گروه مانيتورينگ - در روز چهارشنبه، 21 اوت 2013، در حومه دمشق حمله شیمیایی به مردم غیرنظامی انجام شد. پخش وسیع ویدئوهایی درباره این حادثه، ابعادی هولناک از یک جنایت ضد بشری را ترسیم میکرد. معارضان عامل این جنایت را دولت سوریه و شمار قربانیان را بیش از 1300 نفر عنوان کردند. بعدها، اين ادعا مورد تردیدهای جدّی قرار گرفت.
عكس: فرمانده نظامی نازیها -هاینریش هیملر- از اردوگاه اسرای جنگ بازدید میکند
به گزارش
بولتن نيوز، با انتشار ویدئوهای فوق، موج عظیم و کمسابقه تبلیغاتی، دال بر حمله نظامی آمریکا و بریتانیا به سوریه، همه كشورهاي جهان را فراگرفت. همزمان، قابوس، سلطان عمان، که ظاهراً حاوی پیامهای مهمی بود به همراه نماينده سازمان ملل كه يك آمريكايي است! وارد تهران شدند و سلطان قابوس در سعدآباد با دولت ایران مذاکراتی انجام داد.
کهنهسرباز روسی، در کنار تانکی از جنگ جهانی دوم زانو زده است
تا پيش از این، جنگ تبلیغاتی غرب چنان اخبار جهان را در تسخير خود قرارداده بود که حمله به سوریه قطعی مینمود. حتی خبرگزاری آسوشیتدپرس و بي بي سي و درگر خبرگزاريهاي داخلي و خارجي ايران صفحات ویژهای را برای گزارش لحظه به لحظه تحولات جنگ سوریه گشودند. فضای بینالمللی تا صبح پنجشنبه، 7 شهریور/ 29 اوت، جنگ را نشانه گرفته بود. جنگي ويران گر كو گويا همگان بر آن باور داشتند.
نگاهي كلي به جنگ جهاني دوم از بعدازظهر روز پنجشنبه، 29 اوت، علائمي شروع به آشكار شدن شد كه نشان داد مسئله جنگ يه طور جدي منتفی است (البته اين تجربه اي است كه در روزهاي نزديك به حمله آمريكا و متحدانش به عراق هم شاهد آن بوده ايم!). با رأِی منفی مجلس عوام انگليسي ها، گويا! مسئله دخالت بریتانیا در حمله نظامی به سوریه، منتفی شد.
اين حركت انگليس و مخالفت حزب کارگر و اکثریت مجلس عوام با دولت حزب محافظهکار دیوید کامرون، عملاً بار تبلیغاتي جنگی را بر دوش دولت اوباما منتقل كرد؛ دولتی که رئیس آن برنده جایزه صلح نوبل است و با شعارهای ضد سیاستهای جنگطلبانه نئوکانها و ترمیم بحران عمیق اقتصادی جامعه آمریکا و از میان بردن پیامدهای مخرب سیاستهای جنگافروزانه دولت جرج بوش به قدرت رسیده است.
حال مي توان دريافت كه چرا پیش از اين شاهد بودیم که انتخاب دو عضو مهم کابینه اوباما، جان کری ( وزیر خارجه)، و چاک هیگل( وزیر دفاع)، با مخالفت شدید نئوکانها و باند نتانیاهو در اسرائیل مواجه شد. یکی از اتهامات مخالفان علیه جان کری، روابط دوستانه شخصی او با بشار اسد عنوان میشد و مخالفان، بوِیژه نئوکانها و لابی نتانیاهو، ابراز نگرانی میکردند که در مسئله سوریه، جان کری به سود دولت سوریه عمل خواهد کرد.
پس از خروج بریتانیا از فاز تبليغات جنگی عليه سوريه، دولت اوباما در روزهای جمعه و شنبه همچنان به تبلیغات جنگی خود ادامه داد. مقامات کاخ سفید حتی ادعا کردند که آمریکا بدون تصویب شورای امنیت سازمان ملل وارد جنگ با سوریه خواهد شد.
