به گزارش بولتن نيوز، برنامه اي كه يكي از پرمخاطب ترين برنامه هاي تلويزيوني كشور است و علاقمندان بسياري از پير و جوان در سراسر كشور كارهاي خود را براي تماشاي اين برنامه پربيننده تعطيل مي كنند، تا ببينند اين بار فردوسي پور قرار است چه شويي را تدارك ديده و به كدام زخم از ورزش كشور بپردازد و كدام فرد يا موضوع را به چالش بكشاند.
فوتبال به عنوان يكي از پركشش ترين و پرطرفدار ترين و پر جاذبه ترين ورزشهاي جهان به شمار مي رود كه كمتر كسي از زن و مرد و پير و جوان مي توان يافت كه به آن علاقه نداشته باشند. در اكثر مواقع افراد همه كارهاي خود را براي ديدن چيزي كه پيش بيني نتيجه اش در بيشتر مواقع سخت است رها مي كنند.
فوتبال چيزي است كه در دنياي امروز و شايد از آن ابتدا در اختيار منافع ثروتمندان و گروه هاي قدرت بوده و باشگاه هاي بزرگ جهان نيز در مالكيت سياستگذاران بزرگ و ثروتمندان قدرتمندي است كه علاوه بر اهداف اقتصادي به دنبال رسيدن به مقاصد سياسي و نفوذ در افكار مردم نيز هستند. در واقع فرهنگ و به خصوص فرهنگ ورزشي محور كنوني كنترل جامعه و قدرت است و در اين بين فوتبال را به عنوان پرنفوذ ترين فعاليت فرهنگي و ورزش بايد محور توسعه قدرت در بيشتر جوامع دانست. در ايران نيز همينطور است. چنان كه امروز هم بيشتر باشگاه هاي كشور در اختيار طيف خاصي از قدرت اقتصادي و سياسي كشور قرار دارند!
فوتبال بعنوان پركشش ترين مقوله در ورزش كه بعنوان صنعت فرهنگ پذيرفته شده طبيعي است كه هر برنامه اي حول و حوش آن واجد جذابيت بشود و از طرفي به گونه اي وانمود شده كه ورزش در ايران تنها حوزه اي است كه كمترين حساسيت نسبت به آن وجود دارد و مي توان همه ي اطراف و اكناف آن را زير و رو كرد و اين موجب مي شود كه امر نقد و نقادي در آن بدون مشكل آنچناني طرح شود. به اين ترتيب است كه نود به برنامه اي جذاب و پرمخاطب تبديل شد . اما پشت پرده رنگ ديگري دارد و حتي عادل هم امكان نزديك شدن به خطوط قرمز آن را ندارد و او به واقع با مقوله ورزش و پشت پرده هاي آن بازي بازي مي كند و همين اندك بازي هم كافي است كه برنامه نود را به يكي از پر مخاطب ترين برنامه هاي صدا و سيما تبديل كند!. گهي خنده به اين سردار و گاهي درشت شنديدن از آن سردار. همه سردارند و فرهنگي و ما نمي دانيم كه پس، ورزشي ها كجا كوچ كرده اند!.
فردوسي پور به دور از تكلف و تصنع گفتاري كه بیشتر مجريان تلويزيوني درگیر آنند و اما با رويكردي به دور از روند محافظه كارانه مجريان و تهيه كنندگان صدا و سيما ، برنامه اي را به روي آنتن برد كه در آن تمامي مسائل ريز و درشت فوتبال، اعم از بررسي خود بازيها و داوري آنها تا مسائلي از قبيل زد و بند ها و پشت پرده ي های ليگ را به زير ذره بين مي برد .
