اظهارات آقای خاتمی در باره انتقادهای اخیر به عملکرد دولت روحانی در مذاکره با آمریکا و دیدگاه وبلاگ بلاغ
جمهوری اسلامی و دولت روحانی، در مواجه شدن با 5+1 نیازمند توافق و اجماع نظر است و مذاکره کنندگان باید با اراده کامل و قدرت کافی در مذاکرات حاضر شوند واگر انتقادی دلسوزانه در داخل وجود دارد باید بدون اثرگذاری بر روند مذاکرات مطرح شود تا در عرصه بین المللی، اینگونه تحلیل نشود که دولت روحانی اراده کافی و اجازه تصمیم گیری ندارد. افراط و تفریط با اعتدال مغایراست
گروه سیاسی - بسیاری از مردم کوچه و بازار و رای دهندگان معتقدند: نه دیکتاتوری در پوشش «صدای واحد» و نه افراط گرایی و انتقاد تند، هیچ یک با اعتدال و میانه روی همخوان نیست و راه اعتدال باید با رفتار اعتدال گرا و میانه روی گروه های سیاسی همراه باشد و کسی به خود اجازه ندهد دیگران را تخریب کند بلکه همه باید حرف خود را بزنند اما به دولت اجازه دهند که با اتکا به اکثریت رای مردم ایران، تصمیم گیری کنند و تنش با کشورهای غربی و مشکلات کشور را کاهش دهد.
به دنبال سیاست های جدید دولت در عرصه سیاست خارجی و مذاکره با آمریکا و 5+1 که با انتقادها و حمایت های مختلفی همراه شده و همچنین برداشت های مختلفی که از واژه "نرمش قهرمانانه" و نوع عملکرد دولت روحانی در سفر اخیر به نیویورک صورت گرفته است، سید محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق کشورمان، نکاتی را در انتقاد به عملکرد منتقدان آقای روحانی در فرودگاه مهرآباد، مطرح کرده است.
به گزارش بولتن نیوز، در پاسخ به این اظهارات آقای خاتمی، نیز منتقدان ایشان و آقای روحانی نیز مطالب مختلفی را در دفاع از عملکرد منتقدان دولت مطرح کرده اند.
بولتن نیوز، بدون آن که وارد درستی و نادرستی این مباحث شود و از حامیان یا منتقدان دفاع کند، در راستای رسالت اطلاع رسانی و نقد و بررسی مباحث عمومی و سیاست خارجی کشور اقدام به انتشار این دو دیدگاه می کند و در عین حال تاکید داریم که در هر دو صورت نظام جمهوری اسلامی و دولت آقای روحانی، در مواجه شدن با کشورهای 5+1 نیازمند توافق کلی و اجماع نظر برای اعلام خط مشی و سیاست های نظام جمهوری اسلامی است و لذا مذاکره کنندگان باید با اراده کامل و قدرت کافی در مذاکرات حاضر شوند واگر انتقادی دلسوزانه در داخل کشور وجود دارد باید بدون اثرگذاری بر روند مذاکرات و تضعیف دولت و مذاکره کنندگان مطرح شود تا در عرصه بین المللی، اینگونه تفسیر و تحلیل نشود که دولت آقای روحانی اراده و قدرت کافی و اجازه تصمیم گیری ندارد.
براین اساس، ضمن این که باید صدای مخالفان و منتقدان را شنید اما در عین حال باید حمایت اصولی خود را از دولت برخواسته از رای مردم در 24 خرداد 1392 اعلام کنیم و اجازه ندهیم که نقدها و تقدیم گل یا پرتاب لنگه کفش، روند مذاکرات را از سیاست های اصولی و دفاع از حقوق ملت ایران دور کند.
در ادامه مطلب وبلاگ بلاغ، با احترام به نویسندگان آن و حامیان و منتقدان سیاست های دولت اقای روحانی از نظر گرامی مخاطبان محترم بولتن نیوز می گذرد و امید آن داریم که عواید این مباحث به بهبود فضای رسانه ای و سیاسی کشور و کاهش تنش ها منجر شود و به جای هر گونه حرکت افراطی، شاهد روند دموکراتیک و اظهار نظر در فضای باز سیاسی بدون لطمه زدن به حرکت دولت در شرایط امروز باشیم.