اما سرانجام، در روز شنبه، 31 اوت/ 9 شهریور، اوباما رسماً اعلام کرد که حمله نظامی به سوریه منوط به رأی کنگره است.
در ادامه رهبران کشورهای متحد واشنگتن در واکنش هایمتفاوت از تصمیم رئیسجمهوری آمریکا استقبال کرده و آن را "سنجیده" خواندند. دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا، در پی اظهارات روز شنبه (۳۱ اوت - نهم شهریور) باراک اوباما، گفت: "من موضع آقای اوباما در مورد سوریه را درک و از آن حمایت میکنم." ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا هم این سخنان را "سنجیده" خواند.
این در حالی است که دولتهای بریتانیا و آمریکا میتوانستند، مانند برخی نمونههای تاریخی، حمله نظامی به سوریه را، بدون منوط کردن آن به رأی پارلمان، آغاز کنند.
هر چند، رئیسجمهوری آمریکا گفته حمله به سوریه میتواند فردا، هفته آینده و یا یک ماه دیگر انجام بگیرد اما او منتظر نظر کنگره خواهد ماند!.
همزمان مخالفان فرانسوآ اولاند، رئیسجمهوری فرانسه نيز از او خواستهاند که مانند همتایان بریتانیایی و آمریکاییاش، تصمیمگیری در مورد حمله نظامی به سوریه را به مجلس فرانسه بسپرد.
آقای اشدون گفته که تصمیم شواری امنیت سازمان ملل و کنگره آمریکا در مورد دخالت نظامی آمریکا در سوریه، احتمالا اد میلیبند، رهبر حزب کارگر را در تنگنایی قرار میدهد که "نه" گفتن دوباره او و هم حزبیهایش را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
در مقابل، راس هاوکینز، گزارشگر سیاسی بیبیسی از مقامات حزب کارگر بریتانیا نقل کرده که گفتهاند: "موضوع کنگره آمریکا، به آقای اوباما مربوط میشود. ما به طور واضح و قاطع برای مداخله نظامی بریتانیا شرایط تعیین کردیم."
در اين رابطه جفری گلدبرگ، روزنامهنگار سرشناس نئوکان آمریکایی، در تویت خود میپرسد: نمیدانم چرا اوباما برای حمله به سوریه تصمیم گرفته مجوز کنگره را به دست آورد، در حالی که در حمله به لیبی، که عملیاتی بزرگتر بود، چنین نکرد.
کنگره نیز، به احتمال قریب به یقین، گزینه حمله نظامی به سوریه را رد خواهد کرد.
بنگريد به مقاله 31 اوت واشنگتن پست درباره دلایل رد شدن حمله نظامی به سوریه در کنگره:
بدینسان، پس از یک هفته تبلیغات کمسابقه جنگطلبانه، که به راستی تصویر جنگ جهانی قریبالوقوع را متبادر میکرد، ابتدا بریتانیا و دو روز بعد ایالات متحده آمریکا به آرامی و با زیرکی خود را کنار کشیدند. در روزهای آینده، تبلیغات جنگطلبانه ادامه خواهد یافت، ولی فضا مانند ده روز توفانی اخیر (21- 31 اوت) نخواهد بود.
گلدبرگ یک ساعت پس از تویت قبل حال و روز ناخوش نتانیاهو از این تصمیم را اینگونه بیان داشت: «اوباما ببر کاغذی است.››
تعبیر گلدبرگ اشاره به جمله معروف مائوئسه تونگ، رهبر پیشین چین است، که در مصاحبه 14 ژوئیه 1956 با خانم آنا لوئیز استرانگ، خبرنگار آمریکایی، درباره امپریالیسم آمریکا به کار برد.
