واقعا چرا باید روزنامه نگارانی که وظیفه خبررسانی و اطلاع رسانی را به عهده دارند و در هر دولت و سیاستی، کار خود را انجام می دهند با اخراج از مجموعه روزنامه خود مواجه شوند؟ آنها چه نقشی در دولت قبل یا دولت فعلی دارند و چرا باید به خاطر تغییرات سیاسی و مدیریتی کار خود را از دست بدهند؟
گروه اجتماعی – در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 با وجود حضور 6نامزد نهایی
در انتخابات، بیش از 50 درصد رای دهندگان به خاطر مشی اعتدال و شعارهای
میانه روی، به آقای روحانی رای دادند تا از رفتارهای افراط و تفریط وتندروی
های مختلف پرهیز شود.
به گزارش بولتن نیوز، براین
اساس انتظار این است که با تغییر دولت، شاهد تغییرات زیاد و بنیان افکن در
مجموعه های اداری، دولتی و اقماری دولت نباشیم و اگر قرار است که مجموعه ای
از سیاست ها تغییر کند، تنها به مدیران ارشد و میانی اکتفا شود که کار
اجرایی و سیاست گذاری ها را به عهده دارند.
اما در مورد بسیاری از مدیران رده پایین و کارکنان و کارمندان معمولی، واقعا ضرورتی ندارد که تغییرات گسترده را شاهد باشیم.
به
عنوان مثال وقتی رئیس دانشگاه آزاد تغییر می کند دلیلی ندارد که در مجموعه
های دیگر دانشگاه آزاداز جمله روزنامه و قسمت های مختلف که کارمندان مشغول
به کار هستند و هیچ تغییر سیاست عمده ای را قرار نیست رقم بزنند، شاهد
تغییرات عمده باشیم.
از جمله این پرسش مطرح است که واقعا چرا باید
روزنامه نگارانی که وظیفه خبررسانی و اطلاع رسانی را به عهده دارند و در هر
دولت و سیاستی، کار خود را انجام می دهند با اخراج از مجموعه روزنامه خود
مواجه شوند؟ آنها چه نقشی در دولت قبل یا دولت فعلی دارند و چرا باید به
خاطر تغییرات سیاسی و مدیریتی کار خود را از دست بدهند؟
چه ضرورتی دارد
که برخی کارمندان و روزنامه نگاران را مثلا از یک روزنامه وابسته به
دانشگاه آزاد اخراج کنند و آنها بیکار شوند و مدتی به دنبال کار باشند؟
این
روش اخراج کارکنان و روزنامه نگاران و مدیران رده پایین وزارتخانه ها،
ادارات و مجموعه های دولتی و اقماری وابسته به دولت، واقعا چه تاثیری بر
روند اموراجرایی کشور می گذارد؟
وقتی سیاست ها و برنامه های اصلی توسط
مدیران ارشد ومیانی طراحی و تغییر می کند و دستور اجرا می دهند، چه لزومی
دارد که مثلا سردبیر یک روزنامه یا دبیر تحریریه یا دبیر سرویس و خبرنگار
و... نیز تغییر کنند واخراج شوند؟
این کار نه اعتدال است نه میانه روی،
بلکه حرکت های افراطی و تندی است که به نام اعتدال و میانه روی انجام می
شود و عملا کارایی و مدیریت و بهره وری را در مجموعه های مختلف دولتی کاهش
می دهد.
وقتی مدیران روابط عمومی در برخی ادارات وسازمان ها را از بین
تعدادی از افراد جوان کم سن و سال و بدون تجربه انتخاب می کنند این پرسش
مطرح می شود که کجای این انتخاب مدیران را باید اعتدال نامید؟ و این مسائل
چه تغییری و چه تاثیری بر روند امور کشور و کمک به بهبود معیشت و رفاه مردم
می کند؟
یک مدیر با تجربه به مراتب از یک مدیر کم سن و سال زیر 30 سال سن بهتر می تواند کار خود را انجام دهد.
همه چیز را نباید سیاسی دید و هر کس که از دولت قبلی باقی مانده را نباید سیاسی و ناکارآمد تلقی کرد.