آقای حجاریان چرا سه ماه پیش، شش ماه پیش، نه ماه پیش که شعله های تحریم به اوج خود رسید، چنین فراخوانی ندادید؟
گروه سیاسی - سعید حجاریان، تئوریسین و استراتژیست جریان اصلاحات، در گفت وگو با روزنامه اعتماد 27 مرداد 92، گفته است که روشنفکران در مورد آثار تحریم بر زندگی مردم واکنش نشان دهند و در داخل و خارج کشور ساکت نمانند و مثلا پزشکان، در مورد آثار تحریم بر تغذیه آمار بدهند، نهادهای کارگری در مورد آثار تحریم بر بیکاری جوانان و انتقال تکنولوژی و دانش فنی و... بگویند
به گزارش بولتن نیوز، حجاریان با تاکید بر ضرورت پیگیری نخبگان و روشنفکران، در مقابله باتحریم ها و کاهش مشکلات زندگی مردم، اظهارداشت: نخبگان باید به شکل های مختلف، نتیجه تحریم ها را اعلام کنند تا آمریکا و غرب مانع تشدید تحریم ها شود و حتی نهادهای بین المللی نیز نسبت به تحریم ایران و آثار آن بر زندگی مردم، حساسیت داشته باشند.
عضو شورای شهر اول تهران، همچنین اضافه کرده که همه باید به دولت روحانی کمک کنند تا بتواند در کاهش تحریم ها موفق شود. روحانی و وزیرخارجه، افراد با تدبیر و کارکشته ای هستند که می توانند در کاهش تحریم ها موثر باشند و لذا در داخل و خارج باید به روحانی و دولت کمک کنیم تا مشکلات کاهش یابد.
با توجه به این اظهارات سعید حجاریان، این پرسش اساسی مطرح است که چرا اصلاح طلبان و به خصوص استراتژیست های آن در سال های اخیر و به خصوص در 4 سال گذشته و در دولت دوم احمدی نژاد، به فکر مقابله با تحریم ها و استفاده از توان روشنفکران و نهادهای بین المللی و داخلی نبوده اند تا فشار وارد شده بر مردم کاهش یابد؟
اگر مشکل مردم در مواجه شدن با تحریم ها، برای اصلاح طلبان و گروه های سیاسی اهمیت دارد چرا به دولت احمدی نژاد در مقابله باآن کمک نکردند چرا در یک سال اخیر که نرخ دلار سه برابر شد و گرانی کالاها، تورم، قطعنامه های مختلف، تحریم های مرحله به مرحله حاکم شد، هیچ صدایی از اصلاح طلبان و افرادی چون آقای حجاریان، منتشر نشد!
البته همین امروز نیز که آقای حجاریان این فراخوان را ارائه داده اند، جای قدردانی دارد که با مردم و بقیه گروه های سیاسی و مسوولین در مقابله با تحریم ها همراه شده اند و جریان اصلاحات را نیز فراخوانده اند تا با تحریم ها مقابله کنند و از آن جا که روشنفکران جزو این مردم هستند نیز قاعدتا باید در کنار مردم باشند و دغدغه آنها همان دغدغه مردم باشد، و مشکل کشور مشکل همه مردم ایران خوانده شود، اما این سوال مطرح است که چرا قبلا چنین فراخوانی داده نشد.
روشنفکران و برخی گروه های سیاسی نباید در فضا و توهم سیر کنند و باید در کنار مردم باشند، اما سوال این است که چرا در این سال ها که ظالمانه ترین تحریم ها علیه ملت ایران اعمال شده، شریان پولی و مالی و خرید و فروش نفت کشور را بستند، جلوی معاملات غذا و دارو را گرفتند، شما چرا در آن روزهای سخت، اعلام فراخوان ندادید که روشنفکران با تحریم ها مقابله کنند؟
وقتی معاون وزارت خزانه داری آمریکا اعلام کرد که با ایران جنگ ارزی و پولی به راه می اندازیم و اعلام جنگ اقتصادی می دهیم، چرا در آن روز مهم و گرفتاری های بزرگ ماه های بعد از آن، چنین فراخوانی ندادید؟
آیا روشنفکران و سیاستمداران، در دوره ای که رقیب بر کرسی ریاست دولت است، اجازه می دهند که تحریم هاتشدید شود و فشارها بالا برود تا دولت با چالش عظیم مواجه شود؟! و اقدامی نمی کنند تا با تحریم ها مقابله شود؟!
