نفوذ جریان انحراف در صنعت تبریز

اما در سال 90 تمام پیش بینی های غیر علمی و غیر حرفه ای با افتتاح طرح و صرف هزینه از جیب بیمه گذاران؛ بعد از مدت کوتاهی نقش برآب می گردد . کل تاسیسات و ماشین آلات طرح استامینوفن با گذشت دو ماه باز شده و 200 نفر شاغل در این سازمان لغو قرارداد و اخراج می گردند.

وجای تامل است که مدیر عامل این شرکت قبل از اخراج این افراد خود را به عنوان کار آفرین معرفی و سپس به این امر دست می­زند.

با استناد به این موضوع آقای ا.ب به عنوان کارآفرین نمونه استان آذربایجان شرقی انتخاب می­شود.

تطمیع و تهدید؛ مجازات کارکنان و حتی گزارشگرانی گردید که به افشای فساد در این سازمان پرداختند . در یک مورد رئیس یک شرکت سرمایه گذاری... تامین به نام ف. ز با ارائه اسناد رسوا شده در پروژه کلرپارس که به وی ارسال شده بود به آقای الف. ب. ، از وی خواست که گزارشگر جوانی را در سایت اصول گرای م. ممنوع القلم نماید که او نیز تا حدی موفق به این امر در آن سایت گردید و خبرنگار ساکت شد ؛ اما سایت های خبری بسیار زیاد بودند!!

این شرکت همراه با جریان انحرافی مشایی به عنوان منبعی جهت تامین هزینه ها و حیف و میل ثروت مردم به عنوان حمایت از کوروش کبیر و الگو قرار دادن آن بوده است ؛ سال ها فشار افکار عمومی و رسانه ها هرگز موجب آن نشده است که مسنولین شرکت سرمایه گذاری دارویی تامین در برابر افکار عمومی توضیح خود را در مقابل از بین بردن 300 میلیارد ریال از ثروتی که ارزش روز آن بیش­تر از هزاران میلیارد است ، بدهند!

روی جلد کتاب " مدیریت کوروش بزرگ"

جملات ساده اند 32 میلیارد تومان سال 87 چه شد؟ چه کسانی بازخواست شدند؟ آیا مسئولیتی حرفه­ای برای جبران خسارت وجود داشته است؟ راستی ثروت ملی چه شد ؟ حق بیمه آن پیر مرد و پیر زن چه گونه در سفر های خارجی... و خرید های بیهوده احد بدیعی .. .. و در خانه های مجردی شهرک آسمان تبریز توسط ک.ز از بین رفت؟؟ !

***

جریان انحراف و حلقه زنجیر مدیرانی که به مدد حساب­سازی های بسیار ؛ سود و زیان سازمان­ها را برای تصمیم سازی ها هدایت می­کردند؛ سال هاست که با پیچیدگی تمام هدایت ثروت جامعه را در اختیارگرفته اند.

در مقوله از بین رفتن ثروت ملی در شرکت کلرپارس هیچ کس پاسخ گو نشد و شاید قرار نباشد که کسی پاسخ گو باشد.

بررسی وضعیت تمام شرکت های دارویی –شیمیایی و صنایع سنگین و نیمه سنگین همچون تولید موتورهای الکتریکی تا موتورهای دیگر ضرورت جامعه صنعتی تبریز برای خروج از فساد نهفته و خمودی است.

***

با انتخاب ا. ی از شرکای م ش. م  در موسسه خانه ایرانیان خارج از کشوربه مدیرعاملی شستا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ؛ آنچنانکه انتظار می­رفت، ده ها نفر از منسوبین و افراد خاص دیگر وارد چرخه مدیریت های شرکت­های تحت پوشش شستا ­گردیدند ؛ تا قدرت اقتصادی و توانایی تحرک اقتصادی در سازمان ثروت آفرین در انحصار باندهای پیچیده باقی بماند. انتصابات بسیار در 45 روز آخر دولت گذشته کاری بسیار متفاوت بادولت های گذشته بودو صنعت تبریز نیز با انتخاب های خاص و تقویت تیم های قبلی توسط رئیس هولدینگ د. شستا آقای ف.ز. از این ماجرا بی نصیب نماند که آثار سو آن کم کم خود را نشان خواهد داد.