در واقع از همان ابتدا هم نقد حوزه ي پوپوليستي فوتبال ايران نيازي به نخبه گرايي آنچناني نداشت و فردوسي پور با رويكردي روشنگرانه و روحيه اي عدالتخواهانه و غير محافظه كارانه به راحتي زمام برنامه را به دست گرفت و به ظاهر و در كوتاه مدت به آنچه كه مي خواست رسيد! . حتي او به ظاهر اما به راحتي، گويا مسئولين رده بالا و اسطوره هاي فوتبال ايران را به نقد مي كشد و فضاي متفاوتي را در برنامه هاي تلويزيوني به تصوير كشيده است كه پيش از آن بي سابقه بود و اين كارزار هنوز هم به قوت خود باقي است و ادامه دارد. اما ما كه نمي دانيم و فقط خودش و اطرافيانش مي دانند كه او كارش خوب است چون عملش حكم سوپاپ بالاي آب گرم كن را دارد براي پايين اورنده درجه فشار بالاي فوتبالي كه بارها و بارها به نقطه انفجار رسيد. اين درجه در بعضي وقتها آنقدر پايين آمد كه حتي شكستهاي تيم ملي هم در راه ورود به جام جهاني نتوانست آن را بالا بياورد.
اما اين روزها فردوسي پور مورد نقدهایی قرار گرفته است ؟ برخي او را به خاطر تريبون قدرتمندي كه در دست دارد متهم به سواستفاده ازآن مي كنند و يا نوعي خودكامه گي را در او تشخيص مي دهند .مديران باشگاهها معمولا بيشترين انتقادها را به او دارند . و البته اينها براي اين است كه فردوسي پور نكند خدايي نكرده از ريل اعتدال خارج شود و اين موضوع به برنامه پربيننده اش لطمه اي وارد كند. در واقع برنامه فردوسي پور تا زماني كه محلي براي خنده در محافل خصوصي مديرعاملان و مسئولان باشكاه هاي ورزشي داشته خوب است. اما اگر او پا را فرا تر گذاشت، نياز مي شود كه يك گوشمالي هم داده شود و البته بعد از آن از دلش در خواهند اورد. البته به روش فرهنگي! ورزشي.
اما، فردوسي پور برنامه نود را با منطقي موزائيكي پيش مي برد . او همه ي اتفاقات و رويدادهاي متن و حاشيه فوتبال ايران را كنار هم مي چيند و بعد يك قالب كلي را از ميان آنها بيرون مي كشد. از اتفاقات داوري، پشت پرده ي تباني هاي صعود يك تيم دسته پايين به دسته بالاتر ، كنكاش در قال و مقال ها ي مديران ورزشي ، نقد تصميم گيري ها و انتخابات فدراسيون فوتبال گرفته تا حتي مشكلات ظاهرا حاشيه اي همچون تعمير و ساخت پل عابرپياده اي كه به ورزشگاه منتهي مي شود ، پيگيري وضعيت پيشكسوت بيمار و تماشاگر سانحه ديده تا راهبري و رانندگي در مسير ورزشگاه .
او سعي مي كند همه را به نحوي در برنامه مشاركت دهد . در برنامه او همه حضور دارند ؛ از بازيكن و مربي و مسئول رده بالاي فوتبال گرفته تا افرادي نظير مسئول برق ورزشگاه تختي اهواز ، رييس راهنمايي و رانندگي شهرتبريز، راننده ي زن اتوبوس باشگاه مس كرمان، پيرزن بوشهري طرفدار شاهين، قصاب شيرازي كه روي گوشت بره لوگوي برنامه نود را طراحي كرده تا صدها هزار نفري كه در مسابقه پيامكي شركت كرده اند . فردوسي پور معمولا همراه با روح جمعي مخاطبان خود حركت مي كند .
به هر حال، فردوسي پور در
ارتباط با نحوه ي اجراي برنامه و هم در ارتباط با كساني كه آنها را به چالش مي
كشد،چنان رفتاري دراماتيك به برنامه بخشيده كه معمولا كسي از صحنه بازي خارج نمي
شود .
مي بينيم كه، در اين سالها بسياري كسان با او درافتاده اند اما او سعي مي كند حتي ظاهرا دشمنانش را كه برنامه نود و فردوسي پور را تحريم كرده اند و حتي به او بد و بيراه مي گويند را در برنامه اش لحاظ كند و حتي توهين ها نسبت به خودش را هم منعكس مي كند و معمولا رابطه اش با اين افراد همچون يك منحني سينوسي است كه معمولا آشتي كناني در راه است . نمونه اش مشكلات او با علي دايي ، فتح اله زاده و حتي طرفداران تراكتورسازي تبريز است . مديران طي سالها حب و بغض خود را به او نشان مي دهند اما آنها هيچوقت از بازي و صحنه خارج نمي شوند و اگر حضور مستقيم شان را هم در برنامه لغو كنند به قول محمد مايلي كهن تصاوير بيشتري از ايشان به نمايش در مي آيد!.