سیدمحمد خاتمی: «نقد با تخریب متفاوت است. اگر جلوی جریانات تخریبی گرفته نشود مثل زمان اصلاحات میشود که اوایل این طور بود و بالاخره منجر به ترور شد. این جریان خشونت گرای بیمنطق نقد نمیکند تخریب می کند، این جریان درموقعیتی که رییس جمهور رفته و از ملت و عزت آن دفاع میکند و مورد تایید رهبری است به روش هایی که به شدت مورد نقد مقام معظم رهبری است به تخریب دولت دست زدهاند، نمونه اش در قم بود، اینجا دوباره این مسائل تکرار می شود که قابل قبول نیست، فعلا کاری ندارم به اینکه نیتها چیست؟ ممکن است خیر بوده باشد گرچه اینها را خودسر نمیدانم بلکه آنرا سازماندهی شده میدانم»
خاتمی با بیان اینکه «وزارت اطلاعات و قوه قضاییه مسئول است که این امر را پیگیری کنند»، تصریح کرد:« من از آقای روحانی دفاع نمیکنم بلکه از حق ملت، مصلحت و امنیت ملت دفاع می کنم، این جریانات امنیت ملت را به هم میزنند تعداد اقدام کنندگان کم است ولی زور شان زیاد است. وجود این جریانات طالبانی، خشن، نشانه آزادی بیان و آزادی فکر نیست، نشانه تخریب و دهن کجی به آراء ملت و تصمیمات رهبری و فضایی است که در جامعه ما ایجاد شده است.
شاید کسی با آنها برخورد نمیکند شکایت هم می شود کسی گوش نمیکند؛ اینها قدرت دارند ما نمیگوییم اینها نباشند بلکه میگوییم قدرت از آنها گرفته شود، مصونیت نداشته باشند و وادار بشوند منطقی بشوند. تریبون و روزنامه و سایت که دارند بروند آنجا حرفشان را بزنند به شرط اینکه جو سازی نکنند، دروغ نگویند و تهمت نزنند. (سایت بنیاد باران)
یکم، وقتی سید محمدخاتمی، سفیر صلح و مبدع گفت و گوی تمدن ها اینگونه عنان از کف بدهد و دویست نفر دانشجو و طلبه را با هر آنچه می تواند بنوازد جای تعجب ندارد که فاضل میبدی مصاحبه کند و معترضان به رئیس جمهور را با «گروههای افراطی در اسرائیل یا با گروهی که در عراق و افغانستان و پاکستان عملیات انتحاری میکند» یکسان بداند و بگوید «کسی که در ایران در برابر خانه یک مرجع یا در برابر رئیسجمهور آن حرکات زشت را انجام میدهد با گروه افراطی که در اسرائیل در برابر فلسطینیها آن اقدامات را انجام میدهد و یا با گروهی که در عراق و افغانستان و پاکستان عملیاتهای انتحاری میکند، هیچ فرقی با هم ندارند... اگر جلوی برخی اقداماتی که هماکنون در ایران اتفاق میافتد گرفته نشود، روزی این گروههای افراطی تبدیل به سلفیها و القاعده و طالبان میشوند که جز اسلحه و انزجار و آدمکشی هیچ منطق دیگری نمیفهمند.. با وجود چنین حرکات زشت و افراطی، انسان یاد جریان خوارج میافتد که در برابر علیبن ابیطالب (ع) آن حرکات زشت را انجام داد. قضیه، ریشهدار است و باید جلوی آن گرفته شود و اگر این اتفاق نیفتد و با آن برخورد نشود، دچار همان مشکلاتی میشویم که در افغانستان و عراق یا خود اسرائیل وجود دارد.»