مسائل سو استفاده های مالی و سندسازی و سوبرداشت و تفسیرهای غلط از اصول حسابداری جهت کلان ترین سواستفاده ها در شرکت های تبریز در طول سال های حاکمیت انحراف بسیار علنی بوده است و تلاش مدیران جدید بر حفظ رویه قبلی و سرپوش گذاری برآنها گردید؛ دستکاری در گشایش­های اعتبار بانکی ؛ واردات کالای غیره و معوض ؛خریدهای کلان و ناصحیح ؛ برون­سپاری و عملیات پیمانکاری نادرست بدون مناقصه ؛ جولان دلال­ها ؛ متوقف ساختن خطوط میلیاردی برای چندین سال جهت تنظیم تولید به وسیله دیگران و سواستفاده مالی از توقف خط و حتی تولید دارو با ریسک آلودگی!

و ایجاد دیدگاه برده داری مدرن انسان از انسان!

***

صنعت، اقتصاد، ابزارهای رشد جامعه اند، در یک نظام دیوانسالاری دولتی بازی با ثروت مردم برای داشتن منابع قدرت امری قابل قبول نمی­تواند فرض گردد.

دو امدادی مسابقه­ای است که نمود همکاری چند نفر ورزشکار است که تلاش می­کنند با زودتر رسانیدن چوب به دوست خود؛ در خط پایان بازی را برده باشند.این همکاری دوستانه در این ورزش نمودی پرقدرت از تلاش جوانمردانه برای رسیدن به هدف است؛ اما آیا سیاستمداران نیز به این معنی و مفهوم ارج می نهند؟

اغلب آنها خود را طرفدار تیم های رنگارنگ نشان می دهند این یعنی ماهم به ورزش باشگاهی علاقمند هستیم اما ورزش باشگاهی با ورزش انسانی که روح و تن را آرایش می­دهد؛ بسیار متفاوت دیده شده است.

تحویل و تحول حاکمیت بین دو دولت در ایران که در راستای دمکراسی اسلامی باید انجام گیرد ؛ هیچ نشانی از عشق به ارزش ها و مرز و بوم از خود نشان نداد؛ با جارو همه چیز تمیز شد اما نه برای تسهیل کار ، بلکه برای مشکل افزایی! تا ساختار میانی از دست خارج نشده و یا آنکه این میهمانان نالایق ثروت جامعه را تاراج و در اوج بی لیاقتی به نابودی بکشانند!

کارخانجات بسیاری در طول سال های گذشته در تبریز به تعطیلی کشانیده شدند ! در هفته آخر دولت دهم، مدیران بسیاری جابجا شدند تا مسیر افول همچنان پابرجا باقی بماند.

چه کسانی جبران ثروت از کف رفته را خواهند نمود، آیا مدیران ناظر یا مدیران پائین تر پاسخ گوئی لازم را خواهند داشت؟ هیئت های مدیره و مدیر عامل سال ها در هر جلسه پایانی سال آنچه را که از یاد نمی برند پاداش هیئت مدیره است که چیزی ماورا حق جلسه و رقمی هنگفت که گاه بالاتر از یکصد میلیون می گردد!!؟؟ اما آیا جریمه هیئت مدیره تاکنون تصویب شده است؟ مدیران سازمان ها و صاحبان صندلی های بزرگ ونرم همچون کبوتران سر گنبد با اشاره دست جای خود را عوض می کنند و دوباره در جای دیگر در همان حوالی می نشینند و کمتر مورد ارزیابی های واقعی قرار می گیرند.

سازمان تامین اجتماعی و سازمان شستا با چه مکانیزم هایی از منابع درآمدی خود پاسداری خواهد نمود؟

مدیریت صنعت ملی در تبریز به بازنگری نیازمند است ؛ باندهای تخریب فعالانه در حال کار پنهان و موذیانه در صنعت هستند؛ آیا هشیاری لازم برای مراقبت از ثروت جامعه بوجود آمده است؟ مافیای فساد همواره با دراختیار داشتن منابع مالی مفت بسیار قوی تر عمل کرده است . آن را بخشکانیم!

جامعه نیازمند اخذ پاسخ است!

و این بحث همچنان ادامه دار خواهدبود........

مرتضی ثالث