آیا روشنفکران و فعالان سیاسی، تنها در دولتی که به آنها نزدیک است چنین فراخوانی می دهند؟ آیا امروز که دولت روحانی برسرکار است و بسیاری از اصولگرایان به کمک او شتافته اند، باید برعکس عمل می شد و مخالفان سیاسی باید سکوت می کردند و اجازه می دادند که آثار تحریم ها تشدید شود؟
آقای حجاریان چرا سه ماه پیش، شش ماه پیش، نه ماه پیش که شعله های تحریم به اوج خود رسید، چنین فراخوانی ندادید؟
چرا در یک سال اخیر، همه مشکلات را به سوء مدیریت دولت احمدی نژاد ربط می دادید و حالا چیزدیگری می گویید و اعلام می کنید که باید دولت روحانی را کمک کرد و تحریم هایی که به کندی ممکن است کاهش یابد، را با انتقاد و مخالفت مواجه کرد؟
به راستی از استراتژیست جریان اصلاحات این سوال مطرح است که چرا بسیاری از چهره های اصلاح طلب تنها با نگاه سیاسی به حل مسائل نگاه می کنند و چرا نگاه ملی و میهنی و کشوری به مسائل ندارند و اجازه می دهند که رقیب سیاسی باانواع مشکلات مواجه شود وبه او کمک نکنند؟
این کارا فقط برای احمدی نژاد بده برای اینا که عیب نیست
- تئوری فشار از پائین و چانه زنی از بالا
- و تئوری حاکم مظلوم
در این دو تئوری انها سطح جامعه را متشنج کرده و در طبقه بالای حاکمیت با لطافت چانه زنی میکردند و بصورت حاکمانی ظاهر میشدند که دو قوه مهم مقننه و مجریه را تحت کنترل داشتند ولی با مظلوم نمائی ناتوانی و ناکارامدی خود را به گردن قوائی میانداختند که در دست انها نبود یعنی دو قوه قضائیه و رهبری و اگر نیروی سومی به عنوان معترض وارد میشد با چماق لباس شخصی ها انها را عقیم میکردند و یان دو ویزگی مهم دکان مستید اصلاحات با ویترین مردم سالاری بود .
ایشان استاد آقای حجاریان بوده و الحق والانصاف درسش را خوب یاد گرفته است.
میدونید تحریم ها حداقل 20 سال بعد برداشته میشه
مثلا عراق سال و80و78تحریم شد وبعد صدام سرنگون شد بعد 10 سال همین چند ماه پیش تحریم های عراق رو برداشتن
حالا حکومت ما هم سر جاش هست پس حداقل 20 سال و بالاتر چیگر وقت لازمه
نوه و نتیجه هات انشا الله زندگی خوبی خواهند داشت
بدرود
هاهاها
پس سر این مهملات با هم کل نگذارید.
تحریمها, کاغذ پاره ای بیش نبود تا زمانی که داخلیها با آنها همکاری نمیکردن, ولی یه عده از پشت خنجر زدن
هم زیبا کلام و حزب کارگزاران از دوستان آقای هاشمی هستند.
بروند و روزنامه های کارگزاران را بخوانند اگر شک دارند.
در همان کاری که مشغول هستید و با اتکاء به عنایات الهی در خدمت مردم و کشور باشید.
انشاء الله مورد قبول درگاه احدیت واقع می شود.
خداوند هم به هركسي كه بخواد روزي بي حساب ميده
مراد از روزی بی حسابی كه خداوند می فرماید: «تزرق من تشاء بغیر حساب» اينه كه این رزق وروزی براساس محاسبات شما نیست...
شماها عددي نيستيد كه بخوايد ما رو تهديد كنيد ما با توكل به خداوند بيني شمارو به خاك مي ماليم ...
توکل بخدا و تدبیر از بنده
موقعیت اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و ژئوپولیتکی کره شمالی با ایران کاملا متفاوت است و نباید قرینه سازی شوند.
بنظرم چون آقاي بهرامي بعنوان يك هموطن و شهروند شخصي و مدني و غيردولتي و به تنهايي در اين پرونده اقدام نموده اند مردم و ملت غيرتمند بايد دفاع همگانى و پشتيباني گسترده مدني بنمايند، تا شياطين غربي بفهمند و بدانند كه در ايران پيوند حرف و شعار و عملكرد، دولت و ملت يكپارچه و ناگُسستني و كاملاً موازي است.
براي اطلاع بيشتراين نام رادربولتن جستجونماييد:(ارسلان بهرامي)
خدایا به تو پناه میبریم.
