نکاتی عجیب در مورد قابلیت پنجه گربه ها

گربه تان؟ماکه گربه نداریم.

از گربه زیاد مطلب چاپ کنید. چون این حیوان بسیار بیشتر از سگ با فرهنگ ما همخوانی دارد و از طرفی سیر کردن شکم این حیوانات که اکثرا گرسنه و رنگ پریده اند ثواب دارد.

ما سال پیش یک بچه گربه گرسنه و بی سرپناهکه در آستانه مرگ بود به منزل راه دادیم و از باقی مانده سفره که دور ریخته میشدند به او میدهیم و در حال حاضر در گوشه ای از حیاط منزل زندگی میکند . تخصص ویژه ای در مباره با حیوانات موذی و حشرات مزاحم دارد ...

امیدوارم جمعیت گربه ها از این پس افزایش یابد و صدور آنها به چین متوقف شود. مطمئنا افزایش تعداد آنها در حد معقول شهر را از وجود موشها و سوسک ها پاک می کند. برای کنترل جمعیت آنها هم می توان از روش های عقیم سازی استفاده نمود.

من حاضرم با پلنگ رودررو بشم ولي با گربه نشم!! از قديم ميترسم!! بچه ها ميگن بايد بري هيپنوتيزم تا ريشه ترس مشخص بشه... نميدونم والا

آفرین علی آقا! مطمئن باشید بعضی از اعمال که به نظر پیش پاافتاده به نظر می رسد در دستگاه های قانونمندی خلقت و جهان معنویات ارزشی بسیار متعالی دارد. و طبیعت پاداشی درخور انسان نیکوکار به او ارزانی می دارد.

در مکانی که زندگی می کنم یک گربه را با 4 بچه در پاسیو مشاهده کردم. ناخودآگاه و بعدا با این تصور که حتما آمدن این حیوان زبان بسته با بچه هایش حکمتی از جانب خدا بوده به این گربه و بچه هایش شروع به دادن غذا نمودم. وسایلی قیمتی در حد 40 میلیون در آنجا بود. شبی از شبها، نیمه شب همسایه به ساعت 3 بامداد متوجه سروصداهای عجیب بریدن نرده بالکن می شود که دزد سریع فرار می کند. صبح آنروز متوجه شدیم دزد وسایل را داخل گونی طناب پیچ کرده بود که به علت بیدار شدن همسایه ناکام مانده بود. خدا گواه است اولین چیزی که به من الهام شد برکت این حیوان و بچه هایش و دعاهای او بود که مانع چنین دزدی شد!

بنده استاد کشتن و به درک واصل کردن گربه ها هستم...اکثرا با تفنگ بادی بین دو چشمشان که بزنی درجا میمیرند...آنها از زمانی که جوجه های کبکهای نازنین مرا خوردند دشمنان من به حساب می آیند...از هیچ تلاشی برای مرگشان فروگذار نمیکنم....بی چشم و رو ترین حیوان همین گربه است...

عواطف خود را نثار موجودی کنیم که سرشار از عاطفه است. بیاد دارم که سالها پیش گربه ای در حیاط 3 بچه داشت. در حد توان به بچه هایش رسیدگی می کردیم. روزی با صداهای نالان و گریان او از خواب بیدار شدم. متوجه شدم یکی از بچه هایش نیست. تا 3 روز جلوی پای ما ناله می کرد. شاید فکر می کرد ما بچه اش را برده ایم. شاید هم التماس می کرد بچه اش را پیدا کنیم. خلاصه به همراه 2 بچه اش از خانه ما رفت. 5 ماه بعد متوجه شدم بچه گم شده این گربه را گربه دیگری که بچه اش بنا به دلایلی مرده بود دزدیده و البته بزرگ کرده بود. بدانیم هر تکه گوشت و حتی نان و پنیری که به یک گربه گرسنه می دهیم بازخوردش را به بهترین شکل می بینیم.

