابطه با ازدواج بحث «تهیه جهیزیه» است، دخت ایران برای روشنتر شدن این موضوع کلیدی و مهم،سراغ مدرس حوزه و دانشگاه و پژوهشگر حوزه دینی، حجت الاسلام سید محمد مخبر رفته است؛ آنچه در زیر میخوانید، حاصل این مصاحبه است:
دختایران: براساس روایت معتبر در رابطه با جهیزیه حضرت فاطمه (س)، اینگونه آورده شده که پیامبر به اصحابشان فرمودند با فروش بخشی از مهریه دختر گرامیشان، برای ایشان لوازم مورد نیاز زندگی مشترکش با حضرت علی (ع) را تامین کنند؛ با توجه به این روایت معتبر به طور کلی تهیه جهیزیه به عهده خانواده عروس است یا داماد؟
این روایت اگر چه روایت صحیحی است، اما حکم شرعی وجوب از آن استنباط نشده است. یعنی بر اساس این روایت نمیشود گفت ضرورتاً و به عنوان یک حکم اسلامی، تهیه جهیزیه از مهریهای که به دختر تعلق میگیرد بر عهده خانواده داماد است. چون گاهی سنتهای جاری در تاریخ اسلام ناظر بر شرایط زمانی و مکانی عصر صدور روایت است. بیتردید در میان اعراب این مساله قاعده و رسم بوده که جهیزیه به عهده مرد باشد و هنوز در برخی کشورهای عربی و حتی برخی عشیرههای مناطق عربنشین کشورمان این سنت جاری است.
پس برای پاسخ به این سؤال که آیا این سنت، یک سنت اسلامی است یا سنتی است مربوط به فرهنگ عرب در عصر رسالت که پیامبر هم مطابق با آن سنت عمل کرده است، باید این مساله مورد بررسی قرار گیرد که آیا براساس این روایت میتوان حکم شرعی وجوب یا ضرورت خاصی را استنباط کرد؟
آنچه روشن است این نکته است که در تاریخ فقه شیعه فقیهی را سراغ نداریم که فتوی به وجوب چنین امری داده باشد. ممکن است کسی بگوید بله! این سنت رایج عرب بوده، اما در هر صورت پیامبر این سنت را اجرا کرده و این یعنی امضای این سنت و امضای پیامبر نیز برای ما حجت شرعی است، آن وقت باید پاسخ داد که بله! پیامبر چنین کردهاند، اما این امضاء پیامبر دلالت بر بدون اشکال بودن یا به اصطلاح فقهی مباح بودن چنین روشی است نه وجوب آن. بیتردید چنین سنتی مشروع است، اما آیا مشروع بودن چنین سنتی به معنای نامشروع بودن هر روش دیگر در مقابل این امر است؟! حتماً اینطور نیست، فرض کنیم در جامعه حال حاضر ایران ما، جهیزیه به عهده خانواده دختر است. حالا بر اساس امضاء پیامبر نسبت به سنت مذکور باید گفت چیزی غیر از آن اصلا مشروع نیست؟! یا بدعت است و یا نادرست؟! ظاهرا! هیچ فقیهی چنین چیزی نگفته است. حقیقت این است که اینگونه موارد بیشتر سنن عرفی یک جامعه است که به فرهنگ، آئین زیست و توافقات عرفی آنها باز میگردد. نکته مهم در این روشهای متعدد، رعایت عدم ارتکاب به حرام و مخالفت با شرع است، همین که امری عرفی، زمانی و مکانی با فعل حرامی درنیامیخته باشد و مخالف شرع نباشد کافیست که مباح و قابل عمل باشد.
