گروه سیاسی - صحبتهای دو سال آخر ریاست جمهوری احمدینژاد را به خاطر دارید؟ در کمترین گفتاری از وی میتوانستی حرف از تلاش برای احیای مدیریت جهانی و تغییر نظام بینالملل برای برقراری صلح در همهی دنیا را نبینی. صحبتهایی که به قول بسیاری از کارشناسان علمی و اجرایی دنیای سیاست، بیشتر از آنکه در حد و اندازهی یک رئیسجمهور باشد، در قامت یک مصلح اجتماعی میگنجد و معلوم نیست چرا کسی که اصلی ترین وظیفهاش سر و سامان دادن به مسائل اجرایی مملکت است، تا این اندازه به دنبال برطرف کردن معضلات بنیادی تاریخ بشریت است.
به گزارش بولتن نیوز، البته خاتمی که رئیسجمهوری پیشین ایران و قبل از احمدینژاد بود هم چنین رویکردهایی داشت. اگر احمدینژاد در دو سال آخر ریاست جمهوریاش بیشتر بر این مقوله تأکید میکرد، خاتمی تقریبا در همهی سالهای مسئولیتش اینگونه بود. از پیشنهاد گفتگوی تمدنها گرفته که در اوایل کارش ارائه شد تا تشکیل بنیاد باران که تا همین الان هم پابرجاست و قرار بوده که موضوعاتی در همین رابطه را پیگیری کند. آخریش هم مصاحبه خبرنگار ایسنا با وی است در مراسم نکوداشت فریده ماشینی که وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه "شما به تازگی تأکید کردهاید که باید بین فرهنگها گفتگوی بیشتری صورت بگیرد و به مسئلهی صلح توجه بیشتری شود" گفت:
«باید مسئلهی صلح در دنیا را جدی بگیریم ... در مورد این موضوع طرحهایی دارم که در حال اندیشیدن در ارتباط با آنها هستم و مقدمهای که چند روز قبل گفتم، سرآغاز این مسئله بود و انشاءالله در آینده خبرهای آنرا میشنوید.» اگر بخواهیم نقدی به این نوع حرفها وارد کنیم، به نظر میرسد حداقل از دو منظر میتوان چنین رویکردهایی را نقد کنیم:
1. همانطور که در بالا هم گفتیم، رئیسجمهور هر کشوری دارای یکسری وظایف معلوم و مشخص است که در قانون اساسی و قوانین عادی مندرج است. اگر نگاهی به قوانین مربوط به وظایف رئیسمجهور در ایران داشته باشیم میبینیم که حداقل در این مورد، وظیفهی خاصی برای سکاندار قوهی مجریه در خصوص تلاش برای احیای صلح جهانی و تغییر مدیریت جهانی و از این دست موضوعات در نظر گرفته نشده است. حال باید پرسید در شرایطی که یک رئیسجمهور، به قول رهبر معظم انقلاب با حجم وسیع و غیرقابل تصور کار اجرایی روبهروست، بیان چنین موضوعاتی چه کمکی به حال بهتر انجام دادن وظایف قانونیاش میکند؟ آیا طرح این مقولات و ژست بینالمللی گرفتن، برای فرار از کم کاریهای داخلی و معطوف کردن اذهان کشور به مقولات بیربط خارجی نیست؟ و آیا مگر غیر از این است که وقت گذاشتن بر روی چنین مسائلی، به معنای کم کردن وقت و توان، برای رسیدن به سایر وظایف ریاست جمهوریست؟ حال، چگونه میتوان دم از صلح بینالمللی و گسترش جهانی اخلاق زد، در شرایطی که خود گویندهی این مطلب، از اصلیترین وظیفهاش شانه خالی میکند؟
2. اصلا فرض را بر این میگذاریم که همهی منطق موجود در دلیل بالا اشتباه باشد و رئیسجمهور، باید در نقش یک مصلح اجتماعی درآمده و دائما بر طبل موضوعات جهانی بکوبد تا جایی که همگان بفهمند، وی به دنبال ایفای نقش بینالمللیست. همچنین فرض را بر این میگذاریم که تلاش برای اجرای صلح جهانی، از وظایف رئیسجمهور است و باید کسی سکاندار قوهی مجریه شود که دغدغههایی از این دست را در مرتبهی عالی کاری و اجراییاش قرار دهد. حال سوال اینجاست که مگر میشود کشوری و رئیسجمهور آن کشور، خود را مدعی و پیشرو در مقولهی صلح جهانی بدانند، اما خودشان در داخل کشور آنگونه که باید مصلاحانه عمل نکردهاند و با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند؟
واقعا در شرایطی که احمدینژاد هر سال بر محدودیت حلقهی یارانش میافزود، دنیا چگونه میتوانست باور کند که وی به دنبال برقراری عدالت جهانیست؟ و در شرایطی که دو سه سال آخر ریاستجمهوری وی، توأم با مشکلات عدیدهی داخلی بود، دنیا چگونه میتوانست بپذیرد که رئیسجمهور توانایی و کارایی بالایی در حل مشکلات جهانی دارد؟ و یا خاتمی که سالهاست با ایجاد تشنج در جامعه، رفتارهایی برخلاف امنیت ملی انجام میدهد، چگونه انتظار دارد مردم سایر ملل بپذیرند که وی به دنبال گفتگوی تمدنهاست و در شرایطی که برخی اضهارنظرهایش برخلاف صلح داخلیست، صحبت از تلاش برای برقراری صلح جهانی چقدر کارایی دارد؟
به نظر میرسد حلقهی مفقودهی موجود در این میان که باعث میشود ادعاهای جهانی افرادی چون خاتمی و احمدینژاد در حد ادعا باقی بماند، عدم توجه به مقولهی ساخت داخلی قدرت و تلاش برای افزایش آن است. زیرا همانطور که رهبر انقلاب در مراسم تحلیف و اعطای سردوشی دانشجویان افسری ارتش اشاره کردند، موفقیت در عرصهی بینالمللی ربط زیادی به افزایش استحکام ساخت درونی نظام دارد و تا وقتی به این نکته توجه نشود، فعالیتهای بلند پروازانه در عرصهی بینالمللی تنها برای کشور هزینه میآفریند و سود خاصی به همراه ندارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
میان ماه من تا ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمان است
اه اه اه فقط تخریب.
بولتن جان شما دیگه چرا.
يادت بخير مموتي
روزي برسه كه مردم بيادت زار بزنن
اما دور نیست روزی که زار میزنند برای امام زمان