به گزارش
بولتن نیوز به نقل از
رادیو دیروز ، رادیو فردا درباره انتخاب فیلم "گذشته" به عنوان نماینده ایران در اسکار نوشت:
"
فیلم گذشته نماينده ايران در جوايز اسکار ۲۰۱۴ شد. علی مصفا، برنيس بژو و طاهر رحيم از جمله بازيگران فيلم گذشته هستند که تمام مراحل فيلمبرداری و ساخت آن در فرانسه انجام شده است.
فاطمه معتمدآريا، مسعود کيميايی، بهروز افخمی، کمال تبريزی، حسن حسندوست،
مسعود رايگان، عليرضا زريندست، حسين معززینيا و امير اسفندياری اعضای
کميته انتخاب نماينده سينمای ايران برای حضور در هشاد و ششمين دوره جوايز
اسکار بودند. این کميته در گزارشی به قلم مسعود کيميايی نوشته که علت
انتخاب فيلم گذشته برای اسکار اين بود که به قضاوتهای سينمای آمريکا نزديکتر بوده است.
فیلم گذشته با يک عقيده پيش بينی شده روبرو شد که به قضاوتهای سياسی
آمريکا، خصوصا شناخت شيوه کارگردانی آقای اصغر فرهادی آشناتر است".
مسئله
سینمای ایران و نفوذ عوامل و عوالمی که هیچ سنخیتی نه با فرهنگ
ایرانی-اسلامی دارند و نه اصولاً علیرغم صرف هزینه های هنگفت هیچ دردی از
جامعه دوا می کنند جز اینکه گاهی (فقط گاهی) باعث سرگرمی عده ای جوان خاص
می شود که اکثراً از سر بیکاری و بی دردی به تماشای فیلمی می نشینند، آنقدر
ملال آور است که پرداختن به آن بیشتر آب در هاون کوبیدن است. اما گاهی از
این مقوله بیهوده و پر هزینه اخباری به گوش می رسد که آه از نهاد هر انسانِ
ایرانی برمی خیزد. از جمله آخرین هنرنماییهای هنرمندان سینمای ایرانی(!)،
انتخاب فیلم "گذشته" است برای گرفتن اسکار. اینکه اصولاً چه افتخاری دارد
که در یک جشنواره خارجی که برگزارکنندگانش از هیچ ظلم و جنایتی در حق این
مردم فروگذار نکرده و نمی کنند، نامی از شما برده شود بماند، مسئله اینجاست
که چه فیلمی را به چه دلیلی و چه کسانی برای این امر حیاتی انتخاب کرده
اند:
۱- به گفته فراستی "گذشته فيلم بدي است و ناچيز. بدتر از حتي
نخستين فيلمهاي فرهادي. فيلم، عقبمانده است و اگزوتيك، بيساختار، طولاني
و ملالآور و وراج. گذشته، نه در گذشته اتفاق ميافتد نه در پاريس؛ نه
بحراني دارد و مسالهيي و نه هويتي. فيلمسازِ اسكار گرفته ما امر برش مشتبه
شده و توهم جهاني شدن زده. گذشته، تمرين فيلمنامهنويسي يا دقيقتر تمرين
ابتدايي ديالوگنويسي است نه براي درام كه صرفاً براي رودست زدن به
تماشاگر، با يك پيرنگ و چند خرده پيرنگ سست و فاقد موقعيتهاي دراماتيك
كه بيشتر به طراحي جدول كلمات متقاطع شبيه است تا فيلمسازي". آیا آنها که
فیلم را انتخاب کرده اند به جزئی ترین اصول فیلمنامه نویسی تسلط ندارند؟ یا
اصولاً مسئله انتخاب آن هیچ ربطی به مسائل فنی ندارد و صرفاً یک انتخاب
سیاسی است؟
۲- آیا افرادی چون فاطمه معتمد آریا که به خاطر تحرکات سیاسی
غیر قانونی اش در فتنه ۸۸ و تحریک جوانان مدتی ممنوع التصویر بود، قاضی
مناسبی است برای انتخاب فیلم ایرانی برای فرستادن به یک جشنواره خارجی برای