دختایران: در ایران بر اساس رسوم عرفی و به طور عمده تهیه جهیزیه بر عهده خانواده دختر است و از طرفی خانواده عروس گاهی «شیربها» را برای خانواده داماد تعیین میکنند (تهیه برخی اقلام جهیزیه) آیا این مسئله عرفی میتواند ارتباطی با آن روایت معتبر داشته باشد؟
روشن است که نه، اولا باید بگویم معنای دقیق شیربها همانطور که از واژه آن پیداست آن است که خانواده عروس به داماد میگویند ما به بچهای که قرار است عروس شما بشود شیر دادهایم و شما باید بهای آن را بپردازید. اینجا دو نکته قابل توجه هست، نخست این که والدین در شیردهی به فرزند به وظیفهشان عمل کردهاند و در حقیقت نفقه واجبه کودک بوده است که باید توسط پدر تأمین میشده و روشن است که کسی در برابر امر واجبی که به عهدهاش بوده مستحق دستمزد نیست که حالا بخواهد آن را یا بهای نفقه واجبه کودک را از داماد مطالبه کند و منتی از این باب بر گردن داماد نیست. دیگر اینکه اگر هم قرار باشد پولی در ازای شیر دادن کودک به کسی داده شود، مالک آن پول مادر است نه پدر یا خود دختر. چون به لحاظ قواعد شرعی مادر میتواند در برابر عمل شیردهی به کودک از پدر طفل مطالبه دستمزد کند؛ پس باید این مبلغ به مادر عروس داده شود که اصلا این اتفاق هم نمیافتد. بنابراین داستان شیربها چیز دیگری است.
در حال حاضر توافقی بین خانوادهها صورت میگیرد و این اصلا ماجرای «شیربها» نیست! امروزه گاهی خانواده داماد با خانواده عروس توافق میکنند که ما در بحث تهیه جهیزیه به شما کمک میکنیم، مثلا چند قلم از اجناس را تهیه میکنیم. این جزء توافقات آنهاست و اگر نام شیربها را بر این توافقمان گذاشتهایم اشتباه کردیم، افزون بر اینکه نفس پرداخت یا دریافت شیربها هم به توضیحی که گذشت پایه شرعی ندارد. ما یک سری قوانین نانوشته اجتماعی داریم که به آن عرف میگوییم؛ در ایران عرف این است که جهیزیه عروس را خانواده عروس تأمین میکنند. همانطور که میبینیم خانواده عروس از مدتها قبل از موقعیت ازدواج به فکر تهیه جهیزیه است. این عملکردها نشان میدهد این توافقات عرفی اجتماعی و نانوشته در کشوری چون ایران پذیرفته شده است. اما آیا این توافقات با شرع در تناقض است؟ خیر! بنابراین نمیتوان گفت تنها شیوه مشروع، شیوهای است که در زمان پیامبر در عربستان مرسوم بوده و حضرت رسول (ص)، با آن شیوه جهیزیه حضرت فاطمه (س) را تهیه کرده است هر چند میتوان به عنوان یک روش مباح به آن عمل کرد که اگر کسی هم این روش را اجرا کرد مانعی ندارد.
دختایران: با توجه به اینکه پیامبر (ص) این روش را اجرا کردهاند، آیا میتوان آن را در جامعه حاضر نیز الگو قرار داده و ترویج کرد؟
برای ارائه الگوی در یک جامعه باید فرهنگ، هنجارهای فرهنگی، مختصات اجتماعی و روانی جامعه و اموری از این دست را در نظر گرفت و الگوی صحیح را مطابق با آن ارائه کرد. وقتی روشن شد که این روش یک امر مباح است آن وقت در صورتی میتوان آن را بر روشهای دیگر ترجیح داد یا به عنوان الگو ترویج کرد که با مختصات یاد شده قابل سازگاری باشد در غیر این صورت هر قدر هم که سعی کنیم، جامعه چنین الگویی را از ما نخواهد پذیرفت. در کل اینکه جهیزیه از مهریه تهیه میشود و یا در حال حاضر خانواده دختر جهیزیه را تهیه میکنند، هر دو امور عرفی مباح است و ایرادی در هیچ کدام دیده نمیشود.
دختایران: آیا روایات معتبر دیگری نیز در منابع وجود دارد که بحث تهیه جهیزیه را مطرح کرده باشند؟
روایت مشهور ، همین روایت است.
