فراز و نشیب هایی که جمهوری اسلامی ایران در طول سی و چهار سال به خود
دیده، این نظام اسلامی و مردمی را چنان آبدیده کرده که کمتر کسی از بین
مخالفان آن اکنون می تواند ادعا کند که می تواند الگویی کاملاً موفق برای
تضعیف پایه های این بنای مستحکم ارائه نماید. از همان روزی که این ملت،
پرچم اسلام و حاکمیت الهی را بر بلندای قله جمهوریت کوبیدند به جرأت می
توان گفت روزی نبوده است که مشارالیه توطئه های خارجی و داخلی نبوده باشد.
البته آنچه که به توطئه داخلی تعبیر می شود ادامه همان خط سیری است که از
آن سوی مرزهای کشور برنامه ریزی می شود. دشمنان نظام اسلامی هر روز خواب
تازه ای برای سرنگونی این نظام می بینند. ابتدا درگیری های قومی قبیله ای
را در استان هایی که ساکنان آن عمدتاً از اقوام غیر فارس هستند تحریک
نمودند، پس از آنکه از این حربه طرفی نبستند، جنگی هشت ساله را به ملت
ایران تحمیل کردند، همزمان با تحمیل جنگ، کشور را در شدیدی نیز قرار دادند
تا بلکه نفس این انقلاب را قطع کند. فشار اقتصادی و تنگ کردن حلقه تحریم ها
حربه ای است که تا به امروز نیز ادامه داشته است و دشمنان نظام اسلامی و
در رأس آنها آمریکا که به دلایل متعدد، اینبار از رویارویی نظامی با ایران
امتناع می کنند، تنها ابزاری را که به صورت نرم می توانند علیه ایران با
امید به تأثیرگذاری آن بکار گیرند تحریم های سنگین اقتصادی می دانند. تحریم
هایی که شاهرگ اقتصاد کشور و در نهایت زندگی روزانه مردم را هدف قرار می
دهند. البته واضعان این تحریم های ناجوانمردانه و یا به تعبیر رهبر انقلاب،
وحشیانه به دروغ اصرار دارند تا دامنه تأثیر این تحریم ها را حاکمیت
جمهوری اسلامی و نه مردم معرفی نماید که البته واهی بودن این ادعا از دور
نمایان است.
آنچه این روزها درباره تأثیر تحریم ها بر زندگی مردم نقل محافل رسانه ای
شده است، جنبشی تحت عنوان جنبش ضد تحریم است که ابداع کنندگان آن افرادی از
جناح اصلاح طلب بوده اند. آنها به ظاهر قصد دارند با به راه اندازی یک
جنبش مدنی، صدای تظلم خواهی مردم ایران را که از تحریم های به اصطلاح فلج
کننده غربی ها به ستوه آمده اند به گوش جهانیان برسانند و از این طریق گامی
در جهت رفع این فشارها بردارند. درباره این حرکت اعتراضی یا همان جنبش
ضدتحریم گفتنی هایی چند هست که باید گفت:
۱٫ چرا مبتکران این جنبش در تمام این سال ها سکوت کرده بودند؟!
سؤال فوق یک سؤال کاملاً جدی است که باید امثال آقایان سعید لیلاز که جزء
مطرح کنندگان نخست این طرح بوده اند پاسخگو باشند. مگر تحریم های شدید
اقتصادی غرب علیه ملت ایران مربوط به امروز و دیروز بوده که شما در تمام
این سال هایی که ملت تحت فشار بوده اند سکوت کردید؟ در طول ۸ سال گذشته که
سلیقه ای غیر از سلیقه سیاسی شما در رأس امور کشور بود چرا از تأثیر گزنده
تحریم ها بر زندگی مردم سخن نمی گفتید و تنها عامل مشکلات اقتصادی مردم را
سوء مدیریت و کج سلیقگی دولتمردان وقت می شمردید، اما حال که ورق برگشته و
سلیقه دیگری در انتخابات از مردم رأی اعتماد گرفته شما تحریم ها را مقصر می
دانید؟ این دوگانگی را چگونه توجیه می نمایید؟ چه شده است که افرادی همچون
شیرین عبادی که دم خروس خیانتشان در اصرارشان به غرب برای تحریم هر چه
بیشتر ملت ایران صرفاً به جرم ایستادگی بر آرمان های انقلابشان مدت هاست
بیرون زده، حال شده اند مخالف تحریم ها و مدافع ملت ایران…
۲٫آقایان! شما که به تازگی از خواب گران برخاسته و از رنجی که به قول
خودتان این ملت مظلوم از ناحیه تحریم های ظالمانه می کشند آگاه شده اید،
چرا روزهایی که رهبر حکیم و فرزانة همین ملت، بارها ضمن اشاره به تحریم های
آمریکا آنها را وحشیانه و ناجوانمردانه می خواند و مشکلات اقتصادی ناشی از
تحریم ها را مطرح می نمود در حمایت از او و ملت ایران جنبشی هر چند کوچک
تشکیل ندادید؟ مگر حرف ایشان غیر از آن حرفی بود که امروز شما می زنید؟
۳٫ مردم ایران حق دارند به جنبشی که بسیاری از حامیانش مخالفین نظام اسلامی
شان هستند بی اعتماد باشند. رسانه هایی مثل رادیوفردا، کلمه، راه سبز
امید، ملی مذهبی و بسیاری دیگر از تارنماها و شبکه هایی که شبانه روز علیه