نشان دادن آرمانهای کشور؟ کسی که آنروز ارزشهای نظام را زیر پا له کرد و
بازیگر خود باخته فیلم اسرائیلی-آمریکایی فتنه شد آیا امیدی هست که اینبار
با انتخابش به فکر ضربه زدن به انقلاب از راه دیگری نباشد؟
۳- اصولاً
وقتی صحبت از "نماینده" می شود یعنی چیزی که نمایانگر ابعاد اصلی یک فرهنگ
است. آیا فیلمی که به گفته رادیو فردا بازیگران اصلی آن جز یک نفر غیر
ایرانی هستند، تمام فیلمبرداری و مراحل ساخت آن در فرانسه انجام شده، حتی
کوچکترین چیزی که می شود فهمید یک فیلم مربوط به کدام کشور است یعنی زبان
آن غیر ایرانی است، پس کجای آن نماینده کدام ایران است؟ فرهنگش؟ تکنیکهای
ساخت آن؟ آدمهایش؟ خانه ها و مغازه هایش؟ یک ایرانی چطور باید با فیلمی که
نه آدمهایش را می شناسد، نه کوچه و خیابانش را دیده نه حتی زبانش را می
فهمد ارتباط برقرار کند و تازه افتخار هم بکند که یک فیلم ایرانی با
زیرنویس فارسی دیده ؟ اگر ایرانی است چرا همه چیزش خارجی است؟
۴- از
همه تکان دهنده تر اینکه: "علت انتخاب فيلم گذشته برای اسکار اين بود که به
قضاوتهای سينمای آمريکا و قضاوتهای سياسی آمريکا نزديکتر بوده است".
شرم آور تر از این؟ یعنی مهم نیست ایرانی کیست. هویت و فرهنگ و حرفش چیست.
فقط مهم است که مسئولان آمریکایی و سیاستمداران آمریکایی از فیلم خوششان
بیاید. باید از خود پرسید آیا آمریکا جز از خفت، ذلت و حقارت ایران چیز
دیگری می خواهد؟ آیا جز این است که به چنین فیلمهایی جایزه می دهند تا
دوباره غلیظترش ساخته شود و چهره ایران زشت تراز همیشه برای جهانیان جلوه
داده شود؟ چرا برای یک بارهم که شده یک فیلم واقعی ایرانی مانند قلاده های
طلا به اسکار نمی رود و جایزه نمی گیرد؟ چرا آژانسهای شیشه ای و اخراجیها و
... که نشان دهنده افتخارات ایرانی و مصائبی که آمریکاییها بر سر ملت
ایران آورده اند تقدیر نمی شوند؟ چرا همیشه جدایی نادرها با ارائه جو رقت
انگیزی از ایران که باید از آن فرار کرد، به نظر سیاستمداران آمریکا شایسته
دریافت جایزه می شوند؟ آیا همسویی با سیاستی که ایران را ذلیل و حقیر می
خواهد و به "آرگو" جایزه می دهد تا ایرانی را جنایتکار و خونخوار و متجاوز
به حقوق آمریکاییهای بی گناه به مردم دنیا معرفی کند، دلیل موجهی است برای
خوب بودن یک فیلم و شایستگی اش برای نمایندگی در جشنواره ای که اخبارش به
سرتاسر دنیا مخابره می شود؟
۵- به گفته عضو کمیته انتخاب، "قضاوتهای
سياسی آمريکا، خصوصا شناخت شيوه کارگردانی آقای اصغر فرهادی آشناتر است".
یعنی طرف را خوب شناخته اند. این همان عنصری است که می توان از راه بازی
دادن هنری او را مغلوب کرد و با دادن یک جایزه چند مشت دلاری و گرفتن چند
عکس با دختران هرزه نیمه برهنه و پوشاندن کراوات، ضربه ای به ایران زد که
با هزینه های هنگفت چند ده هزار میلیاردی و به کارگرفتن چند صد هزار نیروی
نظامی نمی توان .
کی به کی !!!!!!