دختایران: میتوان گفت مهریه و جهیزیه حضرت فاطمه در عصر خودش بسیار ناچیز و سبک بوده است؟
خیر، به لحاظ شرعی باید شأن دختر و داماد رعایت شود. مهریه و جهیزیه حضرت صدیقه (س) اگر چه مهریه یا جهیزیهای تجملی و اشرافی نبوده است، اما خیلی سبک و سطح پایین هم نبوده، بلکه معقول، متعادل و عرفی بوده است! نه سنگین و اشرافی و نه آنقدر پایین که مطابق شأن ایشان نباشد، یک مهریه و جهیزیه متعادل و در عین حال ساده در آن روزگار. ما در ماجرای تأمین جهیزیه حضرت فاطمه (س) میبینیم وسایلی که برای فاطمه (س) تهیه کردند، اقلامی ضروری برای شروع زندگی مشترک بود و به عبارتی «کار راهانداز» شروع زندگی بود و از طرفی لوازمی که به عنوان جهیزیه برای ایشان خریدند هم نه خیلی به لحاظ جنس، پست و بیارزش بوده که به کار نیاید و دون شان ایشان باشد و نه آن گران قیمت و چشم پر کن و اشرافی و تجملاتی.
پس قاعده تهیه جهیزیه حضرت زهرا (س) عمل به شیوه ای متعادل و معقول بوده که اگر بخواهیم از داستان جهیزیه ایشان استفاده کرده و آن را ترویج کنیم باید بیشتر به این نکات توجه کنیم. متاسفانه امروز ماجرای جهیزیه عروس و دامادها به نوعی رقابت بدل شده و خانوادهها برای تهیه جهیزیه به روز و امروزی خود را به رنج مضاعف میافکنند و تلاش میکنند تمام آن اقلام و وسائل زندگی که مثلا خودشان در طی هیجده نوزده سال زندگی و به تدریج فراهم کردهاند در همان آغاز زندگی و یکجا به دختر خانم بدهند و گاه در این زمینه دچار چشم و همچشمی، افراطگرایی و تجملگرایی میشوند که بیتردید با فرهنگ دینی ما منافات دارد.
آیا فرهنگ اسلامی به من مسلمان اجازه تهیه یک جهیزیه افراطی و تجملی را میدهد؟! از طرف دیگر و به لحاظ روانشناختی داشتن وسایلی بیش از ملزومات اولیه زندگی خوب است و به نوعی رفاه زوجین محسوب میشود مثلا ماشین ظرفشویی، اما آیا اگر این وسایل در همان آغاز زندگی در زمره اسباب خانه نباشد زندگی زوج جوان ما لنگ میماند؟! فلج میشود؟ به مخاطره برمیخورد؟ واقعاً اینطور نیست. از نگاه من خیلی از این اقلام اضافی که در جهیزیه عروس و دامادها وجود دارد لذت بردن از شادیهای کوچک و ساده زندگی را از بچههای ما میگیرد.
جالب است اینجا من یک مثال شخصی را از زندگی خودم ذکر کنم: «من و همسرم در جهیزیه خودمان چرخ گوشت و آبمیوهگیری نداشتیم. من در اولین سفر تبلیغی خودم مبلغی را دریافت کردم که به همراه همسرم به بازار رفته و با آن مبلغ یک دستگاه آبمیوهگیری و چرخ گوشت خریدیم که هنوز هم مورد استفاده هستند. یادم هست آن روز حس خیلی شیرینی داشتیم و این احساس که وسیلهای را که نداشتیم را توانسته بودیم با حاصل تلاش خودمان تهیه کنیم، بسیار خوشحالمان میکرد.»
در واقع این لذات ساده و کوچک در ابتدای زندگیمان، علاوه بر این که حس استقلال و اعتماد به نفس ما را تقویت میکرد خاطرات خوبی را برایمان شکل داد، ولی امروزه ما والدین برای رفاه بیشتر فرندانمان، آنها را از این لذتهای کوچک محروم میسازیم!
