پترونت: مشکل
کمبود انرژی در پاکستان هماکنون بسیار شدید است. این مشکل که حالت فزاینده
نیز به خود گرفته است در انتخابات اخیر پاکستان به مسئله شماره یک و حل آن
به یک خواست عمومی تبدیل شد.
نشریه داون که معروفترین نشریه انگلیسی زبان پاکستان است، چندی پیش در
مطلبی با عنوان «پاکستان، کشوری با سلاح اتمی و کمبود نیروی برق» اظهار
داشت: «برق در این تابستان ممکن است بیش از 20 قطع شود... کمبود الکتریسته
که در انتخابات اخیر به مسئله اول کشور بدل شد، 3500 تا 6000 مگاوات برآورد
میشود. این میزان یکسوم کل تقاضای کشور برای نیروی برق است.»
سرمایهگذاریها که هماکنون برای تولید نیروی برق در پاکستان صورت گرفته
است تنها میتواند نیمی از تقاضای واقعی را پوشش دهد. در نتیجه این
سرمایهگذاریها پاکستان هنوز 5000 مگاوات کمبود نیروی برق خواهد داشت.
به گزارش پترونت، بحران کمبود نیروی برق پاکستان در ماه فوریه سال جاری
میلادی به نقطه اوج خود رسید. در روز 24 فوریه در نتیجه یک اشتباه در یکی
از نیروگاهها، چندین نیروگاه تولید برق این کشور از کار افتادند و کل کشور
در تاریکی فرو رفت. در ماه ژوئن، قطعی برق در مناطق شهری به 18 ساعت و در
مناطق روستایی به 22 ساعت رسید. پاکستان در حال حاضر به زحمت 11 هزار
مگاوات الکتریسیته تولید میکند. اما این کشور برای پوشش نیازهای مصرفی به
بیش از 17 هزار مگاوات الکتریسیته نیاز دارد.
نقش آمریکا و چین
اهمیت خط لوله انتقال گاز ایران- پاکستان (صلح) تنها در چنین بستری به
درستی معنای خود را پیدا میکند. مقامات این کشور خطر کمبود انرژی را بیشتر
از خطر تروریسم برای این کشور ارزیابی میکنند. با تکمیل این خط لوله
پاکستان میتواند با سوزاندن گاز طبیعی به تولید نیروی بپردازد و کمبود
الکتریسیته کشور را جبران نماید. این خط لوله گاز را از میدان پارس جنوبی
به پاکستان منتقل خواهد کرد.
پاکستان در حالی که هیچ آلترناتیو دیگری برای تأمین نیازهای خود در حوزه
انرژی در اختیار ندارد، از طرف آمریکا شدیداً تحت فشار است تا این پروژه را
کنار بگذارد. اما در مقابل، پاکستان به تکمیل این پروژه اصرار دارد و
مقامات این کشور اظهار کردهاند که اگر ترکیه و ارمنستان مشمول تحریمهای
آمریکا، به جهت صادرات گاز ایران، نمیشوند، پاکستان نیز باید از این
تحریمها معاف باشد.
اما این تمام ماجرا نیست. پاکستان شدیداً در پی این است که چین را نیز در
این پروژه دخیل کند. در همین راستا، در اواخر ماه میلادی گذشته، مقامات
چینی و پاکستانی، احداث یک خط لوله انتقال گاز از بندر گوادر پاکستان به
غرب چین را به بحث گذاشتند. در این جلسه تفاهمنامهای برای احداث یک
«کرویدور اقتصادی» بین پاکستان و چین به امضاء رسید که بندر گوارد در قلب
این کریدور قرار دارد. هدف پاکستان در واقع این است که در مقابل فشارهای
آمریکا، شریکی را انتخاب کند که آمریکا به راحتی نتواند این کشور به خروج
از پروژه خط لوله سوق دهد. چین با رشد شتابان اقتصادی و بهعنوان بزرگترین
مصرفکننده انرژی آسیا، از تمامی این مؤلفهها برخوردار است.
امتداد خط لوله ایران- پاکستان به چین از یک طرف میتواند حفاظی برای
پاکستان در مقابل تحریمها ایجاد کند و از طرف دیگر دروازه یک بازار بسیار
بزرگ را نیز برای گاز ایران خواهد گشود.
آمریکا از یک طرف پاکستان را به خاطر این پروژه از تحریم میترساند و از
طرف دیگر با هواپیماهای بدون سرنشین خود به خاک این کشور حمله میکند. اما
وضعیت با حضور چین در این پروژه برای آمریکا بغرنجتر خواهد شد. اگر
توافقات بین پاکستان و چین برای امتداد این خط لوله به غرب چین نهایی شود،
آمریکا باید با سیاستهای انرژی چین گلاویز شود که این موضوع برای این کشور
بسیار مشکلتر از حالت قبل خواهد بود (یعنی حالتی که پاکستان به عنوان
تنها مشتری گاز ایران در این خط لوله مطرح است).