جمهوری اسلامی توطئه پراکنی می کنند و روزگاری نه چندان دور از حامیان پیدا
و پنهان تحریم ها بودند، حال همگی پس از یک توبة نصوح! شده اند مخالف
تحریم ها و عاشق سینه چاک حقوق ملت ایران. جالب اینجاست مصاحبه ها و
مقالاتی که این تارنماها در دفاع از جنبش ضد تحریم منتشر می کنند عمدتاً
خواننده را به یک نتیجه می رساند و آن هم این است که آن کسی که باید در
اختلاف بین ایران و غرب از حقوق حقه خود کوتاه بیاید ایران است. برای مثال
فریدون خاوند در مقام یک تحلیلگر اقتصادی به رادیوفردا می گوید:
«اگر نظام جمهوری اسلامی در جنگ با عراق به این نتیجه رسید که ادامة آن بی
فایده است، چرا نتواند در مقابله با آنچه خود جنگ اقتصادی از سوی بخش بسیار
بزرگی از قدرت های جهان توصیف می کند، به همان نتیجه برسد؟ اگر ایران،
برای کسب اطمینان کامل «آژانس بین المللی انرژی»، به حداکثر انعطاف روی
بیاورد، کدام کار مهم کشور بر زمین می ماند؟»
۴٫ غرب و در رأس آنها آمریکا در سابقه مواجهة خود با ملت ایران نشان داده
اند که هر گاه پیامی از سر ضعف و عقب نشینی از درون ایران به گوش آنها برسد
بی درنگ بر فشارهای خود می افزایند. نمونه بارز آن را در دوره اصلاحات می
توان دید. آنجا که در اوج همکاری های ایران با غرب و در میانة چراغ سبزهایی
که از دل مقامات دولت ایران به آمریکا داده می شد، به یک باره بوش پسر
ایران را محور شرارت در منطقه خواند و رویای سران دولت وقت را به سراب مبدل
کرد. این جنبش نیز قبل از هر نتیجة محتمل مثبتی که البته دور از انتظار هم
نیست، یک نتیجه منفی قطعی دارد و آن این است که سران کاخ سفید و دوستانشان
در اتحادیه اروپا با مشاهده تأثیر اقداماتشان که همانا به ستوه آوردن ملت
ایران باشد، نه تنها موفقیتشان را به یکدیگر تبریک خواهند گفت بلکه در
تشدید این محدودیت ها پیمانی تازه خواهند بست.
در انتها باید گفت با مروری بر اسامی حامیان این طرح نوشکفته، هر ایرانی
منصفی به این نتیجه خواهد رسید که این جنبش قبل از این که اعتراضی به
زورگویی های آمریکا و هم پیمانانش باشد، فریادی است بر سر نظام مظلوم اما
مقتدر اسلامی که چرا از آرمان هایت در مقابل این جماعت ابرقدرت کوتاه نمی
آیی…؟
منبع: وبلاگ بهشت ولایت
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
باسلام
اين موضوع كار قانون است و راه و چاه خود را مي طلبد!
به قول قديمي ها:
كار هر "كس" نيست خرمن كوفتن، گاو نرّ ميخواهد و مرد كُهن.
جهت اطلاع كاربران محترم:
اينجانب (ارسلان بهرامي) بعنوان اولين نفر در ايران و جهان در اين زمينه اقدام نموده و درتاريخ 20/8/1392 پرونده اي را تنظيم كرده و تقديم دادگاه نمودم كه خبر كوتاه آن در همين سايت و بسياري سايتهاي داخل و خارج، در تاريخ 29/8/1392 وباعنوان كوتاه خبري (شكايت شهروند سقزي از دولت امريكا) منعكس ميباشد كه نسبت به زحمات و سطح تحمل مديريّت سايت بولتن نيوز و عوامل عزيز آن جاي تشكر ويژه دارد.
البته اينموضوع بازتابي عمده و موجي جهاني براي طرح اين سؤال پيدا نمود كه (مقصر كيست؟؟؟؟؟؟؟) ،
و بنظرم در مورد اين قضيّه كه:
بايد درمقابل اعمال وحشيانه و يكجانبه تحريمهاي شديد اقتصادي قيام نمود هيچ شكّي نيست.
امّا قيام برعليه چه كسي؟؟؟
فرياد برعليه كُجا؟؟؟
قيام و فرياد برعليه سردمداران امپرياليسم جهاني و در رأس آنها شيطان بزرگ كه هرچيز و همه چيز، حتي امورات و كارهاي صلح طلبانه و صلح آميز را فقط در راستاي منافع محض خويش ميپسندند و لاغير !!!!!!
شما ميتوانيد با نوشتن نام اينجانب (ارسلان بهرامي) در قسمت جستجوي همين سايت محترم، و سپس بدست آوردن اصل مطلب كوتاه خبري " شكايت شهروند سقزي از دولت امريكا " و مطالعه آن، بيشتر متوجه اصل ماجرا شويد، ضمناً پرونده طرح دعوي اينجانب عليه " دولت امريكا و رئيس جمهور و اعضاي مجلس سِنا و كنگره ملّي امريكا" در قوه قضاييه در حال پيگيري و طي نمودن مراحل قانوني جالبي ميباشد.
"" دوباره اشاره ميكنم طرح اينموضوع اولين بار در جهان از طرف اينجانب"ارسلان بهرامي"بوده و تاريخ اقدامات قانوني و پخش اخبار آن در دنياي مجازي و روزنامه ها ثبت گرديده است.""
باتشكر
ارسلان بهرامي4/6/1392