دختایران: با توجه به عرفی که در زمان حاضر در حال اجراست، شما چه الگو و شاخصههایی را برای تهیه جهیزیه معرفی میکنید؟
اگر بخواهیم نسخه عمومی داشته باشیم، میتوان گفت نسخه متعادل این است که بین خانواده عروس و داماد بر اساس اصول و قواعد شرعی و اخلاقی توافقی صورت گیرد که بر اساس آن هم شأن خانوادهها حفظ شود و هم از امور زائد، غیرضروری و تجملی دوری شود؛ به نوعی که مستلزم فشارهای مختلف و خارج از محدوده عقل و شرع نباشد.
البته این روش نسخه عمومی است وگرنه میتوان نمونههایی را یافت که خانواده عروس متمول هستند و شخصیت داماد برایشان ارزشمند است بنابراین، حاضر میشوند تمام هزینههای عروسی را تقبل کنند یا بالعکس. البته نمونههای متفاوتی در جامعه وجود دارد که نمیتوان این استثنائات را ملاک قرار داد. اگر بخواهیم یک نمونه کلی در جامعه داشته باشیم باید به سطح متوسط جامعه توجه کنیم. در اینجا ممکن است هر دو خانواده (چه عروس و چه داماد) نیاز به کمک و مشارکت در تهیه جهیزیه داشته باشند و خانوادهها میتوانند با رعایت یک چارچوب شرعی و اخلاقی به شکلی از توافقات دست یابند که برای هر دو مقدور باشد و امکان شروع زندگی را برای فرزندانشان فراهم آورند.
به نظر، میتوانیم یک همکاری مشترک و مشارکت را ترویج دهیم، در عصر ما اگر همه بار جهیزیه و عروسی به خانواده عروس تحمیل شود و یا اگر همه را به خانواده داماد بسپاریم، به هر دو فشار زیادی وارد میشود. حالا اگر بخواهیم به الگوی ثالثی دست یابیم باید بگوییم خانواده عروس مهریه را سبکتر بگیرند و خانواده داماد نیز در حد مقدور برای تهیه لوازم جهیزیه با آنها مشارکت کنند.
ما وقتی به شرایط اجتماعی نگاه میکنیم میبینیم اگر بخواهیم از خانواده عروس بخواهیم مهریه را کمتر بگیرند و به خانواده داماد بگوییم در تهیه جهیزیه کمک کنند، به هر دو فشار کمتری وارد شده و مراسم نیز سبکتر گرفته میشود. در کل اگر توافقاتی شکل بگیرد باید در همه مسائل باشد از مهریه گرفته تا جهیزیه و غیره.
در واقع مسائلی از این دست به قدری زنجیروار به هم مرتبط است که اگر بخواهیم مشارکت در جهیزیه را ترویج دهیم باید تک تک عناصر یک ازدواج از مراسم عقد تا تهیه مسکن و... را مورد بازنگری قرار دهیم که فرهنگسازی در این رابطه نیاز به زمان زیادی برای تغییر دارد.
دختایران: به نظر شما چرا ما بیدلیل به برخی مسائل عادت میکنیم بدون اینکه حتی به خوب یا بد بودن آن فکر کنیم؛ مثلا یکی از عادات عرفی ما در زمینه ازدواج این است که خانواده عروس باید جهیزیه را تامین کند، دلیل این رفتارهای تقلیدی و تکراری ما چیست و برای تغییر آنها چه باید بکنیم؟
روانشناسان معتقدند که عادتهای ما تبدیل به «طبیعت ثانویه» آدمها میشود و به مرور آنقدر به یک مساله عادت میکنیم که غیر از آن را اصلا غیرممکن میپنداریم!
امکان دارد اگر در مورد بحث مهریه و جهیزیه به مواردی یا روشهایی غیر از روش مرسوم تاکید کنیم، خانوادهها بگویند مگر میشود غیر از روش همیشگی عمل کرد، مثلا سنت بازدید جهیزیه که مدتی خیلی مرسوم بود (جهازبرون) یا سنت تهیه سیاهه جهازیه و ضرورت امضاء آن توسط داماد و... که الان کمرنگ شده یا ورافتاده. به اعتقاد من برخی از این سنتها قابل تغییر است. یا مثلا وقتی ۲۰ سال قبل، در زمان ازدواج خودم ما شیربها نداشتیم و همه وقتی این مساله را شنیدند تعجب کردند، ولی امروز اگر کسی اصطلاحا شیربها ندهد دیگران تعجب نمیکنند. البته افزایش هزینه مراسم و تلاشهای رسانهها در تغییر و تعدیل برخی فرهنگها و سنتهای ازدواج موثر بوده، ولی برای تغییر فرهنگ حداقل به یک پروسه زمانی ۲۰ ساله نیاز است.