همزمان با تحولات فوق، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، اطلاعات مهمی را درباره حمله شیمیایی 21اوتسوریهعرضه کرد. ظریف در گفتگو با یک هفتهنامه اعلام کرد:
ایران در آذر 1391 از طریق سفارت سوئیس، حافظ منافع آمریکا در تهران، طی یادداشت رسمی به آمریکا اطلاع داده است که "سلاح شیمیایی از نوع گاز سارین و به صورت دستساز در حال انتقال به سوریه است." ظریف افزود: «در همان یادداشت گوشزد کردیم که ممکن است گروههای افراطی از این عوامل شیمیایی استفاده کنند. در این مدت گروههای تکفیری به برادرکشی و جنگ تشویق شدند و نتیجهاش فجایعی است که برخی تصاویرش را در رسانهها دیدهاید.»
این سخنان ظریف منطبق است با برخی گزارشها که عملیات شیمیایی 21 اوت را به جبهة النصرة، شاخه القاعده در سوریه، و با هدایت شاهزاده بندر بن سلطان، رئیس سرویس اطلاعاتی عربستان سعودی و چهره اصلی در سازماندهی و تسلیح معارضان مسلح در سوریه، نسبت میدهد.
انگیزههای این هیاهوی ده روزه، که به راستی جهان را تکان داد، چه بود؟
رابرت فیسک، روزنامهنگار تیزبین و سرشناس بریتانیا، جمعه، 30 اوت، در ایندپندنت نوشت:
«پس از این که هزاران نفر در تراژدی سوریه جان خود را از دست داده اند، اکنون کشته شدن چند صد نفر در سوریه به بحران جهانی تبدیل شده است؟ فاجعه است. غیر قابل درک است. اما حقیقت دارد. شاید ما باید این جنگ را در سال 2011 یا 2012 انجام می دادیم اما چرا اکنون به فکر سوریه افتاده ایم؟
فکر می کنم دلیل این امر را بدانم. گمان می کنم که ارتش بشار اسد اکنون به طور محرمانه در حال چیره شدن بر مخالفانی است که ما در حال رساندن اسلحه به آنها بوده ایم. بشار اسد با کمک حزب الله لبنان که تحت پشتیبانی جمهوری اسلامی قرار دارد، با معارضان در قصیر برخورد کرد و شاید در حال عقب راندن آنها به سمت شمال حمص باشد. ایران نیز بیش از هر زمان دیگری در سوریه نفوذ دارد تا از دولت بشار محافظت کند. بنابراین پیروزی بشار به منزله پیروزی ایران خواهد بود و غرب تاب پذیرش پیروزی ایران را ندارد.»
فیسک افزود:
«من به اندازه کافی مسن هستم که خاطره جنگ ایران و عراق را به یاد بیاورم. زمانی که عراق به عنوام متحد آمریکا از گاز شیمیایی علیه کردها در حلبچه استفاده کرد و در واکنش به این اقدام رژیم صدام حسین در بغداد سقوط نکرد. در واقع، این اقدام تا سال 2003 به تعویق انداخته شد، و در زمانی که دیگر صدام هیچ سلاح شیمیایی در اختیار نداشت به این کابوس پایان داده شد... حتی به یاد می آورم که سیا ایران را نیز مسئول شیمیایی شدن حلبچه معرفی کرد، دروغی مصلحتی که تمرکز آن بر دشمن آمریکا بود و دشمنی که صدام به نمایندگی از آمریکا تن به جنگ با آن داده بود. هزاران- و نه صدها نفر– در حلبچه کشته شدند اما باید گفت روزهای متفاوت، استانداردهای متفاوتی نیز دارند. اما آیا این عراق نبود که از گاز شیمیایی علیه ارتش ایران استفاده کرد؟ البته که این اقدام را انجام داد. من مجروحان این بمباران شیمیایی زا ار نزدیک دیدم و در این زمینه به واشینگتن گزارش دادم. هزاران سرباز ایرانی در جنگ ایران و عراق کشته شدند و بر اثر برخورد با گازهای شیمایی با مسمومیت های جدی مواجه شدند. در آن زمان گزارش سازمان ملل در مورد استفاده از سلاح شیمیایی بسیار واضح تر از آن چیزی بود که امروز در مورد سوریه وجود دارد.»