به گزارش بولتن نیوز، در ايران نيز نمونه هايی از اين
اختراعات ديده شده است . گزنفون مورخ معروف به تخته هايی اشاره می كنند كه كف آنها
را از روكشی از پوست حيوانات كشيده بودند و ساكنان قفقاز در2000 سال پيش از مسيح
برای عبور از روی برف به پای خود می بستند .
زبانشناسان اصل كلمه اسكی را مربوط به زبان آريايی می دانند و همانطور كه پيش از اين هم اشاره كرديم بسياری از مورخان نيز معتقدند كه اسكی از شرق به غرب و به ممالك اسكانديناوی رفته است
مصطفی اعلم
مترجم كتاب راهنمايی نوين اسكی متذكر می شود كه در برخی از دهات كه دستان اهالی از
مدت 4 پيش در فصل زمستان برای شكار و رفتن از دهی به ده ديگر از تخته های باريك و
درازی استفاده می كردند كه هنوز هم در بين ساكنان اين نواحی رواج دارد .
سرهنگ
يحيايی رئيس اسبق فدراسيون اسكی و كوهنوردی ايران هم به خاطر می آورد كه در سفر
تجسسی خود در كوههای پر برف لرستان راهنمايی داشته اند كه دارای نوعی راكت برفی
بوده و بر زبان محلی به آن (( درگ )) می
گفته اند و شكارچيان بومی آن مناطق آن را از شاخ گاو و يا شاخ شكار می ساختند .
((درگ )) يا راكت برفی كه كوه نشينان بختياری به ابتكار خود از شاخ گاو می ساختند
از سوراخ هايی كه روی پل های افقی ديده می شود در سيمان يا چرم رد می كنند و كفش
خود را به آن محكم می كنند . در روايت تاريخی ايران نيز از نوعی اسكی سخن به ميان
آمده است.
امير تيمور گور كانی در خاطرات خود
موسوم به منم تيمور جهانگشاه تعريف می كند كه وقتی شهر فيروزكوه پايتخت كشور (غور)
را كه است كوهستانی واقع در جنوب غرنين مسخر كرد قاصدی وارد فيروزكوه شد به وی
گفتند كه آن مرد هنگام ورود به شهر كفش هايی بزرگ از تخته برداشتند و به آن وسيله
از روی برف مجبور كرده است
اميرتيمور آن گفته را باور نمی كند تا اين كه خود آن مرد را
می بيند . امير تيمور در وصف قاصد چنين می نويسد : قاصد مردی بود از سكنه كوه نشين
غور و قامتی بلندو چهره ای سياه داشت .
هنگامی كه من او را ديدم كفش های
بزرگ خود ر ابه دست گرفته بود آن كفش ها دو تخته مسطح به شمار می آمد و آن مرد تخته
ها را به پای می بست تا اين كه در برف فرو نرود .
در بعضی نقاط روی برف می لغزيد و من
تا آن موقع آن گونه كفش نديده بودم ولی تا اموال كلزدی پادشان غور گفت كه سكنه كوه
نشنين غور در فصل زمستان كه برف راهپيمايی را مشكل می كند . با آن كفش از برف می
گذرند . ليكن علی رغم اين نمونه های تاريخی اسكی سبك ورزش در اواسط دهه 1380 شمسی
يعنی تقريباً 80 تا 85 سال پيش از
برگزاری نخستين مسابقه اسكی در جهان از اروپا وارد ايران شدند.
وسايل اسكی
علاوه بر نجاری صدری يك نجار ارمنی
هم به نام واراز در خيابان لاله زار سفارش ساخت اسكی را می گرفت اما اولين كارگاهی
كه به توليد انبوه اسكی پرداخت واقع در خيابان شمالی كاخ دادگستری بود . اين كارگاه
اسكی هايی به نام اتحاد از سال 1320 به بعد توليد كرد و كيفيت اسكيهايش نيز نسبتاً
خوب بود ولی چون نتوانست به تكنولوژی ساخت وسايل اسكی های اروپايی برسد پس از 20
سال سرتسليم فرود آورد و توليد را متوقف ساخت در سال 1328 يك كارخانه كوچك ارتشی
برای ساخت چوب اسكی به همت سرگرد يحيايی در لشكرك داير شد . ولی چون چوبهای ساخته
شده در سطح استاندارد های بين المللی نبود سرگرد يحيايی چند نفر را مامور نمونه
برداری از انواع چوبهای جنگلی كرد .
پس از آزمايش چوبها متوجه شدند كه
چوب شمشاد دارای مقاومت فوق العاده خوبی است و احتمالاً اگر با تركيب اين چوب و
چوب آزاد و چوب بلوط اسكی بسازند رضايت بخش خواهد بود. وی به ارتش پيشنهاد كرد كه
يك متخصص چوب شناس و فرم بندی اسكی از سوييس و يا فرانسه به طور موقت استخدام كنند
تا اسكيهای قابل رقابت با اسكيهای خارجی تهيه كند و حتی بخشی از توليد هم به خارج
صادر شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com