البته یکی از رهبران اتحادیه میهنی کردستان عراق همین نوشیروان مصطفی امین رهبر کنونی جنبش تغییر بود که توانسته است در این روزهای صحنه سیاسی کردستان عراق برای خود جایگاهی پیدا بکند که شاید اگر در کنار جلال طالبانی می ماند هرگز نمی توانست به آن دست یابد.
گروه بین الملل - این روزها را شاید بتوان در زمره روزهای بسیار سختی برای اتحادیه میهنی کردستان عراق به رهبری جلال طالبانی به حساب آورد که این حزب (که در دل خود چندین حزب با تاریخ و قدمت دار را دارد) از تاسیسش در سال 1976 پشت سر می گذارد. اتحادیه میهنی براساس آمار رسمی کمیسیون برگزار کننده انتخابات پارلمانی کردستان عراق 18 کرسی بدست اورده است که در مقابل 38 کرسی حزب دمکرات کردستان عراق و 24 کرسی جنبش تغییر، به معنای نزول سیاسی در کردستان عراق می باشد.فارغ از دلایل این نزول این حزب در کشمکش شدید داخلی خود برای تصمیم گیریهای مهمی به سر می برد که می تواند از یک سو باعث نزول بیشتر این حزب و از سوی دیگر باعث قدرت گرفتن تدریجی این حزب شود.
به گزارش
بولتن نیوز، زمانی که اتحادیه میهنی کردستان عراق بعد از سال 1975 با محوریت جلال طالبانی تصمیم گرفت به مبارزه با رژیم بعث بصورت مستقل ادامه دهد شرایطی بود که جنبش کردها در کردستان عراق بدنبال توافقنامه الجزایر شکست سختی متحمل شده بود و رهبر تاریخی کردها ی عراق یعنی ملا مصطفی بارزانی دیگر نه توان و نه آمادگی ادامه مبارزه را داشت چون می دید که نیروهایش بشدت ناامید شده و می کوشید ازوارد شدن تلفات سنگین به نیروهایش جلوگیری کند هرچند این حزب هم بعد از مدت کوتاهی توانست با رهبری مسعود بارزانی وارد عرصه نبرد با رژیم بعث شود البته با این تفاوت که یک رقیب جدید و قوی برای حزب دمکرات کردستان عراق در همین سوریه کنونی درست شده بود که می خواست از هیچ همه چیز بسازد.
البته یکی از رهبران اتحادیه میهنی کردستان عراق همین نوشیروان مصطفی امین رهبر کنونی جنبش تغییر بود که توانسته است در این روزهای صحنه سیاسی کردستان عراق برای خود جایگاهی پیدا بکند که شاید اگر در کنار جلال طالبانی می ماند هرگز نمی توانست به آن دست یابد.
نوشیروان مصطفی امین به خوبی می دانست که طالبانی اصولا سیاستمداری بود که سیاستهایش در درون حزب منجر به پرورش رهبران کاریزماتیک نمی شد و زمانی هم که دید اصلاحات درون حزبیش هم به نتیجه نمی رسد از این حزب جدا شد و به عبارت دیگر و به شکل دیگری توانسته است بخش اعظمی از اتحادیه میهنی کردستان عراق دیروز را در صحنه نگاه دارد.
واین یکی از مشکلاتی است که اتحادیه امروز دست به گریبان آن است و آن یعنی عدم امکان انتخاب رهبری که بتواند از ویژگیهای شخصیتی خودش برای سازماندهی مجدد اتحادیه استفاده کند چون طالبانی هیچ وقت اجازه نداد سایر رهبران این حزب به درجه ایی برسند که بتوانند اتحادیه را با تمام جناحها دور هم جمع بکند.هیچ کدام از رهبران کنونی اتحادیه جایگاه یک رهبر کاریزما را برای تمام اتحادیه و جناحهای درون حزب ندارد و اکنون که می خواهند در نشست های داخلی خود رهبر برای اتحادیه میهنی کردستان انتخاب کنند مانده اند که چکار کنند ؟ و یا بهتر است بگوییم چه کسی را انتخاب کنند؟
از سوی دیگر اتحادیه میهنی کردستان عراق می بایستی تصمیم بگیرد که ایا بار دیگر با حزب دمکرات کردستان عراق وارد ائتلاف برای تشکیل دولت می شود یا نه که اگر این راه را انتخاب کند عملا به دلیل نبود جایگاه گذشته اش نه تنها مجبور به دادن امتیازهای سنگینی به حزب دمکرات کردستان عراق خواهد شد بلکه دیگر هیچ کدام از خواسته هایش در خصوص اصلاح قانون اساسی و اصلاح توافقنامه استراتژیک جامه عمل به خود نخواهد پوشید و بماند که چه تعداد ریزش نیرو خواهد داشت.
و از همین روست که حزب دمکرات کردستان عراق می کوشد اتحادیه میهنی کردستان عراق را راضی بکند که در حکومت ائتلافی حضور داشته باشد.اما اگر اتحادیه میهنی کردستان عراق با جنبش تغییر در خصوص تشکیل حکومت و اداره استان سلیمانیه توافق کند چه اتفاقی روی خواهد داد؟
بدون شک اگر این دو جریان که در اصل از یک بدنه هستند و هنوز اعضاء این دو حزب نسبت به همدیگر سمپاتی دارند به توافق برسند، می توانند ائتلافی بزرگ را به همراه سایر گروههای اپوزیسیون تشکیل دهند .آنها با این اقدام خود می توانند یک نیروی جدید در مقابل حزب دمکرات کردستان عراق باشند .اما مشکل اینجاست که اتحادیه میهنی کردستان عراق در شرایط سختی برای تصمیم گیری قرار گرفته است و نمی تواند براحتی گذشته تصمیم بگیرد ضمن اینکه جناحهای داخل اتحادیه میهنی هم نمی توانند به یک توافق جامع برای حل مسائل برسند. و همزمان حزب دمکرات کردستان عراق هم وزنه ایی است که براحتی قابل حذف نخواهد بود.
شاید در چنین شرایطی بهترین گزینه برای اتحادیه میهنی کردستان عراق این باشد که حلقه وصل یاران دیروز و هم پیمان دیروز خود برای تشکیل حکومتی ائتلافی تمام عیار باشد که همه گروههای سیاسی کرد عراقی را دربر بگیرد و بدون شک این علیرغم تنش های گروههای سیاسی کرد عراقی با همدیگر امکان پذیر است البته به شرطی که گروههای حاکم بپذیرند دیگر نمی توانند توان و وزنه سیاسی گروههای نوپایی را که می توانند موتور محرکه جامعه کردی در عراق جدید باشند نادیده بگیرند.همه اینها اگر و اماهایی هستند که شرایط اتحادیه میهنی را بسیار سخت کرده است به نحوی که اگر بگوییم این روزهای اتحادیه بسیار سخت تر از روزهای اوایل تشکیل اتحادیه شده است سخنی به گزاف نگفته ایم.