سید عزیز! برای ما که ثابت بود اما خیلی ها یادشان رفته بود که پشت شعارهای رواداری و تساهل و آزادی بیان و ... دیکتاتوری روشنفکری خوابیده است. تمام فحش ها و نسبت هایی که دادید به کنار. فقط یک سوال. معترضین که همان روز و فردایش در کنفرانس خبری شان توهین به رئیس جمهور را محکوم کردند؛ با این حال لنگه کفشی در میان دویست نفر دانشجو و طلبه که اسم و رسم همه شان هم معلوم است آنها را تروریست و طالبان و القاعده و سلفی و خوارج کرده و پای وزارت اطلاعات و قوه قضائیه را وسط می کشد. انصافا خجالت نمی کشید بعد از آن آبرویی که از نظام بردید همین حالا که دارید به حزب الله عزیز این نسبت ها را می دهید مطالبه رفع حصر از اخسرین دنیا و آخرت را هم می کنید؟!
دوم، استراتژی «صدای واحد» در برابر «صدای واحد» راهبرد جریان دولت برای خفه کردن صدای متنقدان و معترضان و یک دست سازی فضای رسانه ای است. چه با «پیشنهاد پروژه های کلان اقتصادی به سپاه» باشد چه با تهدید امنیتی و بازداشت معترضان. «باند نیویورکی ها» تحریم های وضع شده از سوی آمریکا را بهترین فرصت برای ائتلاف با راست سنتی یافته که از همان اول هم مخالف فتح لانه بود تا برای نخستین بار جریان های مختلف سیاسی در کشور بر سر «نرمش» به وحدت برسند.
سوم، این روزها که بازار کارهای فانتزی و سر کاری مثل فیس بوک بازی و «have a nice day» داغ است، خیلی ها هم بدشان نمی آید ردای ولایت مداری به تن کرده و با «نرمش قهرمانانه» حزب الله عزیز را خر کنند. اما هیهات که 598 آنچنان داغی به پیشانی حزب الله زده که دیگر افسار خود را به دست آنها که قطعنامه را افتخاری برای خود می دانند نسپارد.
چهارم، مطالبه اصلی حزب الله از دولت مستقر، شفافیت و اطلاع رسانی معامله ای است که با غرب در حال انجام است. ملت با توجه به سابقه ناصواب شما – از مک فارلین گرفته تا 598 و پرونده هسته ای- نمی تواند منتظر بماند تا توافق نامه ای مانند سعد آباد به امضا برسد و شرافت ملت به تاراج برود و آن وقت اعتراض کند. چه رسد به اینکه اساسا مساله مذاکره با آمریکا یک مساله ملی است و یک اکثریت شکننده با 260 هزار رای اختلاف، توان تصمیم گیری خودسرانه در این باره را ندارد.
پایانی، کلام آخر به سازمان صدا و سیماست که این روزها عجیب در حال ترک تازی است و به بهانه حمایت از دولت، رسما مشغول زدودن روحیه استکبارستیزی ملت است. اگر قرار نیست کارکرد اصلی حرفه ای و خبری تان یعنی نظارت و شفاف سازی و نقد را انجام بدهید – که هیچ وقت انجام نداده اید- و اگر قرار نیست برای مردم روشن کنید که در بدترین شرایط با دستی دراز و با مطالبه رفع تحریم ها و هزینه های بسیار به پای میز مذاکره رفته ایم حداقل ذائقه و ذهنیت مردم درباره شیطان بزرگ را با کلیدواژه هایی مثل «منفعت مشترک» و «احترام متقابل» مغشوش نکنید و اگر از خون شهدای پرواز 655 ایران ایر و خون تمام شهدای جنگ و بعد جنگ که با حمایت آمریکا به خاک و خون کشیده شده اند خجالت نمی کشید حداقل فکر روزی را بکنید که مذاکرات نتیجه ندهد و رویتان بشود که جنایات شصت ساله آمریکا در قبال این ملت را بازگو کنید.
چرا استکبارستیزی را محدود به داد و فریاد بی منطق کنیم؟ کاری ندارد برای همان استکبار جهانی، چهار تا از این عکس ها نشان دهد و بگویند مخالفان ما این ها هستند. مگر نکردند این کارها را؟
این را بدانیم همیشه یکجانبه نگریستن باعث تمامی مشکلات و اقدامات افراطی متعاقب آن از سوی طرف مقابل خواهد شد.