پس پشت پرده چيست و چه مي گذرد؟ آيا سناريوي برنامه هاي فردوسي پور را خود او مي نويسد و يا اين باشگاه دارن هستند كه سناريو ها را براي او تعريف مي كنند؟ ما كه نمي دانيم!
او هميشه سعي مي كند روح منتقد خود را در هر صورتي به رخ بيننده بكشد . او وقتي مهماني موفق ( مثلا فوتباليست برتر ماه ليگ ) را هم به برنامه اش دعوت مي كند ، هم به روزهاي افت و هم به روزهاي خيز او مي پردازد تا بيننده شيرفهم شود كه فردوسي پور هميشه ضد هر چيزي را در آيتمش پرورش مي دهد تا روحيه اي مداراگرانه از او در ذهن بيننده ثبت نشود .اما شما باور نكنيد! هر چند كه بازي قشنگي است و همه نا خواسته باور مي كندد! ما هم وقتي فيلم مي بينيم اول آن را باور مي كنيم و بعد با اين باور به تماشا مي نشينيم ولي بعد كه فيلم تمام شد به تفكرات و ترسها و خندها و بيمها و اميدهاي خود در طي نماشاي فيلم مي خنديم.
در واقع، فردوسي پور و تيمش هم هنر پيشه هاي خوبي دارند و هم خوب سناريو مي نويسند و البته از بازيگراني خوبي هم در خلق صحنه ها بحره مي گيرند!.
به نظر مي رسد ، فارغ از آن روحيه عدالت طلب « عادل » كه موافق روح جمعي مخاطبان است ، مطابق با قانون جبر تكنولوژيك است كه در هر برنامه ي اين چنيني و در هر رسانه اي اتفاق مي افتد .برنامه نود يك مسابقه فوتبال را دنبال مي كند و سعي مي كند از متن و حواشي آن مستنداتي تهيه و به دست مخاطب بدهد اما مساله اساسي اين است كه مخاطب هرچه به مستندات واقعي نزديك شود و « ارتباط مستقيم تري » با آن پيدا كند ، هر چه امر واقعي را با آب و تاب و برجستگي بيشتري پي گيري كند ، بيشتر از مرحله كمال به كمال فني يعني غيبت واقعي از جهان در مي غلطد . در واقع اين ويژگي ناب يك مصرف كننده ( بيننده ) است .در اين جا درست يا غلط مطرح نيست و مساله اين نيست كه به چيزي اعتقاد داشته باشيم يا نداشته باشيم . از اين روست كه مسائل كاذب و ساختگي بي وقفه مورد بحث و گفتگو قرار مي گيرند .
در واقع هم فردوسي پور ، هم مديران و هم بينندگان در زمان سوال و جواب در هر برنامه اي از برنامه هاي نود، مي دانند كه پاسخ ها چيست . اما اين برنامه بايد باشد ، اين رفتارها بايد باشد به همين دليل ساده كه اين پاسخ ها هست ، اين برنامه ها هست و اين رفتارها هست .
عادل فردوسي پور، پروسه جذاب سازي را مي شناسد و به پرو پاي همه مي پيچد . چيزي كه حتي فارغ از ورزش بطور نمادين دل بينندگان را خنك مي كند اين است كه آنها لذت مي برند كه يك مسئول دولتي زير سوال مي رود . عادل حتي به نحوه ي خوشحالي بازيكن هم ايراد مي گيرد نه به خاطر رفتارهاي جنون آميز ناشي از شعف بازيگران بلكه به دليل زانو زدن جلوي مربيانشان. او دشمن پوپوليسم است چون ميداند مخاطبانش اين را دوست دارند پس با پوپوليسم مي جنگد و حتي اگر لازم شود از فن بدل هم استفاده مي كند ؛ يعني استفاده از پوپوليسم عليه پوپوليسم ، كه اين كار را معمولا با مسابقه پيامكي انجام مي دهد .
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com