نگهداری گربه در منزل ایجاد زمینه های آسمی و نازایی در دختران میشه!!!!!

لزومی ندارد گربه را به منزل بیاوریم. فقط در همین حد که در بیرون خانه حتی در کوچه یا حیاط در غیاب گربه مقدار کمی غذا بگذاریم کافی است. این کار سبب می شود گربه ها ناچار به استفاده از غذاهای آلوده سطل آشغال ها نشوند. و در این صورت ابتلا حیوان به بیماریهای مختلف از جمله توکسوپلاسموز و ... هم کاهش میابد.

منبع انواع بیماریها و حیوانیست بی چشم و رو .

ما یک گربه ی نور وژین داریم که غذای خشک می خورد وبه مو قع برای ماینه به دامپزشکی میبریم ولی خیلی ریزش مو دا رد می خواستم بدانم اگر موی ان را بخوریم چه می شود ایا مریض میشویم لطفا پاسخ دهید

بهترین کار قطع کردن یک دست و یک پایشان با تبر می باشد

امیر آقاشما دوست دارید حیوان آزاری کنید؟؟

خدا این گربه های بیچاره رو برای ی کاری آفریده اما شما می کشیشون ؟؟؟؟

واقعا که کار شما انسانی نیست .

اگه یکی جوجه ها و کبک های شمارو با تیر بکشه شما خوشت میومد؟؟؟

گربه خیلی حیوان خوب و تمیزی هست، مثل یک بچه کوچلو که کاراشو خودش انجام میده و به شدت روی تمیزی و نظافت پایبند هست، فقط یه کم غذا بدی بخوره و شکمش پر شد ، دیگه یک سرگرمی خیلی عالی هست مخصوصا الان دوره زمانه ای شده که بچه هارو باید از گوشی و بازی کامپیوتری دور داشت که از این طریق خرید گربه واقعا اون بعد سرگرمی بچه هارو تقویت کرده و از رفتن اونا طرف گوشی و بازی های کامپیوتری جلوگیری کرد. به شرط اینکه گربه خانگی اصیل تهیه شود شناسنامه دار و شجره دار.

چند وقته دو گربه خیابانی کوچولو اومدن پیشم چقدر با ادب و تمیزن اگه کمی زیاد بهشون غذا می دم میبرن میدن بابا یا مامانشون بعضی وقتا میاد پیش من میشینه با چشاش نگام می کنه و تشکر می کنه چشماشو آروم بازوبسته می کنه یا محبت می کنه خودش رو بهم می مالونه شکارچی ماهر ملخ هم هست

ادامه نظرم
در مورد پدر و مادر دو بچه گربه هست که باهاشون ارتباط برقرار کردن. اوایل دو تا بچه گربه قلبشون تند تند می زد استرس داشتن که پیش من بیان اگر هم میومدن با فاصله بود ( بدون اجازه مامان و بابا) یک روز صبح اومدم تراس دیدم پدر و مادر بچه گربه ها دعواشون کردن البته دیدم دم مادرشون قطع شده بود حتما پدر و مادرشون بهشون گفتن به این آدما اعتماد نکنین مادرتون رو ببینین چیکار کردن... ولی دو سه روز بعد دیدم باباش شب میومد تراس منو بررسی می کرد بعد منو شناخت دیگه از اون زمان به بعد بچه گربه هاشو تادیب نکرد حالا بچه هاش اونقدر باهام رفیق شدن اونقدر جلوم بازی می کنن خیلی می خندم اینا که می گم خودم باورم نمیشه ولی حقیقته ها، مادرشون بعضی وقتا میاد ولی دیگه از باباشون خبری نیست. دیگه غذای خوب بهشون میدم دوتا بچه گربه خیلی باادبن بعد غذا دو دقیقه صاف میشینن جلوم با چشماشون آروم باز و بسته می کنن با نگاهشون تشکر می کنن بعد خودشون رو تمیز می کنن و می خوابن...