لذا اگر بخواهیم تغییر فرهنگی داشته باشیم در یک پروسه ۱۰ ساله یا ۵ ساله، اتفاق بزرگی نخواهد افتاد، لازم است زیرساختها بررسی شود و براساس این زیرساختها برنامهریزی دقیق صورت گرفته و این برنامه بتواند در سه دهه آینده به عنوان یک فرهنگ جدید جایگزین شود.
البته برنامههای کوتاهمدت و میانمدت هم میتوانیم داشته باشیم، ولی برنامهای که ریشهای و ماندگار است در بلندمدت اتفاق میافتد نه کوتاهمدت؛ مثلا به دختران و پسران از دوران مهدکودک تا مقاطع بالا باید این را آموزش دهیم که تو به عنوان دختر یا پسر در زندگی فردی و بعدها در زندگی مشترکت باید به دنبال چه چیزهایی باشی که خوشبختی تو را به طور واقعی تأمین کند! متاسفانه الان آموزش و پرورش ما خوب آموزش درسی میدهد، ولی آموزش مهارتهای زندگی نه! بچه وقتی از دبیرستان فارغالتحصیل میشود انباشتهای از فرمولها و مفاهیم درسی است، اما وقتی به او میگوییم از زندگی چه میخواهی؟ کمتر پاسخی دقیق، صحیح، واقعی و قابل قبولی برای گفتن دارد!
متاسفانه برخی دختر خانمهای ما دائما سر این مسائل چانه میزنند که وسایل ما باید فلان مارک باشد یا فلان جور باشد و برخی آقا پسرهای ما هم به شکل دیگری به همین روش عمل میکنند. در واقع سالهایی که آنها در مدرسه بودند تعریف و نگاه درستی از زندگی به آنها آموزش داده نشده. یا آنچه گفته شده شعاری، کلیشهای و غیرواقعی بوده یا از آن طرف به فضای رقابتهای ناسالم درافتادهاند.
لازم است به بچههایمان یاد بدهیم لذت زندگی با شادیهای کوچک نیز تامین میشود و آدمهایی که دنبال شادیهای بزرگ هستند همیشه و ضرورتاً موفق نبوده و بسیاری از موارد دچار سرخوردگی میشوند.
نکته ضروری که لازم است اینجا تذکر دهم این که در مورد زندگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) فقط به ذکر روایات در رابطه با شکل و ملزومات ازدواجشان پرداخته میشود، ولی به این مسئله که این دو اسوه بزرگ، خودشان چه شخصیتی داشتهاند که این شکل زندگی را انتخاب کردهاند نمیپردازیم. بله کسی نمیتواند فاطمه (س) یا علی (ع) بشود یا حتی با آنها مقایسه شود، اما اگر نتوان عین این اسوهها بود، میتوان شبیه آنها شد، ما باید بتوانیم اسوههایمان را به اندازه خودمان، به قدر خودمان زندگی کنیم!
فاطمه (س) کنار علی (ع) احساس آرامش میکند، در حالی که شبها روی یک تخته پوست میخوابد، شاید خیلی راحت هم نباشد، اما روی زمین هم نخوابیده! ابزار ساده و زندگی گرم! خانه علی (ع) خانه گلی کوچک، اما شادی است، ما باید این نگاه را در فرزندانمان تقویت کنیم تا آنها بفهمند خوشبختی را جهیزیه و مهریه آنچنانی تامین نمیکند. راز بزرگ خوشبختی در درون آدمهاست آن را بیرون از خودمان جستجو نکنیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com