با اتکاء به روحیه برتر انقلابی ملت شریف و با اتکال به عنایات الهی میتوان تهدید ها را به فرصت مبدل کرد و تمدن درخشان قرن بیست و یکم را در این نقطه جهان برپا نمود.
دوباره می سازمت وطن، اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می زنم، اگر چه با استخوان خویش
دوباره می بویم از تو گل، به میل نسل جوان تو
دوباره می شویم از تو خون، به سیل اشک روان خویش
ایران پیروزی در انتظار توست
همین نکته نظر خودش جای اشکال دارد.
اشتباه نشود نباید مطلق سازی کنیم.
ایشان نظزیه خود را میدهند در کنار سایر نظریه هایی از سوی سایر افراد داده می شود می تواند مورد بحث و مداقه قرار گیرد.
همین تحریم را با تدبیر و تدبر باید به فرصت مبدل کنیم. فرصت رشد و پیشرفت
نقطه شروع برای پیشرفت دائمی و نه مقطعی باید این باشد که ما نفت نداریم و حتی نفت مصرفی کشور را نیز باید وارد کنیم. متا سفا نه وجود نفت باعث شده است بهره وری نیروی کار در ایران پایین بماند . سرمایه دار ما تبدیل به دلال شده است و فقط به منافع کوتاه مدت خود فکر میکند. حتی ساختار خانواده در کشور تغییر کرده است. در کجای دنیا یک نفر کار میکند و ۵ نفر میخورد. فقط در ایران وکشور های حوضه خلیج فارس اینطور است. دانشگاههای ما نفتی فکر میکنند و نفتی برنامه می ریزند. کارخانه های ما همینطور است. ۱۰٪ تا ۱۵٪ نیروی کار ما باید تحصیلات دانشگاهی داشته باشد. این هم بستگی به این دارد که در چه درجه از بیشرفت هستیم. تنها کاری که دانشگاههای ما انجام داده اند آن هم به برکت نفت، تولید مدرک بوده است. این باعث شده که توقع نیروی کار بالا رفته است. برای پیشرفت کشور ما احتیاج به یک جامعه علمی داریم نه مدرک. نه یک الیت که خود را تافته جدا بافته از ملت می داند. متاسفانه خیلی ها جامعه علمی را با داشتن دانشگاههای زیاد و کیفیت پایین اشتباه میگیرند. ما احتیاج داریم که جا معه را بحران شناس تربیت کنیم. ما هم زمین کشاورزی زیاد داریم هم آب فراوان هم معادن غنی و هم نیروی کار جوان. ما میتوانیم با برنامه ریزی درست یک سیستمی ایجاد کنیم که قادر باشد در مقابل هر فشار ی از بیرون بایستد.
در زمینه سطح کیفیت آموزش در کشور ، فرمایشات جنابعالی کاملا صحیح است و جالب ایتکه این افت بصورت نمایی در حال افزایش است و هر روز که می گذرد فاصله آن با نیاز های روز جامعه عمیق تر و نگران کننده تر می گردد.
شایان ذکر است که به روند افزایشی آمار مقالات عرضه شده در نشریات بین المللی و در سطح جهانی از سوی مراکز علمی بحق باید بالید و آنرا پاس داشت ولی اینکه حجم و کیفیت این تلاش ها چه قدر در جهت پاسخگویی به نیازهای روز و مبرم جامعه است خود جای بحث و تفکر دارد که می بایستی مورد بررسی های بیشتر و نقادی قرار گیرد. فی المثل نگاهی به میزان کمی و کیفی واردات داشته باشیم که واقعا جای تاسف دارد مثال شاهد در این زمینه همین واردات آمپول از کشور چین است که در هفته های گذشته در جامعه پزشکی و نزد افکار عمومی به یک معضل مبدل شده بود.
بنظر می رسد که موضوع "اقتصاد بدون نفت" یک بحث انحرافی باشد چرا که صنعت نفت یک "صنعت شتاب دهنده است" و اگر در زمینه این صنعت از خام فروشی دست برداریم و با یک هدفگذاری مناسب ، به فرآوری محصولات نفتی همت بگماریم آنگاه :
- میلیون ها شغل مولد در داخل کشور ایجاد می کنیم و آسیب های اجتماعی ناشی از معضل بیکاری را از بین می بریم،
- بخش مهمی از نیازهای کشور را در داخل کشور تولید می کنیم و تحریم ها را به فرصت های سارندگی مبدل می کنیم؛
- به ثروت کلان و ارزش افزوده های بالاتر دست می یابیم،
- ...
ولی ،چند روز پیش اقای حجاریان تئوری حذف تفکر احمدی نژادی را کلید زد و از الان برای چهار سال دیگر که ممکن است دارو دسته احمدی نژادبخواهند باز وارد میدان بشوند را پیش بینی کرده است. لذا با طرح این موضوع که اقشار مختلف جامعه آمار بدهند نشان از ذهن آقای حجاریان برای سیاه نمائی دوران احمدی نژاد است که ایشان مسبب بدبختی های مردم و حتی تحریمها علیه کشور شده است.
لذا آقای حجاریان و کلا" اصلاحات دنبال احیا کردن تشکیلات خود با حرکتهائی که از متن جامعه برمیخیزد هستند و تنها با نگاه حزبی به حل مسائل نگاه می کنند و چرا نگاه ملی و میهنی و کشوری به کلی از یاد برده اند.
ایا واقعا امروز ایشان اقدام درجهت کاهش اثر تحریمهارا مد نظردارد یا باید تصویر کشور فلاکت زده را ترسم و اعلام کندتا مذاکره با هدف کوتاه امدن از مواضع اصلی نظام توجیه پذیر شود.
این تاکتیک ننگین روند تحمیل قطعنامه به حضرت امام-ره- می باشد.
فرمایشات شما هم یک "نظر" است !
اصلا معنای صیحیح کلمه "کامنت" همان "نظر" است.
استدعا می شود که این کلمه "کاسبین" را اندکی توضیح دهید.
با نظر آقای شمس در رابطه با چگونگی استفاده از نفت موافقم. من هم همین نظر را دارم. منظور من این نبود که در جاههای نفت را ببندیم بلکه باید از نفت استفاده درست شود و ما مجبور نباشیم که نفت خام بفروشیم و بودجه را تأمین کنم. نروژ کشوری ست که دارای نفت و گاز زیادی ست ولی بودجه کشورش وابسته به درآمد نفت نیست.
در تائید و تکمیل فرمایشات شما در مورد کشور نروژ ، این را هم باید اضافه کرد که تعداد زیادی از شرکت های نفتی "دانش بنیان" آن کشور در نقاط مختلف و در مناطق نفت خیز مثل دریای شمال، خلیج مکزیک ، کشورهای مختلف خاورمیانه از جمله کشور خودمان مشغول بکار هستند و سالیانه میلیاردها دلار از منشاء صادرات خدمات فنی و مهندسی و مدیریتی به کشور متبوع خود پول سرازیر می کنند.
ایجاد نمیکند فشارش بر طبقه ضیف است
از نیت شما وهم فکرانتان معلوم است که در هر
دو دولت بدنبال آن هستید که طبقه مرفع
از تحریمها آسیب نبیند البته درهر دولتی
با روشی که شما فوت و فنش را میدانید
نظریهایتان کمی هم در جهت منافع عموم باشد همان کسانی که کاری به کسی ندارند اگر هم داشته باشند حماسه می آفرینند
شیرازی عزیز
این کلمه "مرفع" را خوب آمدی ولی در درک این "ضیف" مانده ام لطفا "ریشه" اش را کمی باز دهید.
فرمایش شما درسته. درضمن این شرکتها یا تماما خصوصی هستند و یا ۵۵٪ خصوصی و به دولت مالیات پرداخت میکنند. فقط کنترول استخراج نفت در دست دولته. در ضمن قیمت بنزین در نروژ دارای نفت ۳ کرون بیشتر از سوئد بدونه نفت است. مالیاتی را که دولت نروژ از فروش بنزین از شهروندان میگیره ۱۱ کرون در هر لیتره.
اراکی عزیز!
ما هم یک روز که از خواب بیدار شدیم دیدیم که تو شهر ما هم روی اتوبوس های " شرکت اتوبوسرانی داخل شهر" ، با خط خوش نوشته اند "خصوصی"
راستش تا حالا متوجه نشدیم که واقعا در آن شب خاص چه اتفاق خاصی افتاده بود آیا این بخش خصوصی بود که یک شبه مکشوف شده بود و "صعود" کرد یا بخش عمومی بود که یک شبه مغضوب شده بود و "نزول" کرده بود ولی تازه متوجه شده ایم که حتما یک چیزی اتفاق افتاده و یک چیزی جابجا شده بود در بیت المال، و کلاه ما پس معرکه مانده بود...